رسول سنائیراد/ حصر سه نفر از عوامل فتنه ۸۸ که با اعمال محدودیتهایی در اسکان، تردد و فعالیتهای سیاسیـ اجتماعی، از جمله دیدار و گفتوگوی سیاسی از اواخر سال ۸۹ اعمال شده، نتیجه فراخوان ضد انقلابی ۲۵ بهمن ماه سال ۸۹ به بهانه حمایت از قیامهای مردمی آن مقطع تاریخی در برخی کشورهای اسلامی و در رأس آن مصر و تونس بود که به سرنگونی سران دیکتاتور این کشورها انجامید. در حالی که برگزاری مراسم پرشکوه ۲۲ بهمن فرصت مناسبی برای حمایت حاکمیت و مردم از موج بیداری اسلامی محسوب میشد که در امتداد انقلاب اسلامی نیز قابل تعریف بود، اما گروهها و اشخاصی که در فتنهانگیزی و آشوبهای انتخاباتی سال قبل (۸۸) نقش محوری داشتند به تصور فراهم بودن زمینه احیای آشوبها، با الهامگیری از موج جنبشهای مردمی در جهان اسلام، یا به عبارتی شبیهسازی و بازسازی آشوبها، فتنه را که پس از حماسه بزرگ مردمی در ۹ دی و همچنین ابراز برائت آشکار مردم از فتنهگران در ۲۲ بهمن همان سال، به محاق رفته بود، مجدد کلید زدند.
این فراخوان که بوی آشوبگری میداد و در فاصله سه روز پس از مراسم ملی و مردمی ۲۲ بهمن، تلاش سیاسی برای القای دو قطبی بودن جامعه یا امتداد اختلافات داخلی و آشوب محسوب میشد، نظام را نگران امنیت ملی کرد؛ چرا که اصرار بر فراخوان و شکلدهی به اجتماعاتی که ذیل تابلوی این احزاب، گروهها و اشخاص و در قالب شبهاپوزیسیون یا اعتراض انجام میشد، قدرتنمایی و در صورت امکان تداوم آشوبها و فتنه را پیام میداد.
با این تخلف و فراخوان غیر قانونی، اجتماعات پراکندهای در شهر تهران صورت گرفت که اگرچه جزیرهای ولی پرشدت و خشن از همان ابتدای شکلگیری جهتی براندازانه و مخالفت آشکار با نظام داشت و به کشته شدن یک دانشجوی کرد و زخمی شدن چند نفر دیگر و اختلالات ترافیکی سنگین در شهر تهران انجامید و تکرار همان قانونشکنیهای فتنه سال قبل را تداعی میکرد. جالب اینکه تنها پیامی که از این اجتماعات صادر نمیشد، حمایت از بیداری اسلامی بود.
نوع اقدامات خشن و شعارهای ساختارشکنانه موجب شد تا برخی شخصیتهای سیاسی که از نتیجه انتخابات هم دلخور بوده و تا پیش از این سکوت پیشه کرده بودند، هم به این ساختارشکنیها اعتراض کنند که در رأس آنان مرحوم هاشمیرفسنجانی و آقای ناطقنوری قرار داشتند.
در چنین وضعیتی شورای عالی امنیت ملی کشور تصمیم به حصر چند نفر از افراد مؤثر در این فتنهانگیزیها گرفت که مواضع و اقدامات آنان محرک ایجاد ناامنی و آشوب بود.
حفظ امنیت یک وظیفه بدیهی و ضروری حاکمیت به شمار میآید که در بحث ابزار حفظ آن حتی اجبار هم برای حاکمیت مشروعیت دارد. لذا صیانت از امنیت و جلوگیری از بازگشت ناامنیهای سال ۸۸ و سابقه قانونشکنی و اقدامات ساختارشکنانه فتنهگران موجب اعمال این حصر شد که البته به معنای دائمی بودن آن نبوده و نیست؛ بلکه نوعی مدیریت وضعیت به نفع ثبات و آرامش جامعه و حفظ امنیت ملی است که با تغییر وضعیت به ویژه تنبه حصرشدگان و فاصله گرفتن آنان از اقدامات بیثباتساز و اخلالگری علیه امنیت و آرامش جامعه به پایان میرسد. همانگونه که پیش از این نیز حصر مرحوم آقای منتظری برداشته شد.
در ارتباط با محصوران فتنه نیز نظام، اصل را بر رأفت و برخورد کریمانه گذاشته و اگرچه ظلم بزرگ این افراد در سال ۸۸ قابل فراموشی نیست و خساراتی به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد آوردهاند که جبران آن به سادگی میسر نمیشود، اما چون عامل اصلی دو فتنهای که در قالب انقلاب رنگی دنبال میشد، استکبار و دشمنان بیرونی بودند که از مدعیان تقلب در انتخابات استفاده ابزاری کردند، رأس فتنه بیرونی تلقی شده و این مدعیان بازیچه سناریوی خطرناک متصل به آنان محسوب میشوند.
اما در این میان حصر این افراد بهانهای برای کاسبی عدهای از سیاستبازان و بازیگران سیاسی بوده که با اتخاذ ژستی حمایتی، با رندی شرایط خروج آنان را از حصر مختل کردهاند؛ چرا که حصر آنان منوط به تنبه حصرشدگان و کنار گذاشتن رویه و روحیه قانونگریزی و آشوبطلبی یا منزوی شدن و نداشتن زمینه شورشگری و تحریکپذیری است؛ یعنی چنانچه نظام، آزادی حصرشدگان را موجب سوءاستفاده آنان و القای ضعف نظام نداند، به برداشتن حصر منتهی خواهد شد. اما چنانچه برداشته شدن حصر به معنی ضعف نظام تلقی شده و لجاجت برای تداوم فتنهگری مشهود باشد، منطق و شرایط رفع حصر منتفی است.
در عین بدیهی بودن موارد فوق ما شاهد استفاده ابزاری از حصر در رقابتهای سیاسیـ انتخاباتی، مناسبتها و اجتماعات سیاسی یا فضای رسانهای هستیم که در واقع نوعی کاسبی با اهداف چندگانه ذیل میباشد:
۱ـ سوءاستفاده از این بهانه برای ابراز وجود و عرض اندام و کسب شهرت سیاسی؛
۲ـ ابراز مخالفت با نظام و گرفتن ژست معترض و اپوزیسیون علیه نظام؛
۳ـ جلب نظر و حمایت بدنه حامی حصرشدگان و کسب پایگاه اجتماعی.
از این رو گروههای ذینفع، هرگاه زمزمههایی برای آزادسازی و رفع حصر دریافت میدارند، با پدید آوردن فضایی احساسی و مطالبهگرانه به دنبال تحریک حصرشدگان و حامیان آنان از یکسو و تحریک نیروهای انقلابی و مخالفان محصوران از سوی دیگر هستند تا فضا و شرایط برداشته شدن حصر را مختل و زمینه کاسبی خود را حفظ کنند. آنچه میدان این کاسبی و معرکهگیری را فراهم میآورد، مسلط بودن احساسات و هیجان و همچنین غفلت از مصلحتها و منافع بزرگتر و همچنین اخلاق مولد عزت و آرامش در جامعه دینی و حکومت اسلامی است.
منبع: صبح صادق
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار