یادداشت

اوج درخشش خورشید رأفت و مهربانی ایرانیان در ماه خدا با کمک مؤمنانه به نیازمندان

لبیکی بلند و جانانه به رهبر انقلاب اسلامی ,این لبیک باید با ندایی بلندتر و کمک ها مؤمنانه تر ادا شود چرا که ماه خدا ؛ ماه مؤمنان و دلگرمی محرومان است.
کد خبر: ۹۲۳۳۰۴۶
|
۲۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۶
به گزارش خبرگزاری بسیج، گاهی مشکلات و مسائل حتی برخی از مصائب بزرگ در زندگی، موهبت و رحمتی از سمت خداوند بزرگ برای بنده یا بندگانش محسوب می‌شود. شاید گفتن این جمله که مشکلات نعمتی از سوی خداست در ظاهر ساده باشد، اما درک و قبول مفهوم آن بسیار سخت و گاهی هم ناپذیرفتنی است!.
اما وقتی سنگینی یک مصیبت بر قلب انسان وارد می‌شود یا کوهی از مشکلات فراروی مسیر او قرار می‌گیرد، نگاهش به سمت آسمان می‌رود و دل مشوش و غمگینش را بر سجاده آرام می‌کند. گویی برخلاف تصور که فکر می‌کنیم این ما هستیم که به سمت خدا رفته و با او راز و نیاز می‌کنیم، این خداوند بزرگ و متعال است که ما را در بیشترین حالت بندگی که آن حالت را بسیار دوستش می‌دارد، به مهمانی خود فرا خوانده است.

در این صورت با خواندن نام خدا، ذکر گفتن ها، قرائت ادعیه ها، شکواییه‌هایی با ادبیات بنده در محضر خدا حال و هوای دل گرفته‌ی وجودمان؛ سرشار از امید می‌شود و کورسوی امیدی که تو را به سجاده ات رسانیده بود به افقی روشن تبدیل می‌شود طوری که وقتی از سجاده جدا می‌شوی و اشک هایت را پاک می‌کنی با وجود خدایی که بزرگتر و قدرتمندتر از او در جهان یافت نمی‌شود، هیچ هماوردی توان مقابله با تو را ندارد! .. کوه مشکلات خرد شده و پشت خمیده و بی یاورت حال، یاوری آسمانی با لشکری از فرشتگان دارد! و تو فکر می‌کنی که توان به ثمر نشاندن هر آنچه خواهی را داری و هر آرزویی برایت دست یافتنی است.

در طی روز‌ها عبادت و راز و نیاز، سقف برای پروازت می‌شکافد و حجاب افتاده از دیدگانت پر پروازت می‌شود و آن زمان تو سلیمانی می‌شوی که همه جهان به اذن خدا فرمان برداری ات می‌کنند و چه با شکوه حسی را تجربه می‌کنی که فقط موحدان و خداپرستان آن را بار‌ها و بار‌ها تجربه کرده اند و لادینان و مستکبران از آن بی بهره اند و این حس همان چیزیست که خدا برایت تقدیر کرده و مشکلات را بهانه‌ای برای رسیدن به آن قرار داده است و به گونه‌ای جلوی چشمانت، بزرگ شان کرده است تا بدانی بدون " هو" چقدر ناتوانی و بدون مشکلات چه قدر فراموشکار هستی!

حال فکرش را بکنید وقتی به جای یک فرد، یک جامعه دچار مشکل می‌شود و تنهایی توأمان با ناتوانی در برابر کوچکترین خلقت خدا بر او مستولی شده و در‌های حرم و طبیعت و حتی خانواده بر او بسته شده است! چه حالی دارد؟! بزرگی فراموش کاری اعضای آن جامعه تا به چه حد بوده است که اینچنین خدا آن‌ها را در یک سجاده به وسعت یک کشور به سمت یک قبله فراخوانده و برای متنبه کردن شان، ذره بینی‌ترین موجود غیر زنده را بر بود و نبودشان حکم فرما کرده است؟! قلدری و غفلت و ناسپاسی بشر تا به چه حد پیش رفته است که کرونا او را باید بر زمین بزند، چیزی که حتی نمی‌دانند دست ساخت است یا نه!

اما از این ابتلا و امتحان الهی جامعه ایی از موحدین سربلند و پیروز بیرون می‌آیند که سجاده‌ها را نه تنها خالی نگذاشته بلکه ساعت‌ها بیشتر و عمیق‌تر و خالصانه‌تر بر روی آن خداوند را صدا زده باشند، درست مثل کاری که ملت ایران در این روز‌ها به به فراخوان، ولی فقیه شان بر آن پافشاری دارند، صدای خوانش ادعیه‌ها و مناجات‌ها، التماس‌ها به درگاه خدا و واسطه قرار دادن صالحین و مقربین درگاه او برای استجابت دعا .. و چه زیباست بعد از هر اذان شنیدن دعای «عظم البلاء» و فریاد‌های «یا مهدی ادرکنی» یک جهان تشیع در میلاد باسعادت امام زمان (عج) ....

اما به راستی نتیجه این همه الله الله کردن‌ها و قسم دادن‌ها به امام عصر (عج)؛ رسیدن به خداست؟! بله این نتیجه‌ی نهایی است، اما نتیجه اولیه چیز دیگری است آن چیزی که شاید بار‌ها و بار‌ها مردم ایران اسلامی عینا تجربه کرده و از شهد شیرینش چشیده باشند. آن هم گلواژه یا درست‌تر بگویم رمزواژه‌ای از اقتدار و پیروزی به اسم " همدلی" است که این روز‌ها در حرکتی مؤمنانه در لبیک به فرمان، ولی فقیه، رقم خورده است، چیزی که صراط المستقیم و کوتاه راه رسیدن برای کسب رضایت باری تعالی است؛ و خداوند در همیشه تاریخ به ملتی رحم کرده است که مردم آن ملت بر خود رحم کرده اند! عدالت خداوند بر آن رقم خورده است که اگر ملتی یا قومی بر خود رحم نمایند، مصیبت و عذاب‌های سخت و سهل را از آن‌ها بر می‌دارد و ملت ایران رحیم‌ترین و دلسوزترین ملت‌ها به خود هستند!

این رحمدلی در قاب‌های مختلف رخ می‌نمایاند یکی خانه اش را، دیگری حسینیه اش، آن مرد جوان کارگاه دوخت لباسش را و بانوان سرپرست خانوار، حیاطی از خانه دوست را مرکز دوخت ماسک و دستکش و گان می‌کند. جوانان محل در یک دورهمی مؤمنانه و جهادی با علم دانشگاهی خود، مواد ضدعفونی درست می‌کنند و گروه دیگر با شناسایی خانواده‌های کم درآمد آن مواد تولیدی را به دستشان می‌رسانند.

در بیمارستان، میدان اصلی مبارزه با کرونا پرستاران و پزشکان و کادر درمانی از جان گذشته و مخلصانه در کنار بیماران هستند و گروهی چند طبقه پایین تر، چند خیابان آنطرف تر، از چند استان دور‌تر برای شان آب میوه و غذا درست می‌کنند! چه کسی می‌داند که طلاب حوزه علمیه در راهرو‌های بیمارستان ها، هنگام نظافت یا کمک به یک بیمار شاید هم در ایستگاه آخر این دنیا؛ غسالخانه چگونه درس طلبگی را با چاشنی مردم داری و ایثار پاس می‌کنند!

نیرو‌های مسلح تبدیل به نیرو‌های مبارزاتی جنگ‌های بیولوژیک می‌شوند و حال میدان مبارزه آن‌ها گندزدایی از خیابان‌ها و مناطق شهری و روستایی به ویژه مناطق کم برخوردار است. هنرمندان و مداحان به گونه‌ای دیگر پا به میدان روحیه بخشی معنوی و شاد کردن ایام تلخ کرونا می‌گذارند. وقتی مردم در خانه قرنطینه و دل غمین هستند چه کاری زیباتر از ساخت فیلم، تهیه مستند، اجرای برنامه‌های شاد.. تا کسی حتی برای لحظه خیال بیرون آمدن از خانه به سرش نزند.

معلمان نیز به گونه‌ای دیگر، یخچال کوچک و ساده خانه تخته می‌شود، معلم بازنشسته آنلاین شده و بچه‌های محل را درس می‌دهد، استاد برای دانشجویانش گروه تشکیل داده، وقت و بی وقت کلاس پاسخگوی سوالات شان است ... و مادر خانه که فرماندهی این همه جبهه‌های حضور را بر عهده دارد تا هر عضو خانه در یک میدان بدون نگرانی بهترین کار‌ها را رقم بزند و چه گمنام است این فرمانده فداکار ...

در همایش کمک معنوی سازمان‌ها و نهاد‌های مختلف با بخشش درصدی از حقوق خود در این امر خیر حضور پیدا می‌کنند هر چند مردم و گروه‌های جهادی باز هم از آن‌ها جلوتر هستند و اگر چه وضعیت خانواده‌های کم درآمد و زنان سرپرست خانوار وخیم‌تر از روز‌های کرونایی شده است، اما تنهایی را حس نمی‌کنند!.

همه‌ی این‌ها بعلاوه همه‌ی آنچه گفته نشده است بازتاب و لبیکی به ندای «کمک معنویی» است که از سوی رهبر مستضعفین جهان به صدا در آمد و قرار است در ماه مبارک رمضان به اوج خود رسیده و جهانی شود.

منیره غلامی توکلی
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار