خبرگزاری بسیج در قزوین، حضرت موسی (ع) پس از اینکه قوم بنی اسراییل را از چنگال ظلم و ستم فرعون نجات داد مردم در هنگام گریز سرگردان بودند و به دلیل نداشتن غذا که طاقت گرسنگی و خستگی را نداشتند بر موسی خرده گرفتند و عده ای خواهان بازگشت به دامان فرعون شدند لذا پیامبر را تحت فشار گذاشتند و موسی نبی مردم را به بردباری و توکل به خدا دعوت کرد که توسط عده ای مورد لعن و سرزنش قرار گرفت.
خداوند به دلیل ایمان و تکیه مردم به فرمان رسول خدا غذایی از آسمان برآنان فرستاد تا رفع مشکل گرسنگی کنند تا بتوانند در ادامه راه با تمام قوا به پیش برسند تا از گزند سپاهیان فرعون در امان بمانند. وقتی قوم بنی اسراییل با بهانه های مختلف و فشار گرسنگی و سختی مسیر انقلاب موسی را عامل همه بدبختی ها و آوارگی از خانه و کاشانه می دانستند با معجزه الهی روبرو شدند که سکوت و همراهی را دستورکار قرار دادند.
در میان جمعیت سامری و قارون نیز حضور داشتند و کاملا انقلابی و در کنار موسی نبی به پیش می رفتند. در نهایت به بن بست رسیدند رود نیل در جلوی پایشان خروشان در پشت سرشان سپاه عظیم تا دندان مسلح فرعون که امپراطور زمان خویش بود برای نابودی انقلاب نوپای موسی درحال نزدیک شدن بودند بازهم فریادهای مرفهین بی درد شروع شد که تنها راه سازش و استغفار از فرعون است و عده ای هم در تلاش بودند که موسی نبی را دست بسته تحویل فرعون دهند تا از گزند فرعون در امان بمانند. اما موسی کلیم الله روبه خدای متعال کرد و به در بسته نیل خروشان حمله کرد و عصایش راه گریز را فراهم نمود و شکافتن نیل معبری برای عبور بی خطر مردم انقلاب شد تا همان معبر مکانی برای غرق و نابودی فرعون شود.
مردم شادمان نظاره گر قدرت الهی و نابودی دشمنان بودند،حال فرعون نابود شده و انقلاب نوپای موسی عظیم ترین قدرت بلامنازع در تمدن نیل است، موسی پیامبر الهی برای گرفتن فرمان الهی تا چهل شبانه روز به کوه تور در صحرای سینا می رود و برادرش هارون را جانشین و امام امت قرار می دهد تا فرمان موسی از زبان برادرش جاری شود، انقلابیون قهار با فریب مردم و با استفاده ازمحبوبیت انقلابی خود انحراف در آرمانها را کلید میزنند.
اما تبلیغات سامری با پول های قارون تمام عوام الناس را بر علیه هارون می شوراند و برای حفظ امت هارون مجبور به سکوت می شود،وقتی کلیم الله برمی گردد امت انقلابی خویش را می بیند که درحال پرستش یک گوساله هستند که سامری از طلا ساخته و با شکستن گوساله سامری بر امت خویش خرده می گیرد اما مخالفت ها با موسی به اوج می رسد.
قارون بر اموال انقلاب تسلط یافته و به اشرافی گری می پردازدو مردم ستمدیده و رنج کشیده که جانفشانی برای انقلاب کردند برحسب نیاز به تعداد انگشتان دست فرمانبر حق و امام امت شدند. تا ثابت شود که طرفداران حق در صحنه جهانی اندک هستند. اشرافیت در همان ابتدا دامن انقلاب موسی را گرفت و با دو فتنه مذهبی فرهنگی و اقتصادی روبرو شد و نتوانست دوام بیاورد.
قوم موسی به جای حمله به کسانیکه انقلاب را به انحراف کشیده بودند مکرر به پایه گدار انقلاب و امام امت هارون در ستیز بودند که مشکلات ما ناشی از انقلاب است.
انقلاب اسلامی با نفس قدسی امام مستضعفان شروع گردید،عده ای همراه و همگام امام بودند و از پاریس و زندان تا پایه گذاری انقلاب نظرات متفاوت دادند کسانی، همانند شریعتمداری که با برپایی انقلاب و رهایی از ظلم مخالف بودند و سلطنت مشروعه را پیشنهاد می دادند، عده ای هم سازش با شرق وغرب را به موسای زمان پیشنهاد می دادند تا در گزند احتمالی و تسلط دوباره شاه و آمریکا آسیبی به آنها وارد نشود.
سرنوشت کسانیکه از تپس گریختند و در صحرای سینا آواره شدند اما در نهایت انقلاب موسی را به انحراف و شکست کشاندند چقدر شبیه انقلاب اسلامی ایران است. جنگ تحمیلی بود و مردم هم صدا در حال نبرد با استکبار بودند و دفع متجاوز را در اولویت قرار دادند.
جنگ تمام شد و انقلاب با خداحافظی موسای زمان روبرو شد، انقلاب موسی را به دست وصی اش هارون زمان دادند اما در همان ابتدا فتنه فرهنگی و اقتصادی را کلید زدند و کسانیکه برای براندازی اشرافیت و برپایی عدالت در کنار موسای زمان بودند با رحلت امام مستضعفان شیوه و اداره کشور را به سبک اشرافیت فرعون ترویج کردند و بزرگترین فتنه و شکاف طبقاتی را کلید زدند تا نام موسی بر انقلابش بماند اما روش و سیره فرعون دوباره زنده شود.
هارون هرچقدر فریاد زد و فرمان هشت ماده ای برای مبارزه با فساد و کاخ نشینی را اعلام کرد، گوش کسی بدهکار نبود و با رفتن موسای زمان ! عده ای چشم طمع به جایگاه هارون پیدا کردند، وقتی از طرف فراعنه تحریم شدند تنها راه نجات را پناه بردن به دامان فراعنه و طلب استغفار دانستند که جز نا امیدی مستضعفان دستاوردی نداشت.
روزگاری که پشت سر موسی و قومش سپاه عظیم فرعون وروبرویشان رود خروشان و طوفانی نیل با تمساح های درنده قرار داشت و درچپ و راست قوم سرگردان صحرای بی انتهای سینا آنان را در محاصره گرفته بود به یک باره موسی به دل تحریم و در بسته نیل زد و خداوند چون خلوص وی و قومش را دید راه را گشود تا از همان معبر تحریم مرگ ونابودی را به قوم ظالمین هدیه کند و مکر فرعون را به خودشان بازگرداند.
یوسف پیامبر وقتی هفت در بسته را دید بین خود و خدایش و گناه با توکل به رحمانیت الهی به درب بسته دوید و تمام درب ها باز شد، هارون زمان دستور داد که به درهای بسته تحریم با اقتصاد مقاومتی یورش ببرید اما گماشتگانش گوش ندادند و بر او طعنه زدند که از جیب مردم هزینه نکنید! به راستی در چق در زندگی هارون در بین امتش غریبانه است ؟!
همه جا جنگ رسانه ای گوساله سامری و کاخ نشینان به سرکردگی قارون است!ایا دشمنان انقلاب موسای زمان از همان معبر تحریم همانند فرعون به نابودی کشیده می شوند که تسلط بر دنیای استکبار زمینه حضور عصاره تمام پیغمبران را فراهم خواهد کرد؟
دیگر دیدن کاخ های فرعون نماد ظلم نیست بلکه کاخ هایی ساخته شد که زیباتر از کاخ فراعنه و هرچقدر هارون فریاد می زند گوش قارون ها بدهکارنبود، مردم استخوان درگلو و خار درچشم تنها تکیه گاه خود را هارون می دانند که رنگ و بوی موسی را می دهد و در هر گوشه ای قارون های فراری که دست در کیسه بیت المال کردند تا اعتقاد مردم را هدف قرار دهند و درنهایت کنار فرعون بنشینند و سخن اصلاح بزنند.
آیا در انقلاب ما نیز زمانی خواهد رسید که کاخ های قارون ویران شود تا گوساله های سامری با ساختن بت های نامرئی هر روز پرچم سفیدی را بالا نبرند و دختران انقلاب نامیده شوند. شیطان چقدر بدکار خوبیست! می خواهد انقلابیون تقلبی را علم کند! با تمام مشکلات جامعه تنها هارون مانده است و قشر مستضعف که دندان های فرعون را در سوریه و عراق و لبنان در هم شکسته است.
اما چقدر مظلوم و غریب است این بازمانده موسای زمان؟! اگر مردمی باشی توسط قارون به تمسخر می شوی، هارون در برابر تمام گرگ ها ایستاده و هم زخم سامری های گوساله پرست را تحمل می کند و هم نیش شمشیر و زیاده خواهی قارون مغرور به اندوخته دنیا!! امروز هنر هارون را باید ستود که می ایستد و می داند که باید ایستاده مرد.
تقدیم به شهدای بزرگ و رهبر معظم انقلاب .
نویسنده صادق چگینی
1002/ت30/ب