به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از فارس، سجاد مصطفیپور دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی به مذاکرات صورت گرفته درباره آینده روسیه به نقش کلیدی ایران در موضوع سوریه و پیامدهای احتمالی شرکت ایران در مذاکرات سوریه اشاره کرد که متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است.
ایران که زمانی عامل غیر سازنده در بحران سوریه معرفی میشد در نشست وین ،پس از برگزاری بیش از 10 دور مذاکره میان گروههای مختلف درباره سوریه، به صورت رسمی از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه دعوت شد تا در این نشست حضور پیدا کند.
حضور یک روزه وزیر امور خارجه ایران به همراه وزرای خارجه 14 کشور جهان در وین، درباره بررسی وضعیت آینده سوریه اگر چه نشان دهنده نقش کلیدی ایران در بحران سوریه بود ولی از جهات مختلف، نمیتواند در دستیابی ایران به اهداف مدنظر در منطقه کمک چندانی کند.
این احتمال وجود دارد که حضور ایران در مذاکرات وین درباره سوریه با توجه به نفوذ مقتدرانه فعلی ایران در منطقه، به تنزل جایگاه منطقهای جمهوری اسلامی ایران منجر شود. همچنین صرف نظر از بهره برداری های داخلی جریان های سیاسی از موضوع مذاکرات وین (انتخاباتی، مذاکره با آمریکا، عادی سازی روابط با امریکا و موارد دیگر)، مسئله تغییر عرصه ایفای نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات سوریه از عرصه میدانی به میز دیپلماسی نیز از جمله اهداف پشت پرده مذاکرات مذکور باشد.
این در حالی است که عملکرد دولت در توافق هستهای و تأمین منافع ملی و رعایت خطوط قرمز نظام با ابهامات فراوانی روبرو است. با این فرض به نظر میرسد حضور ایران در نشست وین 2 میتواند پیامدهای منفی مختلفی داشته باشد که در ذیل به هریک از این موارد با استناد به گفته های مقامات و رسانه های غربی، عربی و جریان تجدیدنظر طلب داخلی، پاسخ داده اشاره میشود:
- بستر سازی برای تضعیف محور مقاومت اسلامی و کار آمد نشان دادن دیپلماسی.
با گذشت 4 سال از بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران همواره حمایت از دمشق را به عنوان یک محور کلیدی در جبهه مقاومت مورد تاکید قرار داده است. شکل گرفتن ادبیات مقاومت در قالب مدافعین حرم در دفاع از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) که با مولفه شهادت و ایثار همراه است، توانسته بر وجهه و اعتبار ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ایران در میان مسلمانان بیفزاید.
شرکت در اجلاس وین 2 باعث شده رسانه های معاند با غلط دانستن سیاست ایران در سوریه تا به امروز، از ادبیات متفاوت تری بهره بگیرند. سایت کلمه در این باره مینویسد «حضور نظامی ایران در خاک سوریه تاکنون نتوانسته موقعیتی مثبت برای کشور ما ایجاد کند، اما قطعا با حضور فعال دیپلمات های مدافع حرم میتوان جلوی ادامه خون ریزیها را گرفت». به نظر میرسد این حضور، زمینه ساز تغییر و تضعیف در حوزه ادبیات محور مقاومت نیز شده است.
- القاء پی بردن ایران به ناکارآمدی سیاست های خود در سوریه و تلاش برای حل آن از طریق «سازش» با غرب
حضور مستشاری ایران در سوریه، حمایت از اقدامات نظامی روسیه علیه تروریستها و تکفیریها در سوریه، تشکیل گروههای مردمی سوریه برای مقابله با تروریست ها و حمایت از بشار اسد در قدرت، در حالیکه ایران را به عنوان یکی از بازیگران بلامنازع بحران سوریه تبدیل کرده بود ولی شرکت در نشست وین 2 در حالیکه عربستان و آمریکا به هیچ وجه حاضر به تغییر موضع خود درباره سوریه نیستند می تواند باعث انفعال دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران در روند مذاکرات صلح سوریه شود.
بی بی سی فارسی به نقل از جان کربی سخنگوی وزیر امور خارجه آمریکا، در این باره مینویسد «ایران از سهامداران فرآیند سوریه هست. با رژیم اسد مناسبات دارند؛ در داخل سوریه مناسبات دارند. وزیر خارجه (جان کری) به خوبی از پیچیدگی این فرآیند آگاه است. وقت خواهد برد و سازش همه طرف ها اجتناب ناپذیر خواهد بود تا به مقصد برسیم». پس برای حل بحران سیاسی سوریه باید ایران از اصول خود کوتاه بیاید.این همان هدفی است که میتواند در نیات آمریکا درباره دعوت از ایران برای مذاکرات مستتر باشد.
- کانالیزه کردن ایران در روند مذاکرات با هدف اجبار ایران به تصمیم گیری در چارچوب آن
در حالی که مذاکرات وین درباره آینده سوریه در صورتی که بتواند مسیر صحیح را (براساس منافع مردم سوریه) دنبال کند، میتواند به نتیجه مطلوب برسد ولی پیش شرط ائتلاف غربی – عربی مبنی بر کناره گیری اسد به عنوان مقدمه مقابله داعش در صورت تحقق و پذیرش، میتواند ابتکار عمل سیاسی و نظامی از ایران را بگیرد.
شرکت ایران در مذاکرات این چنینی انتظار موضع گیری بر اساس اصول دیپلماتیک و روند مدنظر در مذاکرات را پیش خواهد آورد و در صورتی که ایران حاضر به پذیرش مفاد مذاکرات نباشد به عنوان بازیگر مخرب در بحران سوریه معرفی خواهد شد. رویترز در این باره می نویسد «مقامات آمریکا و دیپلماتهای غربی میگویند وزیر خارجه ایالات متحده مامور شده که ابتکار دیپلماتیک جدیدی برای پایان دادن به بحران سوریه طراحی کند که مذاکره با ایران و جلب همکاری این کشور از مهمترین محورهای آن است». پس طبیعی به نظر می رسد که غرب به دنبال کشاندن ایران به سمت اهداف خود در مذاکرات باشد.
- خبرسازی و عملیات روانی رسانههای غربی با هدف القاء پذیرش اصول آنان از سوی ایران
در حالیکه جمهوری اسلامی ایران بر اساس برخی اصول، اهداف و منافع خویش در بحران سوریه به ایفای نقش میپردازد و موضوعاتی همچون حمایت از اسد، مقابله با تروریست ها، جلوگیری از تجزیه سوریه و حمایت از اصل تعیین سرنوشت مردم سوریه از اهداف اساسی است. خبرسازی و شایعه پراکنی در حاشیه مذاکرات (همانگونه که در مذاکرات هسته ای مشاهده شد) توسط رسانههای معاند و غربی میتواند تصویر نادرستی از موضع جمهوری اسلامی ایران درباره بحران سوریه ارائه دهد.
به طور مثال خبرگزاریهای مختلف همچون دویچه وله، بیبیسی و رویترز خبری مبنی بر موافقت ایران با کناره گیری اسد از قدرت منتشر کردند و نوشتند «به گفته یک مقام ارشد دیپلماتیک در خاورمیانه احتمال دارد جمهوری اسلامی ایران موافقت کند که در پی یک دوره 6ماهه در سوریه انتخاباتی برگزار شود و در پایان آن سرنوشت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه نیز روشن شود». البته این موضوع از سوی امیر عبداللهیان معاون عربی – آفریقایی وزیر امور خارجه تکذیب شد.
- تداوم و تقویت ایران هراسی در منطقه و جهان با طرح حمایت ایران از تروریسم
با پایان بهرهبرداری رسانهای غرب از مناقشه هستهای جهت اعمال فشار بر ایران پس از توافق هسته ای، طرح موضوع جدید برای تداوم فشار بر ایران و پروژه ایران هراسی در دستور کار محور غربی – عربی قرار گرفته است. موضوع مدنظر باید به گونهای باشد که بتوان از آن در ابعاد منطقهای و جهانی بهره برد.
بهانه «حمایت ایران از تروریسم» میتواند نمونه خوبی برای تداوم الگوی دشمن انگاری آمریکا و هم پیمانانش در قبال جمهوری اسلامی ایران باشد. دخیل کردن ایران در روند تصمیم گیری سیاسی درباره آینده سوریه در صورتی که منتج به خواستههای محور غربی – عربی نشود میتواند به طراحی گسترده رسانهای و اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران منتهی شود.
این همان پروژهای است که عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس مشترک با هاموند وزیر خارجه انگلیس دو روز قبل از آغاز مذاکرات کلید زده است. الجبیر می گوید «ایران حامی تروریسم است و تنها عربستان سعودی چنین نظری ندارد بلکه در بسیاری از قطعنامه های شورای امنیت نیز به این مسئله اشاره شده است و کشورهای مختلف به سبب حمایت ایران از تروریسم این کشور را تحریم و مجازات کرده اند».
- توقف اقدامات مستشاری و نظامی ایران و روسیه با مذاکرات در مقابل افزایش نیروی نظامی غرب در سوریه
طبیعی به نظر میرسد که مذاکرات صلح سوریه منتهی به توقف هرگونه اقدام نظامی در سوریه شود. این موضوع در بیانیه 9 مادهای وین 2 هم با لفظ برقراری آتش بس اشاره شده است. ولی از سوی دیگر شاهد رفتار متناقض از طرف آمریکا هستیم.
کاخ سفید اعلام کرده است که «آمریکا قصد دارد حدود 50 نیروی عملیاتی ویژه برای همکاری مستشاری در جنگ علیه گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) به شمال سوریه اعزام کند. قرار است این افراد به نیروهای زمینی محلی و نیروهای ائتلاف در مقابله با گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) کمک کنند». با این اقدام، احتمال دارد ابتکار عمل در عرصه میدانی از دست نیروهای ایران و روسیه خارج شود.
- بهره برداری داخلی گروههای تجدیدنظر طلب با القاء گشایش در سیاست خارجی در دوران پسابرجام
با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، سیاست خارجی به عنوان مهمترین موضوع در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفت. گروه های تجدیدنظر طلب که همواره از سوی گروه های خارجی تغذیه مالی و رسانه ای می شوند از تغییر راهبرد در سیاست خارجی ایران استقبال کردند.
توافق هسته ای اولین موضوعی است که این گروه به دنبال بهره برداری از آن در محیط داخلی و بین المللی برای کسب اعتبار جهت نیل به اهداف (پیروزی در انتخابات پیش رو) هستند. اکنون با شرکت ایران در مذاکرات سوریه، گروه های تجدید نظر طلب، دعوت از ایران را نتیجه توافق هسته ای می دانند.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد در این باره مینویسد «پس از برجام معلوم بود که، برجام نوعی اذعان طرفین (ایران و غرب) به موجودیت و منافع یکدیگر در چارچوبهای قابل فهم بینالمللی و منطقهای است. این گزاره ابتدا در موضوع هستهای مصداق یافت. از پیش هم معلوم بود که گام بعدی، سوریه خواهد بود. امیدواریم که بهزودی شاهد مصداقهای بعدی برداشت منطقی از برجام نیز باشیم».
- برجسته سازی و بزرگنمایی موضوع تغییر سیاست ایران در قبال آمریکا و تلاش طرفین برای بهبود رابطه
مجوز مذاکره با آمریکا تنها در موضوع برنامه هستهای از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی صادر شده بود و معظم له، به کرات مذاکره با آمریکا در موضوعات دیگر را منع کرده بودند. شرکت ایران در مذاکرات وین 2 درباره سوریه و 3 دیدار دوجانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا در حاشیه مذاکرات (که البته به گفته خودشان درباره برجام ) ، شایعه موجود درباره تلاش دو دولت برای برقراری رابطه را تقویت کرد.
سایت کلمه در این باره نوشت «شرکت ایران در نشست سوریه که آمریکا یکی از طرف های این مذاکره است نشان داد رهبری قصد اصلاح سیاست های غلط گذشته را دارد و سیاست منع رابطه آمریکا در حال تغییر است».
با توجه به موارد مذکور، به نظر میرسد نه تنها نباید از دعوت ایران به مذاکرات وین درباره آینده بحران سوریه خوشحال شد. بلکه با رصد و تحلیل فضای رسانه های جریان معاند و ضد انقلاب، به اهداف و خواسته های آمریکا و هم پیمانانش پی برد.