قسمت سوم یادداشت تکریم مقام روزنامه نگاران، پاسبانانِ شفافیت با عنوان خبرنگاران مستقل، سلحشورانی با شمشیر قلم.

اغراق نیست، اگر عصر حاضر را به نوعی عصر رسانهها بدانیم. رسانههایی که خود دولت میسازند و خود به زیرش میکشند. جنگ به راه میاندازند و سپس صلح میکنند. هست را نیست میکنند و نیست را هست مینمایانند. رسانههایی که نه تنها قدرتشان از ارتشها کمتر نیست بلکه به نوعی آنها هستند که در جهان امروز حکومت میکنند. حکومت بر مغزهای جامعه.
اما چه شد که یکی از ارکان مستقل مردمسالاری در رکن دیگر استحاله شد و تبدیل به هیولایی شد که با لگامی از طلا در اختیار صاحبان قدرت و ثروت درآمد؟! پاسخ به این سوال نیازمند بررسی تاریخی در حوزه چگونگی انتشار اندیشه ورزی متفکران از هزاران سال پیش تا عصر رنسانس و پس از آن است، که از حوصله این یادداشت خارج است. این یادداشت صرفا به نقش خبرنگاران مستقل، چگونگی حمایت قانونی از آنان و نقششان در تعمیق شفافیت و مبارزه با فساد خواهد پرداخت.
همانطور که در قسمت دوم یادداشت اشاره شد، در دو دهه اخیر برخی کشورها که تواسته بودند اندکی از گرداب امپریالیسم در امان بمانند، الگویی از برقراری توامان آزادی و عدالت ارائه دادند که ثمره کنار گذاشتن واقعی تعارفات و فراگیر کردن شفافیت در همه حوزههای حکمرانی، به خصوص تصمیم گیریهای سیاسی و اقتصادی بود. اصلیترین ابزاری که این کشورها در کنار رقابت حزبی؛ به عنوان ضمانت اجرایی این شفافیت به کار گرفتند، نظارت مستقیمِ افکار عمومی بود. نظارتی که در آن مطبوعات و رسانهها به عنوان نمایندگان افکار عمومی نقش اصلی را در آن ایفا میکردند. حکومتداران در کشورهای فوق با شیشهای کردن اتاق تصمیم گیری و حمایتهای قانونی از روزنامه نگاران این امکان را فراهم آوردند، تا همه فرآیندها نظارت پذیر شود. از سوی دیگر با حمایتهای اجتماعی و مدنی از روزنامه نگاران مستقل و امکانی که توسعه فضای دیجیتال و رسانههای اجتماعی در شکستن انحصار گردش اطلاعات بین رسانههای بزرگ وابسته به قدرت فراهم کرده بود؛ باعث شد، نسل جدید و قابل اعتمادی از فعالین حوزه روزنامه نگاری به وجود آید که بتواند بدون وابستگی به جریانات صاحب قدرت و ثروت، نقش ذاتی خود را به عنوان "نماینده افکار عمومی" بازی کند. گرچه این دسته روزنامه نگاران نیز از آزارها و تحت تعقیب قرار گرفتن لابیهای قدرت و ثروت در امان نمانده اند، اما پرداخت این بها در برابر خدمتی که به کشورخود نموده اند چیزی از حلاوتِ کاهش تصاعدی فساد در کام آنها نکاسته است. از ژولیان آسانژ، بنیانگذار سایت ویکی لیکس که اکنون با فشارهای دولت آمریکا و باند بین المللی اش تحت تعقیب قضایی و بازداشت دولت انگلستان است میتوان به عنوان یکی ازمصادیق این نسل نو نام برد. گرچه او اکنون شرایط خوبی را سپری نمیکند، اما کارش در انتشار پشت پرده سیاست گذاران جنایت پیشهی آمریکایی تاثیری ابدی و ماندگار در مهار بدمستیهای ناشی از توهم جهان تک قطبی به جای گذاشته است.
کارشناسان سیاسی بزرگترین تهدید فرا روی ایران در آغاز قرن جدید را دیگر دشمن خارجی و یا معادلات پیچیده منطقهای نمیدانند. آنها معتقدند انقلاب اسلامی موفق شده است با گذر از مرحله امنیت سازی پایدار، این دغدغه را برای همیشه از مرزهای کشور دور نماید. آن چیزی که این روزها تهدید اصلی محسوب میشود فاصله طبقاتی زیاد در جامعه است که خود سبب ساز بسیاری از مشکلات امنیتی و سیاسی سالهای اخیر بوده است. برای برطرف کردن این فاصله و ایجاد رفاه عمومی در جامعه باید روندی را طی کرد که در ادامه به آن بخشی که مربوط به این یادداشت میشود، اشاره خواهد شد.
مجلس شورای اسلامی به عنوان عصاره فضائل ملت نقش تعیین کنندهای را دراصلاح روندها به عهده دارد. مجلس باید با تصویب قوانین پیشرو، در زمینه ایجاد شفافیت فراگیر، گام نخست مبارزه با رانت وفساد را بردارد و سپس این جامعه مدنی است که باید با پرورش "انسان سیاسی" بر روندها و فرآیندها نظارت نماید پرورش انسان سیاسی نیازمند آگاه سازی جامعه است، نا گفته پیداست که این وظیفه بر دوش رسانهها گذاشته شده است تا بدون در نظر گرفتن منافع فردی و یا گروهی در این حوزه ورود نمایند.
وابستگی برخی رسانهها و روزنامه نگاران به منابع قدرت و ثروت که به علت شرایط بد اقتصادی و معیشتی رخ داده است نیز یکی دیگر از موانع و ملاحظات در کشور ماست. البته رفع این موانع و حمایت از روزنامه نگاران مستقل نیز بر عهده قانونگذاران در مجلس شورای اسلامی است. نمایندگان مردم در مجلس باید در این زمینه نیز با تصویب قوانین حمایتی از جامعه مدنی، تمام محدودیتهای نظارتی، اعم از حمایتها حقوقی و مالی از این پروژه ملی را پیش بینی نموده و نظارت مستمر خویش بر روندها را گسترش دهند.
در کنار همه تحولاتی که باید در دستگاههای مختلف در زمینه ایجاد شفافیت شکل گیرد؛ حمایت از روزنامه نگاران، میتواند علاوه بر ایجاد توازن در ساختار مردمسالارانه نظام، با نظارت پذیر کردن امور، فرصتهای برابری را در اختیار همه آحاد جامعه قرار دهد و زمینه را برای کاهش فاصله طبقاتی فراهم نماید. جامعه خوب همان قدر که به سیاستمدار خوب نیازمند است به روزنامه نگار خوب و شجاع نیزمحتاج است. روزنامه نگاری که با توشهای از اندیشه بتواند با شجاعت نقش اجتماعی خود در " نمایندگی افکار عمومی" را به درستی ایفا نموده و شتاب دهنده پیشرفت کشور باشد.
*دانش آموخته علوم سیاسی و فعال سیاسی و مدنی
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار