هجمه‌های مسموم علیه جریان حزب‌اللهی:

جوانان انقلابی؛ سینه‌چاکان راستین نظام و ملت

کد خبر: ۸۶۳۴۳۷۹
|
۲۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۸

خبرگزاری بسیج، شهید چمران می‌گفت هنگامی‌که شیپور جنگ نواخته شود، فرق بین مرد و نامرد تشخیص داده می‌شود. و این البته واقعیتی مجرَب است. چه بسیار کسانی که در هنگامه آرامش، سخنان زیبا به زبان می‌آورند و در ضرورت وطن‌دوستی و دفاع از عزت و منافع ملی و ... قصیده‌ها می‌سرایند؛ اما آن هنگام که نیاز به حضور جانانه در میدان دفاع از دین و انقلاب و حقوق ملت باشد، کنج عافیت را بر ایثارگری و هزینه‌دادن ترجیح می‌دهند. در این هنگام است که سره از ناسره و انقلابی از غیرانقلابی تمییز داده می‌شود و عناصر انقلابی و حزب‌اللهی یاریگر انقلاب و ملت می‌شوند.

متأسفانه طیفی خاص همواره کوشیده است تا جریان انقلابی به‌ویژه جوانان حزب‌اللهی را آماج هتاکی و توهین و تحقیرهای خویش قرار دهد و به بهانه برخی خطاهای آن‌ها در تشخیص مصداق، «کلیت جریان جوانان انقلابی» را زیر سؤال برد؛ غافل از این که در بزنگاه‌های خطیر، همین جوانان انقلابی‌اند که ایثارگرانه به پاسداری از شرافت و ناموس آحاد ملت برمی‌خیزند. این هجمه دور از فتوَت به جوانان انقلابی، در سال‌های اخیر شدت یافته و البته واکنش‌های روشنگرانه رهبر معظم انقلاب را هم در پی داشته است.

در این راستا، معظم‌له در دیدار اخیر متصدیان انتخابات با ایشان، با انتقاد از اتهام‌زنی به جوانان انقلابی فرمودند: برخی دائماً کلمه «تندروها» را تکرار می‌کنند که منظور آن‌ها جریان مؤمن و حزب‌اللهی است، درحالی‌که نباید جوانان انقلابی و حزب‌اللهی را متهم به تندروی کرد؛ زیرا این جوانان با اخلاصِ تمام و با همه وجود در میدان حاضرند و هرگاه که دفاع از مرزها و دفاع از هویت ملی لازم باشد، وسط میدان هستند.

ایشان تأکید کردند: نباید به‌صرف یک اتفاق بسیار بد و غلط همچون حمله به سفارت عربستان، پای حزب‌اللهی‌ها و جوانان مؤمن و انقلابی را وسط بکشند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: عقل و فهم همین جوانان انقلابی و حزب‌اللهی، و تحلیل آنان در مورد مسائل در موارد زیادی، از برخی بزرگ‌ترها بهتر است و نباید این جوانانی که سینه‌چاک انقلاب و اسلام هستند به بهانه حمله به سفارت عربستان و یا قبل‌تر، حمله به سفارت انگلیس که هر دو به ضرر کشور و اسلام است و بنده هم بدم آمد، تضعیف شوند و موردتهاجم قرار گیرند.

رهبر فرزانه انقلاب البته پیش‌ازاین نیز بارها در برابر جوسازی‌ها علیه جوانان حزب‌اللهی به حمایت از آنان پرداخته‌ و از جمله به این نکته تصریح کرده‌اند که «یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوان‌ها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه حماسه و انقلابی‌گری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ انقلابی‌گری را باید حفظ کند. و مسؤولین کشور جوان‌های انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوان‌های حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال این‌ها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه انقلابی‌گری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ می‌کند، از کشور دفاع می‌کند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور می‌رسد.»

واقعیت این است که دوام انقلاب، نیازمند حفظ و تقویت روحیه انقلابی در میان جامعه به‌ویژه نسل جوان است؛ نسل جوانی از جنس «فرزاد فروزش» و «علی خلیلی»‌ها که برای دفاع از ناموس این ملت، سینه سپر می‌کنند؛ یکی چشمش را و دیگری جانش را می‌دهد؛ و جلوه‌هایی افتخارآمیز می‌شوند از «جوان انقلابی». همین منش انقلابی است که چراغ امید را در جامعه روشن نگه می‌دارد و تیغ توطئه‌های ‌بدخواهان و دشمنان را کُند می‌سازد.

جوان انقلابی، همواره به ادای تکلیف دینی و ملی می‌اندیشد و در دشوارترین عرصه‌ها حضور می‌یابد؛ از همین روست که حتی پس از بازنشستگی اداری نیز ‌تکلیف خود را پایان‌یافته نمی‌داند و با همان روحیه تکلیف‌مدارانه در معرکه‌ نبرد با دشمنان تکفیری حضور می‌یابد؛ در این راستاست که «عبدالله اسکندری» مظلومانه در سوریه ذبح می‌شود، «محمدعلی الله‌دادی» به دست صهیونیست‌ها به شهادت می‌رسد، «سیدحمید تقوی» در عراق بال در بال ملائک می‌گشاید؛ و .... این قصه سر دراز دارد.

نکته قابل توجه این‌ که جوان انقلابی «مصون از خطا و اشتباه» نیست؛ همچنان که «مسئولان و تصمیم‌گیران» در رده‌های گوناگون نیز مصون از خطا و اشتباه نیستند.با این همه دور از انصاف است که برخی می‌کوشند تا‌ جوانان انقلابی را با استناد به خطاهایی نادر و با برچسب‌هایی چون «افراط» و «تندروی» به حاشیه برانند و مانع حضور قوی آنان در عرصه‌های گوناگون شوند؛ غافل از این‌که در وقت خطر و نیاز به حضور حماسی، همین «جوانان انقلابی»‌‌اند که زودتر از دیگران، برای دفاع از نظام و انقلاب، سینه سپر می‌کنند و در میدان پاسداری از حقوق و آرمان‌های دینی و ملی حاضر می‌شوند.

مسؤولان و صاحبان متعهد قلم و اندیشه می‌توانند – و باید- انتقادهای خود را دلسوزانه مطرح کنند و در عین حال از تضعیف «جریان انقلابی» بپرهیزند؛ همان‌گونه که در میدان جنگ نیز خطای یک رزمنده، توجیهی برای زیرسؤال‌بردن جریان مقاومت نمی‌شود. در این میان، البته از برخی متصدیان و رسانه‌های خاص انتظار چندانی نیست و طبیعی است که آنان برای «صید ماهی مقصود از آب‌ گل‌آلود»، سر از پا نشناسند.

البته جوان انقلابی، در عین حال که برای «رفع کاستی‌های خود» و حرکت رو به جلوی جریان انقلابی‌گری تلاش می‌کند، در اثر ناملایمات و زخم‌زبان‌‌ها میدان را رها نمی‌کند؛ همان‌گونه که رهبری تصریح کرد«[نباید] با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوان‌های مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم؛ که البته منزوی هم نمی‌شوند؛ آن جوان‌های مؤمنِ پرانگیزه، با این حرف‌ها منزوی نمی‌شوند.» جوان انقلابی سرمایه‌ای است برای کسانی که دین و وطن و ناموسشان را مهم می‌شمارند؛ سرمایه‌ای است حتی برای کسانی که فقط کشورشان را محترم می‌شمارند؛ حتی برای کسانی که فقط ناموس و شرافتشان را محترم می‌خواهند. جوانان انقلابی را قدر بدانیم.

نویسنده: م . رضائیان


ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار