گفتوگوی خبرگزاری بسیج با بانوی نمونه « الگوی سوم، زن مسلمان ایرانی»
به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان غربی، زن ایرانی انقلابی در بیان رهبر معظم انقلاب در واقع زن «نه شرقی، نه غربی» است؛ بلکه الگوی سومی است که نه شاخه در غرب دارد و نه از شرق ریشه میگیرد؛ نه زن سترون و ایستای شرقی است و نه زن بیهویت و یک بعدی غربی است که فقط وسیله التذاذ است و لاغیر.
زن ایرانی الگوی سومی را ارائه میدهد که به معنای واقعی کلمه زن است، مادر است، همسر است، فعال مدنی است انسانی که از حضرت زینب (س) الهام میگیرد و به حضرت فاطمه(س) تکیه میکند زنی است که به خاستگاه اصلی خود، به فرهنگ غنی ملی و آموزههای متغن دینی ایمان قلبی دارد.
انقلاب اسلامی ایران در حقیقت خود یک رویش و دگرگونی غیرقابل انکار در حوزههای مختلف را به همراه داشت به طوری که توانست همه مفاهیم قبل از خود را به صورت ریشهای تغییر دهد و یکی از این مفاهیم مسئله «زن» و نوع نگاه به اشتغال و حضور او در جامعه بود به طوری که بستر برای رشد و شکوفایی استعدادها و قابلیتهای بانوان در جای جای کشورمان فراهم شد.
در این راستا با خانم نازآفرین قاسمزاده به عنوان یک بانوی شاخص و موفق مصاحبه کردهایم که از نظر مخاطبان میگذرد:
لطفا خودتان را معرفی کرده و به صورت مختصر درباره سوابق تحصیلیتان صحبت کنید.
نازآفرین قاسمزاده هستم، پزشک و متخصص اخلاق پزشکی هستم که 28 سال سابقه کار و 20 ساله تدریس در دانشگاه های علوم پزشکی در زمینه اخلاق پزشکی دارم.
متولد سال 1345 هستم و بعد از اینکه دوره تحصیلی را تمام کردم پزشکی عمومی و دوره تخصصی اخلاق پزشکی را گذارندم.
در تمام دوران تحصیلی معدلم 19 یا 19 و نیم بوده و در برخی دورهها نیز معدلم 20 بوده است تخصصم را از دانشگاه علوم پزشکی تهران دریافت کردهام، آنجا هم رتبه اول دانشگاه را به دست آوردم.
از ابتدا در حین تحصیل روحیه کار و تلاش را هم داشتم به طوری که بعد از دوره پزشکی عمومی وارد دانشگاه شدم و همزمان مشاور رییس دانشگاه بودم همچنین ریاست بازرسی و پاسخگویی به شکایات و سرپرستی کمیته تحقیقات دانشجویی را بر عهده داشتم، رئیس کارگروه اعتلای اخلاق حرفهای دانشگاه بودم و 17 سال است که در کمیتههای اخلاقی متعدد حضور دارم.
در حیطه تخصصی خودتان نویسندگی هم میکنید و کتاب نیز به رشته تحریر درآوردهاید، لطفا در این زمینه توضیح دهید.
یک کتاب با محوریت اخلاق پزشکی با مشارکت یکی از دکترها ترجمه کرده و به نام دانشگاه علوم پزشکی ارومیه منتشر کردهایم.
خیلی از نخبگان به محض اینکه فرصت مهاجرت به دست میآید ترک دیار میکنند چرا شما چنین تصمیمی نگرفتید؟
من علاقه قلبی به ارومیه و مردم آن دارم و معتقد هستم باید به گونهای کار کنیم که اثرگذار باشیم و به قول معروف کار درست را درست انجام دهیم، به همین دلیل گرچه فرصتهای زیادی برای مهاجرت داشتم ولی ترجیح دادم در ارومیه بمانم.
به چند مورد از طرحها و اقدامات تاثیرگذارتان در طول خدمت اشاره کنید.
یکی از مهمترین اقدامات نهادینهسازی ورزش در بین بانوان کارمند دانشگاه علوم پزشکی بود، خاطرم است دهه 70 خانمها را از سطح شهر جمع آوری کرده و به سالن شهید زنجانی بیمارستان طالقانی منتقل می کردیم بعد دوباره ساعت 8 و نیم هم آنها را برمیگرداندیم، این موضوع به قدری وسعت یافت و مورد استقبال قرار گرفت که اکنون چندین سالن ورزشی خوب راهاندازی شده است و طرح «ورزش در زمان اداره» را اجرا میکنند.
برپایی نخستین کنگره «زن، سلامت و توسعه» را پیشنهاد دادم، که در ارومیه برگزار شد؛ در ارتباط با افزایش مرخصی زایمان بانوان تلاش کردم که قبلا این مدت 4 ماه بود ولی در اثر رایزنیها و مذاکرات و پیگیریهایی که داشتم مرخصی زایمان 6 ماه افزایش پیدا کرد.
یک طرح دیگر با موضوع «حمایت از بانوان قبل از آسیبپذیری» تنظیم کردهام که باید پیگیری و ممارست داشته باشیم تا نتیجه بخش شود، چون در کشور ما زمانی باید بانوان حمایت شوند که در معرض آسیب قرار ندارند ولی متاسفانه این موضوع برعکس شده است.
یک طرح دیگر با عنوان کارگروه « سلامت زن و خانواده» به استانداری آذربایجان غربی ارائه دادم که مورد موافقت قرار گرفت و بنا براین شده است که کارگروه فوق توسط استاندار برگزار شود و اجرای آن به کارگروه زن و خانواده محول نشود.
وجه تمایز و شاخصههای خودتان را چه مواردی میدانید؟
تنها بانویی هستم که ریاست اداره بازرسی و پاسخگویی به شکایات دانشگاه علوم پزشکی را بر عهده داشتم و با این حال چندین ماموریت بازرسی را در سطح کشور عهده دار شدم، تنها متخصص اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه هستم و نزدیک 30 واحد را این ترم تدریس میکنم.
همه این موفقیتها را در کنار وظیفه مادری و همسری کسب کردم و یکی از پسرهایم از رشته مهندسی مکانیک فارغالتحصیل شده و پسر دیگرم نیز در مقطع ارشد روانشناسی بالینی در حال تحصیل است.
مهمترین عامل موفقیت خودتان را چه می دانید؟
همیشه خداوند متعال را ناظر بر اعمال و احوالات خودم میدانم و بر این باور هستم که کار درست را باید درست انجام دهم؛ از نظر من موفقیت این است که وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم متوجه شوم اثر مثبت بر جای گذاشتم.
در سیر تحصیل، اشتغال و زندگی شخصی با چه چالشهایی رو به رو شدید؟
مهمترین دغدغه من برقراری تعادل بین زندگی شخصی و زندگی حرفهای بود، چون مادر بودم از سوی دیگر شغلم نیز برای من مهم بود همچنین اهل ارومیه نبودم نگهداری از دو پسرم برای من خیلی مشکل بود که بعد با کمک گرفتن از اطرافیان به ویژه همسرم بر این مسائل تا حدودی فائق آمدم.
همیشه این را هم عنوان میکنم ممکن است کارمند خوبی باشم ولی مادر خوبی نتوانستم باشم چون در محیط خانواده حضورم خیلی کمرنگ بوده است بعد از این همه سابقه کاری و فعالیت اگر یک مسئله ناگهانی در محیط کار بروز کند باید حتما حضور پیدا کنم و نمیتوانم بگویم نمیآیم.
در محیط کار با چه چالشهایی رو به رو میشدید؟
در محیط کار به یک بانوی شاغل اقبال چندانی نیست و حتی گاهی احساس میکنیم حضور و صحبتهای ما نمایشی است پس اینجاست که وظیفه ما سنگین میشود و باید بتوانیم توانمندیهای خودمان را اثبات کنیم این اعتماد و باور را در اطرافیان خلق کنیم؛ بنابراین من خودم با تکاپویی که داشتم توانستم به جایگاهی برسم که مورد اعتماد سایرین باشم.
برخی بر این باور هستند حجاب برای آنها دردسرساز و مشکلآفرین میشود حال آنکه به هیچ عنوان این طور نیست، من حتی در سایر کشورها نیز با چادر حضور پیدا کردم حتی گاهی حجاب من در کار من اثرگذارتر بوده است، گرچه در بیمارستان چادر سر نمیکنیم و پوشش حرفهای باید رعایت شود.