گروه اجتماعی: همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس، آرزوی مادر شهید عبدالرسول مصطفایی، یكی از شهدای رسانه استان فارس بعد از ۳۶ سال تحقق یافت.
از روز نخست كه خداوند انسان را آفرید، نیازهای مادی و معنوی فراوانی را در وجود او وانهاد تا از طریق هر كدام از آنان بتواند طی طریق حق كند و از این مسیر، راه سعادت و كمال خود را در این زندگی دنیوی و مادی بپیماید.
بیشك، اراده خداوند برای خلق تك تك نیازها در وجود انسان، از در حكمت ربوی اوست كه بندگانش بتوانند به زیبایی از طریق شناخت راههای حكمت و عرفان به وصال حق دست یابند و بر عهد الست تا ازل پایدار بمانند.
محرك طی طریق انسان، آرزوهای اوست
اما در این میان، انسان هست و آرزوها و امیدهایش. چرا كه اگر روزی انسان دارای امید و آرزو نباشد، مسلماً دیگر توان و رمقی برای حركت و ادامه مسیر نخواهد داشت لذا این است كه خداوند در دل تمام بندگان خود چراغ پرفروغ امید و آرزوها را روشن كرده است تا انسانها بتوانند با این محرك قوی در كسب نیازهای مادی و معنوی خود بیش از پیش تلاش كنند.
و چه زیباست زمانی كه انسان وسیلهای برای تحقق آرزوهای همنوعش باشد. آرزوهایی كه شاید برای یك فرد دست نیافتنی و رویایی باشد اما برای بنده دیگری، به راحتی قابل دسترسی بوده و بتواند زمینه تحقق آرزوهای هم نوع خویش را فراهم كند. چه بسیارند افراد خیر و نیكوكاری كه هماره در طول عمر با بركت خویش سعی در تحقق آرزوهای نیازمندان دارند اما در این میان برخی از آرزوها هستند كه تنها اختصاص به اموال و نیازهای دنیوی ندارند بلكه گاهی ممكن است یك عكس و یا یك خاطره خوش و آرامبخش تبدیل به بزرگترین آرزوی انسان شود.
مادر شهیدی كه آرزویش دیدن عكس فرزندش بود
همین چند وقت پیش بود كه از قول یكی از دوستان خبرنگارم شنیدم كه مادر یك شهید دوران دفاع مقدس آرزویی دارد كه شاید تحقق آن برای من و امثال من میسر باشد. آرزوی داشتن یك قاب عكس خاطرهانگیز و زیبا از فرزند شهیدش چیزی نبود كه تحقق آن در این روزهایی كه بیماری و درد، امان مادر شهید را بریده است، میسر نشود.
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
اینجا بود كه همه دست به كار شدند، خبرنگار، مسئول، رئیس، بسیج رسانه، خادمان شهدا، كنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید فارس و همه و همه دست به دست هم دادند تا بتوانند آن عكس زیبا و خاطرهانگیز شهید عبدالرسول مصطفایی، یكی از شهدای رسانه استان فارس را برای مادرش كه این روزها حال خوشی ندارد، تهیه كنند تا شاید بتوانند تنها ذرهای از هزاران حقی كه این مادر شهید بر گردن ما و امثال ما دارند، ادا كنند.
در آستانه فرا رسیدن سی و ششمین سالگرد بزرگداشت هفته دفاع مقدس، این اتفاق فرخنده و مبارك رخ داد. با همكاری محمد صحت و رئیس كنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید استان فارس و رئیس سازمان بسیج رسانه فارس موفق شدیم تا بتوانیم در این ایام، اندكی دل مادر یك شهید را خوشحال كنیم.
قطره اشك مادر در هنگام رویارویی با عكس فرزندش، گویای همه چیز بود
هنوز هم نگاه مشتاق مادر در آن هنگام كه قاب عكس مورد علاقه فرزند شهیدش را در مقابل چشمانش قرار دادیم، فراموش نمیكنم. گرچه سرفه و درد امانش را نمیداد تا حتی لحظهای بنشیند و با تنی آسوده خاطرات خوش دوران كودكی، نوجوانی و جوانی فرزند شهیدش را مرور كند، اما قطره اشكی كه از گوشه چشمانش در آن لحظات جاری شد، خود گویای همه چیز بود.
همه ما بر گردش همانند پروانه دور شمع، حلقه زده بودیم. او میسوخت و میساخت با تن رنجورش و ما تنها نظارهگر بودیم. گرچه بغض و اشك امانمان را نمیداد اما این لحظه، زمان اشك و گریه نبود چرا كه آمده بودیم تا رسالت خود را انجام دهیم. باید میآمدیم و خیلی پیش از اینها این وظیفه را انجام میدادیم.
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
همه بودند، خبرنگاران صدا و سیما، رئیس و اعضای سازمان بسیج رسانه، خبرنگاران و عكاسان و خادمان شهدای كنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید فارس. همه آمده بودند تا هم عیادتی از مادر شهید رسانه استان در آستانه هفته دفاع مقدس داشته باشند و هم ناگفتههای او را در این ایام بشنوند و ثبت و ضبط كنند.
جوانان ما باید سربلند بمانند
سخنان مادر شهید هنوزهم در گوشهایم نجوا میكند: «من شما را به امام زمان(عج) میسپارم؛ شما ادامهدهندگان راه حضرت زهرا(س) هستید؛ شما محافظان مكتب امام زمان(عج) هستید و باید سربلند بمانید. خدایا! جوانان ما را در پناه خود مصون بدار. خدایا! جوانان ما را دریاب تا مبادا از ارزشها و آرمانهایی كه شهدا كه به خاطر آنان رفتند و شهید شدند، روی گردانند».
تنش آنقدر رنجور و بیمار بود كه زمانی كه از او خواستم تا خاطره عكسی كه برایش آوردهایم را تعریف كند، گفت: «صحبت كردن برایم بسیار سخت است و این مسئله موجب میشود تا نفس كشیدن هم برایم سخت شود و دیگر توان تعریف كردن هم ندارم. اما این عكس مربوط به دوران سه سالگی رسول است كه لباسش را خودم دوخته بودم».
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
شهید رهبر، دوربین رسول را گرفت تا راه او را ادامه دهد
شهید عبدالرسول مصطفایی در سن ۲۳ سالگی و در تاریخ ۱۷ آذر سال ۵۹ در كسوت خبرنگار صدا و سیما در جبهههای نبرد حق علیه باطل به فوز عظیم شهادت دست یافته بود. بعد از پخش شدن خبر شهادت رسول، شهید غلامرضا رهبر، یكی از شهدای شاخص رسانه كشور به نزد مادر شهید مصطفایی رفت و دوربین او را گرفت تا بتواند راه این شهید را ادامه دهد و اینگونه بود كه او هم همانند دوست و همكارش راه آسمان را طی كرد و آسمانی شد.
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
ناگفتهها بسیار است كه در چند سطر و پاراگراف نمیگنجد. باید قلمها زده شود تا بتوان گنجینههای عظیم و بزرگ حماسهسازانی كه موجب عزت و سربلندی این مرز و بوم شده است را از اندرون خاطرات خانوادههای شهدا بیرون آورد.
بیشك، اراده خداوند برای خلق تك تك نیازها در وجود انسان، از در حكمت ربوی اوست كه بندگانش بتوانند به زیبایی از طریق شناخت راههای حكمت و عرفان به وصال حق دست یابند و بر عهد الست تا ازل پایدار بمانند.
محرك طی طریق انسان، آرزوهای اوست
اما در این میان، انسان هست و آرزوها و امیدهایش. چرا كه اگر روزی انسان دارای امید و آرزو نباشد، مسلماً دیگر توان و رمقی برای حركت و ادامه مسیر نخواهد داشت لذا این است كه خداوند در دل تمام بندگان خود چراغ پرفروغ امید و آرزوها را روشن كرده است تا انسانها بتوانند با این محرك قوی در كسب نیازهای مادی و معنوی خود بیش از پیش تلاش كنند.
و چه زیباست زمانی كه انسان وسیلهای برای تحقق آرزوهای همنوعش باشد. آرزوهایی كه شاید برای یك فرد دست نیافتنی و رویایی باشد اما برای بنده دیگری، به راحتی قابل دسترسی بوده و بتواند زمینه تحقق آرزوهای هم نوع خویش را فراهم كند. چه بسیارند افراد خیر و نیكوكاری كه هماره در طول عمر با بركت خویش سعی در تحقق آرزوهای نیازمندان دارند اما در این میان برخی از آرزوها هستند كه تنها اختصاص به اموال و نیازهای دنیوی ندارند بلكه گاهی ممكن است یك عكس و یا یك خاطره خوش و آرامبخش تبدیل به بزرگترین آرزوی انسان شود.
مادر شهیدی كه آرزویش دیدن عكس فرزندش بود
همین چند وقت پیش بود كه از قول یكی از دوستان خبرنگارم شنیدم كه مادر یك شهید دوران دفاع مقدس آرزویی دارد كه شاید تحقق آن برای من و امثال من میسر باشد. آرزوی داشتن یك قاب عكس خاطرهانگیز و زیبا از فرزند شهیدش چیزی نبود كه تحقق آن در این روزهایی كه بیماری و درد، امان مادر شهید را بریده است، میسر نشود.
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
اینجا بود كه همه دست به كار شدند، خبرنگار، مسئول، رئیس، بسیج رسانه، خادمان شهدا، كنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید فارس و همه و همه دست به دست هم دادند تا بتوانند آن عكس زیبا و خاطرهانگیز شهید عبدالرسول مصطفایی، یكی از شهدای رسانه استان فارس را برای مادرش كه این روزها حال خوشی ندارد، تهیه كنند تا شاید بتوانند تنها ذرهای از هزاران حقی كه این مادر شهید بر گردن ما و امثال ما دارند، ادا كنند.
در آستانه فرا رسیدن سی و ششمین سالگرد بزرگداشت هفته دفاع مقدس، این اتفاق فرخنده و مبارك رخ داد. با همكاری محمد صحت و رئیس كنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید استان فارس و رئیس سازمان بسیج رسانه فارس موفق شدیم تا بتوانیم در این ایام، اندكی دل مادر یك شهید را خوشحال كنیم.
قطره اشك مادر در هنگام رویارویی با عكس فرزندش، گویای همه چیز بود
هنوز هم نگاه مشتاق مادر در آن هنگام كه قاب عكس مورد علاقه فرزند شهیدش را در مقابل چشمانش قرار دادیم، فراموش نمیكنم. گرچه سرفه و درد امانش را نمیداد تا حتی لحظهای بنشیند و با تنی آسوده خاطرات خوش دوران كودكی، نوجوانی و جوانی فرزند شهیدش را مرور كند، اما قطره اشكی كه از گوشه چشمانش در آن لحظات جاری شد، خود گویای همه چیز بود.
همه ما بر گردش همانند پروانه دور شمع، حلقه زده بودیم. او میسوخت و میساخت با تن رنجورش و ما تنها نظارهگر بودیم. گرچه بغض و اشك امانمان را نمیداد اما این لحظه، زمان اشك و گریه نبود چرا كه آمده بودیم تا رسالت خود را انجام دهیم. باید میآمدیم و خیلی پیش از اینها این وظیفه را انجام میدادیم.
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
همه بودند، خبرنگاران صدا و سیما، رئیس و اعضای سازمان بسیج رسانه، خبرنگاران و عكاسان و خادمان شهدای كنگره سرداران و ۱۵ هزار شهید فارس. همه آمده بودند تا هم عیادتی از مادر شهید رسانه استان در آستانه هفته دفاع مقدس داشته باشند و هم ناگفتههای او را در این ایام بشنوند و ثبت و ضبط كنند.
جوانان ما باید سربلند بمانند
سخنان مادر شهید هنوزهم در گوشهایم نجوا میكند: «من شما را به امام زمان(عج) میسپارم؛ شما ادامهدهندگان راه حضرت زهرا(س) هستید؛ شما محافظان مكتب امام زمان(عج) هستید و باید سربلند بمانید. خدایا! جوانان ما را در پناه خود مصون بدار. خدایا! جوانان ما را دریاب تا مبادا از ارزشها و آرمانهایی كه شهدا كه به خاطر آنان رفتند و شهید شدند، روی گردانند».
تنش آنقدر رنجور و بیمار بود كه زمانی كه از او خواستم تا خاطره عكسی كه برایش آوردهایم را تعریف كند، گفت: «صحبت كردن برایم بسیار سخت است و این مسئله موجب میشود تا نفس كشیدن هم برایم سخت شود و دیگر توان تعریف كردن هم ندارم. اما این عكس مربوط به دوران سه سالگی رسول است كه لباسش را خودم دوخته بودم».
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
شهید رهبر، دوربین رسول را گرفت تا راه او را ادامه دهد
شهید عبدالرسول مصطفایی در سن ۲۳ سالگی و در تاریخ ۱۷ آذر سال ۵۹ در كسوت خبرنگار صدا و سیما در جبهههای نبرد حق علیه باطل به فوز عظیم شهادت دست یافته بود. بعد از پخش شدن خبر شهادت رسول، شهید غلامرضا رهبر، یكی از شهدای شاخص رسانه كشور به نزد مادر شهید مصطفایی رفت و دوربین او را گرفت تا بتواند راه این شهید را ادامه دهد و اینگونه بود كه او هم همانند دوست و همكارش راه آسمان را طی كرد و آسمانی شد.
مادر یك شهید بعد از 36 سال به آرزویش رسید
ناگفتهها بسیار است كه در چند سطر و پاراگراف نمیگنجد. باید قلمها زده شود تا بتوان گنجینههای عظیم و بزرگ حماسهسازانی كه موجب عزت و سربلندی این مرز و بوم شده است را از اندرون خاطرات خانوادههای شهدا بیرون آورد.
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار