خبرهای داغ:
مسئول بسیج دانشجویی آذربایجان غربی؛

دفاع از حریم ولایت در گروی تربیت عمارها است

مسئول بسیج دانشجویی آذربایجان غربی گفت: شرایط حساس و خطیر کنونی به عمارهایی جهت روشنگری، بصیرت‌افزایی و آگاه‌سازی برای دفاع از حریم ولایت نیاز جدی دارد تا از این رهگذر اجازه تکرار فتنه‌هایی مشابه فتنه 88 داده‌نشود.
کد خبر: ۸۶۲۰۲۷۵
|
۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۱
روزی نیست که شخصیت‌های برجسته و کسانی که دل در گروی عشق امام خمینی رضوان‌الله علیه دارند و پا در رکاب رهبری ارواحنا فداک هستند در سخنرانی‌هایشان نسبت به فتنه اکبر هشدار ندهند، همچنین از شورای رهبری، نقد امام مسلمین و رد صلاحیت‌‌ها به عنوان رمز این فتنه یاد نکنند.

این قبیل هشدارها برای امت حزب‌الله و مردم انقلابی که بزنگاه‌های حساس و تاریخی را پشت‌سر گذاشته‌اند، حکم بیدارباش و آمادگی بیشتر دارد، ولی برای کسانی که به اقتضای سن‌ یا قرار گرفتن در شمار حُرّها و توابین به تازگی کاروان دلدادگان پیر عشق ملحق شده‌اند، نگران‌کننده بوده و زانوان آنها را به لرزه در می‌آورد.

بنابراین با عنایت به اهمیت نقش رسانه در بصیرت‌افزایی همچنین با توجه به اینکه ناآرامی صرف و قلب به جداره سینه کوفتن نتیجه‌ای نداشته و دردی را علاج نخواهد کرد، و باید احساسات را در مسیر درست و عقلایی هدایت کرد تا شور و شعور توام برای دفاع از حریم ولایت شکل گیرد، به ابهامات و مسائلی در این مجال کوتاه تا حد توان پاسخ داده‌می‌شود.

از طرفی لازم است که در فضایی علمی و با مستندات این مسائل واکاوی شود، بنابراین به سراغ عمارهای زمان می‌رویم تا در این وادی گام برداشته و به سهم خود اجازه ندهیم که شهر در مه فرو رود.

همان‌طور که در جامعه اسلامی به عاشقان و سربازان مالک اشترگونه نیاز است، همان‌قدر و بیشتر از آن عمارهایی برای روشنگری لازم داریم، بنابراین با گردآوری برخی شبهه‌ها از فضای مجازی، کوی و برزن مصاحبه‌ای با مسئول بسیج دانشجویی آذربایجان غربی میرکاظم یکانی انجام گرفته‌است، که چکیده آن را در این‌جا می‌خوانید.

پیرامون جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی و شرع مقدس اسلام توضیحاتی ارائه فرمایید.

ولایت فقیه محور نظام و حکومت اسلامی است، چون اصلی‌ترین وظیفه حکومت اسلامی اجرای قوانین و احکام شرع مقدس در همه زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... طبق فقه اسلامی است، بنابراین لازم و ضروری می‌باشد که زمام امور جامعه را یک فقیه جامع‌الشرایط در دست داشته‌باشد، به همین دلیل امام خمینی (ره) به عنوان واضع نظریه ولایت ‌فقیه آن را معادل «ولایت فقه اسلامی» در نظر گرفته‌اند.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) ولایت امر و امامت امت بر عهده ولی ‌فقیه عادل، باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر طبق اصل پنجم قانونی اساسی قرار گرفته‌است.

شورای رهبری از طرف چه کسانی و با چه اهدافی مطرح می‌شود؟

قانون اساسی سال 1358 جمهوری اسلامی ایران رهبری را به دو شکل شورایی و فردی آن پیش‌بینی کرده‌بود، دلیل آن هم این بوده که شرط مرجعیت یکی از شروط رهبری محسوب می‌شد، و در مواردی که فردی هم شرط مرجعیت را داشته‌باشد، و هم از سایر شرایط برخوردار باشد، برای رهبری جامعه مقدور نبود، بنابراین تصمیم گرفته شد مقام رهبری را به شورایی از فقها بسپارند، که در کنار هم واجد شرایط رهبری جامعه باشند.

اما در بازنگری سال 1368 در قانون اساسی با نظری که قبلا از امام امت (ره) گرفته شده‌بود، شرط مرجعیت از مجموعه شروط رهبری حذف و نهاد رهبری تنها به شکل فردی آن پیش‌بینی شد، بنابراین مشخص است که صحبت از شورایی شدن رهبری صحبتی خلاف قانون اساسی است، چرا که قانون اساسی ما یک میثاق ملی و وحدت‌بخش است که ثبات و اقتدار را در نهادهای نظام فراهم می‌کند.

ولی متاسفانه کسانی هستند که با طرح مباحثی مانند شورایی شدن رهبری منافع ملی و حیاتی را قربانی قدرت‌طلبی‌‌های مقطعی و زودگذر خود می‌کنند، تا شاید در انتخابات مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری برای خود یک کرسی دست و پا کنند، که البته به دلیل بصیرت عمیق ملت بزرگ ایران اسلامی کارشان به سرانجام نخواهد رسید.

مزیت‌های وجود رهبری واحد و معایب شورایی‌شدن را تبیین فرمایید، شاید بتوان گفت در یک دل دو دوست نگنجد و با شورایی شدن به وحدت ملت خدشه وارد می‌‌شود، ولی به صورت علمی چگونه می‌توان پاسخ داد؟

مسلم است وقتی نهاد رهبری در قالب شورایی راه‌‌اندازی شود، به تعداد اعضای شورا بعضا نظرهای مختلفی در اموری مانند امور نظامی و سیاست خارجی که حساس هستند مطرح خواهند شد، نخستین عیب شورایی شدن در این است که تصمیم‌گیری سخت شده و حتی ممکن است که در روند تصمیم‌گیری مشکلاتی پیش بیاید و به دلیل اختلاف‌نظر اعضای شورا تصمیم قاطع گرفته‌نشود.

یا حتی اگر اجماعی هم حاصل شد، روند تصمیم‌گیری کندتر‌ از تصمیم‌‌گیری رهبری فردی باشد، حال آنکه در بسیاری از امور نیازمند تصمیمات فوری و قاطع در کمترین زمان ممکن می‌باشیم.

با توجه به اینکه از شورایی کردن رهبری به عنوان رمز فتنه اکبر صحبت می‌شود، راه مقابله با آن را چه می‌‌دانید؟

همان‌طور که گفتم شورایی کردن رهبری به تضعیف جایگاه ولایت فقیه می‌انجامد، و این بحث توسط کسانی مطرح می‌شود که ولایت فقیه را سدی مقابل مطامع و خواسته‌های نامشروع خود می‌بینند، طبیعی است که این بحث‌ها را مطرح کنند تا بلکه بتوانند در دژ محکم ولایت رخنه‌ کنند و یا فتنه‌ای ایجاد کرده و شبهه‌ای پرورش داده و ترویج دهند.

اما این کارها راه به جایی نخواهد برد زیرا پیوند امام و امت به اندازه‌ای عمیق و قوی است که هر فتنه‌ای هر چند فتنه اکبر را در نطفه خفه خواهد کرد و ان‌شاءالله ما این مسئله را در انتخابات‌های پیش‌رو شاهد خواهیم بود.

موضوع بعدی نقد امام مسلمین می‌باشد، در پس زمینه این مقوله چه تفکری نهفته‌است؟

نقد فی‌نفسه امری مطلوب است و مقام معظم رهبری نیز بارها در تایید آن صحبت کرده‌اند اما عده‌ای مغرضانه از طرح نقد و به خصوص نقد رهبری اهداف دیگری دنبال می‌‌کنند، مهم‌ترین هدف این افراد تضعیف جایگاه رهبری و در مرحله بعدی هجمه علیه آن است.

اصولا نقدی که این افراد مطرح می‌کنند، بیشتر از اینکه نقد باشد شبهه‌هایی است که از سوی رسانه‌های غربی منتشر می‌‌شود و متاسفانه یک عده در داخل به زعم اینکه می‌خواهند نقد کنند، بلندگوی بنگاه‌های دروغ‌پراکنی غربی علیه مسئولان نظام و رهبری شده‌اند.

نقد و به چالش کشاندن رهبری چه آسیب‌هایی به جامعه می‌زند، یا اگر این موضوع در نگاه بی‌‌طرفانه مزیت‌هایی دارد بفرمایید.

نقد منصفانه می‌تواند بسیار راهگشا باشد، اما باید توجه داشت گاهی حتی نباید نقدهای منصفانه را هم علنی گفت چرا که دشمن منتظر کوچکترین فرصتی است تا از کاه کوه بسازد، به همین دلیل باید در صحبت‌ها‌یمان درباره تکیه‌گاه نظام و انقلاب به عبارت دیگر ولایت فقیه دقت کنیم و از سخنانی که حتی احتمال تضعیف این جایگاه را دارند به شدت پرهیز کنیم.

امروز اگر ما در منطقه‌ای که آبستن حوادث گوناگون بوده و مدام در یک نقطه آتش‌افروزی می‌شود یک کشور امن و با ثبات داریم بدون تردید از برکت‌های وجود ولایت فقیه است که نمونه آن را در پیامدهای مثبت موضع‌گیری رهبری درباره فاجعه منا و تحویل‌گرفتن پیکر حجاج ایرانی دیدیم.

به همین دلیل هرکس به هر نحوی خواسته یا ناخواسته درصدد تضعیف جایگاه ولایت فقیه باشد خائن به کشور و ملت است.

هجمه به شورای نگهبان با چه اهدافی صورت می‌پذیرد؟

رهبری اخیرا بحث «نفوذ» را مطرح کرده‌اند، که یکی از مجاری نفوذ دشمن همین انتخابات است و کسانی که شورای نگهبان را مانع مهمی در برابر این نفوذ می‌بینند به تخریب این نهاد اقدام می‌کنند، البته تخریب این نهاد سابقه درازی دارد.

در دولت اصلاحات و مجلس ششم موضوع یکی از لوایح دوقلوی معروف بود که دولت برای حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان به مجلس برد ولی به هر حال چون مخالف قانون اساسی بود ابتر ماند.

اصولا سیستم سیاسی ما به گونه‌ای است که اقدامات مخالف قانون اساسی به صورت خودکار به سرانجام نمی‌رسند و ناتمام می‌مانند.

در اهمیت نهاد شورای نگهبان همین بس که مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «اعتبار نظر شوراى نگهبان، هم وزن اعتبار اصل قانون اساسى است. این، مطلب خیلی مهمى است، همچنین وظیفه‌ نظارت شوراى نگهبان بر انتخابات و تضمین نمودن صحت و سلامت انتخابات، از جمله‌ى کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است که قانون اساسى کشورمان بر عهده‌ى شوراى نگهبان گذاشته شده‌است.

اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیله‌ى این مجموعه انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال رفته و اعتبار خود را از دست می‌دهد، در همه انتخابات‌ها اعم از مجلس، خبرگان، ریاست جمهورى، و هر انتخاباتى که نظارت آن بر عهده‌ شوراى نگهبان قرار دارد. این وظایفِ یکى از دیگرى مهم‌تر، همه بر دوش شوراى نگهبان است».

با سیل‌ لطایفی که پیرامون آیت‌الله جنتی در فضای مجازی انتشار می‌‌‌یابد روبه‌رو هستیم که خبر از یک دسیسه علیه کلیت این نهاد و دبیر شورای نگهبان به واسطه روحیه استکبارستیزی‌شان می‌دهد، حال آنکه طرح این موضوع توهم توطئه نبوده و مسئله‌ای فراتر از سرگرمی چند جوان می‌باشد، در این باره توضیحاتی ارائه فرمایید.

لازم به ذکر است دشمن همواره برای پیشبرد اهداف خود در کشور ما به تخریب چهره‌ها و رجال انقلابی می‌پردازد، که آیت‌الله جنتی نیز حسب اقدامات عالمانه و انقلابی خود از این حملات دشمن در فضای نرم مستثنی نبوده‌است.

نظارت مجلس خبرگان رهبری بر ولایت فقیه به چه شکل است؟

رویه داوطلبانه مقام معظم رهبری ارائه گزارش‌های مستمر از عملکرد نهادهای زیرمجموعه نهاد رهبری به مجلس خبرگان بوده است، حال آنکه بحث نظارت بر رهبری در هیچ جای قانونی اساسی ذکر نشده‌است، اصولا خبرگان وظیفه‌ کشف و شناسایی و در نهایت معرفی ولی فقیه را بر عهده دارد، همان‌طور که بعد از رحلت امام خمینی (ره) خبرگان در مورد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای انجام دادند.

مادامی که رهبر انتخاب شده توسط خبرگان شرایط لازم دارد بحث نظارت بر رهبری بی‌مفهوم و برخاسته از اغراض نامشروع است.

کلام آخر ....

تشخیص حق از باطل، سره از ناسره در شرایط کنونی شاید امری دشوار به نظر برسد، ولی برای عبور از چنین پیچ‌های حساس تاریخی خواص و نخبگان سیاسی می‌توانند با قرار گرفتن کنار مردم به ویژه جوانان، از طریق ترتیب دادن کرسی‌های هم‌اندیشی، جلسات پرسش و پاسخ ضمن پرهیز از تحریک احساسات و هیجانات آنی برای هدایت افکار عمومی و پاسخ‌گویی به شبهات قانونی، ساختاری و ... همت کنند.

تا از این رهگذر به واسطه افزایش سطح آگاهی عمومی حوادث تلخ و فراموش‌نشدنی مانند فتنه 88 بار دیگر تکرار نشود، چرا که در عرصه ملی و بین‌المللی تبعات زیانبار آن سالیان سال گریبان‌گیر ملت خواهد شد، که یکی از بارزترین لطمات افزایش تحریم‌ها به دنبال شکست توطئه براندازی نرم در سال 88 بود، هر چند که از تحریم‌های اقتصادی به عنوان فرصت یاد می‌شود نه تهدید؛ ولی اثر روانی آن بر مردم قابل انکار نیست.

منبع: فارس

ارسال نظرات
آخرین اخبار