مجرم اصلی این فاجعه رزیم آل سعود است. علت این فاجعه به طور کلی بی کفایتی آل سعود و سوء مدیریت این خاندان در برگزاری مراسم حج عنوان شده است. در بی عرضگی و سوء تدبیر وهابیون در برگزاری مراسم حج ابراهیمی هیچ تردید نیست؛ جای این پرسش است که خاندان متحجر سعودی از عهده برگزاری مراسم حج حادثه منا عاجز هستند، چطور داعیه رهبری جهان اسلام را دارند؟
آنچه که از ابعاد حادثه منا در اذهان متبادر می شود بررسی تعمد یا سهوی بودن این حادثه است.
بر عکس بسیاری از کسانی که این حادثه را سهوی خوانده و سعی در تبرئه آل سعود دارند با نگاهی ساده به ابعاد حادثه فرضیه عمدی بودن فاجعه و نقشه رژیم وهابی در قتل عام زوار مسلمان اثبات می شود.
رژیم آل سعود سابقه سیاهی در کشتار مسلمانان دارد
روی کار آمدن و نشر تفکر وهابی با کشتار سبوعانه مردم بی گناه به بهانه القا حقانیت پوشالی این فرقه ضاله همراه بود. حکومت سعودی با حمایت شدید انگلیس با قتل و غارت و ایجاد رعب و وحشت پایه های حکومت خود را بر اجساد بیگناه مسلمانان منطقه بنا کرد.
این رژیم همچنین به منظور مقابله با مذهب حقه تشیع در حملات مکرر به کربلا و نجف دچار جنایات عظیمی شد و به کشتار بیرحمانه عموم مردم پرداخت. تخریب و غارت اموال و به اسارت بردن نفوس و نوامیس مردم تنها گوشه ای از جنایات وهابیون در عراق است.
وهابی ها همچنین در حمله به اردن هاشمی به غارت شهرهای آن منطقه پرداختند. اگر سپاهیان یزید در سال 62 هجری در حمله به مدینه النبی فاجعه حره را پدید آوردند اسلاف آنها قرن ها بعد در راه گسترش افکار ضاله خود در حمله به مدینهالنبی حرمت پیامبر هتک نمودند و به کشتار مردم و غارت جواهرات حرم پیامبر دست زدند.
بنیانگذاران حکومت سعودی در حمله به حرم امن الهی به غارت مکه، کشتار مردم و اعمال بیرحمانهای چون کشتن کودکان در دامان مادران و حتی آتش زدن کتابخانهها پرداختند با از بین بردن دهها هزار نسخه از نفیسترین نسخ خطی به جا مانده از صحابه و تابعین و ویران کردن مشاهده و ابنیه تاریخی و زیارتگاهها و بناهای قبور صحابه پیامبر و سوزاندن تعداد زیادی قرآن کریم در آتشسوزی کتابخانههای ملی جمد فکری و سبوعیت خود را به نمایش گذاشتند.
حمله به طائف، بحرین، یمن و غارت و کشتار حجاج مسلمان سایر کشورها نقطه سیاهی در تاریخ این خاندان جنایتکار محسوب می شود.
در احکام حج آمده است که حتی به یک بوته گیاه که در حرم امن الهی روییده باشد، نمی توان تعرض کرد؛اما دست وهابیان سعودی بارها به دلایل مختلف به خون زائران سرزمین وحی آلوده شده است.
فاجعه
شهادت حجاج ایرانی در سال ۶۶، جان باختن ۴۰۰۰ نفر از حجاج در تونل منا در سال 69، جان
باختن هزاران نفر در آتش سوزی منا در سال ۵۴ و سقوط صدها نفر به دلیل ازدحام
از پل منا در سال 73 تنها گوشه ای از فجایعی است که مقصر اصلی این حوادث آل سعود
است.
هر چند که در رسانهها از سو تدبیر و عدم کفایت آلسعود در
اداره حرمین شریفین سخن به میان می آید اما سوال اصلی آنجاست که چگونه در استقبال از امام
خمینی با بیش از ۱۱ میلیون نفر و در تشییع آن بزرگواربا جمعیت ۱۳ میلیونی از مردم در خیابان ها آسیب نمیبینند و مراسم 20 میلیونی اربعین حسینی
با شکوه و امنیت تمام برگزار می شود اما هر چند وقت یک بار باید شاهد بروز حادثه
برای دو میلیون حاجی در سرزمین وحی بود.
دولت سعودی بهتر است به جای ایجاد ناامنی در عراق و سوریه و یمن و چند کشور اسلامی دیگر و مسلط کردن تروریسم کور بر مناطقی از این کشورها، تخریب شهرهای بزرگ اسلامی و سرکوب انقلاب بحرین و یمن به فکر تامین امنیت زواری باشد که مهمان حرمین شریفین هستند.
با اندکی تامل در وقایع پیش آمده به اطمینان خواهیم رسید که این کشتارهای بینظیر در تاریخ اسلام که به صورت برخی از خوش باور ها ظاهراً تصادفی و سهوی رخ میدهند برنامهریزی پنهان دشمنان اسلام برای کشتار مسلمین و انهدام مشاهد مشرفه و آثار اسلامی از سرزمین وحی است و رژیم وهابی آلسعود هم مجری گوش به فرمان آنهاست.
در راه رسیدن به منا چندین مسیر تدارک دیده شده است که این مسیر ها به واسطه راه های فرعی به هم وصل می شوند تا در صورت ازدحام جمعیت جابجا کردن زوار راحت تر باشد اما در روز عید قربان به گفته یکی از فرماندهان نیروهای سعودی معلوم شد که اینها مسیر ملیتهای مختلف اسلامی را از قبل معین کرده بودند.
در روز حادثه کاروانهای ایرانی را به اجبار در مسیرهای خاص (خیابان 204) وارد نموده از رفتن در مسیرهای دیگر منع میکردند تا معلوم باشد در هر مسیری کدام ملیت است و کدام مذهب اکثریت را تشکیل میدهند. امسال با بسته بودن راه های دیگر همه جمعیت زوار ایرانی به سمت فقط یک معبر (خیابان 204) هدایت شدند .
نکته غم انگیز دیگر آن که خروجی خیابان حجاج ایرانی توسط ماموران سعودی مسدود شد. به گفته شاهدان عینی همه خروجی های خیابان 204 هم مسدود شده بود و به همین دلیل لحظه به لحظه بر تراکم حجاج در خیابان مذکور افزوده می شد.
نشانه دیگر تعمدی بودن حادثه این است که ماموران سعودی با علم به قفل شدن جمعیت در خیابان مذکور باز هم به هدایت جمعیت به خیابان حجاج ایرانی ادامه دادند و به غیر از ایرانی ها زوار آفریقایی هم به درون این خیل جمعیت هدایت شدند.
تراکم جمعیت، گرمای بیش از حد هوا و تشنگی لحظه به لحظه افزایش می یافت؛ اما مأموران خائن سعودی که شاهد این ماجرا بودند نه تنها هیچ واکنشی نشان نمی دادند؛ بلکه مانع آب رساندن برخی از حجاجی شدند که قصد کمک به سایر حادثه دیدگان را داشتند.
تخلیه حجاجی که با اتوبوس به خیابان 204 آورده شده بودند و هدایت آنها در خلاف جهت حرکت جمعیت زوار ایرانی باعث شدت گرفتن حادثه شد.
شاهدان عینی اعلام کرده اند که مأموران سعودی شاهد حادثه اجازه فرار به حجاج داخل جمعیت را نمی داند و اگر کسی قصد خروج و نجات جان خود را داشت ماموران وهابی با حمله وحشیانه به آنها از خروج حادثه را نمی دادند.
با وجود تدابیر شدید کنترلی و هزاران دوربین مداربسته، کنترل هوایی به وسیله بالگرد و بروز حادثه در برابر چشمان ماموران عربستانی باز هم هیچ عکس العملی از جانب ماموران در جهت کنترل واقعه و امداد و نجات زوار مشاهده نشد.
علی رغم مشاهده این فاجعه اما تاخیر چند ساعته ماموران امدادی برای کمک به حادثه دیدگان دلیل دیگری تعمدی بودن این حادثه است.
ماموران
سعودی حتی با مانع تراشی بر سر راه امدادگران
و عدم اجازه برای انتقال به موقع مجروحان باعث شدند تا بسیاری از مجروحان به دلیل این
مانع تراشیها جان باختند.
گواه دیگر بر خیانت آل سعود وقتی برملا می شود که امدادگران
وهابی بسیاری از مجروحان حادثه را همراه با
جان باختگان در کانکس های حمل جنازه قرار دادند و توجهی به درخواست کمک مجروحان
حادثه نمی نمودند
بغض و عداوت وهابیان سعودی در مواجه با ایرانیان وقتی نمود پیدا می کند که امدادگران سعودی به محض اطلاع از ایرانی بودن برخی از مجروحان از امداد رسانی به انها خودداری می کردند. که همه این دلایل تنها گوشه از از اثبات تعمدی بودن فاجعه منا است.
ماموران سعودی با از بین بردن همه شواهد و تصاویر دوربین ها سعی در رفع و سلب هرگونه مسوولیت از خود داشتند.
تشکیک در دشمنی آل سعود با اساس قرآن و پیامبر عظیمالشان اسلام و اهل بیت آن حضرت نشانه ساده لوحی و عدم بلوغ فکری است.
وهابیت و صهیونیسم به عنوان دو مولود نامشروع استعمار کمر به حذف اسلام بسته اند و این نکته باید مدنظر برخی از خواصی باشد که دم از دوستی با خاندان سعودی می زنند و شاید به همین علت در برابر این فاجعه سکوت کردند و یا مواضع منفعلانه و کم رنگ نشان دادند.
اما در برابر این فاجعه غمبار دولت یازدهم بسیار ناپخته عمل نمود و در حقیقت ضعف خود را در برابر دشمن که همان خاندئان سعودی است نشان داد.
لازم بود تا دولت و دستگاه دیپلماسی کشورمان بسیار جدی تر از این وارد شده و نسبت به این فاجعه غم بار عکس العمل شدید تری نشان می داد.
حتی پس از بروز فاجعه می بایست رییس جمهور و وزیر امور خارجه با رها کردن سفر خود در نیویورک بلا فاصله به تهران باز می گشتند تا در کنار مردم و پیگیر ماجرا باشند که این کار انجام نشد . شاید از دید رییس محترم جمهور حضور در نیویورک بر جان حجاج اولویت داشت.
مماشات و موضع منفعلانه دستگاه سیاست خارجی کشور با عربستان باعث گستاخی آل سعود شد.، به طوری که عربستان به دولتمردان ایرانی در روزهای اول اجازه سفر به عربستان و پیگیری وضع حجاج ایرانی را نمی داد.
اجازه ندادن عربستان به دولتمردان ایرانی واهی بودن وعده بازگشت اقتدار به پاسپورت ایرانی را به همه نشان داد .
اهمال و کم کاری دستگاه دیپلماسی باعث شد تا رهبر انقلاب بار دیگر با فرمایشات مدبرانه خود لرزه بر دربار آل سعود اندازند و انها را مجبور به همکاری نمایند.
نرمش و موضع منفعلانه در برابر دشمن و در عوض خط و نشان کشیدن برای مخالفان داخلی آن طور که دولت در پیش گرفته است دقیقا مخالف (آیه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم) است.
هر زمان جمهوری اسلامی ایران با اقتدار سخن گفته است باعث تغییر مواضع گزافه گویان شده است . اگر فرمایشات رهبر معظم انقلاب در تهدید سران آل سعود نبود ، عربستان اجازه انتقال پیکر های حجاج به ایران را نمی داد.
عزت و اقتدار و حفظ شان ملت ایران مساله ای بود که در واکنش دولت به حادثه منا خلا آن احساس می شد و نشان داد که دیپلماسی خنده و زانو زدن بدون اقتدار رهبری کاری از پیش نمي برد.
تنها پس از مواضع مقتدرانه امام خامنه ای بود که دستگاه دیپلماسی به خود آمده و کمی اقتدار نشان داد.
در حقیقت همکاری عربستان با ایران در قبال حجاج پس از واقعه منا محصول اقتدار رهبری است نه نرمش در برابر دشمنان.
ترس خاندان سعودی از واکنش سخت ایران باعث همکاری آنها شد و نشان داد که سیاست لبخند به دشمن و نرمش در برابر ئشمنان در سیاست خارجی کارایی ندارد.
برخی از مسئولان که بارها داعیه دوستی با خاندان حاکمان عربستان را در رسانه ها فریاد زده اند و بارها از نقش پررنگ خود در میانجیگری بین ایران و عربستان در قبال اختلافات فی ما بین سخن گفته اند در قضیه فاجعه منا، حمله و کشتار مردم بی دفاع بحرین و یمن و صدور حکم اعدام عالم انقلابی شیخ نمر هیچ گونه واکنش عقلانی و انقلابی از خود نشان ندادند که این کار انها در تضاد با فرمایش دین مبین اسلام در حمایت از مظلومان است.
فاجعه منا،کشتار مردم بحرین و یمن و صدور حکم اعدام شیخ نمر امتحانی برای سنجش و محک صداقت و توانایی دولت و برخی از خواص بود که ضعف دستگاه دیپلماسی و مردودی دوباره آن خواص را به همه مردم نشان داد.
به قلم: عباس علی سعدالدین/ کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه و تحلیگر مسائل سیاسی