خبرهای داغ:

آسیب "فضای مجازی" به "شعر معاصر"/دوره "شاعران تک‌ساحتی" تمام شده است

شاعر و طنزپرداز معاصر بر این باور است که دوره شاعران تک‌ساحتی تمام شده و شاعر باید در تمام قالب‌ها و مفاهیم خودآزمایی کند.
کد خبر: ۸۷۹۵۱۱۶
|
۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۶
شعر یکی از کهن‌ترین گونه‌های هنری است که از ابتدای زندگی آدمی گاه پناه دردها و خستگی‌های روح انسان، گاه محملی برای پند و موعظه و گاه ظرفی برای بیان عاشقانه‌های انسان بوده است. این گونه‌ی هنری که در هر زمان و مکان به قالب‌ها و زبانی خاص درآمده تا امروز همراه با اندیشه انسان رشد کرده است.

شب شعر پیامبر اعظم که با حضور شاعران برجسته کشور چون علیرضا قزوه و سعید بیابانکی در گراش برگزار شد، فرصتی شد تا در باب شعر آئینی و شعر معاصر با سعید بیابانکی، شاعر و طنزپرداز معاصر به گفت‌وگو بنشینیم. بیابانکی متولد سال 47 خمینی‌شهر اصفهان است که از سال 63 شاعری خود را به طور رسمی آغاز کرده است.

تسنیم: وضعیت شعر آئینی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بیابانکی: شعر آئینی، شعر دینی یا مذهبی  شعری تازه نیست، همیشه از لحظه رسالت حضرت رسول (ص) وجود داشته و همه شاعران کم و زیاد در وسع خود تلاش کردند تا مفاهیم اسلامی را زنده نگه دارند و تاکنون ادامه یافته است. در 30 سال پس از انقلاب شعرهای خوبی سروده شده که قبل از انقلاب دیده نمی‌شد و می‌توان گفت که شعر آئینی پس از انقلاب جهش بزرگی داشته است. 

این امر دلایلی دارد که از جمله آنها می‌توان گفت؛ سن شاعری کاهش پیدا کرده است. یک زمانی شاعران از 30 تا 40 سالگی شناخته می‌شدند اما در حال حاضر شاعرانی هستند که زیر 20 سال سن دارند و این نکته بسیار خوبی است. 

شعر آئینی در وضعیت کنونی به سبب تنوع و تکثر در مفاهیم و مضامین در نقطه بسیار خوبی قرار دارد اما در اوج نیست چراکه همیشه تا اوج پله‌هایی بسیاری است که باید پیموده شود.

تسنیم: چرا در شعر آئینی بیشتر از قالب‌های کلاسیک شعری استفاده می‌شود؟ آیا این اقتضای این نوع شعر است یا شعر معاصر این ظرفیت را ندارد که محتوای آئینی در آن گنجانده شود؟ 

بیابانکی: این مسئله به قدمت این قالب‌ها باز می‌گردد. شعرهای این قالب‌ها هزار سال قدمت دارند در حالی که شعر نو یا نیمایی و شعر سپید و آزاد عمر کمتری از 100 سال دارند. شعر به نسبت حضورش در قالب‌ها توزیع زمانی شده است ( به این معنا که شعر به مفهوم کلی روزگار طولانی‌تری را با قالب‌های کلاسیک گذرانده تا شعر نیمایی و طبیعی است که در شعر آئینی این قالب بیشتر استفاده شود).

دلیل دیگر این است که عرصه شعر سپید و نیمایی بیشتردر اختیار فضاهای روشنفکری بوده به همین دلیل این نزدیکی بین شعر آئینی و شعر معاصر کمتر پیش آمده است تا اینکه با حضور افرادی مثل موسوی گرمارودی و طاهره صفاریان  مفاهیم شعر آئینی وارد شعر معاصر شد و بعد از انقلاب نیز قیصر امین‌پور، حسن حسینی، علیرضا قزوه و غیره شعر آئینی را در قالب سپید احیا و وارد کردند.

دلیل دیگری که برای این مطلب باید ذکر کرد این است که مخاطب این جنس شعر بیشتر در مجالسی قرار دارد که شعر سنتی بیشتر خوانده می‌شود و این نوع شعر را بیشتر دوست دارند و می‌پذیرند. شعر سپید و آزاد بیشتر مربوط به متن و کتاب است و بیشتر به صورت مکتوب ارائه می‌شود تا شکل شفاهی. 

تسنیم: چه پیوندی بین شعر انقلاب با شعر آئینی وجود دارد؟ آیا این دو شعر مکمل هم هستند یا در راستای هم حرکت می‌کنند؟

بیابانکی: در سال‌های پس از انقلاب شعر آئینی رشدی بسیار خوبی به لحاظ محتوا کرده است. شاعران آئینی ما را به زمان عاشورا نبردند بلکه عاشورا را به زمان ما آوردند، در سال‌های 57 و 56 بسیاری از شعارها، کتاب‌ها و سخنرانی‌ها نیز همین بود یعنی بازسازی فضای عاشورا که در شعر هم رخ داده و این از برکات انقلاب است که سبب رشد و به روز شدن شعر آئینی شده است. 

این دو نوع شعر خیلی ربطی به هم ندارند، شعر آئینی و شعر انقلاب هر کدام ماجرای خود را دارند پس از انقلاب این گونه شده که نقاط مشترک پیدا کردند ولی نگرش جدید در محتوای شعر آئینی مربوط به اندیشه‌های انقلاب است. معتقدم که شعر آئینی و انقلاب را باید از هم جدا کرد هرچند این دو نقاط مشترک بسیاری مثل بحث آزادخواهی و عدالت طلبی و غیره دارند.

تسنیم: برخی معتقدند که شعر معاصر در حال درجا زدن است، نظر شما در این زمینه چیست؟

بیابانکی: این سوال سختی است و نمی‌توان دقیق پاسخ داد من خودم شعر نسل اول و دوم را بیشتر می‌پسندم چون شعر ایدئولوژیک‌تری است و آرمانگرا و آرمان خواهی در آن دیده می‌شود به دلیل فضایی که بر مملکت حاکم بود و شعر هم متاثر از همین فضا بود.

شعر نسل امروز بیشتر در فضای رمانتیک سیر می‌کند. این مورد پسند من نیست ممکن است خواننده و شنونده‌های خود را داشته باشد اما من این نوع شعر را نمی‌پسندم چون از ابتدا نه آدم رمانتیکی بودم و نه شعر رمانتیک را دوست دارم و همیشه هم ترجیح دادم که از این فضا فاصله بگیرم.

یکی از دلایل اینکه نسل سوم این‌گونه شعر می‌گوید به فضای مجازی برمی‌گردد شاعران نسل امروز نسلی هستند که با فضای مجازی به دنیا آمدند و با آن عجین هستند و شعر و اندیشه‌شان در این فضا سیر می‌کند توهم محبوبیت، شهرت، لایک و غیره دارند که خوشایند نیست.

این فضا به شعر معاصر ضربه زده جوانان امروز در شعر و اندیشه یک  دهم جوانان دهه شصت هم نیستند، این نسل کتابخوان نیست و تنها از روی هم تقلید می‌کنند. فضای مجازی یک آینه است شبیه به یک آکواریوم که همه همدیگر را می‌بینند در دهه شصت این‌گونه نبود ما هم‌دیگر را نمی‌دیدیم به سختی می‌شد به درون و کنه فردی پی برد اما این جهان مجازی این امکان را داده که به درون شاعران و انسان‌ها پی می‌بریم و تاثیر می‌گیرم. این تاثیرات هم سطحی است و همه تکرار همدیگر هستند.

راه حل این معضل این مطالعه و کتاب خواندن است. شاعران این نسل در بهترین حالت شعرهای هم‌نسلان خود را می‌خوانند در صورتی که باید خود را با نسل‌های گذشته پیوند دهند و خواندن آثار کلاسیک و مطالعات در زمینه‌های مختلف را بالا ببرند تا متمایز شوند.

تسنیم: آیا شعر هم مانند دیگر گونه‌های هنر و شاخه‌های علوم انسانی می‌تواند تخصصی شود و به عبارتی آیا درست است که شاعری تنها در یک عرصه خود را بیازماید؟

بیابانکی: قالب‌های شعری هر کدام یک ظرفیت دارند کسی که فقط به یک قالب بپردازد خود را از ظرفیت‌های دیگر محروم کرده است. معتقدم شاعران باید هم به قالب‌های مختلف و هم به مفاهیم مختلف بپردازند مثلا اگر 10 قالب با 20 مفهوم در شعر وجود دارد اگر در هم ضرب شود می‌شود 200 یعنی شاعری که با 200 شکل مختلف خود را عرضه کند، مخاطب بیشتری دارد و توانمندتر است.

اینکه شاعر خود را به یک قالب محدود کند نشانه توانمندی نیست بلکه نشانه عدم توانایی است. شاعر موفق باید به همه مفاهیم و همه قالب‌ها بپردازد. شاعر باید هم شاعر باشد و هم شعرشناس چراکه دوره شاعران تک ساحتی تمام شده در روزگاری هستیم که ذوق تنها کافی نیست، ذوق شرط لازم است اما کافی نیست.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار