به گزارش خبرگزاری بسیج، حسین شریعتمداری در جدیدترین یادداشت خود در کیهان نوشت:«جانوسیار» و «ماهیار» دو تن از سرداران هخامنشی هستند که وقتی اسکندر مقدونی قصد حمله به ایران را داشت -۴ قرن پیش از میلاد- به کشور خود خیانت کردند و درپی خیانت آنها، سپاه ایران به سرکردگی داریوش سوم (دارا) به سختی شکست خورد. قاآنی حکیم بلند آوازه ایرانی، ماجرای خیانت جانوسیار و ماهیار را در قصیدهای آورده است و از جمله، میگوید:
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جان باید که دل برداشتن
ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار
یار دارا بودن و دل با سکندر داشتن
اسکندر بعد از پیروزی بر سپاه ایران هر دو سردار خیانتکار هخامنشی را به دار آویخت زیرا به زیرکی میدانست وقتی سرداری به کشور خود خیانت میکند، نمیتواند مورد اعتماد باشد. و الحق که چنین بود و هست.
دیروز یکی از روزنامههای مدعی اصلاحات با ذوقزدگی از حضور ۵ آمریکایی ایرانیتبار در تیم انتقالی جو بایدن خبر داد! و از آنها با عنوان افرادی یاد کرد که «میتوانند پتانسیل نهفتهای برای کاستن از بار دشمنی میان ایران و آمریکا باشند»! و نوشت؛ «شاید آنها نقش تأثیرگذاری در تعیین افراد کابینه نداشته باشند یا در تعیین نقشه راه سیاست خارجی؛ اما ایرانیانی هستند از ظرفیت یک ملت و یک تمدن که سر جنگ ندارد اما زیر بار زور نمیروند. ظرفیتی که اگر ایرانیان مقیم کشورهای دیگر را هم پیشتر درمییافتیم اکنون یک پتانسیل فوقالعاده بودند»!
در این خصوص اشارهای کوتاه به چند نکته ضروری به نظر میرسد.
۱- این روزنامه هم مانند بسیاری دیگر از مدعیان اصلاحات، هنوز تصور میکند -یا تظاهر میکند- که کینهتوزی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرزو بوم در برخی از سوءتفاهمها! ریشه دارد! و حال آنکه این درگیری که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خروج ایران از دستنشاندگی آمریکا آغاز شده و هر روز هم بر ابعاد و دامنه آن افزوده شده است به ماهیت طرفین درگیر باز میگردد. مادام که ما بر استقلال و مقابله با زورگویی آمریکا تاکید داریم و آمریکا بر خوی استکباری و غارتگرانه خود تاکید میورزد، این درگیری وجود دارد. پایان این درگیری فقط هنگامی خواهد بود که ما سرسپردگی به آمریکا را بپذیریم و یا آمریکا از خوی استکباری خود دست بکشد. این نکتهای است که مقامات آمریکایی از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات نیز بارها بر آن تاکید ورزیدهاند و بسیار تعجبآور است که برخی از مدعیان اصلاحات در پوشش آشتی با آمریکا، برای ایران و ایرانی
نسخه سرسپردگی و ذلت میپیچند!
۲- برخلاف آنچه این روزنامه ادعا کرده است، ایرانیان ترک تابعیت کرده، دیگر ایرانی نیستند! آنها بین آمریکا و ایران، تابعیت آمریکا را ترجیح دادهاند و هنگام ترک تابعیت سوگند یاد کردهاند که حتی اگر میان ایران و آمریکا جنگ و درگیری
رخ دهد، به عنوان یک سرباز در اختیار ارتش آمریکا خواهند بود. بسیار بعید است که آقایان از مفاد سوگندنامه و شرایط پذیرش تابعیت آمریکا اطلاع نداشته باشند! از این روی، پیشنهاد آنان غیر از تیز کردن شمشیر دشمن علیه مردم وطنشان هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد و نمیتواند داشته باشد!
۳- باید از مدعیان اصلاحات پرسید، شما که در ایران هستید و ترک تابعیت نکردهاید -غیر از برخی از آنها- در تقابل کشورتان با زورگوییها و خونریزیهای آمریکا و متحدانش کدام گام مثبت و یا اقدام و موضع را به نفع وطن خود داشتهاید که از ترک تابعیتکردهها میتوان انتظار داشت؟! کسانی که حتی مانند جانوسیار و ماهیار به همراهی«دارا» تظاهر هم نمیکنند بلکه آشکارا، دل با سکندر دارند!
۴- و بالاخره، برفرض که این چند آمریکایی ایرانیتبار رگههایی از علاقه به وطن را در دل داشته باشند، آیا درخواست واسطهگری از آنها، همان دیپلماسی التماسی و ذلتبار نیست؟! چرا به جای تلاش و خلاقیت و استفاده از امکانات و ظرفیتهای داخلی -بخوانید پیروی از مکتب سلیمانی- به دشمن التماس میکنید؟! آنهم دشمنی مثل آمریکا که به اذعان همه صاحبنظران -مخصوصاً مقامات نقشآفرین آمریکایي- روی قوس سقوط افتاده و اضمحلال پر شتاب را تجربه میکند؟!