وقتی سیاست های کلی جمعیت 6 سال است که خاک میخورد
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه خبرگزاری بسیج؛ رشد جمعیت یکی از عوامل مهم در برنامهریزی مدون برای آینده کشور و مهمترین عامل قدرت برای یک جامعه محسوب میشود به همین منظور است که اکثر کشورهای جهان، مشوقهای مختلف برای افزایش زاد و ولد به خانوادهها ارائه میکنند، به عنوان مثال در روسیه دولت برای تولد فرزند سوم، یک خانه به پدر و مادر نوزاد هدیه میدهد یا در نروژ علاوه بر مرخصیهای بلند مدت، دولت به یکی از والدینی که تصمیم دارند تا دوسالگی کودکشان در خانه بمانند، کمک هزینه ویژهای پرداخت میکند علاوه بر آن تمام هزینههای کودک تا دو سالگی در تمام زمینهها رایگان است به همین منوال در سایر کشورها قوانین مختلفی برای فرزند آوری و افزایش نرخ رشد جمعیت دیده شده است.
بر اساس آخرین آماری که حجتالاسلام رسول ساکی دبیر مجمع فعالان جمعیت اعلام کرد، میانگین نرخ باروری کشور در سال گذشته، 1.88 بود که پایینترین نرخ در طول 40 ساله انقلاب است.
او میگوید برای اینکه دچار انقراض نسلی نشویم باید نرخ باروری در کشور 2.1 باشد. در صورت پیشروی این کاهش جمعیت، ما در سال 1430 پیرترین کشور منطقه خواهیم بود و در سال 1480 به میزان جمعیت 30 میلیون نفر خواهیم رسید! اما فاجعه وقتی عیان میشود که بدانیم 42 درصد این جمعیت 30 میلیونی، بالای 65 سال سن خواهند داشت و 20 درصد هم زیر سن تولید نسل و ثروت خواهند بود.
آمار نگران کننده دیگر که کارشناسان مکرر تذکر میدهند نرخ رشد جمعیت در کشور است. شاخص نرخ رشد جمعیت در سال ۱۳۶۵، ۳,۹۱ درصد بوده که در سال ۱۳۹۵ به ۱.۲۴ درصد رسیده است؛ بر اساس تحقیقات صورت گرفته در سال ۹۸، این مقدار باید به یک درصد میرسید که در حال حاضر به زیر یک درصد کاهشیافته است و میزان کاهش زاد و ولد با کاهش 170 هزار جمعیت در سال 98 رکورددار شد.
علاوه بر آمارهای داخلی آمارهای بین المللی هم گواه شرایط بحرانی از لحاظ رشد جمعیت در کشور است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، ایران از میان 250 کشورجهان رتبه ۱۶۰ را از نظر تراکم جمعیتی به خود اختصاص داده است به عبارت دیگر تراکم جمعیتی ایران حدود ۵۰ نفر بر کیلومتر مربع میباشد رقمی که حدود 5 بربر کمتر از میانگین استاندارد تراکم جمعیت در جهان میباشد.
رهبر انقلاب: مسئولین میانی درست عمل نمیکنند
بد نیست در این بازه به سخن پروفسور نیکولاس ابراشتات یکی از محققان برجسته AEI آمریکا اشاره کرد که میگوید کاهش نرخ باروری در ایران طی 30 سال گذشته حیرت انگیز و معادل 70 درصد بوده است، این میزان یکی از سریعترین و چشمگیرترین آمار کاهش باروری در تاریخ بشریت بوده است.
رهبر انقلاب هر ساله مسئله رشد جمعیت را به مسئولین و نهادهای مختلف متذکر میشوند، ایشان در دیدار با زوجهای جوان که مرداد ماه سال گذشته داشتند فرمودند: آن کسانی که این حرف به آنها میرسد، حرفی ندارند و گوش میکنند منتها مسئولینی که بایستی عملاً دنبال کنند و زمینهها را فراهم کنند، آن کار لازم را انجام نمیدهند. البتّه مسئولین [رده] بالا میگویند قبول داریم امّا مسئولین میانی درست عمل نمیکنند؛ به هر حال افزایش فرزند باید به صورت یک فرهنگ دربیاید.
ایشان حدود 6 سال پیش سیاستهای کلی جمعیت را در 14 ماده ابلاغ کردند که بر اساس برآوردهای صورت گرفته بعد از گذشت چندین سال هیچگونه حرکتی در مسیر این سیاستها صورت نگرفته است.
در بالا نگاهی کوتاه به آمارهای کاهش نرخ رشد جمعیت و باروی داشتیم که خود گویای بحرانی بودن وضعیت جمعیت کشور میباشد. قبل از پرداختن به عوامل کاهش نرخ رشد جمعیت، به مواردی از عوامل تشویقی در دولتها برای کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران میپردازیم. که در این بین دادن کارانه به بهیاران جهت تشویق به تومکتومی (بستن رحم)، عدم تعلق یارانه به خانوادههای بالای 5 نفر، عدم الزام فروش لوازم و داروهای پیشگیری از بارداری با نسخه پزشک، عدم حمایت از زوجین ناباروری، افزایش هزینههای قبل از تولد فرزند، ایجاد محدودیت سنی برای ازدواج دختران و سیاستهای فرهنگی ضد جمعیتی برخی از سیاستهای تشویقی است که به گفته کارشناسان جزو عوامل تشویقی برای کاهش فرزند آوری در ایران هستند.
دلایل کاهش رشد جمعیت
پروژه کنترل جمعیت از دهه ۳۰ در ایران توسط خانمی به نام ستاره فرامان فرماییان یک ایرانی مقیم آمریکا آغاز شد که از سوی دربار شاه به خصوص شخص فرح پهلوی و همسر شاه مورد حمایت قرار گرفت اما به دلیل پایبندی مردم ایران به آموزههای دینی این پروژه موفقیت چندانی نداشت.
اما بعد از انقلاب پروژه کنترل جمعیت از سال 67 توسط پیام نخست وزیر وقت شروع شد و تا امروز در حال انجام است. آنچه در ادامه گزارش میخوانید مجموع بررسیها و جمعبندی نظرات مسئولان، کارشناسان و افراد صاحب نظر در این امر است.به طور کلی عوامل کاهش رشد جمعیت و به تبع آن کاهش نرخ رشد در دو بعد خارجی و داخلی میتوان بررسی کرد.
در بعد خارجی صندوق جمعیت سازمان ملل طرحهایی را جهت کنترل جمعیت دنیا در کشورهای جهان سوم راهاندازی کرد. برای اجرای این طرح علاوه بر تبلیغات گسترده، طرحهای عقیم سازی را در کشورهایی نظیر هند و برخی از کشورهای آفریقای انجام دادند. در ایران علاوه بر تبلیغات گسترده، هزینههایی در جهت کنترل جمعیت به دولتهای وقت دادند و در کنار این مسئله شروع به صادرات لوازم پیشگیری به صورت گسترده کردند.
یکی از روشها در کاهش رشد جمعیت ارتباط دهی موارد مختلف با رشد جمعیت و ایجاد احساس خطر برای بشر است که اگر رشد جمعیت به این گونه پیش برود در آینده با کمبود شدید آب، قحطی، گرم شدن زمین و غیره دچار انسان میشود. این نگاه را در کتاب "اولین انقلاب جهانی" میتوان مشاهده کرد که در آن آمده است که رشد انسان باعث بدبختی انسانهای دیگر میشود.
"سام کین" نویسنده آمریکایی مینویسد"ما باید با وضوح بیشتری در مورد روابط جنسی، پیشگیری از بارداری، سقط جنین، و ارزشهای دیگری صحبت کنیم که منجر به کنترل جمعیت میشود. تولید و صادرات روز افزون لوازم پیشگیری و همچنین تبلیغ گسترده خوراکیهای عقیم ساز یکی از عوامل خارجی در کاهش رشد جمعیت است که توسط سازمان ملل جمعیت در حال پیگیری است.
بری کامنر" سیاستمدار و بیولوژیست آمریکایی معتقد است که باید جمعیت را با حملات بلوژیک کنترل کرد. مانند انتشار ویروس ابولا یا ایجاد بیماریهای خاص برای قومیتهای خاص و غیره و این موضوع توسط "برتراند راسل" سیاستمدار انگلیسی مورد تأیید است.
برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در مصاحبهای که در والاستریت ژورنال منتشر شده گفته "به سیاستمداران آمریکا توصیه میکنم که با تهران مذاکره کنند و یک بازی بلندمدت به راه بیاندازند زیرا زمان و تحولات جمعیت به نفع رژیم کنونی ایران نیست! "
هجوم تبلیغات، تغییر نگرش افراد جهان به موضوع بارداری، گسترش تفکرات فمینیستی، افزایش تولید و صادرات لوازم ضد بارداری، عقیم سازی، حملات بیولوژیکی از جمله سیاستهای کنترل جمعت است که توسط آمریکا و کشورهای غربی در حال رخ دادن است
عوامل داخلی
در کنار عوامل خارجی عوامل داخلی بر سرعت کاهش رشد جمعیت میافزاید که مهمترین آن عوامل فرهنگی است. نفوذ و ترویج تفکرات فمینیستی در ایران یکی از اصلیترین عوامل کاهش کارکرد همسرانه و مادرانهٔ بانوان ایرانی در این عصر است، تلقین زندگی راحتر با فرزند کمتر، پر رنگ کردن نقش کارکردی زن بر نقش مادری، ترویج ازدواج سفید، ارتباط دهی آسایش با فرزند کمتر، ارتباط دهی مشکلات متعدد زندگی با فرزند، رواج فردگرایی و غیره از ابعاد فرهنگی هستند که بر نرخ رشد جمعیت در کشور تأثیر میگذارند.
عوامل اجتماعی مانند گرایش خانوادهها به آسایش طلبی با فرزند کمتر، بالا رفتن سن ازدواج به دلیل تحصیلات عالی، افزایش سزارین، گرایش به تک فرزندی، عدم مسئولیتپذیری نسل جوان و تغییر در سبک زندگی از مهمترین عوامل اجتماعی در کاهش رشد جمعیت در ایران عنوان شده است.
برخلاف باور عمومی مردم که گمان می کنند شرایط اقتصادی نخستین و اصلی ترین مانع فرزندآوری خانوادهها است، آمارهای موجود حاکی از این واقعیت است که افزایش درآمد و ارتقای شرایط اقتصادی خانوادهها منجر به کاهش فرزندآوری آنها میشود. مقایسه تعداد فرزند در خانوادههای تهرانی ثروتمند(شمال تهران) و خانوادههای متوسط تهرانی به خوبی میتوان گواه این سخن باشد.در اصل آنچه بیش از عوامل اقتصادی مهم است سبک زندگی و فرهنگ عمومی در الگوی فرزندآوری در خانوادههای ایرانی است.
بر اساس بررسیهای صورت گرفته نتوانستیم الگوی دقیقی بین فرزند آوری و شرایط اقتصادی پیدا کنیم چرا که در مناطق کمتر برخوردار نرخ رشد جمعیت بیش از مناطق برخوردار است. در اصل شرایط اقتصادی جزو عوامل مهم ازدواج است.
نقش حاکمیتی دولتها
انچه که در بالا ذکر شد از عوامل کاش نرخ رشد جمعیت و باروی در کشور بود اما این عوامل و شرایط را چه کسی یا چه کسانی برای مردم به وجود آوردند؟ باید دانست که دست دولتها و مجلسهای مختلف در کشور در کاهش نرخ رشد جمعیت به وضوح دیده میشود که آینده را برای جمعیت ایران بسیار تاریک کرده است. این در حالی است که بجز دولت های نهم و دهم که در امر فرزندآوری فعالیت هایی در خور تقدیر انجام داد بقیهع دولت های پس از جنگ،فرزند آوری را امری مذموم برای کشور تلقی کردند.
در این میان نفیس صدیق به عنوان مامور سازمان ملل در بحث جمعیت گفتوگویهایی در سال 65 با دولت وقت ایران داشت و به دولت پیشنهاد داد که در برنامه اول توسعه خود ، کنترل جمعیت را در نظر بگیرد و برای اجرای این طرح قول اعطای چند میلیون دلار به دولت داد.
در شهریور سال 73 تیم بلند پایهای از مقامات دولتی عازم کنفرانس بین المللی جمعیت در قاهره شدند و آنجا دولت ایران متعهد شد که نرخ رشد جمعیت ایران را به پایین برساند. بعد از این تعهد سیاسی تقریبا تمامی فعالیتهای رشد جمعیت به بهانه اینکه تعهد به تکالیف بین المللی است متوقف شد به عنوان مثال در سال 92 وزارت بهداشت با توجه به خطر پیر شدن جمعیت دستور العمل افزایش پوشش مقاربتی را ابلاغ کرد.
اجرای سیاستهای کنترل جمعیت با ابزارهای آموزشی، رسانهای، مالی، افزایش دسترسی به لوازم پیشگیری از بارداری و بهداشتی به شدت اجرا شد به گونهای که نرخ رشد جمعیت ایران طی 19 سال از 6.6 به به 2.2 رسید رقمی که سبب حیرت بسیاری از کارشناسان و متخصصان جمعیت در جهان شد.
در حالی که همه دادههای آماری ملی و بین المللی حاکی از وقوع بحران و آینده تاریک جمعیت در ایران هستند طرح جمعیت و خانواده بیش از پنج سال است که به بهانههای گمراه کنندهای کننده جامع بودن، کارشناسی شدن و غیره در کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی سرگردان و بلاتکلیف مانده است.
بعد از تذکرات جدی رهبر انقلاب در خصوص پیری جمعیت و توصیه ایشان به مادران به فرزندآوری، وزارت بهداشت اعلام کرد که بودجه پروژه کنترل جمعت به طور کامل حذف شد. هر چند برخی از سیاستهای کنترل جمعت در کشور حذف شد اما هیچگونه حمایتی جهت فرزندآوری در کشور صورت نگرفت.
علاوه بر آن مادران ایرانی برای فرزندآوری با هزینههای سنگین مراقبتهای پیش، حین و پساز بارداری مواجه هستند همچنین هیچگونه حمایتی از از مادران باردار و کودکان در بیمارستانها صورت نمیگیرد. همچنین زوجهای مبتلا به نازایی از سوی نهادهای سلامت کشور به عنوان بیمار مورد پذیرش نیستند و حمایتی دریافت نمیکنند. علاوه بر آن شاهد اقدامات مجلس برای افزایش سن ازدواج و قانونی کردن این مسئله بودیم.
پیامدهای کاهش نرخ جمعیت
پیش از این مایک کوک مورخ و خاورشناس انگلیسی در تحلیلی عنوان کرده بود که تمام فعالیتهای علیه ایران تا زمان کاهش نرخ رشد به صفر درصد صورت میگیرد. جمعیت در یک کشور علاوه بر تاثیرات سیاسی در سطح بین المللی دارای تاثیرات امنیتی و اقتصادی برای کشور محسوب میشود. مهمترین چهرههای نظریهپرداز اقتصادی جهان از جمله ساموئلسون، هارود، سولو، فلپس، کوزنتس در مقالات و نظریات خود نرخ رشد جمعیت را به عنوان مهمترین عامل رشد اقتصادی در نظر گرفتند.
در ادبیات اقتصادی جدید عنوان شده که رشد اقتصادی تابع مستقیم نرخ رشد جمعیت است و برای درک این مسئله نگاهی به استانهای ایران میکینم، استانهای مانند تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و اهواز که بالاترین میزان جمعیت را به خود اختصاص دادند از لحاظ اقتصادی شرایط بهتری از استانهای کم جمعیت دارند.
نتایج حاکی است که در جایی که جمعیت بیشتری وجود دارد چرخه اقتصادی بهتر و سالمتری را مشاهده میکنیم که علاوه بر آن نرخ تورم در مکانهای پر جمعیت به دلیل عرضه و تقاضای مناسب پایینتر از مناطق کم جمعیت است. برای تاثیرات جمعیت بر رشد اقتصادی فرض کنید که در شرایط کنونی جمعیت کشور 30 میلیون نفر بود چه اتفاقی رخ میداد؟ کاهش تولید؛ به دلیل تحریم بودن کشور و همچنین پایین بودن تقاضا در کشور 30 میلیونی تولید به شدت کاهش پیدا میکند و مردم عملاً به یک مصرف کننده تبدیل میشوند همچنین درآمد مردم و بودجه دولت به شدت کاهش پیدا میکند و منبع درآمد مردم بیشتر کارهای دولتی و خدماتی تبدیل است
دولت برای تأمین بودجه خود به دلیل اینکه به منابع ارزی دسترسی ندارد مجبور است که از طریق مالیات بر مردم، بودجه خود را تأمین کند در نتیجه شاهد گسترش فساد اقتصادی در بین مردم هستیم.
سنگاپور به عنوان کشوری که در مسیر توسعه اقتصادی در حال پیشروی است، یکی از شاخصهای رشد اقتصادی خود را سیاستهای افزایش جمعیت میداند و این کشور با وجود وسعت کم و منابع پایین قدرت رقابت در سطح بین الملل را تنها در افزایش جمعیت خود میداند. در نتیجه آنچه در ایران اکنون سبب نگرانی شده است کاهش بیش از اندازه نرخ رشد جمعیت در طول چند دهه اخیر است که ادامه این روند در آینده نزدیک برای ایران و جهان اسلام بسیار مخاطره آمیز است.
بر اساس بر آوردهها هدف اصلی از تحریمها و فشارهای اقتصادی به ایران کاهش جمعیت و در نهایت تضعیف جمهوری اسلامی ایران است. در این بخش از گزارش یک مروری کوتاهی به وضعیت نرخ رشد جمعیت کشور داشتیم به صورت خلاصه پیامدهای اقتصادی پایین بودن جمعیت را عنوان کردیم. در گزارشات بعدی به صورت تخصصیتر به تاثیرات و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته میشود.