لزوم اجرای طرح «تقویت مبانی معرفتی اساتید» در دانشگاهها
به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، دکتر محمدرضاباقرزاده مسئول بسیج اساتید دانشگاهها و مراکز آموزشعالی قم در سخنرانی که به مناسبت گرامیداشت هفته بسیج صورت گرفت بیان کرد: اگر بخواهیم بایستههای استاد بسیجی را درجه بندی، مرحله بندی و اولویت گذاری کنیم، باید از خشتهای زیرین شروع کنیم و بالا بیایم. سطح زیرین در معارف یک استاد، معرفتهای بنیادین او است. معرفت بنیادی یعنی چه؟ وقتی اسلامیسازی علوم در دانشگاه را مطرح می کنیم، آنها که از معرفتهای بنیادین خبر ندارند میگویند حوزویان میخواهند علوم را ببرند به فیضیه و دانشگاه را جمع کنند. اما در حقیقت وقتی ما از اسلامیسازی علوم انسانی سخن میگوییم، مرادمان آن است که مبانی علوم باید با تعقل خودمان چیده شود. خودمان اگر تعقل کنیم، بدون هیچ گونه نگرانی عقل واقعی ما را به خدا خواهد رساند. علوم اسلامی عقل پایه و عقل بنیاد است. در دانشگاههای دنیا در همه رشتهها یکی از بحثهای مهم و کلیدی شان که برایشان استاد ساز و کتاب ساز است philosophy of ها است، فلسفه جامعه شناسی و اجتماع، فلسفه صنعت، فلسفه علم، فلسفه روانشناسی، فلسفه هنر و سایر فلسفههای مضاف به علوم. در فلسفه هنر است که ما از غرب جدا می شویم. در فلسفه علم از هم جدا می شویم، در فلسفه اقتصاد از اقتصاد غربی جدا می شویم.
وی افزود: آنها بر اساس philosophy of هایشان میآیند جامعهشناسی، روانشناسی و سیاست و حقوق مینویسند، rights human، woman rights، children rights و .... را می نویسند. حقوق محیط زیست مینویسند. بعد دانشجویان ما مجبور هستند آن میوههایی که بر درخت philosophy of های آنها روییده است را یاد بگیرد، که مدرک بگیرد. نتیجه اش این می شود که دانشجویی که بچه حزب اللهی و مذهبی و مسجدی بوده وقتی فارغ التحصیل می شود نهایت تلاشش با جامعه مذهبیاش کنار آمدن است. ولی در دلش و فکرش مذهب و دین را خرافات میداند. سنت میداند. مدرنیته را بیشتر قبول دارد تا سنت. مدرن فکر میکند.
این استاد دانشگاه در ادامه ضمن تاکید بر تفاوت میان نو و مدرنیته عنوان کرد:البته باید گفت مدرن غیر از new است. تجدد کلمهای رهزن است. تجدد یعنی جدید خواهی. چه کسی از کارهای نوخوشش نمی آید؟ کارهای کهنه و کارهای مرده کجا طرفدار دارند؟ همه نو شدن را دوست دارند . اما منظور از مدرن،نو بودن نیست. مدرن یعنی چیزی که بر اساس philosophy of مغربزمین تدوین شده و بر اساس آن شکل گرفته که مدرنیته نام گذاری شده است. حیات تمدنی غرب بر اساس مدرنیته شکل گرفته است. شما وقتی که به غرب نگاه میکنید، میبینید یک سری کارهایی که میکنند اصلاً جدید نیست و اتفاقا خیلی سابقه داراست. مواردی از قبیل توحش، آدم کشی، بی رحمی و جنایت. اینها جدید نیست! مدرنیته در اصل بر اساس مدرن و فلسفههای مضاف در غرب است.
باقرزاده در ادامه بیان کرد: جوانان ما فکر میکنند اینها نو است. دنیای جدید را ما باید بسازیم، دنیای جدید دنیای آخرالزمانی مهدوی است. آن دنیا جدید است. چیزی که حقیقت دارد آنست که ما از عصر امیرالمومنین که بگذریم حکومت نو و نوآورانه نداشتیم هرچه بوده بازگشت قبل از اسلام بوده و چیز جدیدی جز انقلاب اسلامی نیامده. این جهان اسلام است که میخواهد حرف جدیدی بزند. بر این اساس باید در گام نخست مبانی اندیشهها و علوم دانشگاهها را تقویت کنیم. خوب چرا میخواهیم سراغ بسیج اساتید برویم؟ چرا به سراغ وزارت علوم که باید اینها را برای دانشگاهها بنویسند نمیرویم؟ چرا ؟ چون در این چهل سال گذشته بعد از انقلاب وزارت علوم هامان به صورت سنتی یک جوری سکولار بوده اند. یک جوری چوب لای چرخ تدوین علوم انسانی گذاشتند. امروز چیزی به نام علوم انسانی همچنان نداریم زیرا که عمده کتابهای علوم انسانی ما سکولار و ترجمه است.
وی افزود: ما امروز از پس حادثه باید بسیجیگری کنیم و با روحیه بسیجی کمر به تحول در علوم انسانی ببندیم. در واقع استاد فارغ التحصیل شده در علم سیاست در علم حقوق در علم اقتصاد ، اما مبانی آن را نخوانده با اینکه دکترایش را گرفته است. باید در یک کار اورژانسی این خلاها را در حد قابل قبول جبران کند. باید استاد مخصوصاً اساتیدی که تازه مشغول به کار شدهاند کار مضاعف کنند تا این خلا را جبران کنند. حالا یک استادی ۲۵ سال تدریس کرده الان یواش یواش دارد بازنشسته م شود آن اولویت اول ما محسوب نمی شود. اولویت اول آنهایی هستند که ۲۰ سال با ایشان کار داریم اگر بتوانیم آنها را ۸۰ ساعت مهمان کنیم، خلأ را یک جوری جبران کردهایم. از این رو یک طرحی را کلید زدیم که انشاءالله جلو برود و آن طرح «تقویت مبانی معرفتی اساتید» است. اینکه نماز شب بخوانیم، زیارت عاشورا برگزار کنیم و یا اساتید را به زیارت حرم امام رضا ببریم خوب است اما اگر تنها اینها باشد، هرگز کافی نیست. خلاها را باید جبران کنیم. امروز علوم انسانی ما در پس philosophy of های غربی شکل گرفته است. اگر امروز آقای سریعالقلم، آقای روحانی، آقای زیبا کلام و دیگران اینجور با جامعه ما تا می کنند دلیلش این است که اینها بنمایههای علمشان را غربیها نوشته اند. لازم هم نیست آقای روحانی حتما رفته باشد انگلیس، حقوق خوانده باشد. نه! در ایران هم چه بسا اگر درس خوانده بود همین بود چون علوم موجود در ایران هم آفت زده است.
رئیس بسیج اساتید استان قم عنوان کرد: آقای روحانی صریحا میگوید: "استقلال در دنیای امروز اصلا معنا ندارد". این globalization وجهانی سازی است. این گلوبالیزیشن حالت لازم و متعدی دارد. حالت لازمش یعنی جهانی شدن که اینها که دنبال جهانی شدن هستند، میگویند استقلال معنا ندارد. globalization یعنی جهانیسازی مال ماست ما اهل گلوبالیزیشن هستیم. انشاالله جهان را یک روز هم رنگ حضرت ولیعصر می کنیم. بایستی جهانی سازی مبتنی بر مبانی معرفتی صورت گیرد و اینکه ما بفهمیم خدا همه کاره است، پیغمبر را بشناسیم انسان را بشناسیم، خداشناسی داشته باشیم، مبانی معرفتشناسی مان تقویت شود. متاسفانه مبانی معرفتشناسی و خداشناسی ما عقلی نیست، مادربزرگی، پدربزرگی است. خداشناسی ما این گونه است که مثلا میگوییم مادرم خداشناس بوده، پدرمان خداشناس بوده و مسجد می رفته پس ما هم خداشناسیم. جناب استاد باید یک دوره خداشناسی برود خداشناسی فلسفی عقلی یک دوره انسان شناسی عقلی. باید بداند چرا باید به شریعت اسلام تبعیت کنیم؟ چرا قانون اساسی اصل چهارمش میگوید احکام شریعت بر همه اطلاقات قوانین جمهوری اسلامی حاکم است؟
وی افزود:فرضا اگر بخواهید شبهات سروش را جواب بدهید در قضیه نبوت و غیره، اینها مبانی معرفتشناسی میخواهد و خداشناسی فلسفی و فلسفه اخلاق لازم دارد. زیرا اگر جواب دانشجو را با مبانی عقلی ندهیم نمی توانیم شبهات را برطرف کنیم و حتی نمیتوانیم با دانشجو بحث کنیم. استاد باید با مبانی فلسفه اخلاق بتواند دانشجو را قانع کند و به سوالاتش پاسخ عقلی دهد. اگر استاد در دانشگاه نتواند ثابت کند ولایت فقیه عقلی است، نتواند ثابت کند که چراحجاب قانونی است باید بپذیرد حجاب اجباری است. بنابراین لازم است برنامهریزی و ظرفیت سنجی لازم برای این طرح در کانونها صورت گیرد.
انتهای پیام/