خبرهای داغ:

سینمای اقتباسی در ایران چندان موفق نبوده است

ضعف در آثار داستانی و عدم مطالعه فیلم‌سازان ایرانی از جمله دلایلی است که علی معلم و بهروز افخمی برای ضعف در سینمای اقتباسی ایران مطرح کردند و برای تغییر این وضعیت باید هم داستان‌نویسان و هم فیلم‌سازان با توجه بیشتری وارد تولید اثر شوند.
کد خبر: ۸۷۳۱۰۵۶
|
۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۳
اقتباس از آثار ادبی به ویژه رمان دیرزمانی است که در عمر نه چندان بلند سینما به عنوان یک ژانر مستقل تعریف شده است و حتی در جایزه بزرگ سینمایی اسکار بخش جایزه فیلمنامه اقتباسی دیده می‌شود.

این ژانر از سینما در سینمای ایران چندان موفق نبوده است و شاید بتوان گفت بعد از آثاری چون «ناخدا خورشید» و «هامون» تعداد آثار سینمای اقتباسی ایران بسیار کم بوده است. فیلم «گاوخونی» اثر بهروز افخمی یکی از آثار موفق سینمای اقتباسی است که براساس رمانی به همین نام از جعفر مدرس‌ صادقی ساخته شده است.

این فیلم داستان جوانی است که از زادگاهش اصفهان به تهران پناه آورده تا خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و مرگ پدر و مادرش را فراموش کند. در گاوخونی بهران رادان، عزت‌الله انتظامی، بهاره رهنما و سروش صحت به ایفای نقش می‌پردازند.

این فیلم در سال 83 در سینما سپیده به مدت 2 ماه در ایران اکران عمومی شد و در جشنواره‌های بین‌المللی چون ونکوور، کن، بریسین، پاسیفیک فوکوئوکا و بویزیین حضور داشته و در جایزه نتیک بهترین فیلم اول جشنواره بویزیین و جایزه هیئت داوران بهترین کارگردانی در بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره فیلم فجر را کسب کرده است.

در مراسمی که درسینمای هنر و تجربه شیراز با حضور بهروز افخمی و علی معلم، کارگردان و تهیه‌کننده این اثر برگزار شد، وضعیت سینمای اقتباسی ایران با محوریت نقد فیلم گاوخونی مورد بررسی قرار گرفت.

علی معلم، کارگردان و فیلم‌نامه نویس سینمای ایران با انتقاد از اینکه برخی از فیلم‌های سینمای امروز مقاله‌ای هستند، گفت: اقتباس در گاوخونی وفادارانه است و داستان مفهوم گسترده‌ای را به شکل حسی منتقل می‌کند و مثل یک مقاله به رخ مخاطب نمی‌کشد.

به گفته وی برخی از فیلم‌های سینمای امروز ایران مقاله‌ای هستند یعنی یک معضل اجتماعی را به رخ می‌کشند و هیچ ایماژ و تصویری در آن دیده نمی‌شود، این نوع فیلم‌ها مخاطب را وارد دنیای هنری سینما نمی‌کند.

معلم بر این باور است که با وجود اینکه همه انواع فیلم از سرگرم‌کننده تا فلسفی در سینما نیاز است اما زمانی که قرار است فیلمی تاثیرگذار باشد باید به شیوه جدید به بیان داستان بپردازد به گونه‌ای که تماشاگر بعد از دیدن فیلم احساس کند در یک تجربه یگانه با فیلم شریک شده است.

آنطور که معلم می‌گوید: مخاطب پس از تماشای فیلم گاوخونی به این تجربه می‌رسد ودر نخستین بار گویی در یک شبه کابوس فرو می‌رود که اگر دوباره به تماشای فیلم بنشیند با توجه بیشتری به جزئیات آن می‌پردازد.

تهیه‌کننده فیلم گاوخونی با بیان اینکه فیلم‌های تاثیرگذار در یک مقاله کوچک نمی‌گنجد و مستقیم پیامش را منتقل نمی‌کند، گفت: از فیلم گاوخونی راضی هستم و این فیلم از مفهومی درست برخوردار است که وابسته به ژورنالیست نیست در صورتی که در سینمای ایران بسیاری افیلم‌ها نمایش رادیویی همراه با عکس است و فضاسازی نمی‌کند.

وی توپ ضعف سینمای اقتباسی  را به زمین داستان‌نویسان انداخت و افزود: جدا از رمان‌های مشهور و نویسندگان برجسته بهترین محمل برای سینما داستان کوتاه است اما تعداد داستان‌های کوتاه برای اقتباس سینمایی کم است و این امر مختص سینمای ایران نیست.

معلم با بیان اینکه امروز زمانی این عبارت که «هر فیلم به یک بار دیدن و هر کتابی به یکبار خواندن می‌ارزد» گذشته است، خاطرنشان کرد: راه رفتن و نفس کشیدن بهتر از فیلم و کتاب بد است.

تهیه‌کننده سینمای ایران به بی‌سوادی فیلم‌سازان ایرانی نیز اشاره و بیان کرد: بی‌سوادی فیلم‌سازان در سینمای ایران قابل توجه است و بخشی از فیلم‌سازان اهل مطالعه نیستند به همین دلیل سینمای اقتباسی ایران ضعف دارد.

وی وقایع‌نگاری یا گزارش‌نویسی به ویژه در حوزه جنگ را محمل خوبی برای ساخت فیلم دانست و تصریح کرد: فیلم‌های خوب ناشی از شناخت و مطالعه است اما امروز در ماراتن فیلم‌سازی فرصت زیادی برای مطالعه باقی نمانده است.

بهروز افخمی، کارگردان فیلم گاوخونی داستان‌های کوتاه را منبع خوبی برای فیلم‌سازی ندانست و گفت: در حال حاضر ادبیات داستانی ما نمی‌تواند سینما را پشتیبانی کند بعد از خواندن داستان‌های مدرس صادقی به اینکه اتفاقاتی در عرصه ادبیات ایران در حال رخ دادن است، رسیدم اما هنوز داستان‌نویسی به نقطه‌ای برای حمایت از سینما نرسیده است.

وی با بیان اینکه داستان‌نویسی فعلی بیشتر به پرتاب کردن عقاید نویسندگان نزدیک است تا داستان‌نویسی افزود: برخی از داستان‌ها شرایط ابتدایی داستان را ندارند و نمی‌توان هر داستان مغشوش و مشوشی را به جریان سیال ذهن مربوط کرد.

افخمی با بیان اینکه نظیر داستان گاوخونی در داستان‌نویسی ایران زیاد نیست، خاطرنشان کرد: علت انتخاب این داستان بیشتر به سلیقه من بازمی‌گردد و با وجود این سال‌ها این داستان را شعر سپید بلندی می‌دانستم که قابلیت تبدیل به فیلم را ندارد.

کارگردان فیلم گاوخونی با بیان اینکه در ابتدا تصمیم داشته که این داستان را به شیوه قرائت کردن و خوانش در اختیار مردم قرار دهد، تصریح کرد: رسم قرائت داستان توسط یک نفر می‌تواند مقدمه‌ای برای انتقال دادن داستان به سینما باشد.

با توجه به نظرات این دو سینماگر ایرانی به نظر می‌رسد که سینمای اقتباسی ایران در ابتدای راهی مانده است که برای رشد و تکامل به همت داستان‌نویسان و فیلم‌سازان نیاز دارد و زمانی می‌توان گفت که سینمای ایران یک سینمای حرفه‌ای است که در همه ژانرها به موفقیت نسبی برسد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار