دولت قیمت ارز را واقعی کند/کالاهای خارجی به بازار ایران سرازیر شده/تولیدکننده داخلی مشکل دارد
تسنیم: برای ترغیب ایرانی به خرید کالای داخلی چه کار باید کرد؟
مرزبان:
ما جامعهای داریم که مردم آن ترجیح میدهند که کالای خارجی را به جای
کالای ایرانی خریداری کنند. میخواهم این مسئله را با تجزیه و تحلیل حل
کنیم و کمک کنیم که ایرانیها جنس ایرانی بخرند چون علم اقتصاد وظیفهاش
این است که این مسائل را بررسی و حل کند.
ما در کشور با تولیدکننده
روبهرو هستیم که دچار مشکل است و از سویی کالاهای خارجی به بازار ما
سرازیر شده کالایی که قیمت و کیفیت آنها بهتر از کالای داخلی است. قائدتا
هر کسی مختار است هر جنسی از هر جایی که بخواهد بخرد. من به عنوان یک
مصرفکننده میخواهم این پول و منابعی که در اختیار دارم بر اساس انتخاب
خودم خرج کنم اما به من میگویند تولیدکننده داخلی مشکل دارد و بیا به
تولیدکننده کمک کن.
دولت میتواند به کارمندان خود دستور دهد که
کالای ایرانی بخرد اما در مورد من خانواده هیچ کس نمیتواند برای خرید کالا
برای من تصمیمگیری کند. یکی دلش میخواهد هر روز یک نوع لباس بخرد یکی
دوست دارد پسانداز کند و خانه بخرد یکی میخواهد پسانداز خود را صرف
مسافرت کند. خداوند انسان را آزاد خلق کرده و کسی نمیتواند در اختیار آن
وارد شود. من یک سری کالاها را نمیخرم چون تابع شرع اسلام هستم مثلا
مشروبات الکلی، گوشت خوک و غیره را مصرف نمیکنم اینها باید و نباید شرعی
است و آنها را رعایت میکنیم.
حالا باز برمیگردیم به مسئله انتخاب
من برای خرید کالا، فرض میکنیم من به عنوان مصرفکننده هیچ انگیزه خاصی
در خرید کالا ندارم و وقتی که دو جنس ایرانی و خارجی در قیمت و کیفیت مشابه
هم باشند ترجیح میدهم جنس ایرانی بخرم چون با خودم فکر میکنم که اگر من
این جنس ایرانی را نخرم و کارگر این کارخانه بیکار شود و از سرناچاری دزد
شود ممکن است خانه من را بزند پس بنابراین میآیم خودم را محدود میکنم و
میگویم من برای حمایت از جامعه، مردم، ارق ملی و مذهبی کالای ایرانی
میخرم.
در کنار همه موارد بالا من وقتی کالایی را میخرم میخواهم
برای مطلوبیت داشته باشد اما ما این تجربه را داشتهایم که وقتی به طور
مثال یخچال ایرانی خریدیم مثل تراکتور سر و صدا میکند، مصرف برقش بالاست و
اصلا خنک نمیکند. زنگ میزنیم به محل خرید و در جواب به ما میگویند به
این دلایل این مشکلات جز ضمانتنامه نیست آن وقت من مصرفکننده چیکار باید
بکنم؟
بعضی کالاها بعد از خرید بلافاصله مصرف میشود مثل میوهجات
اما بسیاری از کالاها، کالاهای بادوام است و حداقل 4 ماه با آن کار
میکنید. ما به عنوان ایرانی به خاطر ارق ملی و حمایت از کالای داخلی کالای
ایرانی خریدیم اما به تجربه دریافتیم که جنس ایرانی جنس خوبی نیست
بنابراین به هر دلیلی موجهی که باشد از این پس زیر بار خرید کالای ایرانی
نمیرویم و انواع و اقسام راههای فرار را برای نخریدن جنس ایرانی پیدا
میکنیم. بنابراین من عرضم این است که ما هیچ وقت نمیتوانیم مصرفکننده را
مجبور به خرید کالای ایرانی کنیم. سیاست تشویقی میتوان به کار برد اما
سیاست تنبیهی و اجباری نه.
تسنیم: سوال ما همین است که چه سیاست تشویقی و ترغیبی باید به کار برد؟
مرزبان:
تشویق یا با قیمت است که مثلا میگوییم قیمت کالای ایرانی یک میلیون تومان
و خارجی آن 1.5 میلیون تومان است و یا با تبلیغ کیفیت کالا مصرفکننده را
تشویق به خرید میکنیم. باور کنید خیلی کالاهای ایرانی هست که قیمتاش
بالاتر از کالای خارجی است اما چون کیفیت خوبی دارد مردم آن را میخرند چون
میگویند این کالای ایرانی باکیفیت و با دوام است. به طور مثال در فیلد
ابزارآلات کارخانهای در ایران وجود دارد که ابزار و آچار تولید میکند
باور کنید نه تنها من بلکه خیلیها حاضرند دو برابر قیمت پول دهند این
ابزار را بخرند ولی جنس چینی و حتی شبه آلمانی را نخرند چون این جنس ایرانی
مادامالعمر کار میکند.
پس کیفیت و قیمت سبب ترغیب مصرفکننده به
خرید کالای ایرانی میشود. یه وقتهایی مصرفکننده را در جو قرار میدهیم
که «جنس ایرانی بخر، جنس ایرانی مصرف کن» من به عنوان مصرفکننده میخرم
ولی وقتی این دو تا حسن را نداشته باشد دیگر اعتمادم را از جنس ایرانی از
دست میدهم و یک عمر کالای ایرانی نمیخرم و حتی اگر بتوانم مواد خوراکی هم
دیگر خارجی میخرم بنابراین باید برای خرید کالای ایرانی اعتمادسازی ایجاد
شود.
تسنیم: مصرفکننده امروز چه تفاوتی با مصرفکننده دیروز میکند؟
مرزبان:
ببینید من همیشه میگویم پشت تبلیغات برای خرید کالای ایرانی باید حتما
پشتوانه کیفیت و قیمت مناسب وجود باشد چون دیگر مصرفکننده امروز با
مصرفکننده 100 سال پیش فرق میکند. مصرفکننده آگاه است و با یک سرچ کوتاه
در اینترنت میتواند قیمت خارجی کالا را با قیمت ایرانی مقایسه کند و حتی
از کارایی و کیفیت کالا مطلع شود. حیطه اطلاعات وسیع شده است.
قبلا
شما میتوانستید مصرفکننده را محدود کنید و نگذارید چیزی را ببیند اما
امروز مصرفکننده میبیند، اطلاعات دارد، باهوش و منطقی است و سعی میکند
از پول محدودی که در اختیار دارد بهترین استفاده را بکند. بنابراین
تولیدکننده ایرانی تا زمانی که جنسش یک برتری از نظر قیمت، کیفیت یا
خصوصیات نداشته باشد نمیتواند برای کالای خود مشتری پیدا کند.
الان خودروهایی در بازار وجود دارد که بدون کلید استارت میخورد اما تمام خودروهای ایرانی برای استارت نیاز به کلید دارند بنابراین امنیت خودرو خارجی بالاتر است. حتی آمارها نشان میدهد که حدود 30 درصد ماشینهایی که دزدیده میشوند پراید است چون امنیت آن پایین است. بنابراین مصرفکننده وقتی کالایی را میخرد دوام، کیفیت، قیمت و یک سری خصوصیات را در نظر میگیرد که تولیدکننده ایرانی باید به تمام این نکات توجه داشته باشد.
به نظر من وقتی کالای ایرانی کیفیت داشته باشد نیازی به تشویق و ترغیب نیست مثلا چای خارجی در بازار ایران فراوان است. خانواده خود من نیز تا چند سال پیش چایی خارجی مصرف میکردیم تا اینکه یکی از آشنایمان از شمال کشور برای ما چایی ایرانی آورد. باور کنید از زمانی که ما چایی ایرانی مصرف میکنیم امکان ندارد که دیگر چای خارجی بخریم. علاوه بر این به دوستان و آشنایان نیز خرید چای ایرانی را توصیه میکنیم. میخواهم این را بگویم که وقتی کالای ایرانی کیفیت داشته باشد خود به خود مردم به خرید آن ترغیب میشوند و آن را تبلیغ میکنند.
باید بر اعتمادسازی تاکید شود زیرا اگر مصرفکننده کالای ایرانی خرید و جواب نگرفت دیگر مادام العمر کالای ایرانی نمیخرد بنابراین مسئولان ما باید این مسئله را طوری دیگر حل کنند نه اینکه به دنبال برانگیختن غیرت ملی باشند. برانگیختن احساس ملی در مقابل واقعیتهای فیزیکی دوامش کمتر است. بنابراین شما بهتر است بروید به این سمت که تولیدکننده ما قیمتش یا کیفیتش مناسب شود. این کارها را ما میتوانیم انجام دهیم اما متاسفانه انجام نمیدهیم.
تسنیم: وضعیت صنعت ایران از ابتدا تا الان چگونه میبینید؟
مرزبان: تقریبا از سالهای 1337 به بعد تولید کالای صنعتی در ایران شروع شد. تولیدکنندههای ما در دهه 40 وقتی میخواستند کالای صنعتی تولید کنند و یا حتی خدمات ارائه کنند توانش را نداشتند بنابراین دولت وقت مجبور شد به سراغ صنایع مونتاژ یا وارد کردن نیروهای متخصص خارجی برای آموزش نیروهای ایرانی برود. اولین صنعت مونتاژ صنعت ساخت خودرو بود بعد به صنایع دیگر توسعه پیدا کرد. در زمینه ارائه خدمات هم بانکها و بیمههای خارجی وارد ایران شدند. همین مترو تهران را اول فرانسویها میساختند چون نیروهای ایرانی مهندسی این کار را بلد نبودیم اما امروز میبینید که مهندسان خودمان مترو میسازند.
پس تا قبل از انقلاب داستان این بود که تولیدکننده ایرانی یا دانش و سرمایه کار را نداشت یا مهارت و تکنولوژی آن را نمیدانست بنابراین سادهترین کار کمک دولت به تولیدکننده برای مونتاژ کالا بود. وقوع انقلاب اسلامی، 8 سال جنگ تحمیلی و انواع و اقسام تحریمها سبب شد که ما چه بخواهیم چه نخواهیم به خودمان متکی شویم. صنعتگرایی پیدا شدند که گفتند ما فلان محصول میسازیم. دولت به آنها اعتماد کرد مردم هم اعتماد کردند و اینها شروع کردند به تولید. آنهایی که در زمان جنگ در استان فارس خمپارهها را ریختگری میکردند امروز قویترین صنعتگران استان فارس هستند. یک زمانی خمپاره ریختگری میکردند برای جبهه الان صنایع نفتی ایران را میگردانند.
پس با این اوصاف ما مجبور شدیم به خودمان متکی شویم چون کشورهای دیگر به ما کالایی نمیدادند. همه این مسائل سبب شد که ما امروز بتوانیم روی پای خود بایستیم. به نظرم ما از این لحاظ اقتصاد مقاومتی را رد کردهایم یعنی فشارها را تحمل کردیم، کمر خم نکردیم و اقتصاد رو زنده کردیم.
ما باید باور کنیم که تولیدکننده ایرانی توانمند است و میتواند در صحنه جهانی رقابت کند. امروز نیروهایی در کشور هستند که میتوانند تکنولوژیهایی که خودمان نداریم را یاد بگیرند ما در علم اقتصاد به این میگوییم «قدرت جذب»، امروز تولیدکننده ما به جایی رسیده که میتواند مستقلا تولید کند بنابراین به نظر من، ما اقتصاد مقاومتی را از این لحاظ پشت سر گذاشتهایم.
تسنیم: دولت چه نقشی در حمایت از تولیدکننده داخلی دارد؟
مرزبان: در این سالها که اقتصاد ما پیش آمده و مقاومت کرده یه عده صنعت معلول و مجروح دارد. یک عده موسسات در کشور هستند که باید بمیرند چون اینها توان مقاومت نداشتند و الان هم ندارند. تکنولوژیهای بعضی صنایع قدیمی شده و باید به روز شود اما مدیران آنها توان به روز کردن صنایع را ندارند. بنابراین باید ما اینجا تفکیک کنیم وقتی شما میگویید حمایت دولتی از تولیدکننده، من میپرسم کدام تولیدکننده؟ اگر آن تولیدکننده را میگویید که توان روی پا ایستادن را دارد میگویم آن اصلا حمایت نمیخواهد آن تولیدکنند فقط میگوید سیاست در اقتصاد دخالت نکند. اما اگر منظور شما آن تولیدکننده معلول و مجروح است میگویم آن صنعت تا عمر دارد توقع کمک دارد و دستش به سمت دولت دراز است نمونه آن کمپانیهای خودروسازی کشور. پس بنابراین باید تولیدکننده توانمند از تولیدکننده معلول و مجرح تفکیک شود.
اما یک اقدام دولت به درد هر دو گروه میخورد. آن هم واقعی شدن قیمت ارز است. اگر دولت اجازه دهد قیمت ارز واقعی شود این قیمت واقعی ارز حداقل دو کار عمده را انجام میدهد. یک قیمت واردات را گران میکند و سبب میشود که تولیدکننده به جای استفاده از مواد اولیه خارجی به دنبال مواد داخلی برود یا اگر بخواهد از همان مواد اولیه وارداتی گران استفاده کند با خود میگوید حالا که قیمت مواد اولیه بالا رفته پس من باید یک سری صرفهجوییهایی انجام دهم تا محصول خود را با قیمت مناسب به فروش برسانم پس بنابراین واقعی شدن قیمت ارز سبب ایجاد انگیزه در تولیدکننده برای نوآوری در محصول میشود.
یک گروه تولیدکنندگان نیز واردات ندارند و در امر صادرات هستند مثل فرش، مثل سیمان و غیره وقتی دولت قیمت ارز را واقعی کند. جنس اینها در خارج ارزان میشود و بازار پیدا میکند. پس برای این دسته از تولیدکنندگان نمیخواهد کاری بکنید همین که قیمت ارز واقعی شود کمک زیادی به آنها شده است.
فکر کنید وقتی هنوز قیمت ارز در کشور واقعی نشده است، قیمت هتل و غذای ما برای خارجیهای جذاب است حالا اگر قیمت ارز واقعی شود خارجیها از مملکت ما جنس و خدمات خریداری میکنند، واردات محدود میشود و صادرات نیز بهبود مییابد.
بنابراین اگر دولت قیمت ارز را واقعی کند از تولیدکننده زرنگ که توان رقابت دارد حمایت کرده است. دولت در حال حاضر یارانه آب و برق را برداشته اما به ارز یارانه میدهد و همین سیاستها باعث میشود که گردشگر ایرانی نیز به جای انتخاب ایران برای مقصد سفر به ترکیه برود چون در حال حاضر تور ترکیه حدود 1.5 میلیون تومان است.