قربانی از اولین زائرین راهیان نور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری بسیج در قزوین ضمن گرامی داشت یاد و خاطر شهدا گفت: من جز اولین گروه اعزامی راهیان نور بودم که در سال ۷۴ به شلمچه آمدیم در آن زمان یک محفظه شیشه ای بود و چند کلاه خود و پوتین لباس شهدا را به نمایش گذاشته بودند مانند امروز نبود.
وی گفت: بعد ها خودم در بنیاد شهید مشغول به کار شدم و با دختر شهید ازدواج کردم مسیر راهیان را ادامه دادم.
این زائر ادامه داد: شهادت هنر مردان خداست و ما نمی توانیم بلند پروازی آنان را درک کنیم، شهدا انتخاب خدای متعال برای رسیدن به درجات ملکوتی بودند.
قربانی افزود: در سال ۸۲ سوار بر کشتی نگین شدیم تا در منطقه عملیاتی کربلای ۴ بازدید کنیم. پدر شهید تاجیک را دیدیم که در سرمای استخوان سوز زمستان که با باد و باران همراه بود بر عرشه کشتی ایستاده بود و بدنش سرد مانند یخ شده بود.
وی در ادامه اظهار داشت: هر چقدر اصرار کردیم که به داخل اتاق ناخدا کشتی برود قبول نکرد و قتی علت را جویا شدیم گفت؛ مت در شب عملیات با پسرم بودم و می خواهم بدانم در آن سرمای سخت و جان فرسا و در آب خروشان اروند آن شب که پسرم شهید شد چه کشید.
قربانی مطرح کرد: چه رازی نهفته است که یک پدر فقط با دردو سوز سرما می خواهد زمان پرواز جگر گوشه اش را به یاد بیاورد تا بهتر اورا درک کند.
انسانهایی که در دامن خود فرزندی را پرورش دادند و برای ملت و اسلام در دامن خود به شهادت می رسند تا پرواز را با تمام وجود حس کند.
چه رازی نهفته بود که یک پدر برای آرامش خود و یاد فرزندش تنها سوز سرما می تواند روحیه اش را بازیابی کند!؟
۱۰۰۲/ت۳۰/ب