به گزارش خبرگزاری بسیج، در پایان عملیات والفجر 1، فرماندهان نظامی به درک جدیدی از تواناییهای دشمن و شرایط عمومی صحنه جنگ دست یافتند که بر این اساس، میبایست در شیوه رویارویی با دشمن و انتخاب زمین درگیری تغییرات اساسی داده میشد. همین درک موجب شد مردابهای هورالهویزه برای عملیات بعدی انتخاب شود. متعاقب این انتخاب عملیات خیبر با فراز و نشیبهای فراوان در این منطقه اجرا شد عملیات خیبر نتوانست به هدف اصلی خود که بستن جاده بصره ـ عماره بود دست یابد. ولی در حین عقبنشینی از شرق دجله طی سه هفته نبرد سنگین، منطقهای در آبگرفتگی هور به وسعت حدود 1000 کیلومترمربع به همراه جزایر مجنون شمالی و جنوبی به تصرف درآمد. تثبیت مناطق فتحشده در خیبر باعث گردید فرماندهان نظامی سپاه پاسداران در فرایندی طولانی مجددا منطقه هور را برای عملیات آتی برگزینند تا هم بتواند پیروزیهای عملیات خیبر در جزایر مجنون را تثبیت نماید و هم بتواند گسترش بیشتری در منطقه هور پیدا کند و درنتیجه، شکست در عملیات خیبر را جبران کند.
"عملیات بدر" بهعنوان یک عملیات بزرگ در 20 اسفندماه 1363، از طریق سه قرارگاه تحت فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیاء با ترکیب سپاه با 67 گردان و ارتش با 32 گردان به اجرا در آمد؛ اما "نداشتن عقبه مناسب" و "عدم وجود جادههای مواصلاتی"، " تکیهبر عقبه آبی" و "بروز مشکلات ترابری و پشتیبانی"، "بیبهره بودن از آتش توپخانه" و "عدم استفاده کافی از توانمندیهای هوایی و هوانیروز" موجب شد تا پس از 6 روز مقاومت در برابر حملات پیدرپی قوای زرهی مکانیزه ارتش عراق، قوای ایران ساحل شرق رودخانه دجله را تخلیه کرده و به مواضع خود در هورالعظیم بسنده نمایند. اگرچه این دو عملیات نتوانست به اهداف پیشبینیشده دست یابد اما اجرای این دو نبرد آثار نظامی و سیاسی فراوانی به همراه داشت که به اهم آنها اشاره میشود:
عملیات خیبر و بدر را میتوان مبدأ تحول و دگرگونی در اقدامات نظامی ایران در سالهای بعد دانست. ظهور نبوغ نظامی در مقابل پیچیدگیهای دشمن که با حمایت منابع و کارشناسان خارجی، در زمین، تسلیحات و شیوه نبرد با رزمندگان اسلام، تغییرات و توسعه قابلملاحظهای یافته بود، موجب شد، جنگ وارد مرحله جدیدی شود که متفاوت با شرایط قبلی آن بود. بهعبارتدیگر، ابتکار عمل سپاه پاسداران در هورالهویزه و پیگیری شکل جدیدی از جنگ در برابر دشمن، عقبماندگی جبهه خودی را در برابر پیچیده شدن جنگ پس از ورود به خاک عراق، جبران کرد و گونهای خلاقیت نظامی را به نمایش گذاشت که تأثیرات قابلملاحظهای در تصمیمگیری و برنامهریزی نظامی ـ سیاسی عراق داشت. درواقع، عملیات خیبر ضمن آنکه بنبست جنگ را گشود و عراق را به چارهاندیشی دوباره برای جلوگیری از موفقیت ایران وادار کرد، موجب بازنگری در سیاستهای پیشین آمریکا و توجه بیشتر این کشور برای نزدیکتر شدن به صحنه جنگ شد؛ و سرانجام، میتوان گفت، این دوره، مبدأ ابتکار عمل برای ادامه نبرد تا پایان جنگ بود که آثار آن در عملیاتهای آینده به شکلهای گوناگون ظاهر شد.
در سطح استراتژی نظامی، در سالهای 1362 و 1363 دستیابی به عملیاتی پیروزمندانه بهگونهای که حامیان منطقهای و جهانی عراق، شرایط ایران را بپذیرند، بهعنوان محور تلاشهای نظامی جمهوری اسلامی قرار گرفت و ازاینپس عملیاتهای مختلف برای تحقق این هدف سیاسی انجام شد. عراق همچون گذشته درصدد مقابله با حملات ایران برآمد و از سوی دیگر، بسیار تلاش کرد تا با گشودن جبهههای جدید در خلیجفارس و حمله به منابع نفتی و نفتکشها و نیز شدت بخشیدن به جنگ شهرها، ایران را به مذاکره و پذیرش صلح، بدون دستیابی به حداقل حقوق سیاسی ـ اقتصادی، وادار کند. شاید بتوان گفت، تلاش عراق برای واردکردن طرف سوم به صحنه درگیری و بهعبارتدیگر، بینالمللی کردن جنگ، از همین مقطع آغاز شد. این سیاست که در این مقطع از شدت کمتری برخوردار بود، بهتدریج در مقاطع بعد افزایش یافت.
در سطح عملیاتی، عملیاتهای خیبر و بدر در هورالهویزه موجب دگرگونی اساسی در سازمان رزم سپاه و طراحی عملیاتهای بعدی شد. مهمترین جنبه این تغییر، شکلگیری سازمان رزم، آموزش، تجهیزات و سلاح برای عملیاتهای آبی ـ خاکی بود. انجام عملیات آبی ـ خاکی که از عملیات خیبر وارد جنگ شد و با عملیات بدر ادامه یافت، در عملیاتهای بعدی نیز یکی از جنبههای اصلی نبردها را شکل داد. قایق و غواص پدیدههای نوظهوری بودند که با این شکل جدید و در این مقطع پا به عرصه جنگ گذاشتند و توانستند، دشمن را در عملیاتهای مختلف در داخل رودخانهها، آبگرفتگی یا خلیجفارس با مشکلات جدی مواجه سازند، پدیدههایی که تا پایان نبرد برای عراق حل نشدنی مینمود. به لحاظ دیگر، این دو پدیده بار دیگر امکان حمله به جناحین و حمله به عقبه و دور زدن مواضع دشمن را میسر ساختند که در میان سایر تغییرات از اهمیت بیشتری برخوردار بود. این تغییر به همراه سایر تغییرات، جمهوری اسلامی را از برتری جدیدی نسبت به دشمن برخوردار کردند. در این سطح عراق بار دیگر پی برد، با تمام تمهیداتی که بهکاربرده بود و تصور مینمود حملات نظامی ایران کنترلشده است، خطر را بهطور جدیتر و بیش از گذشته احساس میکرد. بهویژه، دشمن این بار دریافت که ابتکار ایرانیها پایانناپذیر مینماید. ازاینرو، عراق یکبار دیگر به توسعه توان رزمی، بهویژه توسعه سازمان رزم پرداخت، زیرا با اضافه شدن منطقه وسیع هورالهویزه به خطهای پدافندی، سازمان موجود قادر به دفاع از جبهههای حساس نبود، لذا، سپاه جدیدی را ایجاد کرد و مسئولیت هورالهویزه را به آن سپرد. علاوه بر این، آنها فعالیت بسیار زیادی را برای تشکیل موضع دفاعی و ایجاد موانع و استحکامات در منطقه هور آغاز کردند، که به لحاظ گستردگی منطقه، توان قابلملاحظهای را میطلبید و تسلط کامل بر آن نیز بهزودی میسر نبود؛ و بالاخره، فرماندهان عراقی یکبار دیگر مواضع دفاعی خود را موردبازنگری و تجزیهوتحلیل قرار دادند تا مبادا یک غفلت استراتژیک مانند هور، برتری دیگری برای ایران به ارمغان آورد.
نهایتا تصرف منطقه اطراف رودخانه دجله و رسیدن به جاده بصره ـ عماره نشان داد که ایران قادر است از موانع، استحکامات و مواضع ارتش عراق عبور نموده و نقاط حساسی از سرزمین قوای متجاوز را به کنترل خود درآورد و با این اقدام میتواند بهطور مرتب فشار نظامی بر روی دولت عراق وارد نماید تا آن کشور را وادار به پذیرش شرایط ایران برای خاتمه دادن به جنگ بنماید. از سوی دیگر انجام این عملیاتها مشخص ساخت که حکومت عراق بدون نگرانی از واکنشهای بینالمللی آماده انجام هرگونه اقدامات غیرمجاز جنگی از قبیل حمله با سلاحهای شیمیایی، راهاندازی جنگ شهرها، حمله به خطوط انتقال انرژی در خلیجفارس و زدن کشتیهای حامل نفت هست.