یادداشت/ سهیلا عظیمی

صدایم کن و رهایی‌ام ببخش!

بلند شو باز کن سجاده عشقت را و بخواه که نگاه زیبای رحمان‌ترین خدای جهانیان به حال و روز همگی‌مان طراوتی دوباره ببخشد و سلامتی ارمغان روزهامان گردد.
کد خبر: ۹۲۲۳۶۷۷
|
۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۴

صدایم کن و رهایی‌ام ببخش!
«اللّهم اِنّي أَبرءُ الیکَ فی یومی هذا»

پیله‌های وابستگی را رهانیده‌ام تا پروانگی‌ام را بال و پر گیرد

هر بار در این بزم عاشقانه الهی حس می‌کنم باز هم به تولد رسیده‌ام و پیله‌های وابستگی را رهانیده‌ام تا پروانگی‌ام را بال و پر گیرد.

درهای آسمان گشوده شده و صدای عشق کائنات را پر کرده است.

پروردگار مهربان بنده‌اش را می‌خواند برای هم‌صحبتی و همنشینی سه روزه در سجاده عشق.

موعد زیباترین تحصن جهان رسیده است؛ تحصنی با تمام دل و جان در برابر معبود.

و حال باید دست‌هایت را بر ریسمان بلند بالای معنویت بیاوزی و از همۀ تعلقات زندگی ببُری تا سرنوشتت با نگاه حق تعالی رنگی جلی یابد.

لازمه این هم‌نشینی سراسر نور، سکوت زبان است و گفتگوی دل و نگاهی تَر و چشمانی بارانی.

آری ایام اعتکاف است و این صدای معتکف است که با زبان دل می‌گوید:«خدایا! مرا به عزّت خویش عزیز گردانو تمامم را از نور وجودت سیراب کن.»

حال که در شرایط کنونی امکان حضور در مساجد فراهم نیست می‌توان معتکف سجاده عشق در خانه‌ها شد و فرصت سیراب شدن از این‌همه موهبت را به منازل نیز داد.

تنها اتاقی، تسبیح و سجاده‌ای با قلبی آکنده از دلتنگی پروردگار کفایت می‌کند تا شکوه اعتکاف به جانت بنشیند و روزه‌داری‌اش سیراب‌ات کند از همه تشنگی‌های زمینی!

بلند شو باز کن سجاده عشقت را و بخواه که نگاه زیبای رحمان‌ترین خدای جهانیان به حال و روز همگی‌مان طراوتی دوباره ببخشد و سلامتی ارمغان روزهامان گردد.

هر بار در این بزم عاشقانه الهی حس می‌کنم باز هم به تولد رسیده‌ام و پیله‌های وابستگی را رهانیده‌ام تا پروانگی‌ام را بال و پر گیرد.

صدایم کن و رهایی‌ام ببخش!
«اللّهم اِنّي أَبرءُ الیکَ فی یومی هذا»

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار