بهگزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ امروزه باتوجه به گسترش رسانهها و ابزارهای اطلاعرسانی، محبوب مخاطب شدن برای هر یک از رسانهها کاری بس دشوار است؛ لذا صاحبان رسانهها برای آنکه بتوانند گوی سبقت را در این میدان از دیگری بربایند هر کدام به ترفندی دست زدهاند، برخی به آفت کمیتگرایی دچار شدهاند و برای آنکه بخش مربوط به اخبار و گزارشهای خبری خود را پرکنند، دست به انتشار و نقل اخباری میزند که با اخلاق حرفهای در تضاد است.
برخی نشریات با ظاهری شیک روی دکهها قرار میگیرند تا مخاطب را ترغیب به خرید کنند؛ برخی دیگر هم ناچار به نوشتن مطالب و اخبار مطابق فرهنگ عامه هستند و به نوعی، زردنویسی را دنبال میکنند.
تعدادی از رسانهها نیز از ارزشهای خبری تنها بر بزرگنمایی و برجستهسازی اکتفا کرده و در این راستا دست به انتشار اخبار منفی و تلخ و حتی ضریب دادن به این نوع خبرها هستند؛ برخی از رسانهها هم با رسانههای معاند همصدایی کرده یا با انتشار برخی اخبار سوژههایی را به دست رسانههای معاند میدهند تا بر موج چنین اخبار سوار شده و در راستای اهداف خود شروع به جریانسازی در جامعه کنند.
خلاصه اینکه امروزه رسانهها از کارکرد اصلی خود به عنوان کانالها و ابزار بسیار مهم برای شناخت و آگاهی سیاسی، هوشیارسازی، فهم و جهت دهی شهروندان و گروههای سیاسی و اجتماعی فاصله گرفتهاند تا جایی که به ابزاری برای تهدید سلامت روان جامعه تبدیل شدهاند.
باید گفت که از میان تعاریفی که برای رسانه از سوی کارشناسان بیان شده است مهمترین تعریف این است که رسانه منعکسکننده واقعیتهایی است که در جامعه رخ میدهد.
مهمترین وظیفه سردبیران و مدیرمسئولان رسانهها باید دروازهبانی و مراقبت کرده و با پایبندی به سیاست بیطرفی بهگونهای عمل نکنند که دل مردم را از امید خالی کنند و مردم دچار شرایط ناامیدی مفرط شوند یا بهانه به دست دشمن دهند.
اخلاق حرفهای، در یک کلام به پایبندی حرفهای به ارائه اخبار از نظر اهداف رسانه و تکنیکهای نشر آن ارتباط معناداری دارد. نمیتوان از بیطرفی سخن گفت، اما در عمل، شاهد سوگیریهای سیاسی و جناحی در رسانه بود.
سؤال اینجاست که چرا هنوز اخلاق جای خود را به معنای واقعی کلمه در رسانههای کشورمان نیافته است؟ در جمهوری اسلامی ایران رسانه بهعنوان مهمترین وسیله ارتباطی فرهنگی، نظیر سایر نهادهای فعال در بخش فرهنگ ملزم به رعایت منطق و اهداف برآمده از مبانی نظری انقلاب و متن سیاستهای فرهنگی هستند.
رعایت اخلاق حرفهای در رسانههایی که در جوامع کوچکتری فعالیت میکنند از اهمیت دوچندانی برخوردار است؛ برای نمونه در استانی مانند استان مرکزی که تعداد نشریات و رسانههای آن محدود است تبدیل شدن به یک منبع موثق نشر اخبار و اطلاعات اهمیت بسیاری دارد.
اگر رسانهای وابسته به یک جریان سیاسی خاص باشد و به ادعای خودشان اتاق فکر یک حزب خاص باشند بدون شک از عهده انجام رسالت دقیق خود برنخواهند آمد و در مسیر خود گاه و بیگاه ناچار میشود که به یکی از ترفندهای محبوبیت و منبع خبری شدن دست بزند؛ نمونه آن هم چندی پیش شاهد بودیم که با نشر خبری کذب از منتخب مردم در یکی از حوزههای انتخابی استان به دنبال ایجاد حس بیاعتمادی در مردم نسبت به مسئولین بود.
این دست از رسانهها باید بدانند که در فرهنگ رسانهها شهرت حرفهای رمز و راز موفقیت است. اگرچه امروزه منفیگرایی و جنجالآفرینی از ارزشهای خبری به حساب میآید و هر رسانهای که به بزرگ نمایی و جنجال در جامعه بپردازد طرفداران بیشتری در میان عوام دارد، ولی ادامه حیات برایش در این فضا دشوار خواهد شد و کم کم مخاطبینی را که مجذوب خود کرده از دست خواهد داد.
رسانههای ما اگر به این یک جمله از فرمایشات امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام توجه داشته باشند که میفرمایند «خبری را نقل مکن مگر از شخص موثق، چراکه در غیر اینصورت به دروغگویی بسیار دچار میشوی» در فضای رقابتی همچنان به حیات مطبوعاتی خود ادامه خواهند داد و به عنوان یک منبع موثق خبری مورد تائید مخاطبین قرار خواهند گرفت.
مطالبه حقوق عامه از سوی رسانهها مستلزم این است که رسانهها مطالب حقیقی را منتشر کنند نه اینکه اخباری را منتشر کنند که بعد از گذشت مدتی تکذیب میشود.
انتهای پیام/