خبرنگار کیست و خبرنگاری چیست؟
در حالی که همگان میدانند که خبرنگاران را میبایست آنچنان تأمین کرد و آسوده خاطر گذاشت تا با اعصابی آرام، و مطایق «ن والقلم و ما یسطرون» آن بنویسند که خود میبینند و تصویری را ترسیم کنند که با چشمان خود به تماشا نشستهاند.
به گزارش سرویس
بسیج رسانه خبرگزاری بسیج، خبرنگار کلمهای است مرکب که مرکب تندرو و قارهپیمای تاریخ بشر بوده و هست. از آن هنگامهای که «ابوالبشر» را بر ممنوعیت از خوردن «درخت ممنوعه» خبر داد و نمرودیان را نیز از در هم نوردیده شدن بتهایشان توسط «ابراهیم» خلیلالرحمن آگه ساخت، بر تارک گیتی درخشش داشته و دارد. اسم مبارکش را منظور نیست، بل رسم مقدسش را که آگاهی بخشیدن است مقصود همی باشد و عنوان پر خیر و برکتش هم همان کلمهی مرکبی است که عبارت است از «خبر» و «نگار».
آری، هفدهم مردادماه هر سال روز خبرنگار و سالروز شهادت شهید محمود صارمی رضواناللهتعالیعلیه است که خبرسازان را شاهد بود و هست و نگارش اخبارشان را مأمور بود و نیست، این روز مهم، مبارک و تاریخی، بهانهای را برای این قلم به وجود آورد تا نکاتی چند را تقدیم بدارد:
الف، خبرنگار، یعنی همان عزیزی که در طول هزارهها چندگانهی حیات نوع بشر، نقشی کلیدی آفریده و رسالتی تاریخی را عهدهدار بوده است.
ب، از «اولین سفیران جهان هستی» که امنای وحی هستند و از لاهوت آمدند تا پیامبران اولوالعزم حضرت حق جلتعظمته که از ناسوت مأمور شدند جملگی به نوعی خبرنگار بودهاند، و پیش از آنان خداوند «لمیلد و لمیولد» خبرنگاری است که خود خالق خبر است و اعزامکنندهی خبرنگاران بیشماری میباشد که مستندترین دفتر یادداشت خبریش قرآن کریم است و مطمئنترین خبرنگار اعزامیش حضرت محمدبنعبدا... صلیا...علیهوآلهوسلم است.
ج، بنابراین، آنان که خبرنگار را با چشم ربانی به تماشا مینشینند، «عبدالله» را زائر میشوند که فرموده است، «واشهد ان محمدا عبده و رسوله»، که پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و سلم اول بندهی اوست و آنگاه فرستاده و یا خبرنگار حضرتش میباشد، و اگر با عینک شیطانی بدو زل بزنند او را «ابلیسی» میبینند که با توجه به استعداد منفی و فوقالعادهاش یکی از بزرگترین فتنهانگیزان تاریخ نوع بشر است که تفنگش قلم و فشنگش وسوسه است و تیراندازانش از جن و انس هستند که زبدهترینشان را خناسان افسونگر دلهای مردمان نام نهادهاند که هر قلمی از فهرست کردن جنایتهای بیشمارش ناتوان و هر کاغذ از محاسبهی خیانتهای بی حسابش عاجز و شرمنده است.
د، ذکر مختصر آنچه که مورد توجه قرار گرفت، در این مقال نشاید و ارائهی مصادیق مستند تاریخی آنها نیز در این مجال ناید. آن به که به وصف حال پرداخته شود و با بضاعتی مزجات، سخنی را در باب خبرنگار و رسالت او در این الفاظ گنجانده شود که طریق صواب این است ولی مشروط به آن که با نیت ثواب انجام پذیرد. با عنایت به ضیق وقت و سرعت زمان، بهتر آن است که حوصلهی خوانندگان را به سر نیاورد و حلاوت نثری سلیس و فشرده را با نوشتاری غامض و دراز تلخ نکرد که به بصیرت نزدیکتر است و به عقل نیز.
ه، «خبرنگار»، فقط یک واژه نیست بلکه یک راه است و شخصیت واقعی او حقوقی است نه حقیقی و «خبرنگاری»، تنها یک شغل شریف و یا سخیف نیست، بلکه شخصیتی است جریانساز که دارای قدمتی به بلندی عمر آدمی و خاصیتی به بلندای اعلیعلیین و یا به پستی اسفل سافلین میباشد که دورانهای متمادی تلخ و شیرین و زشت و زیبای زندگانی نوع بشر را نگارش کرده و به ودیعه گذاشته است.
و، «خبرنگار»، به معنی درست کلمه، عنصری است که زبانش میتواند شمشیری باشد که قدارهبندان روزگاران و قدرتمندان دورانها را عاصی بگرداند و کجیها و کاستیهایشان را بر ملا سازد و ای بسا که بسیاری از آنان را به صراط مستقیم هم رهنمون باشد و بالعکس و ایضاً قلمش میشود که تبری ستبر و قدر باشد که ناپاکیهای گذشتهی ساکنین زمین را از حال و هوا، قول و فعل و گفتار و کردار آدمهای حال و آینده، قطع کند و کجیها و کاستیهای هر عصر و هر نسلی را بعد از خودش، به راستی و صافی مبدل کرده و صیقلی نماید.
ز، «مرّکب» سبز و سیاه و آبی مرکبی که بر سه انگشت هر یک از دستان «خبرنگاران» سوار بوده و هست، آنچنان مهم، سرنوشتساز و تأثیرگذار بوده است که تاریخ را داستانگونه پرداخته و وقایع آن را به ما و آیندگان منعکس کرده و مورد عنایت خاص صاحب قلم است که خداوند سبحان به آن سوگند یاد کرده و یکی از یکصدوچهارده سورهی قرآن مجیدش را به آن اختصاص داده است.
ح، «خبرنگار»، همو است که تاریخ را به رشتهی تحریر درآورده و به اوراق سپرده است و همو است که انواع قصههای قبلیها را به ودیعهی کتابخانهها نهادهاند و تشنگان سرگذشت پیشینیان را سیراب گردانیده است.
ط، در یک کلمه «خبرنگار» نبض طپندهی تاریخ و روح پرسشگر جوامع بشری بوده و هست، و بشریت فعلی به هر چیز و هر کس که در حال و گذشته که استناد کند، مطمئناً اثاری است که توسط یک خبرنگار، روزنامهنگار، گزارشگر، مستندساز، عکاس، فیلمبردار، فیلمنامهنویس، کارگردان، مصاحبهگر و . و . . .، به یادگار گذاشته شده است و در طول تاریخ کسی را پیدا نخواهید کرد که بتواند چنین حقیقت آشکاری را پنهان کند که نشاید.
ی، جملهی انبیاء صلواتالله علیهم اجمعین که نوع بشر مرهون آنان است، در واقع پیامبران و خبرنگاران الهی هم بودهاند. تمام مصلحان جهان که بشریت در طول تاریخ مدیون آنان بوده و هست، خبرنگارانند، و همچنین هستند سلاطین ستمکار و طواغیت جنایتکار. بلی، شیرینترین تاریخساز مکتب ما «حسین(ع)» است و بهترین خبرنگار دین ما «زینب(س)» است و مستندترین دفتر مکتوب اسلام ما «عاشورا» است.
ای کاش فرصت میبود که در مناقب خبرنگار و خصال خبرنگاری بیش از این مینگاشت، دریغا که فرصت اندک است و مطلب مستند در این مسیر بسیار، لاجرم باید بگذاشت و بگذشت.
در روزگار ما که هر ثانیهای یک «خبرنگار» در فضای مجازی سایبر قد علم میکند و عزم را جزم میسازد که خود را در جرگهی پرافتخار خیل عظیم و غیرقابل شمارش «خبرنگاران» قرار بدهد، مواردی ضروری را قابل یادآوری میداند که عبارتند از:
1- «خبرنگار» تیغی دو لب است که میتواند جوامع بشری را به صلاح و سداد برساند و یا خدای ناکرده همنوعان خویش را به تباهی بکشاند و به روز سیاه بنشاند، زیرا پیامبران، اولیاء، صالحان، عارفان، حکیمان، شهیدان، فرماندهان، پادشاهان و همهی فرهیختگان و خواص جهان هستی علاوه بر تخصص اصلی و اولیشان بطور عام «خبرسازان» و «خبرنگاران» نیز بودهاند و در حقیقت هر صلاح و فسادی در گذشته، حال و آینده به اینان مربوط بوده، هست و خواهد بود.
2- «خبرنگار»، به صورت خاص که مطمح نظر این سطور است، در شرایط فعلی جهان هستی که به «دهکدهی جهانی» و «انفجار اطلاعات» نام گرفته است و اطلاعرسانی ثانیهای و بلکه کمتر از لحظه، انجام میگیرد و مسابقهای بس نفسگیر و بیوقفه میان خداجویان شرق و غرب و شیطانصفتان اقطار عالم برگزار است، نقشش بسی کلیدیتر و قلمش بسیار سرنوشتسازتر و زبانش جداً تأثیرگذارتر شده است.
3- با توجه به نقش بسیار مهم و اساسی «خبرنگار» که بعضاً مسیر تاریخ را دگرگون ساخته است و احتمالاً که بعد از این نیز چنین کند، متأسفانه و با تأثر باید گفت که عدهای از حکام و سیاستمداران و تصمیمسازان جمهوی اسلامی ایران بزرگ، تاریخی و متمدن که بعضاً آهسته، آهسته از «سایتبازان» هم میشوند، عنایت لازم را به «خبرنگاران» نکردهاند. آیا سزاوار است که عناصری چنین مؤثر و شغلی چنان خطیر و موقعیتی بدین رفعت، مورد غفلت قرار بگیرد!؟. خوب است که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران در گذشته و حال نگاهی اجمالی به این قشر عظیم بیفکنند تا بدانند که کسانی که تا بدینسان مهم و اساسی هستند، چگونه با انواع مشکلات مادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند و گریبان آنان در دست چه گروههایی است و چگونه چاک میگردد!؟.
4- امروزه عدهای از «خبرنگاران»، ابزار دست برخی از فرصتطلبان موقعیتهای اجتماعی واقع شدهاند که مترصد سوار شدن بر قاطر چموش قدرت نشستهاند. معالاسف و با عرض معذرت باید گفت و نوشت که تعدادی از خبرنگاران که امیدواریم زیادنباشند، میبایست سوژههایی را پردازش کنند که سردبیران امر میکنند، جریانهایی را تطهیر نمایند که مدیران مسؤول میپسندند، سطوری را به اوراق بسپارند که قدرتمندان فرمان میدهند، اخباری را منتشر کنند که وزیران و وکیلان و از این قبیل، خوششان میآید، کسانی را تخریب و یا تضعبف کنند که ممکن است روزی و یا روزگاری رقیب باشند و یا حریف بشوند و از این گونه . . .، چرا؟، چونکه دخلشان نوزده است و خرجشان بیست.
در حالی که همگان میدانند که خبرنگاران را میبایست آنچنان تأمین کرد و آسوده خاطر گذاشت تا با اعصابی آرام، و مطایق «ن والقلم و ما یسطرون» آن بنویسند که خود میبینند و تصویری را ترسیم کنند که با چشمان خود به تماشا نشستهاند.
پر واضح است که بسیاری از آنان به رغم میل باطنی خود، برابر «ن والقلم و ما یسطرون» نمیتوانند بنویسند و بنگارند، زیرا که حداقل نیازهای معیشتی «خبرنگاران» را تأمین نکرده و حتی بعضاً ابزار کارشان را نیز، (از قبیل : ضبطصوت، دوربین، لپتاپ و تلفنهمراه) تهیه نکردهایم و عجیب این است که از آنان انتظار داریم که انواع توطئههای مکتوب، مصور و صوتی و مونتاژ خبرنگاران تایم لندن، لیبراسیون پاریس، یو.اس.تودی واشنگتن، رویترز اینتلیجنت، آسوشیوتدپرس امریکا، فاکسنیوز پنتاگون، هاارتص موساد و سی.ان.ان و بی.بی.سی صهیونیزم بینالملل را خنثی کنند که البته تا حدی چنین میکنند.
شغل خبرنگاری:
اولاً، سخت است و زیانآور.
ثانیاً، صاحبش را به انواع امراض روحی و جسمی مبتلا میسازد.
ثالثاً، جزو ده (10) شغل پرخطر جهان است.
رابعاً، میانگین عمر آنان 15 سال کمتر از بقیهی مردم است.
خامساً، اکثر قریب به اتفاقشان گرفتار گردندرد، دستدرد، گزگز انگشتان، فراموشی و کمبینایی شده و میشوند.
سادساً، بسیاری از آنان تحت فشارهای روانی قرار دارند.
سابعاً، جمع کثیری از این قشر مهم، گرفتار مشکلات و اختلافات خانوادگی میشوند.
ثامناً، تقریباً همهی آنان به زخممعده، مشکلات دیگر گوارشی، ناراحتیهای عصبی و خستگیهای مفرط مبتلا میگردند.
تاسعاً، 92% از خبرنگاران از کمبود درآمد ماهیانه رنج میبرند و شرمنده اهل و عیال خویشند.
عاشراً، به اعتقاد این قلم شخصیت خبرنگاری در جامعهی ما ناشناخته و شخص خبرنگار مورد بیمهری هستند و حق و حقوق مادی و معنوی آنان ادا نشده است کما اینکه خلبانان کشور نیز....
سرانجام، آیا سزاوار است که فقط به روز 17 مرداد هر سال که به عنوان «روز خبرنگار» نام گرفته است، بسنده کنیم؟. و در صدد رفع انواع مشکلات خبرنگاران که پارهای از آنها را برشمردیم، نباشیم.
خدای رحمت کند شهید بزرگوار محمود صارمی عزیز و عظیمالقدر را که خبرنگار مستقر ایرنا در مزار شریف افغانستان بود {و روز 17 مرداد 1377، به همراه 8 نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در مزار شریف توسط عوامل گروه امریکایی طالبان به شهادت رسیدند.
این شهیدان عبارت بودند از: 1ـ ناصر ریگی سرپرست 2ـ مجید نوری تبارکی مسئول امور مالی 3ـ محمدناصر ناصری کارشناس امور فرهنگی 4ـ کریم حیدریان کارشناس امور کنسولی 5ـ محمدعلی قیاسی کارشناس امور کنسولی 6ـ رشید پاریا و فلاح کارشناس امور کنسولی 7ـ نورالله نوروزی کارشناس امور کنسولی 8ـ حیدرعلی باقری کارمند فنی 9ـ محمودصارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی،} که باعث و بانی این خیر بزرگ شد و او را به همراه همراهان به شرف شهادت نائل آمدهاش و دهها همکار خبرنگار دیگر شهیدش که با پرواز C-130 به آسمانها پرواز کردند غریق غفران بیکران خویش بگرداند.
آری، خبرنگاران شهید و جلیلالقدر و والامقامی چون : شهید آوینی، شهید صارمی، شهید عمرانی، شهید نیلی، شهید قریب و شهید ... که «رضوان منالله اکبر» روزیشان و «ادخلوها بسلام آمنین» منزلشان باد، حق و حقوق مادی و معنوی خود را از دلبر شیدا و دلربای هستی دریافت کردند و اینک در جوار رحمت حق آرمیدهاند و اعمال و گفتار ما را با دقت تمام زیر نظر دارند که دعا میکنیم شرمندهی آنان نشویم و موجبات رضایت خاطرشان را رقم بزنیم انشاءالله.
آری، هفدهم مردادماه هر سال روز خبرنگار و سالروز شهادت شهید محمود صارمی رضواناللهتعالیعلیه است که خبرسازان را شاهد بود و هست و نگارش اخبارشان را مأمور بود و نیست، این روز مهم، مبارک و تاریخی، بهانهای را برای این قلم به وجود آورد تا نکاتی چند را تقدیم بدارد:
الف، خبرنگار، یعنی همان عزیزی که در طول هزارهها چندگانهی حیات نوع بشر، نقشی کلیدی آفریده و رسالتی تاریخی را عهدهدار بوده است.
ب، از «اولین سفیران جهان هستی» که امنای وحی هستند و از لاهوت آمدند تا پیامبران اولوالعزم حضرت حق جلتعظمته که از ناسوت مأمور شدند جملگی به نوعی خبرنگار بودهاند، و پیش از آنان خداوند «لمیلد و لمیولد» خبرنگاری است که خود خالق خبر است و اعزامکنندهی خبرنگاران بیشماری میباشد که مستندترین دفتر یادداشت خبریش قرآن کریم است و مطمئنترین خبرنگار اعزامیش حضرت محمدبنعبدا... صلیا...علیهوآلهوسلم است.
ج، بنابراین، آنان که خبرنگار را با چشم ربانی به تماشا مینشینند، «عبدالله» را زائر میشوند که فرموده است، «واشهد ان محمدا عبده و رسوله»، که پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و سلم اول بندهی اوست و آنگاه فرستاده و یا خبرنگار حضرتش میباشد، و اگر با عینک شیطانی بدو زل بزنند او را «ابلیسی» میبینند که با توجه به استعداد منفی و فوقالعادهاش یکی از بزرگترین فتنهانگیزان تاریخ نوع بشر است که تفنگش قلم و فشنگش وسوسه است و تیراندازانش از جن و انس هستند که زبدهترینشان را خناسان افسونگر دلهای مردمان نام نهادهاند که هر قلمی از فهرست کردن جنایتهای بیشمارش ناتوان و هر کاغذ از محاسبهی خیانتهای بی حسابش عاجز و شرمنده است.
د، ذکر مختصر آنچه که مورد توجه قرار گرفت، در این مقال نشاید و ارائهی مصادیق مستند تاریخی آنها نیز در این مجال ناید. آن به که به وصف حال پرداخته شود و با بضاعتی مزجات، سخنی را در باب خبرنگار و رسالت او در این الفاظ گنجانده شود که طریق صواب این است ولی مشروط به آن که با نیت ثواب انجام پذیرد. با عنایت به ضیق وقت و سرعت زمان، بهتر آن است که حوصلهی خوانندگان را به سر نیاورد و حلاوت نثری سلیس و فشرده را با نوشتاری غامض و دراز تلخ نکرد که به بصیرت نزدیکتر است و به عقل نیز.
ه، «خبرنگار»، فقط یک واژه نیست بلکه یک راه است و شخصیت واقعی او حقوقی است نه حقیقی و «خبرنگاری»، تنها یک شغل شریف و یا سخیف نیست، بلکه شخصیتی است جریانساز که دارای قدمتی به بلندی عمر آدمی و خاصیتی به بلندای اعلیعلیین و یا به پستی اسفل سافلین میباشد که دورانهای متمادی تلخ و شیرین و زشت و زیبای زندگانی نوع بشر را نگارش کرده و به ودیعه گذاشته است.
و، «خبرنگار»، به معنی درست کلمه، عنصری است که زبانش میتواند شمشیری باشد که قدارهبندان روزگاران و قدرتمندان دورانها را عاصی بگرداند و کجیها و کاستیهایشان را بر ملا سازد و ای بسا که بسیاری از آنان را به صراط مستقیم هم رهنمون باشد و بالعکس و ایضاً قلمش میشود که تبری ستبر و قدر باشد که ناپاکیهای گذشتهی ساکنین زمین را از حال و هوا، قول و فعل و گفتار و کردار آدمهای حال و آینده، قطع کند و کجیها و کاستیهای هر عصر و هر نسلی را بعد از خودش، به راستی و صافی مبدل کرده و صیقلی نماید.
ز، «مرّکب» سبز و سیاه و آبی مرکبی که بر سه انگشت هر یک از دستان «خبرنگاران» سوار بوده و هست، آنچنان مهم، سرنوشتساز و تأثیرگذار بوده است که تاریخ را داستانگونه پرداخته و وقایع آن را به ما و آیندگان منعکس کرده و مورد عنایت خاص صاحب قلم است که خداوند سبحان به آن سوگند یاد کرده و یکی از یکصدوچهارده سورهی قرآن مجیدش را به آن اختصاص داده است.
ح، «خبرنگار»، همو است که تاریخ را به رشتهی تحریر درآورده و به اوراق سپرده است و همو است که انواع قصههای قبلیها را به ودیعهی کتابخانهها نهادهاند و تشنگان سرگذشت پیشینیان را سیراب گردانیده است.
ط، در یک کلمه «خبرنگار» نبض طپندهی تاریخ و روح پرسشگر جوامع بشری بوده و هست، و بشریت فعلی به هر چیز و هر کس که در حال و گذشته که استناد کند، مطمئناً اثاری است که توسط یک خبرنگار، روزنامهنگار، گزارشگر، مستندساز، عکاس، فیلمبردار، فیلمنامهنویس، کارگردان، مصاحبهگر و . و . . .، به یادگار گذاشته شده است و در طول تاریخ کسی را پیدا نخواهید کرد که بتواند چنین حقیقت آشکاری را پنهان کند که نشاید.
ی، جملهی انبیاء صلواتالله علیهم اجمعین که نوع بشر مرهون آنان است، در واقع پیامبران و خبرنگاران الهی هم بودهاند. تمام مصلحان جهان که بشریت در طول تاریخ مدیون آنان بوده و هست، خبرنگارانند، و همچنین هستند سلاطین ستمکار و طواغیت جنایتکار. بلی، شیرینترین تاریخساز مکتب ما «حسین(ع)» است و بهترین خبرنگار دین ما «زینب(س)» است و مستندترین دفتر مکتوب اسلام ما «عاشورا» است.
ای کاش فرصت میبود که در مناقب خبرنگار و خصال خبرنگاری بیش از این مینگاشت، دریغا که فرصت اندک است و مطلب مستند در این مسیر بسیار، لاجرم باید بگذاشت و بگذشت.
در روزگار ما که هر ثانیهای یک «خبرنگار» در فضای مجازی سایبر قد علم میکند و عزم را جزم میسازد که خود را در جرگهی پرافتخار خیل عظیم و غیرقابل شمارش «خبرنگاران» قرار بدهد، مواردی ضروری را قابل یادآوری میداند که عبارتند از:
1- «خبرنگار» تیغی دو لب است که میتواند جوامع بشری را به صلاح و سداد برساند و یا خدای ناکرده همنوعان خویش را به تباهی بکشاند و به روز سیاه بنشاند، زیرا پیامبران، اولیاء، صالحان، عارفان، حکیمان، شهیدان، فرماندهان، پادشاهان و همهی فرهیختگان و خواص جهان هستی علاوه بر تخصص اصلی و اولیشان بطور عام «خبرسازان» و «خبرنگاران» نیز بودهاند و در حقیقت هر صلاح و فسادی در گذشته، حال و آینده به اینان مربوط بوده، هست و خواهد بود.
2- «خبرنگار»، به صورت خاص که مطمح نظر این سطور است، در شرایط فعلی جهان هستی که به «دهکدهی جهانی» و «انفجار اطلاعات» نام گرفته است و اطلاعرسانی ثانیهای و بلکه کمتر از لحظه، انجام میگیرد و مسابقهای بس نفسگیر و بیوقفه میان خداجویان شرق و غرب و شیطانصفتان اقطار عالم برگزار است، نقشش بسی کلیدیتر و قلمش بسیار سرنوشتسازتر و زبانش جداً تأثیرگذارتر شده است.
3- با توجه به نقش بسیار مهم و اساسی «خبرنگار» که بعضاً مسیر تاریخ را دگرگون ساخته است و احتمالاً که بعد از این نیز چنین کند، متأسفانه و با تأثر باید گفت که عدهای از حکام و سیاستمداران و تصمیمسازان جمهوی اسلامی ایران بزرگ، تاریخی و متمدن که بعضاً آهسته، آهسته از «سایتبازان» هم میشوند، عنایت لازم را به «خبرنگاران» نکردهاند. آیا سزاوار است که عناصری چنین مؤثر و شغلی چنان خطیر و موقعیتی بدین رفعت، مورد غفلت قرار بگیرد!؟. خوب است که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران در گذشته و حال نگاهی اجمالی به این قشر عظیم بیفکنند تا بدانند که کسانی که تا بدینسان مهم و اساسی هستند، چگونه با انواع مشکلات مادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند و گریبان آنان در دست چه گروههایی است و چگونه چاک میگردد!؟.
4- امروزه عدهای از «خبرنگاران»، ابزار دست برخی از فرصتطلبان موقعیتهای اجتماعی واقع شدهاند که مترصد سوار شدن بر قاطر چموش قدرت نشستهاند. معالاسف و با عرض معذرت باید گفت و نوشت که تعدادی از خبرنگاران که امیدواریم زیادنباشند، میبایست سوژههایی را پردازش کنند که سردبیران امر میکنند، جریانهایی را تطهیر نمایند که مدیران مسؤول میپسندند، سطوری را به اوراق بسپارند که قدرتمندان فرمان میدهند، اخباری را منتشر کنند که وزیران و وکیلان و از این قبیل، خوششان میآید، کسانی را تخریب و یا تضعبف کنند که ممکن است روزی و یا روزگاری رقیب باشند و یا حریف بشوند و از این گونه . . .، چرا؟، چونکه دخلشان نوزده است و خرجشان بیست.
در حالی که همگان میدانند که خبرنگاران را میبایست آنچنان تأمین کرد و آسوده خاطر گذاشت تا با اعصابی آرام، و مطایق «ن والقلم و ما یسطرون» آن بنویسند که خود میبینند و تصویری را ترسیم کنند که با چشمان خود به تماشا نشستهاند.
پر واضح است که بسیاری از آنان به رغم میل باطنی خود، برابر «ن والقلم و ما یسطرون» نمیتوانند بنویسند و بنگارند، زیرا که حداقل نیازهای معیشتی «خبرنگاران» را تأمین نکرده و حتی بعضاً ابزار کارشان را نیز، (از قبیل : ضبطصوت، دوربین، لپتاپ و تلفنهمراه) تهیه نکردهایم و عجیب این است که از آنان انتظار داریم که انواع توطئههای مکتوب، مصور و صوتی و مونتاژ خبرنگاران تایم لندن، لیبراسیون پاریس، یو.اس.تودی واشنگتن، رویترز اینتلیجنت، آسوشیوتدپرس امریکا، فاکسنیوز پنتاگون، هاارتص موساد و سی.ان.ان و بی.بی.سی صهیونیزم بینالملل را خنثی کنند که البته تا حدی چنین میکنند.
شغل خبرنگاری:
اولاً، سخت است و زیانآور.
ثانیاً، صاحبش را به انواع امراض روحی و جسمی مبتلا میسازد.
ثالثاً، جزو ده (10) شغل پرخطر جهان است.
رابعاً، میانگین عمر آنان 15 سال کمتر از بقیهی مردم است.
خامساً، اکثر قریب به اتفاقشان گرفتار گردندرد، دستدرد، گزگز انگشتان، فراموشی و کمبینایی شده و میشوند.
سادساً، بسیاری از آنان تحت فشارهای روانی قرار دارند.
سابعاً، جمع کثیری از این قشر مهم، گرفتار مشکلات و اختلافات خانوادگی میشوند.
ثامناً، تقریباً همهی آنان به زخممعده، مشکلات دیگر گوارشی، ناراحتیهای عصبی و خستگیهای مفرط مبتلا میگردند.
تاسعاً، 92% از خبرنگاران از کمبود درآمد ماهیانه رنج میبرند و شرمنده اهل و عیال خویشند.
عاشراً، به اعتقاد این قلم شخصیت خبرنگاری در جامعهی ما ناشناخته و شخص خبرنگار مورد بیمهری هستند و حق و حقوق مادی و معنوی آنان ادا نشده است کما اینکه خلبانان کشور نیز....
سرانجام، آیا سزاوار است که فقط به روز 17 مرداد هر سال که به عنوان «روز خبرنگار» نام گرفته است، بسنده کنیم؟. و در صدد رفع انواع مشکلات خبرنگاران که پارهای از آنها را برشمردیم، نباشیم.
خدای رحمت کند شهید بزرگوار محمود صارمی عزیز و عظیمالقدر را که خبرنگار مستقر ایرنا در مزار شریف افغانستان بود {و روز 17 مرداد 1377، به همراه 8 نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در مزار شریف توسط عوامل گروه امریکایی طالبان به شهادت رسیدند.
این شهیدان عبارت بودند از: 1ـ ناصر ریگی سرپرست 2ـ مجید نوری تبارکی مسئول امور مالی 3ـ محمدناصر ناصری کارشناس امور فرهنگی 4ـ کریم حیدریان کارشناس امور کنسولی 5ـ محمدعلی قیاسی کارشناس امور کنسولی 6ـ رشید پاریا و فلاح کارشناس امور کنسولی 7ـ نورالله نوروزی کارشناس امور کنسولی 8ـ حیدرعلی باقری کارمند فنی 9ـ محمودصارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی،} که باعث و بانی این خیر بزرگ شد و او را به همراه همراهان به شرف شهادت نائل آمدهاش و دهها همکار خبرنگار دیگر شهیدش که با پرواز C-130 به آسمانها پرواز کردند غریق غفران بیکران خویش بگرداند.
آری، خبرنگاران شهید و جلیلالقدر و والامقامی چون : شهید آوینی، شهید صارمی، شهید عمرانی، شهید نیلی، شهید قریب و شهید ... که «رضوان منالله اکبر» روزیشان و «ادخلوها بسلام آمنین» منزلشان باد، حق و حقوق مادی و معنوی خود را از دلبر شیدا و دلربای هستی دریافت کردند و اینک در جوار رحمت حق آرمیدهاند و اعمال و گفتار ما را با دقت تمام زیر نظر دارند که دعا میکنیم شرمندهی آنان نشویم و موجبات رضایت خاطرشان را رقم بزنیم انشاءالله.
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار