نقش ولی فقیه در بیانیه گام دوم انقلاب محوری است
به گزارش خبرگزاری بسیج، حجت الاسلام و المسلمین "محسن سعیدی گلپایگانی"، نماینده مردم استان ایلام در نطق خود با موضوع نقش و جایگاه ولی فقیه در بیانیه گام دوم گفت: این بیانیه راهبردی که درنوع خود بی نظیر است و به عنوان منشور انقلاب اسلامی و چراغ راه پیش رو، از طرف عالیترین مقام نظام یعنی رهبری معظم صادر شده، از سویی به تصویر روشنی از مسیری که در طول چهل سال طی کرده ایم، پرداخته و متذکر بسیاری از عقبه های سخت و نفس گیری که با موفقیت، قطار انقلاب پشت سر گذاشته شدهاست.
وی اظهار کرد: از سوی دیگر با تبیین قلّه ای که امروز باعزت و پیروزمندانه بر آن ایستاده ایم ملت را وادار به شکر به درگاه حضرت حق کرده و سپس به تفصیل به راهبردها و باید و نبایدهایی که در چهل ساله دوم جهت ادامه این حرکت تمدنی بزرگ که تأمین کننده سعادت دنیوی و اخروی و قابل ارائه به همه جوامع بشری است، پرداخته است.
گلپایگانی افزود: معظم له فرمودند: من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم و بنا ندارم که اگر چیزی نوشتم و یا مطلبی را خواستم بگویم، از دیگران درخواست کنم، که روی آن کار و مطالعه کنند، امّا راجع به این بیانیه می گویم که این کارها را بکنید لذا اینجانب به عنوان یکی از اعضاء مجلس خبرگان به سهم خود با مطالعه نسبتاً دقیقی که روی بیانیه داشتم، به نظرم آمد اولین نکته ای که باید به این بیانیه ضمیمه گردد نقش محوری ولی فقیه در این حرکت و نهضت بزرگ است.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: معظم له یا بلحاظ آنکه پیش فرض این حرکت تمدنی، نقش کلیدی ولایت فقیه است و یا بلحاظ اینکه لازمه تبیین این نقش رکنی، تعریف ازخود است و یا بنابر مصلحت دیگر، به برجسته سازی آن نپرداخته اند. در حالیکه چه در گام پیشین و چه در دستیابی به بلندای عزت و سعادت امروزی، مگر می توان از برجسته ترین دستاورد انقلاب اسلامی و نعمت بی نظیری که پس از حکومت کوتاه امیر المؤمنین علی(ع) هیچ ملتی از آن برخوردار نبوده که همان نعمت ولایت فقیه است، نپردازیم.
می دانیم بر اساس اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در شرح وظائف و اختیارات رهبری امور یازده گانه ای را شمارش کرده که (البته با توجه به اصل 57 و مانند آن با ذکر «مطلقه بودن» این ولایت، عدد11 در اصل 110 مفهوم ندارد) محدود گشته و نقش رهبری را عمدتا سیاستگزاری و هدایت و مدیریت کلان جامعه، معرفی کرده و رهبری معظم نیز خود را موظف به رعایت آن می دانند، تا از طرفی در نظام اسلامی مردم سالار، اختیارات مسئولینی که منتخب مردم هستند در حیطه مسئولیتی شان، سلب نگردد و از طرف دیگر مشکلات احتمالی و نقائص ناشی از بی تدبیری و سستی و باورنداشتن هشدارها و رهنمودهای سکاندار نظام را، خود پاسخگو باشند و آنها را به رهبری منتسب نکنند.
در عین حال با رعایت این حدود، رهبری معظم برجسته ترین نقش را در مدیریت این حرکت تمدنی و دستیابی به اهداف بلند نظام، ایفاء نموده اند. معظم له با پشت سر گذاشتن نظام سازی، با ریل گذاری، در مرحله خودسازی که مخاطب اصلی اش جوانان پرشور و نشاطند، با توصیه به معنویت و اخلاق، اخلاص و توکل، آن را جهت دهنده به همه حرکت های فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه معرفی کردند.
امروزه حضور باشکوه خصوصاً نسل جوان در عرصه های عبادی خصوصاً مراسم اعتکاف ماه مبارک رجب و جلوه های اظهار عشق و مودّت به ساحت ائمه اطهار السلام (علیهم اجمعین) مانند مراسم پیاده روی اربعین حسینی و حضور در دعاهای کمیل و ندبه و مانند آن و حضور در صحنه های ایثار و فداکاری و دفاع از حریم ولایت، از برکات انقلاب بوده، که خود پاسخ کوبنده ای است به کسانی که مدعی ولایت اند اما در صحنه های ایثار و دفاع از حریم ائمه اطهار علیهم السلام، حضوری هر چند اندک هم ندارند.
نماینده مردم استان ایلام در مجلس خبرگان رهبری بیان کرد: دیگر از توصیه های بیانیه گام دوم توجه به علم و پژوهش و فن آوری است، نقش رهبری معظم در این عرصه که آن را یک امر حیاتی معرفی کردند و با تأکید و اصرار فراوان بر آن فرمودند علم، امروزه در خدمت ظالم ترین انسانها و ظالم ترین جوامع است و باید از این حالت خارج شود 13/11/1388. این سخن نیکو و دلسوزانه رهبری معظم درگوش جوانان ما طنین انداز است که فرمودند: اینجانب تا جان در بدن دارم از نخبگان علمی حمایت می کنم.
این گونه حمایت ها موجب آن شد که شاهد ابتکار جوانان ایرانی در عرصه علم و فناوری و شاهد افزایش 11 برابری پیشرفت علم در این مملکت باشیم و در برخی از رشته های حساس و نو پدید، به رتبه های نخستین دست یابیم.
وی تصریح کرد: معظم له، در توصیه به اقتصاد، نسخه اقتصاد مقاومتی را، راه برون رفت از مشکلات معیشی و قطع وابستگی به نفت معرفی کردند که نسخه ای است متکی به ظرفیت های داخلی، دانش بنیان درون زا و برون نگر، که اگر مسئولین مربوطه اراده جدّی بر اجرائی نمودن اقتصاد مقاومتی داشته و چشم امید و اعتماد را به خارج و رفع تحریمها بسته بودند امروزه شاهد شکوفائی این نسخه و آثار و برکات آن و رفع عمده مشکلات معیشتی بودیم.
گلپایگانی اضافه کرد: دستاورد اثبات و امنیت و تمامیت ارضی و حفاظت از مرزها از موارد دیگری بود که رهبری معظم به آن پرداختند که حقیقتاً دستاوردی است که مایه افتخار و زبانزد ملل مختلف جهان است که از این نعمت محرومند: ایفاء نقش معجزه آسای رهبری در دستیابی به این نعمت بزرگ یعنی نعمت امنیت، لازمه اش نگاهی گذرا به بحرانهای چهل ساله انقلاب و مدیریت حکیمانه ایشان است.
فرزندان انقلاب هرگز فراموش نمی کنند بحرانهایی نظیر نوع حکومت و حاکمیت وبحران قانون اساسی و حذف اصل ولایت فقیه و بحران تجزیه طلبان که در میان اقوام مختلف اتفاق افتاد ، تسخیر لانه جاسوسی امریکا و ملی گرایی دولت موقت و حوادثی که به دنبال آن اتفاق افتاد ، بحران جنگ هشت ساله تحمیلی در مقابل صف آرایی عمده دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هریک از این بحرانها که می توانست نظام را باچالش جدی روبرو کند با سکانداری حکیمانه حضرت امام (ره) مدیریت گردید.
بحران منافقین دهه شصت ، بحران نظر استصوابی و درگیریهای انتخابات مجلس و وزارت کشور از طرفی و شورای محترم نگهبان از طرف دیگر و بحران تعرض به مرزهای فرهنگی مثل حکم ارتدادفرد خبیثی بنام سلمان رشدی و تبعات خارجی و داخلی آن، بحران بنی صدر، بحران پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر ، هریک بوسیله مدیریت و محوریت ولی فقیه که حاکمیت بر دلها و جانهای مردم است به سرانجام نیکو رسید.
بحرانهای دوران رهبری مقام معظم رهبری که هم کمّا افزونتر و هم از پیچیدگی عمیق تری برخوردار بود جز با عنایت الهی و مدیریت هوشمندانه رهبری معظم ممکن نبود که ختم به خیر شود. مگر بحران فقدان امام که زنده شدن امید دشمنان در کمین نشسته جهت سرنگونی و تخریب نظام را بدنبال داشت و بحران جانشینی امام راحل که دلهره فراوانی را در میان فرزندان انقلاب ایجاد کرده بود جز با عنایت الهی قابل مدیریت بود. مگر بحران جریان افراطیون اصلاح طلب که در جنگ اول خلیج فارس که مصرانه خواستار همراهی ایران با عراق در حمله به کویت بود که با درایت و مدیریت زیبای رهبری عمدتاً از کرده خود پشیمان شدند، قابل حل بود.
مگر بحران قتلهای زنجیره ای و تبعات آن و کودتای 18 تیر 78 و کوی دانشگاه با قاطعیت و صلابت سکاندار نظام، این آتش، خاموش شدنی بود. مگر بحران ناشی از انتخابات مجلس ششم و تحصن و عدم تمکین نسبت به قانون و نامه وقیحانه تعدادی از نمایندگان مبنی بر نوشاندن جام زهر به رهبری جز با تصویری واقع بینانه و تذکر به لزوم حفظ دستاوردهای انقلاب توسط رهبری معظم، قابل کنترل بود. مگر بحران فتنه 88 که همگان شاهد آن بودیم که به بهانه تقلب در انتخابات و زیر پا گذاشتن توجه اکید حضرت امام که حفظ نظام از اوجب واجبات است، جز بوسیله مدیریت هوشمندانه و الهی رهبری معظم به سرانجام می رسید.
در عرصه بین الملل نیز بحرانهایی نظیر حادثه 11 سپتامبر که فرصت فضا سازی را جهت فشار و تحریم مضاعف برای دشممنان فراهم کرده بود و بحران کشتار حجاج مظلوم که با التیماتوم رهبری به عزت انجامید. و بحران داعش و اشغال بخش عظیمی از خاک سوریه و عراق که خط مقدم امنیت کشور ما را تشکیل می دهند جز با مدیریت مقتدرانه و معجره آسای رهبری میتوانست دشمنان را وادار به عقب نشینی و شکست کند.
در پایان لازم می دانم گریزی هم به بحران پیش رو که رهبری معظم به آن التفات و هشدار دادند، یادکنم بدیهی است که ناراضی نمودن مردم خصوصاً در مشکلات معیشتی و عدم اراده جدّی بر نظارت و کنترل قیمت ها می تواند زمینه ساز این فتنه باشد لذا هشیاری همگان را می طلبد.