به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان ، خروش عاشورایی مردم سراسر ایران در نهم دیماه ۸۸در فرایند توسعه ی سیاسی تحت شرایط تاریخی جدید (فشار از پایین) که بعنوان حاکمییت کلید خورده بود نشان از بصیرت و تجدید میثاق با ولایت مطلقه فقیه و مهر خاموشی بر لبان عاملین و حامیان فتنه است.
با ورق زدن در صفحات تاریخ پی می بریم یکی از زمینه های فکری سران جریان مشروطه نظیر محمد علی فروغی ، میرزاابوالحسن خان ایلچی ، میرزا ملکم خان و... معتقد بودند اگر قرار است تحول مثبتی در جامعه ی ایران بوجود بیاید باید ابتدا مذهب از جامعه ی ایران حذف شود و سپس الگوها و مدل های غربی در ایران رواج پیدا کند. دقیقا همین روند در جریان فتنه ی ۸۸ رخ می دهد و در ظهر تاسوعا و عاشورای حسینی مذهب مورد تهاجم دشمن قرار می گیرد و رقص و آواز و پای کوبی جای عزای حسینی را می گیرد تا مذهب از جامعه ی ایران حذف شود.
سکوت برخی از خواص در این لحظه جای تامل داشت . چطور می شود مذهب این چنین به چالش کشیده می شود و خواص با اعلام بی طرفی !!! سکوت اختیار می کنند!!!
در زمان فتنه ، بیطرفی معنایی ندارد و سکوت به معنای کمک به جبهه ی دشمن است . یعنی اگر شما جزء یاران امام حسین علیه السلام باشید ؛ شمشیر خود را غلاف کرده ، کنار نشسته به این معناست یک یار از یزید را آزاد گذاشته اید تا به اما حسین علیه السلام ضربه بزند، این گناهش از کسی که در مقابل حضرت ایستاده و شمشیر میزند بیشتر است. «خزالحق ولم ینصروالباطل » اینها تیغ های نامرئی هستند. حق را ضایع کردند و باطل را یاری نکردند.
موسوی در بیانیه شماره ۱۷ ادعا می کند و با شعا ر مسالمت امیز از رجوی حمایت می کند و بر علیه اصل ولایت فقیه به هتک حرمت قران کریم و امام حسین علیه السلام هجوم می برد و می نویسد « باز همه ی ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانت ها ، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان بصورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه ی میدان ها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و اینبار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند. خشونت های غیر قابل باور چون زیر کردن راهپیماییان ، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت انها بر کسی پوشیده نیست و روز به روز پرده از چهره ی آنان و سزانشان کنار زده می شود ، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه ی سیاسی کشورمان رخت بر نخواهد بست » .
اغراق ، بزرگنمایی ابهام ، کلی گویی و مطلق گرایی در کلام از مهمترین شیوه های جنگ روانی جریان سبز است.
بیانیه شماره ۸ : « اکنون کوشش می کنند صحنه هایی را که صدها شاهد و ده ها تصویر آن را گواهی می دهند به گونه ای دیگر جلوه دهند ... جشنواره ای که تجدید حیات ما را مژده می داد با تقلب و تخلف از عهدهای اسلام و انقلاب با ناگوارترین صحنه ها به پایان رسید ، با حمله به خوابگاه دانشجویان ، با خون های ریخته شده ، جوانان کتک خورده و مورد اهانت قرار گرفتهد، صدا و سیمای از انظار جامعه افتاده ، قلم های شکسته ، روزنامه های بسته با فضای امنیتی کودتا گونه و بی اعتمادی تلخ و گسترده مردم نسبت به نتایج اعلام شده برای انتخابات و دولت ناشی از آن...[شورای نگهبان]... با چشم بستن بر انبوه تقلب ها و و تخلف های صورت گرفته ، سرانجام نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد ».
اینگونه سخن گفتن یکی از شیوه های آرام برای تغییر حکومت و براندازی آسان در عرصه تغییر رژیم ها به شمار می رود. آنها امیدوار بودند کمترین دستاوردی که آشوب ها و مسائل پس از انتخابات می تواند برای امریکا داشته باشد کشاندن ایران به موضع انفعالی و تغییر در رفتار سیاست خارجی ایران است به همین دلیل در گزارش سومین همایش موج سبز ۱۱\۰۲\۱۳۸۸ با استفاده از سیاست مظلوم نمایی وانمود می کمد که تمام نهادهای کشور در پی تبلیغ رقیب انتخاباتی او هستند: « اگر رسانه ملی نداریم ، تک تک شما یک رسانه باشید.»
جای تعجب است چگونه خواص با وجود هجمه ی دشمن سکوت می کند و خود را در شرایط حساس بی طرف جلوه می دهد.
۹ دی اعلام برائت از ساکتین و بی طرفانی است که اجازه دادند یزیدیان با جسارت تمام هتک حرمت به پرچم اباعبدالله علیه السلام، امام خمینی (،ره) کنند و با حمله به اصل ولایت فقیه تا براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پیش بروند و نظاره گر پایمال شدن خون شهدا و آرمانهای امام (ره) باشند.
نهم دیماه یعنی اجازه نخواهیم داد حکومت مقدس جمهوری اسلامی ایران توسط عده ای ارازل و اوباش تهدید شود .
نهم دیماه یعنی استقامت ، پایداری و در یک کلام یعنی لبیک یا خامنه ای ...