محمد محمودی نورآبادی به تشریح روند رشد ادبیات دفاع مقدس در استان فارس پرداخت و اظهار داشت: این مسئله که گفته میشود ادبیات دفاع مقدس استان فارس دورهای رشد را تجربه کرده و اکنون دچار افول شده باید بر یک سری اسناد و ادله و آمار و ارقام متکی باشد.
وی افزود: آنچه ما شاهد هستیم این است که در هر جشنواره معتبر ادبی که در سطح کشور برگزار میشود نویسندههای فارس میدرخشند.
محمودی ادامه داد: جشنوارههایی مانند آل احمد، شهید حبیب غنیپور، داستان انقلاب و یا پاسداران اهل قلم همچنان عرصه جولان و درخشش نویسندگان فارسی بوده و در بخش شعر و داستان دفاع مقدس به واقع استان فارس سرآمد کشور است.
وی بیان کرد: این درخشش نشان میدهد که حرکت خودجوش ادبیات دفاع مقدس و مقاومت در استان فارس رو به جلو است چنانکه امسال در جشنواره پاسداران اهل قلم، کتاب «تکفیری» اثر مهدی دریاب نویسنده کازرونی حائز رتبه سوم شد که خود من و آقای صحرایی در بازبینی اثر به این نویسنده کمک کردیم و این نشان میدهد که جریان ادبیات پایداری در نزد جوانان استان هم استمرار دارد.
این نویسنده پیشکسوت دفاع مقدس تصریح کرد: در این حوزه البته یک بخش کار که مرتبط با مسؤولان و متولیان حوزه فرهنگ و هنر است نمره قابل قبولی نمیگیرد و به واقع هنر و ادبیات دفاع مقدس را رها کردهاند.
محمودی ابراز داشت: در این زمینه واقعاً مشخص نیست جایگاه اداره فرهنگ و ارشاد از هر دولتی کجاست و عملاً اداره فرهنگ و ارشاد دولتهای مختلف از این گونه هنری و سبک ادبی پای خود را بیرون کشیدهاند.
وی یادآور شد: نهادهایی مانند بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، حوزه هنری، بنیاد شهید، کنگره سرداران و بسیج هنرمندان نیز به صورت جزیرهای فعالیت میکنند و ظرفیتهای خود را برای پشتیبانی قدرتمند هنر و ادبیات دفاع مقدس یک کاسه نکردهاند و به همین سبب بسیاری از برنامهریزیهایشان ابتر مانده است.
محمودی افزود: بنده و افرادی مانند آقای صحرایی یا اکبرپور در منازل شخصی خودمان کارگاههای داستان برگزار میکنیم و در رفت و آمدهای محفلی تبادل و انتقال تجارب را پیمیگیریم اما این کار به گونهای روشمند و سازماندهی شده از سوی هیچ یک از متولیان امر حمایت نمیشود.
این نویسنده ادبیات دفاع مقدس در مورد برقراری ارتباط ویژه با داستانها و قهرمانان آثار خود نیز گفت: من 20 اثر ادبی دارم و به نوعی تمام آنها مانند فرزندان من هستند اما در مورد «شام برفی» که داستان اسارت بچههای ایرانی در سوریه است بسیار مردد بودم چون اواخر سال 91 هنوز فضای جامعه برای بحث مدافعان آماده نبود و از طرفی ملاحظاتی در مورد این قضیه وجود داشت که با روحیه ایلیاتی سانسورگریز من همخوانی نداشت.
وی تصریح کرد: همان زمان برخی دوستان نویسنده به سبب احتمال اجبار به خودسانسوری به من توصیه میکردند از این اثر صرفنظر کنم چون میگفتند نه میتوانی حقایق و وقایع را آنگونه که رخ داده بازگو کنی و نه حساسیتهای این موضوع اجازه تعلیق و کششهای داستانی را میدهد.
این برادر شهید اضافه کرد: با این اوصاف مدتی کار را معطل گذاشته بودم و با وجود اینکه مصاحبهها انجام شده و مواد خام گردآوری شده بود نوشتن را آغاز نکرده بودم تا اینکه در ایام ماه مبارک رمضان روزی وضو گرفتم و بنا به استخاره کردم که در پاسخ به این استخاره با آیه شریفه «فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی» مواجه شدم که حجت را بر من تمام کرد.
وی تصریح کرد: کتاب «شام برفی» اگر چه در ظاهر خاطره و روایت اسارت است اما در بطن خود اثری دینی و پیرامون حقانیت نگاه ولایی و شیعی به محسوب می شود و به نوعی قرآن خود تکلیف ما را مشخص کرد که در نهایت هم به لطف الهی در چندین جشنواره اثر برتر شناخته شد و به چاپ پنجم رسید و با این اوصاف می توانم با قاطعیت بگویم اگرچه من هرگز یعقوب پیامبر نیستم اما یوسف آثارم شام برفی است.