پژوهشگر ایرانی تشریح کرد؛
بمب اتم خالی بندی رسانه ای آمریکا برای القای ترس و ایجاد بازدارندگی است
کرامت سلیمی محقق و پژوهشگر ایرانی در مقاله ای حقیقت وجود خارجی داشتن بمب اتم را بررسی می کند دلایلی آورده است که بمب اتم همان سلاح مرگباری که به ادعای آمریکایی ها توسط آنها در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن استفاده شده است وجود خارجی نداشته و حقیقت این بمب چیز دیگری است.
به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان، کرامت سلیمی محقق و پژوهشگر ایرانی با ارسال مقاله ای به ارگ نیوز که در آن حقیقت وجود خارجی داشتن بمب اتم را بررسی می کند دلایلی آورده است که بمب اتم همان سلاح مرگباری که به ادعای آمریکایی ها توسط آنها در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن استفاده شده است وجود خارجی نداشته و حقیقت این بمب چیز دیگری است، پایگاه خبری تحلیلی ارگ نیوز به علت تخصصی بودن این مقاله نه آن را تائید می کند و نه رد اما توصیه می شود این مقاله جذاب را تا انتها مطالعه کنید.
لازم به ذکر است به گفته آقای سلیمی این مقاله پیشتر در سرویس خبری بین المللی اسپوتنیک نیز منتشر شده است.
نوشته را با این سوال آغاز میکنم که چرا هیچکس نمیتواند جامعه را اصلاح کند. توزیع نامتقارن و ناعادلانه ثروت و قدرت در جهان علت بروز رفتارهای خشونت آمیز در جوامع مختلف می باشد. واقعیت این است که زمانی می توان در جهت اصلاح جامعه گام برداشت که دروغهای ابرقدرتها رو شود تا نشان داده شود که این ابر قدرتها قدرت دروغین و پوشالی دارند و تنها با استفاده از عدم آگاهی و حتی نادانی جامعه قدرت دروغینشان را به جامعه باور می دهند که اگر دروغهایشان رو شود تضعیف خواهند شد و به دنبال آن قدرت طرفداران و سرسپردگان ابرقدرتها نیز کم خواهد شد.
از زمانی که نفت و گاز کشف گردید عده ای این منابع خدادادی را که باید همه از آن بهره می بردند در انحصار خود و گروه های طرفدار خود گرفته و بقیه را سرکوب کرده و دهان آنها را بستند. اما این رسم دیرینه تاریخ است که اگر دهانها بسته شود، دستها به سوی اسلحه خواهد رفت. بنا به همین رسم قدیمی جنبشهای سیاسی و مسلحانه در نقاط مختلف جهان آغاز شد. اما صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه افراد مورد نظر خودشان را به عنوان مبارز و رهبر آزادیخواهان به این جنبشها نفوذ داده و نتیجه این جنبشها درگیری داخلی در همان جنبش بود و یا اینکه در راستای منافع سردمداران جهانی عمل میکردند.
نمونه بارز این موضوع نلسون ماندلا است که سابقه وی را شرارت، عملیاتهای تروریستی و خیانت به یارانش تشکیل میداد اما رسانه های وابسته به قدرتهای جهانی از وی یک قهرمان ساختند که به خاطر سیاهان افریقا ۲۷ سال زندان را تحمل کرده است.
آمریکا برای حاکم شدن بر جهان دروغهای زیادی را در راستای قدرت بلامنازع جهان بودن تحویل جهانیان داد و نمایش نامه های زیادی را اجرا کرد و فیلمهای زیادی را ساخت تا به جهانیان وحشت از بمب اتم را القا کند. همچون بحران موشکی کوبا، بحران درگیری بین چین و شوروی و از این نوع بحرانهای ساختگی. در حالی که شواهد و قرائن زیادی در دست است که بمب اتم وجود خارجی ندارد و فقط برای ترساندن مردم دنیا آن را عنوان می کنند. همانطور که در کودکی ما را از چیزهایی همچون "”آقا گرگه میاد میخوردت”, "هاپو ", "بچه خورک” و این جور چیز ها میترساندند که هیچکدام واقعی نیست و فقط برای کنترل بچه بود ابرقدرتها نیز برای ترساندن و کنترل ملتها دروغهایی همچون بمب اتم، سلاح نوترونی، یوفو، مثلث برمودا و اینجور چیزها را مطرح کردند.
دلایل علمی متعددی برای اثبات دروغ بودن بمب اتم وجود دارد که در ادامه توضیح خواهیم داد اما ابتدا به تعدادی از دلایل غیر علمی اشاره میکنیم: در جنگ جهانی دوم بین شصت تا صد میلیون انسان فقط بر اثر شرایط جنگی کشته شدند (به غیر از کسانی که در اثر گرسنگی و بیماری درگذشتند و آمار آنها معلوم نیست) اما رسانه های جهانی این موضوع را رها کرده و فقط به دویست هزار کشته هیروشیما و ناکازاکی اشاره میکنند و هر ساله در ژاپن به یاد آنها یک دقیقه سکوت میکنند. و واقعا” مشخص نیست که آنها چگونه کشته شدند. کسی به معنای واقعی و شهودی چیزی ندیده است و اصلا” چرا امریکا بجای مناطق جنگی و ضربه به نیروهای نظامی و ترساندن نظامیان باید دو شهر گمنام و غیرنظامی ژاپن را بمباران اتمی کند و اطلاعات ما در این مورد و سایر موارد، اطلاعات رسانه ای است. و رسانه ها هر چیزی را که بخواهند به خورد ملتها می دهند و هالیوود هم که استاد صحنه سازی و تاریخ سازی است. و جالب است که هیروهیتو امپراطور ژاپن بعد از این قضایا تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کرد و خود را تازیانه خدا می خواند.
اگر آزمایش های اتمی برای محیط زیست زیان آور است کشورهای مختلف چگونه به خود اجازه می دهند در خشکی و دریا آنها را انجام دهند.
آمریکایی ها به قول خودشان اولین آزمایش هسته ای را در سال ۱۹۴۵ انجام دادند و شوروی نیز در سال ۱۹۴۹ یعنی ۴ سال بعد از آزمایش آمریکا. شوروی در جنگ جهانی دوم به کلی نابود شده بود و علاوه بر جنگ با المان دچار جنگ داخلی نیز گردیده بود به طوری که استالین رهبر شوروی از ارسال گندم و سایر مواد غذایی و دارویی به بعضی از استانها خودداری کرد و طبق گفته تاریخ نویسان حدود ۱۰ میلیون نفر فقط در اکراین مردند. چطور چنین کشور گرسنه و ویرانی میتواند ۴ سال بعد از امریکا که در طی جنگ تقریبا” دست نخورده و سالم مانده بود چنین سلاحی که در ان زمان فوق سری بود بسازد. حقارتهایی که به کشور روسیه در سرنگونی جت جنگی اش توسط کشور ضعیفی مثل ترکیه وارد شد نشان از ان دارد که روسیه ابر قدرت نیست و چیزی به نام سلاح هسته ای در اختیار ندارد. چرا که اگر چنین سلاحی داشت به پشتوانه این سلاح باید کشور ترکیه را گوشمالی مناسبی می داد نه اینکه فقط واردات گوجه فرنگی را از ترکیه ممنوع کند.
روسیه حتی جرات نکرد و یا اینکه توانایی فنی و نظامی لازم را نداشت که مقابله به مثل کند و یک یا چند هواپیمای ترکیه را سرنگون سازد. ترکیه برای تحقیر بیشتر روسیه اعلام کرد که جت جنگی روسیه ۱۷ ثانیه در اسمان ترکیه بوده و به همین دلیل آنرا سرنگون کرده است. بیست سال حضور نظامی امریکا در کشور ویتنام که نه نفت و گاز دارد و نه محصول ارزشمند دیگری که به درد امریکا بخورد و به بهای جان ده ها هزار و شاید هم صدها هزار نفر سرباز آمریکایی تمام شد دلیل دیگری بر رد سلاح هسته ای می باشد. چرا که اگر سلاح هسته ای داشت بیست سال طول نمی کشید. آمریکا وقتی در توجیه جنگ ویتنام کم آورد به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم آنرا چند ملیتی کرد و خروجی اینکار باعث بوجود آمدن گروه های خطرناکی همچون خمر های سرخ شد که در کشورهای کامبوج, لائوس و خود ویتنام میلیونها نفر را قتل عام کردند.
همچنین کودتای سال ۹۱ میلادی شوروی که منجر به فروپاشی این کشور گردید دلیل دیگری بر غیر واقعی واقعی بودن ابرقدرتی این کشور بود. کودتایی که به نظر ساختگی می رسید. چرا که در راس این کودتا که معاون رییس جمهور گنادی یانایف، وزیر دفاع دیمتری یازف، وزیر کشور بوریس پوگو و رییس کا گ ب ولادیمیر کوریوچکوف که قدرتمندترین افراد آن زمان بودند قرار داشتند چطور شکست خوردند. حتی بعد از دستگیری هم اعدام نشدند.
در سال ۹۲ یا ۹۳ میلادی میخاییل گورباچف رییس جمهور وقت شوروی که بعد از کودتای ساختگی همکارانش عملا” قدرتی نداشت و یلتسین امور را کنترل می کرد کاسترو را خائن به بشریت خواند و اعلام این موضوع از سوی گورباچف میتواند اشاره ای به همکاری مخفیانه کاسترو با آمریکا در راه انداختن بحران ساختگی وجود ۸۰ موشک اتمی شوروی در خاک کوبا در سال ۱۹۶۲ میلادی باشد که در طی این بحران ساختگی امریکا چند ماه دنیا را در ترس و وحشت نگاه داشت. بعد از این واقعه نیز جان کندی رییس جمهور امریکا ترور شد. همچنین خروج ذلت بار شوروی از افغانستان و نداشتن هیچ نقشی در معادلات قدرت در طی جنگ خلیج فارس نشان از بی قدرتی شوروی دارد.
فاجعه عراق و سوریه نتیجه اعتماد احمقانه ملتها به ابرقدرتی شوروی بود که فکر میکردند شوروی توان مداخله دارد اما نمی دانستند که شوروی حتی قادر نیست مشکلات داخلی خودش را حل کند و از پس تعدادی چریک چچنی فاقد پشتیبانی هوایی نیز بعد از چند ماه جنگ پر تلفات به سختی برآمد و هنوز هم از ناحیه آنها مورد تهدید است. آمریکا مدعی است که بیست هزار بمب اتمی در اختیار دارد. آیا این ادعا منطقی است. آیا میتوان به افراد اعتماد کرد و این تعداد بمب اتمی را در صورت وجود در اختیار افراد در پایگاه ها و زیر دریایی ها قرار داد. و این خطر وجود ندارد که ممکن است افرادی تعدادی از این سلاح ها را در اختیار گرفته و علیه خود امریکا به کار ببرند و از دولت امریکا اخاذی کنند و خواستار سهیم شدن در قدرت شوند.
همانطور که در یک سریال امریکایی (فصل ۷ سریال ۲۴) عده ای از امریکایی ها در منطقه ای در ۲۰ کیلومتری واشنگتن به نام استارک وود با در اختیار گرفتن تعدادی موشک شیمیایی و تهدید به حمله به شهرهای آمریکا خواستار سهیم شدن در ساختار قدرت و ورود افراد آنها در مراکز تصمیم گیری راهبردی از جمله پنتاگون هستند. که البته همانطور که انتظار می رفت قهرمان سریال موضوع را حل کرد شبیه سازی این موضوع در یک سریال نشان میدهد که اگر چنین سلاح هایی وجود داشته باشد تولید و پخش آنها در مناطق مختلف چقدر خطرناک است و بیشتر از اینکه برای آمریکایی ها امنیت را به ارمغان بیاورد باعث ایجاد احساس نا امنی میشود. کلیپ هایی از انفجار گاز مایع در اینترنت وجود دارد که نحوه انفجار آنها با انفجارهایی که اتمی وانمود میشوند کاملا” شباهت دارد و چه بسا امریکا چندهزار تن گاز مایع را همراه با هوای فشرده کافی منفجر میکند، انفجار عظیمی رخ میدهد و با استفاده از عدم اگاهی ملتها وانمود میکنند که این انفجار با یک تا سه کیلوگرم اورانیم غنی شده انجام شده است. و متاسفانه مردم دروغهای بزرگ را راحت تر باور میکنند. با یک جستجوی ساده در اینترنت کلیپ انفجار هفت تن گاز مایع در چین را ببینید و با کلیپ انفجار های اتمی مقایسه کنید تا شباهتها را ببینید. اوایل مرداد ماه امسال (مرداد ۱۳۹۵) نیز یک مخزن گاز در ۲۸ کیلومتری بندر گناوه منفجر شد و شدت انفجار به حدی بود که مردم شهر گناوه صدای ان را شنیدند و نیروهای هلال احمر اعلام کردند که به دلیل دما و حرارت بالا امکان نزدیک شدن تا یک کیلومتری محل انفجار وجود ندارد.
در این محل ها به علت حرارت زیاد ناشی از گاز تا شعاع چندین کیلومتر تمامی گونه های گیاهی وریشه انها از بین میرود و دیگر در این منطقه گیاهی سبز نمی شود. عکسهایی که در اینترنت قرار گرفت صحنه های بسیار وحشتناکی را نشان می دهد و مخصوصا” در تعدادی از عکسها صحنه های درخشان با رنگهای متنوع اما ترسناک اسمان همان تصویری را تداعی میکند که به عنوان پرتوها و تشعشعات ناشی از انفجار اتمی وانمود میکنند.
امریکا برای باور بیشتر مردم جهان سریال ها و فیلمهای زیادی در موضوع بمب اتم ساخت که بیشترین مانور آنها بر روی سریال ۲۴ می باشد که حدود یک دهه برای ایجاد ترس بیشتر از بمب اتم با این سریال مردم دنیا را سرگرم کردند. سریالی که تماما” خیالبافی و سوپرمن سازی می باشد. و از لحاظ زمانی امکان انجام این همه کار در ۲۴ ساعت وجود ندارد. حدود ۵ سال پیش در فوکوشیمای ژاپن یک سونامی مشکوک رخ داد و نیروگاه اتمی ان نیز منفجر شد. اما عملا” هیچ تخریب وحشتناکی توسط این نیروگاه رخ نداد و با آن همه آب و گل روان محیط زیست الوده نشد و تمام تخریبها توسط همان سیل مشکوک ایجاد شد. شهر فوکوشیما یکی از مهمترین شهرهای اقتصادی ژاپن است که دارای کارخانه های تولید لوازم منزل، کامپیوتر، و اتومبیل سازی بود که همه آنها در سونامی مشکوک از بین رفت و عملا” رقیب تجاری اروپا و امریکا حداقل برای چندین سال از صحنه خارج شد.
هم اکنون نیروگاه فوکوشیما بازسازی شده و مردم در همانجا زندگی می کنند. ایجاد مصنوعی سونامی امکان پذیر می باشد. در واقع نیرو گاه هسته ای در کار نیست. موضوع از این قرار است که در هر کجا از زمین اگر چاهی عمیق حفر کنیم (بالای سه کیلومتر) کف چاه داغ است. دو چاه حفر میکنند و بین آنها را به طریقی تخریب می کنند تا U شکل شود از یک چاه آب میریزند و از چاه دیگر بخار آب با فشار بیرون می اید که با ان توربین ها را به حرکت در میاورند و برق تولید میکنند و برای بازدهی بالا بخار به آب گرم تبدیل شده و مجددا” به چاه بر میگردد و چرخه تکرار میشود. که به ان انرژی زمین گرمایی میگویند. برای راحتی کار و بازده بالا نیروگاه ها را نزدیک مناطق اتش فشانی میسازند تا هم چاه با عمق کمتری حفر کنند و هم به مواد مذاب نزدیکتر است و دمای بیشتری به آب داده میشود و ابر قدرتها در این زمینه اطلاعات غلط میدهند.
اگر نیروگاه های هسته ای خطرناکند و برای محیط زیست زیانبارند چرا در مناطق خطرناکی مثل کوه های آتش فشانی ساخته میشوند. حدود ۶ ماه پیش یک نیروگاه اتمی ژاپن که در نزدیکی کوه آتش فشانی قرار داشت منفجر شد اما هیچ اتفاقی نیفتاد. و همینطور منفجر شدن چند نیروگاه اتمی در امریکا و بلژیک در ماه های اخیر دلالت بر غلط بودن اطلاعات داده شده در مورد این نیروگاه ها میباشد و واقعیت چیز دیگری است و اگر دقت کنید ابر قدرتها به هر کشوری که خودشان بخواهند اجازه استفاده از انرژی زمین گرمایی را میدهند. چرا که اگر همه کشورها بخواهند از این انرژی عظیم و تمام نشدنی استفاده کنند کنترل کشورهای جهان مخصوصا” کشورهای جهان سوم از دست آنها خارج می شود.
خلاصه میکنم که بمب اتم همان آقا گرگه دوران کودکی ماست. اگر این موضوع لو برود که بمب اتم یک خالی بندی بیشتر نیست و وجود خارجی ندارد آمریکا از درون فرو خواهد پاشید چرا که مردم امریکا تا به حال فکر میکردند که کشورشان یک ابر قدرت است و از اینکه سالها فریب خورده اند باعث میشود که احساس خریت کنند و حس بی اعتمادی به دولت امریکا بوجود می آید و بین آنها اختلاف شکل میگیرد. نوشته طولانی شد و ممکن است باعث خستگی و سر رفتن حوصله شما گردد. امیدوارم این نوشته اولین میخ را بر تابوت دروغ بودن بمب اتم بکوبد و در عین حال بر تابوت سایر دروغهایی از این دست.
برای شروع بحث علمی (درباره دروغ بودن ادعای وجود سلاح هسته ای) ابتدا توضیح مختصری در باره عناصر رادیو اکتیو و ساختار بمب اتمی خیالی داده می شود:
طبق تعاریفی که در کتابها به ما گفته اند عنصر رادیو اکتیو عنصری است که خود بخود واپاشیده میشود و به عناصر کوچکتر تجزیه میشود. ونحوه واپاشی به این صورت است که اگر هرتعداد اتم از عنصر رادیواکتیو داشته باشیم نیمی از انها شروع به تجزیه و واپاشی نموده و بعد از مدت معینی که به ان نیمه عمر میگویند کاملا” تجزیه شده و به عناصر سبکتر تجزیه میشوند. سپس از تعداد اتمهای باقیمانده نیمی از اتمها انتخاب شده و تجزیه میشوند و مجددا” از اتمهای باقیمانده نیمی دیگر انتخاب شده و انقدر این فرایند تکرار میشود تا دیگر اتمی باقی نماند. عنصر اورانیم دارای ۳ ایزوتوپ طبیعی به شماره های ۲۳۳, ۲۳۵و۲۳۸ میباشد.که شماره های ۲۳۳و ۲۳۵ رادیو اکتیوند. درصد این ایزوتوپها در یک نمونه به ترتیب ۹۹٫۳ درصد شماره ۲۳۸ و ۰٫۷ درصد شماره ۲۳۵ میباشد. مقدار شماره ۲۳۳ انقدر ناچیز است که ان را در محاسبات در نظر نمیگیرند. اورانیم مورد نظر برای نیروگاههاو سلاح هسته ای شماره ۲۳۵ میباشد که طی فرایندی به نام غنی سازی جدا میشود.و بسیار وقت گیر و زمانبر میباشد به طوری که برای رسیدن به غلظت بالای ۹۰ درصد که برای بمب اتمی لازم است عمل غنی سازی باید ۴۰۰۰ مرتبه تکرار شود. اساس عمل غنی سازی قانون گراهام میباشد که یک گاز هرچقدر جرم مولکولی کمتری داشته باشد سریعتر حرکت میکند. فلز اورانیم با گاز فلوئور واکنش داده میشود تا به هگزا فلوراید اورانیم تبدیل شود که جامد است اما اگر ان را به دمای ۵۶ درجه برسانیم تبدیل به گاز میشود. و بعد این گاز از منافذ بسیار ریز عبور داده میشود که هگزا فلوراید مربوط به ایزوتوپ سبکتر یعنی شماره ۲۳۵ به علت جرم کمتر سریعتر از منافذ عبور میکند. از یک منبع حاوی هگزا فلوراید اورانیم نیمی از ان از منافذ عبور داده میشود.به دو قسمت تقسیم میشود که ان مقداری که از گاز که از منافذ عبور کرده دارای مقدار بیشتری از اورانیم شماره ۲۳۵ میباشد که ان را انتخاب نموده و همین عمل مجددا” انجام شده و نصف میشود. و ۴۰۰۰ بار عمل نصف کردن انجام میشود تادر نهایت غلظت اورانیم شماره ۲۳۵ به بالای ۹۰ درصد برسد. حال به تجزیه و تحلیل موضوع میردازیم: اتمهای یک عنصر کاملا” مشابهند و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی دقیقا” یکسانی دارند. هیچ دلیلی وجود ندارد که تعدادی اتم خودبخود و بدون هیچ مقدمه ای شروع به واپاشی کنند و اتمهای دیگر صبر کنند تا واپاشی ان اتمها تمام شود و بعد تازه اتمهای باقی مانده به دو دسته تقسیم شوند و یک دسته انتخاب شده و شروع به واپاشی کنند و دوباره ان دسته صبر کنند تا نوبت به انها برسد. ضمن اینکه همیشه عمل نصف شدن دقیق نیست, یعنی به عنوان مثال اگر ۳۰ اتم داشته باشیم ۱۵ تای ان شروع به واپاشی میکنند و وقتی نوبت ۱۵ تای دیگر شد نمیتواند دقیقا” دو دسته شود و اگر خوشبینانه به دو دسته ۷تایی و ۸تایی تقسیم شوند چه عاملی تعیین میکند که کدام دسته زودتر شروع به واپاشی نماید تا نوبت دسته دیگر شود. یعنی موضوع نیمه عمر جای سوال دارد چون در اتمها چیزی به عنوان شعور و قدرت تشخیص و انتخاب وجود ندارد. یک مورد دیگر که درباره نیمه عمر قابل درک نیست این است که ادعا میکنند بوسیله نیمه عمر سن خیلی چیزها را تعیین میکنند. مثلا” میگویند یک موجود تا وقتی زنده است نسبت کربن رادیواکتیو به کربن معمولی ان مقدار ثابت و مشخصی است و وقتی می میرد این نسبت تغییر میکند و از روی تغییر نسبت زمان مرگ ان را مشخص می کنند. در صورتی که خاصیت رادیواکتیو موجود زنده و مرده نمیشناسدو مستقل از حیات موجودات عمل میکند. و در عین حال هیچگاه نمیتوان از روی نسبتها سن چیزی را تعیین کرد, حتما” باید برای بدست اوردن سن باید برای حل معادلات مربوط به نسبتها, جرم اولیه ویا یک معادله جرمی شامل جرم اولیه معلوم باشد. وقتی میخواهند از روی یک تکه استخوان سن موجود زنده را تعیین کنند از کجا مشخص میکنند جرم اولیه ماده رادیواکتیو موجود در استخوان چقدر بوده که حالا این مقدارش باقی مانده و سن ان را اعلام میکنند.پس اعدادی را که اعلام میکنند من در اوردی است. مثل اینکه بگوییم نسبت سن علی به رضا ۲ است, سن هر کدام جقدر است. تا یک رابطه سنی دیگر مشخص نباشد نمیتوان سن انها را مشخص نمود و مسأله بی نهایت جواب دارد. نیمه عمر اورانیم را حدود ۴٫۵ میلیارد سال بر اورد کرده اند. برای تعیین نیمه عمر یک عنصر رادیواکتیو باید مقدار مشخص از ان را وزن نماییم و در شرایط کاملا” ایزوله در یک بازه زمانی مناسب نگهداری نماییم و پس از طی بازه زمانی مقدار باقی مانده ان را وزن نموده و زمان نیمه عمر را بدست اوریم. ۴٫۵ میلیارد سال عدد بسیار بزرگی است. اگر ما بر روی مقداری از اورانیم عملیات تعیین نیمه عمر را انجام دهیم به علت بالا بودن زمان نیمه عمر عملا” تغییری در وزن ان در بازه های زمانی حتی چند ماهه نخواهیم دید چون با توجه به زمان نیمه عمر بالای اورانیم مقدار واپاشی شده انقدر ناچیز است که ترازوها قادر به نشان دادن این مقادیر نیستندویا دقت مناسبی ندارند. اصلا” چرا زمان نیمه عمر ها تا این حد متفاوتند که بعضی ها در حد میلیارد سال و بعضی در حد کسری از ثانیه اعلام شده و همیشه در انحصار ابرقدرتهاست و مردم عادی امکان دسترسی وبررسی به این موارد را ندارند تا صحت و سقم این موضوعات معلوم شود. در مورد غنی سازی ۴۰۰۰ بار عمل نصف کردن غیر ممکن است. ما حتی اگر یک محموله یک میلیون تنی یعنی یک میلیارد کیلوگرم را ۳۰ دفعه هم نصف کنیم, تقریبا” یک کیلو گرم ان باقی میماند.محاسبه کنید و عدد یک میلیارد را ۳۰بار بر ۲ تقسیم کنید تقریبا” یک خواهد شد. اگر ۴۰۰۰ مرتبه بر ۲ تقسیم کنید حتی یک اتم هم باقی نمیماند. پس با فرایند نصف کردنهای متوالی نمیتوان به نتیجه رسید و محدودیت داریم. و در ضمن انجام ۴۰۰۰ بار کار متوالی زمان بسیار زیادی را میطلبد که این یکی را دیگر بررسی نمیکنیم. سانتریفوژ ابزاری است که برای جدا سازی ذرات معلق در مایعات بکار می رود. بدین صورت که دارای ظرفهایی است مایعات را درون انها میریزند و با سرعت به دور خود می چرخند و در اثر نیروی گریز از مرکز ذرات جامد در ته ظرف رسوب می کنند و انها را جدا میکنند. در فرایند غنی سازی اورانیم صحبت از غنی سازی گاز هگزا فلوراید اورانیم توسط سانتریفوژ میباشد و اصلا” در مورد گازها سانتریفوژ معنایی ندارد. سانتریفوژ فقط محتص مایعات می باشد. در جاهایی که چاه زمین گرمایی حفر میکنند باید هزاران تن خاک را از چاه خارج کنند و در اعماق پایین چاه اکثرا” ترکیبات گوگردی و نیتراتی و آمونیاکی است که زرد رنگ هستند و ممکن است همان چیزی را که به عنوان کیک زرد به ما معرفی می کنند همین خاکها باشند و وقتی از چاه بیرون کشیده میشوند نمیتوان این خاکها را بر روی سطح زمین رها کرد چون توسط باد و طوفان در محیط زیست پراکنده میشوند و برای موجودات زنده مضرند و مخصوصا” باعث بروز بیماریهای تنفسی و گوارشی میشوند. این خاکها باید در یک مکان امن دفن شوند که معمولا” در چاه های نفت خشک شده میریزند و به ما وانمود میکنند که زباله های هسته ای را به دلیل داشتن پرتوها و تشعشعات مضر به داخل این چاه ها میریزند.
حال به بررسی بمب اتم میپردازیم:
ساختار بمب اتم به این شکل عنوان شده است که عنصر اورانیم این خاصیت را دارد که هر اتم ان وقتی یک نوترون به ان برخورد میکند شکافته میشود مقداری انرژی و ۲ یا ۳ نوترون ازاد میکند که نوترونهای ازاد شده به اتمهای دیگر برخورد کرده و باز هرکدام مقداری انرژی و ۲ یا ۳ نوترون ازاد میکنند و این واکنشها به صورت زنجیره ای ادامه پیدا میکند و در کسر بسیار کوچکی از ثانیه میلیاردها میلیارد اتم اورانیم انرژی خود را ازاد میکنند که انرژی هسته ای نام دارد. در واقع مدعی هستند مقدار انرژی را که اورانیم در مدت ۴٫۵ میلیارد سال ازاد میکند در کسری از ثانیه ازاد میکنند. یعنی اگر ۱۰ کیلو گرم اورانیم شماره ۲۳۵ داشته باشیم در طی ۴٫۵ میلیارد سال ۵ کیلو گرم ان به انرژی تبدیل میشود. در بمب اتمی این مقدار انرژی را در کسر بسیار کوچکی از ثانیه ازاد می کنند. طبق معادله مشهور انیشتین یعنی E=MC^2 نوع عنصر نقشی ندارد وفقط مقدار جرم مهم است. پس اگر ۱۰کیلو گرم عنصری با نیمه عمر کم مثلا” یک ساعت داشته باشیم چون زمان نیمه عمر کوتاه است و طی یک ساعت ۵ کیلو گرم ان به انرژی تبدیل می شود می تواند در حد یک بمب اتمی متوسط ویرانگر باشد و حتی مقادیر کوچک ان نیز ویرانگر است چون طبق معادله تبدیل جرم به انرژی انیشتین مقدار انرژی ناشی از تبدیل یک گرم نیز مقدار بسیار زیادی است. طبق گفته خودشان هر شکافت هسته ای ۲ یا ۳ نوترون ازاد میکند پس اگر توده ای اورانیم موجود باشد باید خودبخود منفجر گردد چون نیمی از اتمها خود بخود در حال شکافتند و همیشه حداقل هزاران میلیارد نوترون در درون توده اورانیم در دسترس میباشد. هرچند عنوان میکنند که توده اورانیم را به چند قسمت تقسیم میکنند تا از حالت جرم بحرانی خارج شود و سیستمی را طراحی کرده اند که موقع انفجار قطعات به هم می چسبند. اما موضوع این است که چون یک بمب اتم که معمولا” به صورت کلاهک روی موشکها سوارند کاملا” ایزوله بوده ونیمی از اتمهای اورانیم هم مدام در حال تولید گرما و پرتوها و تشعشعات رادیواکتیو هستند که بعد از مدتی درون بمب اتم انقدر داغ میشود که یا بمب را منفجر میکند و یا از کار می اندازد.چون گرما وپرتوها مدارات درون بمب را از بین میبرد. اصلا” اگر این بمبها اینقدر خطرناکند چرا اسرار ساخت ان را فاش کردند و با ذکر تمام جزئیات به بقیه دنیا اعلام کردند هیچ عاقلی این کار را نمی کند مگر اینکه نیرنگ و حیله ای در کار باشد. تعدادی عکس به همراه این مقاله ارسال شده که اگر دقت کنید در تمام انفجارات به اصطلاح اتمی یک چیز مشترک است و ان اینکه در قسمت قارچی شکل انفجار, ماده ای در حال سوختن است. که همانطور که در اولین مقاله عنوان شد انفجار اتمی چیزی جز یک انفجار گازی در مقیاس بالا نیست. و ان چیزی که در داخل قسمت قارچی شکل در حال سوختن است همان گاز مورد استفاده می باشد.و هرچه مقدار گاز بیشتر باشد تا ارتفاع بالاتری میرود و قارچ بزرگتری تولید میکند.اگر انفجار را در خشکی انجام دهند صدها تن اهک, گچ, پودر الومینا و موادی از این قبیل با ان مخلوط میکنند تا اتش گاز را بپوشاند و مخفی کند و برای توجیه این پودرهای سفید رنگ اعلام میکنند که اورانیم به عناصر سبکتر تجزیه شده است. میدانید که گچ و اهک ترکیبات کلسیم هستند.اما کل اورانیمی که مورد استفاده قرار میگیرد طبق گفته خودشان بین شصت تا صد کیلو گرم میباشد و این همه پودر سفید رنگ نمیتواند با این مقدار اورانیم تولید گردد. ضمنا” انجام ازمایش در خشکی باعث ایجاد طوفان شدید و ایجاد ریزگردها وزلزله شدید می شود. اکثرا” این آزمایشها را در زیر آب انجام میدهند.به دو دلیل: اول اینکه در زیر اب صدای انفجار تا حدود زیادی خفه میشود و کمتر شک بر انگیز میشود که این صدا ناشی از چیست. چون صدا ی مهیب در انفجارات شیمیایی مثل تی ان تی و سایر مواد منفجره رخ میدهد. دوم اینکه وقتی چندهزار تن گاز مایع که با هوای فشرده کافی در زیر اب منفجر شود مقدار زیادی اب را بخار میکند که با سرعت بالا امده و بدون نیاز به افزودنی ها مثل گچ یا اهک قارچ سفید رنگ تشکیل میگردد.دلیل تشکیل قارچ این است که در ارتفاع بالا فشار هوا کمتر است و گاز منبسط شده وکروی میشود. البته انجام ازمایش در زیر اب باعث میشود که موج انفجار تا حدود زیادی توسط اب خنثی شود و از ایجاد زلزله در خشکی جلوگیری کند. و تنها پس لرزه های خفیفی رخ میدهد. زمانی که چندهزار تن گاز در زیر اب منفجر میشود در ابتدا ده ها هزار تن اب به بالا پرتاب میشود که در این فاصله اب از سمت ساحل به سوی دریا کشیده میشود و بعد دوباره اب با شدت به پایین برمیگردند که باعث میشود موج عظیمی از اب باسرعت سرسام اور و وحشتناکی به سمت ساحل حرکت کند و ایجاد سونامی کند.
در مورد بمب هیدروژنی اشکالات اساسی بیشتری در صحبتهایشان وجود دارد. به این شکل که میگویند بمب اتمی فقط چاشنی بمب هیدروژنی است که باید دما را به سیصد میلیون درجه سانتی گراد برساند تا بمب هیدروژنی منفجر شود ان هم چند ثانیه بعد از انفجار اتمی.
اول اینکه در بمب هیدروژنی نه تنها جرمی به انرژی تبدیل نمیشود بلکه به قول خودشان هسته های سبک به هم می چسبند و جرم بزرگتری ایجاد میشود و به اصطلاح همجوشی صورت می گیرد ودر ظاهر محاسبات نشان میدهد که باید از بمب اتمی قدرت کمتری داشته باشد که برای دلیل قویتر بودن ان توجیه مسخره ای می اورند. بعد در دمای سیصد میلیون درجه در ان واحد همه چیز به بخار تبدیل می شود و فرصت هیج عملیات دیگری نیست. ظاهرا” بمب هیدروژنی انفجار گازی دیگری است که به جای گاز مایع طبیعی از هیدروژن مایع استفاده می شود وچون گاز هیدروژن نسبت به گاز مایع طبیعی قدرت اتشگیری و انفجاری بیشتری دارد قدرت تخریب بیشتری دارد. در مورد بمب اتمی تزار که ادعا میکنند معادل ۱۰۰ میلیون تن, تی ان تی قدرت داشته است یک سری سؤال پیش می اید. بمب هیروشیما دارای ۶۰ کیلو گرم اورانیم غنی شده بود که بنا به گفته خودشان ۵ درصد ان یعنی ۳ کیلو گرم ان به انرژی تبدیل شد و قدرت این بمب ۱۵ هزار تن, تی ان تی بود. پس هر ۳ کیلو گرم اورانیم معادل ۱۵هرار تن, تی ان تی می باشد. در بهترین حالت راندمان انفجار ۲۰ درصد می باشد. پس برای بمب ۱۰۰ مگاتنی باید چیزی حدود ۳۳۰۰۰ کیلو گرم اورانیم به انرژی تبدیل شود. بعد در یکی از کتابهایشان گفته اند جرم بحرانی ۳ کیلو گرم است. یعنی باید اورانیم بمب تزار به ۸۰۰۰ قطعه تبدیل شود تا خودبخود منفجر نشود. و این ۸۰۰۰ قطعه باید در هنگام انفجار به هم بچسبند. که از هر نظر بررسی شود معقول نیست. چه سیستمی بسازند که ۸۰۰۰ قطعه اورانیم را در کسری از ثانیه در هنگام انقجار به هم بچسباند. و چطور ان را با هواپیما حمل کنند؟ در چند تا از کلیپها این موضوعات سؤال برانگیزی به وضوح قابل مشاهده است. در کلیپی دیگر تعدادی سرباز و درجه دار با یک توپ جنگی یک گلوله اتمی را پرتاب میکنند که در فاصله نه چندان دوری از انها منفجر میشود که سوال برانگیز است. در یکی از کلیپها عده ای بدون دغدغه و خیلی خونسرد در حال فیلمبرداری از صحنه انفجار اتمی هستند که این موضوع سوالاتی را ایجاد میکند که پس ان همه خطراتی که عنوان میکردند چه میشود؟ در کلیپ انفجار هفت تن گاز مایع در چین قارچی شبیه قارج ناشی از بمب اتم ایجاد شده است و خیلی مخوف و وحشتناک به نظر میرسد و حتی نحوه چرخش قسمت قارچی شکل آن شبیه چرخش قارچ به اصطلاح اتمی است. حال تصور کنید اگر به جای هفت تن, مقدار گاز هزار تن و یا بیشتر باشد چه عظمتی دارد و چقدر ویرانگرتر است. در این کلیپ در ابتدای انفجار مخرن هفت تنی, اتش تا شعاع دهها متر را میسوزاند سپس جمع شده وهمچون قارچ اتمی بالا میرود و پرتو های نورانی در دهها متر دورتر از اتش در کلیپ به وضوح معلوم است.اگر در شعاع اتش ایجاد شده افراد تخلیه نشده بودند انتظار دهها هزار کشته میرفت و کسانی که درمعرض پرتوهای نورانی بعد از شعاع اتش قرار بگیرند دچار سوحتگی های وحشتناک میشوند که اگر قرار بر حقه بازی باشد میتوان وانمود کرد که این افراد با اشعه گاما ویا پرتوهای رادیواکتیو دیگر دچار سوختگی شده اند. اصلا” انرژی چیزی نیست که به صورت مجرد و خالص دیده شود بلکه همراه با ماده ظاهر میشود. اگر راست میگویند به ما توضیح دهند جنس قارچ سفید رنگ از چیست و در اخر چه سرنوشتی پیدا میکند. ما در واقع سوختن یک ماده را میبینیم و انرژی قابل دیدن نیست. انچه به عنوان بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی عنوان میکنند میتواند یک نوع تبانی بین هیروهیتو امپراطور ژاپن و دولت امریکا باشد که چون در پایان جنگ جهانی دوم ارتش ژاپن تسلیم نمیشد و زور هیروهیتو هم به نظامیان ژاپنی نمیرسید مخفیانه و بدور از چشم نظامیان مخزنهای بزرگی از گاز مایع به دو شهر غیر نظامی وارد کردند وبا انفجار انها و کشتار مردم بیگناه ان را ازمایش اتمی جلوه داده وبا ترساندن نظامیان ارتش ژاپن را وادار به تسلیم نمودند و در عوض هیروهیتو امپراطور ژاپن اجازه یافت تا پایان عمرش بر ژاپن حکومت کند و بعد از مرگش نیز پسرش به قدرت رسید. مورد دیگری که جای سوال دارد انرژی خورشید است. دانشمندان اعلام کرده اند که در هر ثانیه حدود پنج میلیون تن ماده به انرژی تبدیل میشود که اگر هر پنج کیلوگرم ان را یک بمب اتمی با کارایی صد در صد در نظر بگیریم معنای ان اینست که در هر ثانیه یک میلیارد بمب اتمی بسیار قوی منفجر میشود و اگر در بیست و چهار ساعت در نظر بگیریم تعداد ۸۶۴۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰(هشتادوشش هزارو چهارصد میلیارد) عدد بمب اتمی در شبانه روز در خورشید منفجر میشود. که این تعداد نه تنها باید خورشید را نابود کند بلکه باید تمام منظومه شمسی را اتش بزند.(با فرض مدل خورشید مرکزی)که عملا” چنین اتفاقی نمی افتد. و حتی کوچکترین اخلالی در نظم کار خورشید رخ نمیدهد. یعنی فرایند تولید انرژی خورشید ان چیزی که میگویند نیست. یا هنوز ناشناخته است و یا اطلاعات نادرست به ما میدهند. و الا بعد از میلیاردها سال که از عمر خورشید می گذرد با این همه انفجار قوی باید خورشید نابود شده باشد. برای مهم کردن موضوع بمب اتم دهها ادم عجیب و غریب را با اسامی پر ابهت و نسبت دادن کشفیات و معادلاتی به انها به جامعه معرفی کردند, مثل البرت انیشتین با ان موهای ژولیده ویا رابرت اوپنهایمر و ورنر هایزنبرگ وهمچنین اروین شرودینگر. یک معادله معروف در فیزیک اتمی وجود دارد به نام معادله شرودینگر که بدون انکه بگویند از کجا امده و راهی برای اثبات ان ارایه دهند ان را در کتابهایی به نام های فیزیک کوانتوم یا شیمی کوانتوم و یا مکانیک کوانتوم عنوان می کنند وهیچ مفهوم قابل درکی ندارد و خود ارایه دهندگان این معادله به این موضوع اذعان دارند که تابع موج Ψ هیچ مفهوم فیزیکی ندارد ولی می گویند توان دوم ان احتمال حضور الکترون را نشان میدهد که ان هم هیچ معنایی ندارد چون بعد از مدتی این معادله هم با تناقضاتی برخورد می کند و نظریه دیگری به نام نظریه موج-ذره بوجود امد که ان هم اشکالات خاص خودش را دارد. این معادله شرودینگر هیچ جا به جز در مورد هیدروژن ان هم با صرف نظر از هامیلتونیان هسته قابل حل نیست.و در موارد خاصی با روشهای من دراوردی مثل تابع ازمایشی با ضرایب نامعین ویا روش اختلال جوابهایی بر حسب پارامتر دیگری به نام تابع Φ بدست می اورند که هیچ ارزش محاسباتی نداشته و تماما” سر کاری بوده و باعث اشفتگی و خستگی مغز میشود. فیزیک دانان و شیمی دانان هر جا در توجیه پدیده ها کم بیاورند خیلی سریع به تابع موج و معادله شرودینگر چنگ میزنند و با اینکه هیچکدامشان قادر نیست حتی یکی از معادلات شرودینگر را حل کنند طوری با اب و تاب وحرارت صحبت میکنند که گویا خدای علمند و راه حل در معادله شرودینگر است و انها ان را میدانند.
گفته های آقای alexander p de seversky مخترع و خلبان (آمریکایی-روسی) درباره هیروشیما و ناکازاکی بعد از حادثه اتمی: در هیروشیما من برای صحنه ای متفاوت و کاملا غیر عادی آماده بودم! اما وقتی هیروشیما را بازدید کردم مانند شهر های سوخته دیگری که دیده بودم بود. درختان با تنه و تیر های تلفن و ستون های سوخته ولی تقریبا سالم! پل ها و جاده های سالم بودند!! این کاملا عجیب است، زیرا یک بمب هسته ای با چیزی که به ما درباره آن گفته اند چیزی برای ماندن باقی نمیگذارد و همه چیز را تبدیل به خاکستر میکند! حتی برخی ساختمان ها ساختاری سالم و دست نخورده داشتند اما این چگونه ممکن است؟ این انفجار آنگونه که فکر میکنیم نبوده است شاید اصلا بمب هسته ای در کار نبوده. زیرا بمب هسته ای همه چیز را با خاک یکسان میکند و چیزی باقی نخواهد گذاشت!! هیچ اثری از پدیده های غیر عادی پیدا نکردیم! تقریبا همه جای شهر میشد درختان و ستون ها و ساختمان هایی با ساختار سالم که فقط سوخته بودند پیدا کرد! برخی درختان دارای برگ های سوخته نیز بودند که این نشان میدهد فاجعه هیروشیما ربطی به بمب هسته ای ندارد! برخی چوب ها هنوز سالم بودند و هیچ اثری از سوختگی بر روی آن ها دیده نمیشد. سایبان ها و برخی شیشه ها سالم بودند و دست نخورده آیا میشود یک بمب هسته ای با آن شدت شیشه و تنه درختی باقی بگذارد ؟ یک بمب هسته ای دارای مواد رادیواکتیوی است که تاثیرات آن تا ۵۰۰ سال باقی خواهد ماند اما بعد از یک ماه پوشش گیاهی در هیروشیما دوباره رشد کرد و مردم دوباره شروع به بازسازی شهر کردند در حالی که چنین چیزی نباید ممکن باشد مهم تر اینکه پل ها و اکثر ساختمان ها سالم بودند و این کاملا عجیب است و من را به شک فرو میبرد.
آیا این میتواند تاثیرات یک بمب هسته ای بر یک شهر باشد؟ قطعا نه! اثرات سوختگی شدید بر مردم و ساختمان ها و درختان نشان میدهد که این بمب نه بمب هسته ای بلکه بمب باران ناپالم بوده است که جهنمی عظیم در هیروشیما و ناکازاکی بر پا کرده بود
ناپالم چیست؟ ناپالم مادهای آتشزا و نوعی بمب محتوی نوعی ترکیب مایع، ترجیحاً بنزین است با اکتان ۸۰ و یکی از پودرهای ام ۱ یا ام ۲ یا ام ۹، که پس از پرتاب و برخورد به هدف، مادهٔ ژلاتینی تولید کند و با شعله و حرارت زیاد بسوزد. ناپالم از بنزین یا پلیاستیرن یا نفت، بههمراه موادی که به آن ویژگی ژلهای و چسبندگی میدهند، مانند صابون یا یونولیت (مقوای آکاسیف) ساخته میشود. این مادهٔ آرامسوز و چسبنده، بدنه اجسام و انسان را کمکم و بهشدت میسوزاند. چند قطره ناپالم جسمی ۲x۲ متر مکعب را نابود میکند. بدون تماس مستقیم نیز میتواند با حرارتی بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ درجه سانتی گراد اجسام را نابود کند. ناپالم آبگریز است. آتش ناپالم به سادگی با آب خاموش نمیشود. بمبهای ناپالم در جنگ جهانی دوم با بنزین و صابون ساخته میشد. نخستین نسخهٔ این بمب در سال ۱۹۴۲ در دانشگاه هاروارد طراحی شد؛ و نخستین بار در ژوئن ۱۹۴۴ و اواخر جنگ جهانی دوم در جریان نبرد تینیان توسط نیرهای ایالات متحده آمریکا علیه ژاپن و سپس در نبرد نرماندی بکار گرفته شد.
هیروشیما و ناکازاکی بدون هیچ گونه مشکلی در حال شکوفایی و رشد هستند حتی بدون شواهد سرطان های طولانی مدت اما هنوز ادعا میشود این دو شهر دارای میزان ابتلا به سرطان زیادی هستند که این ادعا اهمیتی ندارد زیرا در کشور هند نیز افراد مشکل دار بسیاری به وجود می آیند آیا میشود نتیجه گرفت هندوستان را بمباران هسته ای کرده اند؟ قطعا نه! اگر بمب هسته ای در ۷۵ سال قبل در هیروشیما برخورد کرده باشد باید سالانه افراد مشکل دار و بیماری زیادی را مشاهده کنیم حتی نباید شاهد رشد گیاهان در مناطق رادیواکتیوی باشیم آب ها باید آلوده شوند اما چنین چیزی هرگز اتفاق نیوفتاد.
طی تحقیقاتی که توسط تیم دیل ال پرستون از شرکت بین المللی هیروسوفت در سال ۲۰۰۳ منتشر شد میزان تابش و تشعشعات در هیروشیما و ناکازاکی کمتر از چیزی بوده که انتظار میرود و کاملا طبیعی است و مانند نقاط دیگر در زمین میباشد! حتی میزان سرطان مشاهده شده در مردم هیروشیما و ناکازاکی بسیار طبیعی بوده است ولی طی چند سالی افزایشی مشاهده شد ولی دوباره کاهش یافت و به حالت اول برگشت.
این نوشته را با سخن وینستون چرچیل نخست وزیر اسبق انگلستان به پایان می برم که:
حقیقت انقدر با ارزش است که باید ان را در حصاری از دروغها پوشاند.
نگارنده مقاله: کرامت سلیمی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار