سنخ شناسی نفوذ نرم رفتاری در عرصه سیاسی و فرهنگی
سنخ شناسی نفوذ نرم رفتاری در عرصه سیاسی و فرهنگی
سیامک باقری چوکامی[۱]
چکیده
نفوذ و نفوذی مفاهیم جدید و ناشناخته ای نیستند، همه کشورها و جوامع در تاریخ سیاسی خود این موضوع را فراوان تجربه کرده اند و خاطرات زیادی در باره نفوذ و نفوذی نوشته شده است، اما با این وجود، آگاهی از نفوذ و اشکال و تکنیک های آن کم و محدود است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش شناخت و تبیین اشکال و شیوه های نفوذ رفتاری در عرصه سیاسی است، که با رویکرد توصیفی و روش کتابخانه ای صورت گرفته است. حاصل و یافته اجمالی این مقاله این است که دشمن در تخاصم با ایران به موازات بهره گیری از نفوذ نرم گفتاری، از نفوذ نرم رفتاری غافل نبوده و برای این نوع از نفوذ، شکل های مختلفی را طراحی کرده و تکنیک های متعددی را برای هر یک از آنها تدبیر نموده است. نفوذ رخنه ای، نفوذ جلبی، نفوذ ارتباطی و نفوذ جریانی از جمله اشکال نفوذ نرم رفتاری هستند که هدف های مرکبی را به صورت مستقل یا سیستمیک و هم افزا در عرصه های تصمیم سازی و تصمیم گیری دنبال می کنند.
واژگان کلیدی: نفوذ رفتاری، نفوذ رخنه ای، نفوذ جلبی ، نفوذ ارتباطی و نفوذ جریانی
مقدمه
نفوذ یکی از تکنیک های پرکاربرد سرویس های اطلاعاتی در عرصه های مختلف است. اکثرا نفوذ را با سرویس های اطلاعاتی می شناسند و وقتی سخن از نفوذ می شود اولین مفهومی که به همراه آن به ذهن متبادر می شود سرویس های اطلاعات و جاسوسی است؛ در حالی که نفوذ و حتی نفوذی از بساطت خود فاصله گرفته است و در عصر کنونی هم شکل نفوذ نسبت به گذشته بسیار متنوع، پیچیده و مرکب شده و هم بازیگران مختلفی در پروژه های نفوذ نقش آفرینند و هم هدفگذاری های پروژه های نفوذ توسعه یافته است. بنابراین، وزن و شدت تهدید پروژه های نفوذ در زمان حاضر بیش از گذشته است. جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست، رهبر معظم انقلاب فرمودند که تلاش دشمن برای نفوذ، از جمله تهدیدات بزرگ است و به باور ایشان اگرچه نفوذ اقتصادی و امنیتی خطرناک هستند و پیامدهای سنگینی دارند اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است که همه باید مراقب آن باشند.(بیانات، ۲۵/۶/۱۳۹۴)
با توجه به ناکارآمدی ابزارها و شیوه های سخت و نیمه سخت دشمن برای تغییر افکار، ساختار و رفتار جمهوری اسلامی ایران، اکنون شاهد رویکرد نرم افزاری در پروژه های نفوذ از ناحیه نظام سلطه هستیم که برای همه عرصه های اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی تدارک دیده شده است. رویکرد نفوذ نرم را می توان به دو وجه یا دسته کلان نفوذ نرم گفتاری و نفوذ نرم رفتاری صورت بندی کرد. وجه اول در شماره ۲۹ فصلنامه نور اندیشه به بحث گذاشته شد و اکنون این مقاله متکفل بحث نفوذ نرم رفتاری است.
۱. بازخوانی مفهوم نفوذ
نفوذ به طور کلی به عنوان یکی از جنبه های قدرت است که طی فرآيندي نگرش و رفتار دیگران (اعم از فرد، گروه، جامعه و دولت) را تغيير يا تحت تأثير قرار ميدهد. بازخوانی مفهومی در قالب یک چارچوب تحلیلی برای ادامه پژوهش ضروری است.
۱-۱. نفوذ نرم گفتاری، تأثیرگذاری بر نگرش ها، باورها، عواطف، انتظارات و ترجیحات را هدف قرار می دهد و از این رهگذر به دنبال تغییر الگوهای رفتاری بازیگر هدف یا ساختار سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است. به گونه ای که بازیگر هدف به صورت دلخواه یا اجباری در چارچوب اهداف و منافع بازیگر نفوذگر عمل کند.[۲]
۲-۱. نفوذ نرم رفتاری، دلالت بر فنون و تکنیک هایی دارد که از طریق برقراری ارتباط و یا رخنه و حضور تدریجی در عرصه های سیاسی و فرهنگی، تأثیرات و تغییرات مورد نظر را در افراد و تصمیمات، راهبردها، خط مشی ها و برنامه ها اعمال می کند. روش های رفتاری در اشکال نفوذ رخنه ای، نفوذ جلبی، نفوذ شبکه ای و نفوذ ارتباطی به اجراء در می آید.
۲. نفوذ رخنه ای
نفوذ رخنه ای از سادهترین مسائل مانند کسب اطلاع و جاسوسی گرفته تا پیچیدهترین هدفگذاریها، یعنی واردساختن نفوذگر در بدنه تصمیمگیری و تصمیم سازی نظام سیاسی حریف را در بر می گیرد. در نفوذ رخنه ای عامل نفوذی با استفاده از غفلت مسئولان در نهادها و سازمان دولتی یا غیردولتی رخنه کرده و پس از طی مسیر اداری رشد و ارتقاء مقام و درجه کسب کرده و در تصمیم سازی و تصمیم گیری منشاء اثر می شود.
توصیه های مستعمرات انگلیس به مستر همفر نمونه و مصداق نفوذ رخنه ای است، آنجا که می گوید:« لازم است به وسیله متهم ساختن علما و داخل نمودن جاسوسانی در لباس آنان کاری کنیم که رابطه مسلمین با علمائشان قطع شود و باید جاسوسان ما در لباس علماء جنایات بسیاری مرتکب شوند تا مردم هر عالمی را که می بینند شک داشته باشند که آیا این هم عالم است یا جاسوس است؟» (همفر، ۱۳۶۱: ۱۰۷)
همچنین در نفوذ رخنه ای و موردی، عناصر نفوذی با زدن ماسکِ رفتاری یا گفتاری و در چهره دوست، در خانه افراد مورد نظر یا دستگاه و تشکیلات فرد مسئول یا دستگاههای سیاسی، حکومتی و حتی دینی که سابقهای طولانی دارد، ورود میکنند و در موضعگیری ها و جهت گیریهای آنها تأثیر می گذارند. همچنین فرد نفوذی می کوشد نگاه مسئول یا شخص مؤثر در حرکتهای جامعه و کشور را در قبال مسائل مختلف تغییر دهد تا او همان تصمیمی را بگیرد و حرکتی را انجام دهد که آنها میخواهند.( بیانات مقام معظم رهبری، ۴/۹/.۱۳۹۴) به عنوان نمونه رابرت هانسن (Robert Hanssen) نفوذی اتحاد جماهیر شوروی در سازمان اطلاعات امریکا بود كه بیست سال برای شوروی جاسوسی کرد و در سال ۲۰۰۱ و پس از لورفتن نوار مكالماتش با يك جاسوس روس به دام افتاد.
نفوذ رخنه ای، مصادیق تاریخی زیادی دارد. در نهضت مشروطه نفوذ رخنه ای زمینه های کودتای رضاخانی را به وجود آورد.« انگلیس و عوامل وابسته به آن در جـریـان نـهـضت مشروطه تلاش کرد تا به کمک فعالیت هایی مانند نفوذ در سطوح بالای نهضت، ایجاد بدبینی و دو دستگی، تحریک مشروطیت از مسیر واقعی خود که ایجاد عـدالت بـرای مـردم بود، دور افتد و در مسیری قرار گیرد که بر اثر شدت گرانی ها، قـحـطـی هـا و هـرج و مـرج، زمـیـنـه بـرای کـودتـای دیکتاتوری به نام رضاخان فراهم گردد.»(عمید زنجانی، ۱۳۸۱: ۷۴ ـ ۷۸)
در نـهـضـت مـلی شـدن صـنـعـت نـفت نیز نفوذ رخنه ای در مطبوعات برای سرنگونی مصدق مؤثر بوده است. اسناد سازمان سيا، از مطبوعات و تبليغات در سرنگونی مصدق با عنوان «عوامل ويژه» ياد کرده است. براساس این اسناد، كشورهاي آمريكا و انگليس با نفوذ عمال ايراني خود در شبكه مطبوعاتي دست به تبليغات گسترده اي بر ضد مصدق زدند و سرانجام در ۲۸ مرداد نتيجه دلخواه خود را از اين تبليغات گرفتند.( گازيوروسكي، ۱۳۶۸: ۲۷) در این باره، مقام معظم رهبری نیز مبتنی بر اسـنـاد منتشر شده سـازمـان سـیـا، فرمود: « برخی روزنامه ها با پول، هدایت و تغذیه سیا زمینه ساز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲بوده اند.»(بیانات، ۹/۱۲/۱۳۷۹)
نمونه دیگر از بهره گیری از نفوذ رخنه ای برای براندازی نرم در اتحاد جماهیر شوروی است. امـریـکـا با یـک طرح کاملا هـوشـمـندانه، با صرف مقداری پول، با خریدن برخی اشخاص و با به کار گرفتن رسانه های تبلیغی، توانست شوروی را سرنگون کند»(بیانات، ۱۹/۴/۱۳۷۹)
۳. نفوذ جلبی
در نفوذ جلبی بر خلاف نفوذ رخنه ای به جای وارد ساختن نفوذی در مرکز مورد نظر، فرد یا افراد مستعد جذب و جلب شده و در راستای اهداف دشمن بکار گرفته می شود. در حال حاضر یکی از کارویژه های سرویس های اطلاعاتی و بنیادهای اندیشه ای، آموزشی، دانشگاهی، رسانه ای و هنری اعم از آنهایی که پوششی سرویس های اطلاعاتی یا مستقل و فراتر از آنها هستند، افراد مستعد را در مراکز حساس و تصمیم ساز یا تصمیم گیر یا در جریانات سیاسی، در بیوت شخصیت های سیاسی و تأثیرگذار، گروه های ذی نفوذ و رسانه های جمعی، شناسایی و در جهت اهداف خود استفاده می کنند. افرادی که در چهارچوب نفوذ جلبی قرار دارند، دارای کارکردهای مستقیم یا غیر مستقیم هستند.
در کارکرد مستقیم، فرد یا شخصیت جذب شده، خود به شخصه و به صورت مستقیم از منافع قدرت های خارجی دفاع می کند و برای منافع بازیگر بیرونی و تحقق اهداف آن از هیچ فعالیتی دریغ نمی کند. بیان زیر از امام خمینی(ره) ناظر بر چنین کارکردی است.
«میدانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورتهای مختلف از ملی گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان ترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیلههای دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند.»(امام خمینی، ۱۳۶۹، ج ۲۱ : ۴۲۵)
در کارکرد غیر مستقیم، عامل نفوذی که در درون سیستم جلب و جذب شده از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان، تصمیم سازان و تصمیم گیران هدف دشمن را خواسته یا ناخواسته برآورده می کند. این مدل از نفوذ جلبی را «شولسکی»[۳] چنین توصیف می کند.« چنین عاملی نمی تواند به صورتی علنی از سیاست هایی که برای یک قدرت خارجی احتمالا غیر دوست سودمند است، دفاع کند. او باید به نحوی در صدد اعمال نفوذ بر برداشت های همکارانش بر آید که آنها به طور طبیعی، به اتخاذ مواضع سودمند برای دولت عامل ذی نفوذ سوق پیدا کنند.( شولسکی، ۱۳۸۷: ۱۷۵)
۴. نفوذ ارتباطی یا تقربی
در نفوذ ارتباطی، عناصر نفوذی با بهرهگیری از انواع مراودات، تعاملات و تبادلات مستقیم و غیر مستقیم، شخصی یا جمعی و دولتی یا غیر دولتی به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده، افراد، نخبگان و چهرههای مؤثر را تحت تأثیر خود قرار می دهند و از این رهگذر فرایند تصمیم سازی یا تصمیم گیری را بهدلخواه خود هدایت میکنند. این نکته حائز اهمیت است که ترجيح در اين شيوه برای قدرت ها و سرویس های نفوذگر، برقراری ارتباط با نخبگان و آن بخش از اقشار جامعه است که از نوعي مرجعيت و اثرگذاري در اطرافيان برخوردارند. فتح باب مذاکره، گفتوگوهاي غيررسمي، ديپلماسی عمومی، راهاندازي دفاتر فرهنگي- تجاري و...، دعوت به همکاري نخبگان و کارشناسان علمي، فرهنگي و سياسي، اعطاي بورس تحصيلي، فراهمآوردن فرصتهاي مطالعاتي، طراحي فرصتهايي براي راهاندازي تورهاي سياحتي(توريسم)، برگزاري نمايشگاههاي مختلف در کشور هدف و... از جمله اقداماتي هستند که در راستای فوق مورد توجه است. البته علاوه براین، ارتباط گیری و مراودات غيرمستقيم از طريق وسايل ارتباط جمعي و بهرهگيري از فناوري نوين نیز الگوهایی است که در نفوذ ارتباطی بکارگرفته می شود.
مقامات امریکایی بر این باورند که تله های ارتباطی مانند برقراری تماس قادرند دیدگاه های دولت ناهمسو را تغییر دهند در حقیقت بخشی از عملیات نفوذ برای تغییر باورهای و نگرش های مخاطبین اعم از مسئولان، نخبگان و مردم از طریق تله های ارتباطی دنبال می شود. در تله های ارتباطی همه مسئولان، نخبگان و شخصیت های سیاسی و افرادی که مؤثر و نافذ در تصمیم سازی و تصمیم گیری هستند، در معرض کمین می باشند. بنابراین در نفوذ ارتباطی دشمن از طریق واسطهها با متدینین با نفوذ و نیروهای انقلابی ارتباط برقرار کرده و به تدریج افکار القایی خودشان را به صورت حساب شده به آنها منتقل کرده، نگرش و محاسبات آنان را دچار تغییر و اشتباه می دهند. مهمترین هدف تله ارتباطی برای نیروهای خودی آنها را به این جمع بندی برساند که پیگیری شعارها و آرمان های انقلاب بیفایده است.
یکی از مهمترین کارکردهای تله های ارتباطی تغییر نظام اعتماد پایه و در نتیجه نظام محاسباتی مخاطبین هدف است. نظام اعتماد پایه دارای دو رکن اساسی ذهنی و عینی است. رکن ذهنی شامل جنبه های معرفتی، ادراکی، روانی و عاطفی می شود و رکن عینی، جنبه های رفتاری، تاریخی و تجربی مستمر و غیر منقطع را در بر می گیرد. در این راستا، فرایند نظام اعتمادپایه مثبت به دیگری، زمانی شکل می گیرد که ذهنیت و معرفتی مثبتی از او بوجود آید و به تجریه نیز این معرفت و اداراک مثبت مورد تأیید واقع شده و این اطمینان بوجود آید كه در مسیر اعتماد، از حقوق و منافع آنان سوءاستفاده نمي شود.(پناهي، ۱۳۸۸: ۹) بر عکس اگر این ذهنیت و معرفت ایجاد شود که دیگری قابل اعتماد نیست و در روند تاریخی نیز این بی اعتمادی مورد تأیید قرار گیرد، باعث شکل گیری نظام اعتماد پایه منفی در قبال آن می شود. بدین ترتیب آمریکا برای تغییر سیاسی دولت ناهمسو نیازمند نفوذ در سازه های نظام اعتماد پایه آن است و این امر میسر نیست مگر اینکه پروژه نفوذ ارتباطی در دستور کار قرارگیرد.
با این حال، براساس شواهد تاریخی، تله های ارتباطی که بر سرنوشت سایر کشورها تأثیر گذشته بسیار زیاد است. از جمله می توان استفاده از این شیوه علیه اتحاد جماهیر شوروی را نام برد. برقرار تماس بین ریگان و گورباچف در تاریخ ۱۱ اکتبر ۱۹۸۶ و همچنین روابط حسنه گورباچف با بسیاری از رهبران غربی همچون مارگارت تاچر، هلموت کهل صدر اعظم وقت آلمان غربی تأثیر زیادی در فرایند تغییر محاسباتی او در روابط با غرب و در نتیجه سقوط اتحاد جماهیر شوروی داشته است. رهبر معظم انقلاب در این مورد فرمود:
«این آغوش باز غرب، بهعنوان یک مشوّق بزرگ، گورباچف را فریب داد!... آغوش باز، چهره باز، چهره خندان، تجلیل و تبجیل و تشویق و احترام غربیها، گورباچف را فریب داد. او به غربیها و آمریکاییها اعتماد کرد؛ اما فریب خورد.»(بیانات،۱۹/۴/۱۳۷۹)
این روش در ایران به صورت های مختلف پی گیری شده است؛ یکی از این موارد فعالیت های تاج بخش و هاله اسفندیاری[۴] بود که با بهره گیری از تکنیک تله ارتباطی با هدف براندازی نرم دنبال می شد. آنان در اعترافاتشان تصریح کردند که «برخی از این بنیادها از طریق دعوت افراد برای سخنرانی، شركت در كنفرانس، دادن پروژههای تحقیقاتی و بورسهای مطالعاتی و ... سعی در یارگیری و جذب عناصر موثر كشور و مرتبط نمودن آنها با نهادها و سازمان های تصمیم ساز و تصمیم گیر در آمریكا را داشته اند.» تلاش رئیس جمهور امریکا برای ارتباط گیری با رئیس جمهور ایران در سازمان ملل در دوره اصلاحات و همچنین در دوره جدید را می توان در همین راستا ارزیابی کرد.
نفوذ ارتباطی با توسل به تله های ارتباطی به تناسب شرایط سیاسی و امنیتی و حتی اقتصادی جامعه به دو صورت ساده و پیچیده دنبال می شود. در نفوذ ارتباطی ساده فرد یا شخصیت سیاسی تحت نفوذ با یک واسطه ارتباطی در راستای دشمن قدم بر می دارد، اما در نفوذ پیچیده واسطه های مختلفی نقش دارند به گونه ای که فرد به تله افتاده به نفوذی بودن خود آگاهی ندارد. نمونه های زیاد می توان برای این مورد برشمرد، یکی از این موارد را رهبر معظم انقلاب بدین صورت نشان دادند:
«دشمن یک چیزی می گوید، یک چیزی می خواهد، این را با وسایل گوناگونی، با چند واسطه کاری می کند که از زبان فلان آدم موجّه که نه پولی از دشمن گرفته، نه تعهّدی به دشمن داده، بیرون بیاید. مگر ندیدیم اینها را؟ مگر تجربه نکردیم اینها را؟ در همین مجلس شورای اسلامی مگر ندیدیم که یک نمایندهای آمد نظام را متّهم کرد به دروغگویی! گفت ما ده سال است، سیزده سال است داریم به دنیا دروغ می گوییم، در تریبون مجلس شورای اسلامی! در این منبر عمومی! خب، او حرف دشمن را دارد می زند؛ دشمن به ما می گفت شما دروغ می گویید! حالا یکی از خود ما پیدا می شود می گوید نظام دارد دروغ می گوید! این نفوذی نیست؟»(بیانات، ۵/۱۲/۱۳۹۴)
از جمله تله های ارتباطی دیگری که از سوی نظام سلطه برای نفوذ سیاسی در دستو کار دارد تعامل و ارتباط گیری با سمن ها یا سازمان های مردم نهاد است. چنانچه پیتر هارل، از پژوهشگران اندیشکده «مرکز امنیت آمریکای جدید»، به مقامات کاخ سفید چنین تجویز میکند:
«آمریکا باید یک استراتژی تهاجمی ترویج اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران را دنبال کند تا تعامل بیشتر مؤسسات غیردولتی آمریکایی و بینالمللی و نهادهای جامعهی مدنی در ایران تسهیل شود. واشنگتن باید به باقی ماندن در کنار فعالانی در ایران، که بهدنبال اصلاحات سیاسی در کشور هستند، ادامه دهد.»(http://asipress.ir)
بکارگیری دیپلماسی عمومی علیه جمهوری اسلامی نیز در چارچوب نفوذ ارتباطی قابل تحلیل است. دیپلماسی عمومی با توجه به نقش افکارعمومی در حوزه سیاسی، به فرایندی سازمان یافته برای تحقق جنگ نرم برای نظام سلطه تبدیل شده است (نک. متقی، ۱۳۸۹: ۱۲۹) زیرا ایده و جوهره اصلی دیپلماسی عمومی "تاثیرگذارى" بر افکارعمومى جهان و جامعه هدف از طریق کنترل ایدهها، باورها و هنجارها و در نهایت شکلدهى ایستارها و رفتارها در راستاى اهداف موردنظر از طرق مختلف است. دیپلماسی عمومی از طریق مجریان چندگانه دولتی و غیردولتی که در تماس با عموم مردم (بیشتر افکار عمومی کشورهای هدف و جهان و در عین حال با افکار عمومی داخلی) قرار دارند، انجام می شود. این مجریان می توانند سیاستمداران، ادیبان، هنرمندان، فعالان مدنی، خبرنگاران، بازرگانان، شخصیت های علمی، سیاسی یا مذهبی و سازمان های دارای چنین هویت هایی باشند.
جوزف نای در کتاب قدرت نرم این نوع ارتباطات را در سه بعد نشان داده است: اول؛ ارتباطات روزانه در قالب مطبوعات داخلی وخصوصاً مطبوعات خارجی که چهارچوب و زمینة تصمیمات سیاست داخلی وخارجی را تبیین می کند. دوم ؛ ارتباطات استراتژیک،سوم؛ روابط پایدار با افراد تاثیرگذار از طریق سمینارها، کنفرانسها، تبادلات فرهنگی- دانشگاهی- آموزشی، اعطای بورسیه و دسترسی به رسانهها و گسترش روابط پایدار با افراد کلیدی طی سالیان طولانی.(نک. نای،۱۳۸۷: ۲۰۰-۱۹۱) دیپلماسی عمومی براثر ارتباطات ذکر شده دارای کارویژه های متعددی از جمله ایجاد متحدین خاموش در کشور هدف، تأثیرگذاری بر افکارعمومی به عنوان بازیگر مؤثر در کشور هدف، تقویت نفوذ و تأثیرگذای سیاسی می باشد.
برخی از اقدامات در نفوذ ارتباطی
برقراری ارتباط با شخصت های و تشکل های سیاسی کشور هدف
ارتباط با اصحاب رسانه و خبرنگاران کشور هدف
ارتباط با نمایندگان مجلس
برقراری ارتباط با افراد منتقد و مخالف با نظام
برقراری ارتباط با شخصت های قوم گرا و اقوام
تربیت مهره ها و نخبگان فکری-سیاسی
ديدارهاي بين المللي
ارتباط گیری با جوانان
ارائه خدمات متنوع به روزنامه نگار خارجی مقیم
تبادل دانشجو، اساتید و پژوهشگر فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی
مبادلات آكادميك
برگزاری انواع جشنواره های هنری
همایش ها و سمینارهای فرهنگی
ایجاد سایت های اینترنتی
یکی دیگر از فرایندهای نفوذ تقربی و ارتباطی این است که نیروهای انقلابی در یک پروسه تدریجی علمی، سیاسی و فرهنگی، تبدیل به مجریان اهداف و منویات غرب و نهادهای فعال گردند. بخشی از فلسفه بورسیه ها توسط دانشگاه های و مراکز آکادمیکی نظام سلطه در همین رابطه طراحی شده است. اگرچه بورسیه ها در ظاهر یک امر فرهنگی تلقی می شود اما این اهرم، در برنامه های قدرتهای سلطه طرحریزی شده اند برای اینکه رهبران و نخبگان سیاسی دنیا را در اختیار یا تحت هدایت هدف های خود داشته باشند. بیان جوزف نای مؤید این نکته است. جوزف نای در کتاب قدرت نرم خود نشان می دهد که طی دهه های بعد از جنگ سرد، بیش از ۷۰۰۰۰۰ نفر در تعاملات فرهنگی و دانشگاهی با آمریکا شرکت داشته اند و این تعاملات منجر به تربیت رهبران جهانی مانند انورسادات، هلموت اشمیت، مارگارت تاچر شده است. وی از قول معاون وقت دیپلماسی عمومی وزارت خارجه امریکا اشاره می کند که این تعاملات ۲۰۰ نفر از وزرای فعلی و سابق در کشورهای مختلف را شامل می شود و این یعنی نیمی از رهبران ائتلاف جهانی علیه تروریزم[!] این کار بهترین خرید حکومت امریکا بوده است.(نای، ۱۳۸۷، ۱۹۵-۱۹۷)
۵. نفوذ جریانی
نفوذ جریانی، نوعی شبکه سازی در جامعه هدف است که برای تأثیرگذاری بر سیستم تصمیم سازی و تصمیم گیری و یا قطب بندی و تغییر در آرایش بندی سیاسی بکار می رود. در روش نفوذ جریانی دشمن اغلب می کوشد تا با تطمیع، دام های فساد اخلاقی، گفتمان سازی در جامعه و کشور مورد نظر شبکهسازی نماید و از این رهگذر آرمانها، باورها و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد. بنابراین، «نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملّت؛ بهوسیله پول و جاذبههای جنسی. در نفوذ جریانی از این طریق افراد مؤثر، جذب و دور هم جمع شده و با طرح یک هدف جعلی افراد مؤثّر در جامعه را به باورها، آرمان ها و سبک زندگی خود نزدیک نمایند؛ به نحوی که فرد یا جریان تحت تأثیر نفوذ، همان چیزی را فکر کند که آن سیاستمدار آمریکایی فکر می کند؛ همانجوری به مسئله نگاه کند که یک سیاستمدار آمریکایی نگاه می کند همانجوری تشخیص بدهد که آن مأمور عالیرتبه سیا تشخیص می دهد؛ در نتیجه همان چیزی را بخواهد که او می خواهد.»(نک. بیانات، ۴/۹/۱۳۹۴)
یکی از پیامدهای روش نفوذ شبکه ای یا جریانی، کودتای نرم یا خزنده است. کودتای خزنده اغلب مبتنی بر سیاست نفوذ در نهادهای قدرت؛ از جمله سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه است. این شکل از نفوذ با تشدید فضای اختلاف جناحهای حکومتی، پیش بردن طرحهای فعّال و پُرفشار جنگ روانی و تبلیغی، ترور شخصیت و حتی ترور فیزیکی علیه آنهایی که ممکن است توان مقاومت در برابر کودتا خزنده را داشته باشند، صورت میپذیرد. همچنین از تاکتیکهای پیچیدة نفوذ از درون با بهرهگیری از جوّ بیتفاوتی مردمی، غفلت حاکمان و نارساییهای اقتصادی استفاده میکنند.( عبداله خانی، ۱۳۸۵: ۶۶)
نفوذ شبکه ای یا جریانی به شکل های مختلف اجرا می شود؛ جریان سازی، شبکه سازی و ائتلاف سازی از جمله آنها است.
۵-۱. جریان سازی: در جریان سازی تلاش می شود تا در گروه نخبگان سیاسی کشور حتی صفوف مخالفان اختلاف و انشقاق ایجاد کند یا جناحی را در درون نخبگان تقویت، رشد و ارتقاء دهد و در مقابل جناح دیگری تضعیف و از میان قدرت حذف کند. ایجاد احزاب سیاسی سرسپرده و گروه های ذی نفوذ در کشور هدف؛ ایجاد جریان مجازی برای فریب و سرگرم کردن و ایجاد جریان های موازی برای اشباع کاذب، تقاضاها و نیازمندی های سیاسی- فکری و منتفی کردن فلسفه وجودی سایر جریانات و خنثی کردن توان و قدرت حریف توسط جریاناتی از درون خود حریف(مشغول کردن حریف به خود) از نمودهای دیگر نفوذ جریانی در سپهر سیاسی است. در نهایت نفوذ عملی و نظری در فرهنگ و خصلت های سیاسی در زمره نفوذ شبکه ای و جریانی محسوب می شود.( تاجیک، ۱۳۸۱: ۷۸-۷۹)
یکی دیگر از نقاط هدف جریان سازی، تغییر نگرش های سیاسی جامعه مطبوعاتی و قطب بندی آنها است. از آن جایی که روزنامه ها و مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی شناخته می شود و دارای تأثیرگذاری عمیق و گسترده در سپهر سیاسی هستند، همواره مورد توجه نظام سلطه برای تغییر سیاسی بوده است. چنانچه این شیوه در دوره نهضت ملی نفت و همچنین از ابتدای انقلاب تاکنون به ویژه در دوران اصلاحات و همچنین در شرایط کنونی مورد توجه جدی بازیگران جنگ نرم بوده است. جریان سازی در براندازی بسیاری از دولت های مردمی آزموده شد؛ براندازی دولت مصدق و براندازی نرم آلِنده در شیلی جزء آنها هستند که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA)از طریق نفوذ جریانی در مطبوعات و جریانات سیاسی موفق به سرنگونی این دو دولت شد. بعد از سقوط آلنده، «اف بی آی» تأیید کرد که عوامل خود را مأمور نفوذ در گروه همبستگی با مردم السالوادور و نظارت بر فعالیت های این گروه، کرده بود.(باقری، ۱۳۸۰: ۱۲)
۵-۲. شبکه سازی: شبکه مجموعهای از نقاط اتصال یا گرههای بههم پیوسته است. نقطه اتصال شبکه سازی در عرصه سیاسی می تواند فرد، گروه یا موضوعات متنوع سیاسی و حتی غیر سیاسی باشد. شبکه سازی در دو فضای واقعی و مجازی دنبال می شود. چنانچه موسسه رَند در گزارش راهبردی خود تحت عنوان «ایجاد شبکه های مسلمان میانه رو» در کشورهای اسلامی به آن اشاره کرده است. بروز و ظهور انقلاب های رنگی نیز تاحدود زیادی مرهون شبکه سازی سیاسی-اجتماعی بوده است. شبكههاى مجازی نیز از این حیث که قادرند روشهاى سنتى بيان اعتراضات خود را با روشهاى نمادين جديد تركيب کنند، برای بازیگران جنگ نرم حائز اهمیت هستند.
۵-۳. ائتلاف سازی: یکی از شیوه های نفوذ جریانی، ائتلاف سازی برای ورود در سیستم سیاسی است. نظام های سیاسی مبتنی بر مردم سالاری این ظرفیت را دارد که جریانات سیاسی از طریق سازوکارهای انتخابات قدرت سیاسی را در اختیار بگیرند. به زعم بازیگران عملیات براندازی نرم تا زمانی که همه گروه ها و جریانات سیاسی و فکری مخالف و منتقد در برابر جریانات حامی سیستم سیاسی همگرایی و ائتلاف نداشته باشند، قادر به ایجاد جنبش سیاسی-اجتماعی نبوده و در نتیجه قدرت سیاسی را نمی توانند در اختیار بگیرند. اهداف نفوذ از طریق نفوذ جریانی زمانی تحقق خواهد یافت که روش ائتلاف سازی بتواند معادله اپوزیسیون قوی در برابر دولت ضعیف را شکل دهد.
نتیجه
نفوذ نرم رفتاری، اشکال مختلفی دارد در این بررسی، برخی از آنها به بحث گذاشته شد. شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران در معرض همه انواع نفوذ نرم رفتاری است. شواهد تاریخی کشور ما و سایر کشورهای و همچنین خاطرات نفوذی ها و سرویس های جاسوسی، اعترافات آنها، اسناد منتشر شده سازمان های اطلاعاتی باطل کننده هر نوع طرح توهم توطئه در خصوص نفوذ و نفوذی در ایران است.
از وجوه مشترک نفوذ چهارگانه فوق این است که تمام مراحل و فرایند تصمیم گیری و همچنین همه تصمیم سازان و تصمیم گیران را در آماج آنها قرار دارند. اگر فرایند تصمیم گیری شامل شش مرحله باشد؛ یعنی شناسایی مسئله یا مشکل؛ شناسایی راه حل های موجود و ممکن برای رفع مشکل؛ تعیین معیارهای تصمیم و تخصیص درجه اهمیت به معیارها؛ کشف راه حل ها و ارزیابی آنها؛ انتخاب بهترین راه حل ها و ارزیابی نتایج تصمیم( سینایی، ۱۳۹۲: ۲۲۶)، عاملان نفوذ اعم از نفوذ رخنه ای، جلبی، ارتباطی و جریانی می توانند هر یک از فرایندهای ششگانه فوق را تحت نفوذ و تأثیر خود قرار داده و نظام محاسباتی تصمیم سازان و تصمیم گیران را به نفع خود منحرف ساخته یا تغییر دهند. به فرمایش رهبر معظم انقلاب در ۱۶ تیر ۱۳۹۳ «دشمن در میدان واقعى کارى نمی تواند بکند. خب، حالا که کارى در میدان واقعى نمی تواند انجام بدهد و دستش از تأثیرگذارى خالى است، راه علاج دشمن چیست؟ راه علاج این است که دستگاه محاسبه طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ دستگاه محاسباتى من و شما را؛ این کار را هم با تبلیغات، با کار سیاسى، با تماسهاى گوناگون دنبال می کنند.»
آموزه های قرآنی راهبرد قدرت نرم را برای مقابله با نفوذ گفتاری و نفوذ نرم، نیمه سخت و سخت رفتاری، کارآمد دانسته است. مهمترین و اساسی ترین این راهبرد نیز جهاد کبیر است. فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا پس هرگز از کافران اطاعت نکن و بهوسیله قرآن با آنان جهادی بزرگ نما »( فرقان:۵۲) وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا و كافران و منافقان را اطاعت مكن، و آزارشان را واگذار كن و بر خدا توكل كن، و خدا براي اعتماد كافي است (احزاب: ۴۸)
کتابنامه
امام خمینی (ره)( ۱۳۶۹). صحیفه امام، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی (ره).
باقری، سیامک(۱۳۸۰). «کودتای نرم علیه آلنده»، هفته نامه صبح صادق، ش۲۷، آبان.
پناهي، بلال (۱۳۸۸). «اعتماد و اعتماد سازي در سازمان»، پيك نور، ش۴، زمستان.
تاجیک، محمد رضا(۱۳۸۱). مقدمه ای بر استراتژی های امنیت ملی ج.ا.ا راهیافت ها و راهبردها، تهران، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اسلامی.
سایت اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، www.khamenei.ir
سینایی، وحید(۱۳۹۲). پژوهش های علم سیاست و فرایند تصمیم گیری در ایران؛ آسیب شناسی و روش پیوند، وضعیت پژوهش مجموع مقالات در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل در ایران، تهران، انجمن علوم سیاسی ایران.
شولسکی، آبرام(۱۳۸۷). نبرد بی صدا؛ درک دنیای اطلاعات، تهران، دانشکده امام باقر(ع).
عبداله خانی، علی(۱۳۸۵). رویکردها و طرح های امریکایی در باره ایران، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی ابرار معاصر.
عبداله خانی،علی(۱۳۸۶). تهدیدات امنیت ملی شناخت و روش، تهران، موسسه ابرار معاصر تهران.
عمید زنجانی، عباسعلی(۱۳۸۱).« انقلاب اسلامی ایران (علل، مسائل و نظام سیاسی)»، قم، دفتر نشر معارف.
گازيوروسكي، مارك ج(۱۳۶۸) كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ترجمه غلامرضا نجاتي، تهران، شركت سهامي انتشار.
متقی، ابراهیم(۱۳۸۹). «ارزیابی مقایسه ای تهدیدهای آمریکا در برخورد با ایران(۲۰۱۰-۲۰۰۱)»،تهران، فصلنامه آفاق، سال سوم،شماره ۹، بهار.
ناي، جوزف(۱۳۸۷). قدرت نرم ابزارهاي موفقيت در سياست بين الملل، ترجمه سيد محسن روحاني و مهدي ذوالفقاري، تهران، دانشگاه امام صادق(ع).
همفر، مستر(۱۳۶۱). خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، ترجمه محسن مؤیدی، تهران، امیرکبیر.
۵wa۳.t۱aqw۲ http://asipress.ir/ bcct.html vdci
[۱] - عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام.
[۲]- رهبر معظم انقلاب گام اول نفوذ را در ذهنیت مردم می دانند که از طریق فرهنگی انجام می شود:« ذهن مردم، ایمان مردم، دل مردم، عواطف مردم و عشق مردم است که هدف دشمنان قرار دارد و نفوذ در این ها از طرق فرهنگى است.» (بیانات،۲۸/۲/۱۳۷۸)
[۳] - Shulsky
[۴] - مدیر بخش ایرانی بنیاد سوروس و از مدیران بخش خاورمیانه ای مرکز ویلسون