روایت ماجرای آخرین عکس حاج قاسم و حاج حسین

من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید- از همان‌جایی که او می‌خواست برود، من داشتم برمی‌گشتم.- ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست،
کد خبر: ۹۲۰۶۲۳۶
|
۱۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۳

به گزارش خبرگزاری بسیج،در صفحه منتسب به سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی (مورخ 15 آبان سال 1396)ماجرای آخرین عکس ایشان و سردار شهید حسین همدانی بیان شده است.

 

روایت ماجرای آخرین عکس حاج قاسم و حاج حسین

 


 در آن  روز ، صفحه منتسب به حاج  قاسم سلیمانی در اینستاگرام با انتشار عکسی نوشت:

من در آن لحظه‌ی آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است... آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری.

من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید- از همان‌جایی که او می‌خواست برود، من داشتم برمی‌گشتم.- ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:

رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند

این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطره‌ای که به دریا متصل می شود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست.

۹۵/۷/۱۴

ارسال نظرات
آخرین اخبار