به گزارش سرویس بسیج مقاومت مردمی خبرگزاری بسیج، دیرزمانی است که ایالات متحده به عنوان پیاده نظام رژیم صهیونیستی یکی از ماموریت‌های اصلی خود در منطقه را حفاظت از امنیت این رژیم تعریف کرده؛ به نحوی که این مهم در سیاست گذاری‌های کلان آمریکا در منطقه جایگاه ویژه‌ای یافته و باعث شده تا اسرائیل از مصوبات سنای آمریکا و کاخ سفید در مورد منطقه غرب آسیا خیالش آسوده باشد.
آمریکا که تا چندی پیش ایجاد امنیت برای اشغالگران سرزمین قدس را در فروش سلاح و تقویت ارتش این کشور می دید؛ پس از شکست های مفتضحانه این کشور در جنگ 33 روزه با لبنان و جنگ های 22 روزه و 8 روزه در نوار غزه به این نتیجه رسید که این نسخه دیگر نمی تواند شفا بخش ساختار پر تزلزل این رژیم خودخوانده باشد.
بر همین اساس از شش سال پیش رویکردی به نام داعش در دستور کار کاخ سفید نشینان قرار گرفت تا با استفاده از هاله ای از نیروهای تروریستی که متشکل از خون‌آشام‌ترین جنایتکاران جهان بود؛ بهشت در میان جهنم برای اورشلیم نشینان و دیگر سرزمین های اشغالی رقم بخورد.
داعش که پرچم اسلام آمریکایی را بر دست گرفته بود عملا به بازویی کارآمد برای نظام سلطه مبدل گردید تا نه تنها به دیوار حائلی میان نیروهای مقاومت و رژیم صهیونیستی مبدل گردد بلکه موج جدیدی از اسلام هراسی را در سطح جهان به راه بیاندازد و تخم جنایت و نسل کشی را در میان جوامع اسلامی بکارد. این شجره خبیثه با پشتوانه آمریکا، رژیم صهیونیستی، برخی از کشورهای اروپایی و تعدادی از کشورهای مرتجع عرب یک ماموریت اصلی دیگر را در دستورکار داشت و آن چیزی نبود جز پاره پاره کردن کشورهای غرب آسیا و ایجاد قدرت های محلی کوچک که هر کدام به نوعی در زمین رژیم صهیونیستی بازی می کردند.
اما این پروژه غربی – عربی – عبری بیش از 6 سال دوام نداشت و اتحاد کشورهای محور مقاومت از جمله سوریه، عراق و ایران و اضافه شدن روسیه به این جریان تمام معادلات را تغییر داد و باعث شد نفس های سربازان تروریست آمریکا در منطقه به شماره بیوفتد و نهایتا رو به مرگ بگذارد.
آمریکا در حالی که سرمایه های مادی و معنوی خود را در میز قمار داعش از دست رفته می دید این بار بساط قمار خود را روی میز کردهای عراق پهن کرد تا شاید پروژه تقسیم کشورهای منطقه به خود رنگ تحقق بگیرد و این موضوع زمینه تقسیم دیگر کشورها را فراهم آورد، اما با هوشیاری عراق و کشورهایی همچون ایران و ترکیه این فتنه در نطفه خفه شد و بار دیگر سیاهی بر روی زغال ماند تا مسعود بارزانی رئیس تشکیلات کردها آمریکا را غیر قابل اعتماد معرفی کند.
آمریکا قمار سنگینی را در عراق باخت اما اتاق فکر ایالات متحده به مانند بازنده ای که به هر قیمت به دنبال بازگشت سرمایه و آبروی از دست رفته است این بار مهره های قمار خود را در میز بازی سوریه و کردهای آن پهن کرد تا شاید کردها بتوانند جای خالی داعش را پر کنند.
اما این بار پروژه رنگ و رویی دیگر و ساختاری متفاوت دارد و دیگر قرار نیست کردها به مانند داعش صرفا نیروهای نیابتی آمریکا باشند بلکه ایالات متحده از پشت پرده بیرون آمده و به صورت رسمی تجاوزی آشکار را به خاک سوریه انجام داده و با استقرار بیش از 2 هزار نیروی نظامی به دنبال تجزیه سوریه و ادامه پروژه امنیت سازی برای رژیم صهیونیستی بر آمده است. آمریکا با حضور خود در سوریه و آموزش کردهای سوری به دنبال استقرار دائمی در این کشور است و به این نتیجه رسیده که برای تامین خواسته های اسرائیل در منطقه دیگر نمی توان به صورت نیابتی وارد میدان شد و با استفاده از مزدوران جلودار قدرت روزافزون ایران اسلامی بود. ایرانی که گرمای نفس نیروهایش به مرزهای اسرائیل رسیده و کابوسی سخت را برای سردمداران این رژیم مجعول به ارمغان آورده است. از سوی دیگر روسیه به عنوان رقیب اصلی آمریکا اوضاع منطقه را به صورت رسمی و با مجوزهای قانونی از سوریه در دست گرفته و عملا آمریکا در معادله ای چند مجهولی گرفتار آمده است.
یقینا گرفتاری آمریکا در این قمار بازی به مراتب پر هزینه تر از موارد پیش است و باید منتظر بود تا بار دیگر ابهت پوشالی این کشور در اذهان مردم جهان فرو ریخته شود. شاید سقوط هواپیمای اف 16 اسرائیلی یک پیام جدی برای آمریکا داشته باشد و آن اینکه هزینه آتش افروزی در منطقه چیزی جز سقوط نیست.
