کاهش ۳۰ درصدی ازدواج دختران در دهه ۹۰
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان، خبرگزاری بسیج؛ بحران جمعیت در کشورمان جدی است و به درستی میتوان این بحران را ابرچالش قرن پانزدهم دانست. نگاهی به آمارهای جمعیتی نشان میدهد دهه پیشروی آخرین فرصت برای جبران بحران جمعیت کشور و خروج از این سیاهچاله است و پس از آن با بسته شدن پنجره جمعیتی دیگر هیچ راهکاری باقی نمیماند و بحران جمعیت در بنبستی قرار میگیرد که هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد. با ورود جمعیت متولد دهه ۶۰ به سنین ازدواج، کشور از ابتدای دهه ۱۳۸۰ وارد پنجره جمعیتی شد، اما هم اکنون در نیمه پایانی پنجره جمعیت قرار گرفتهایم. پنجره جمعیتی به معنای دورهای است که در آن یک کشور بیشترین جمعیت جوان و پویا را داراست که قادرند علاوه بر فرزندآوری به رشد و توسعه کشور کمک کنند. حالا، اما علاوه بر اینکه در نیمه پایانی این پنجره قرار داریم، میانگین سنی جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله و در سنین کار و فعالیت در حال افزایش است. این یعنی کیفیت جمعیت فعال در حال کاهش است و آخرین فرصتهای رشد و پیشرفت اقتصادی بهزودی به پایان خواهد رسید. در این میان یکی از اصلیترین راهکارها برای ممانعت از تعمیق بحران جمعیت حل و فصل مسئله ازدواج جوانان است که خود به بحرانی بزرگ تبدیل شده است و بیراه نیست اگر بحران جمعیت کشور را زاییده بحران ازدواج بدانیم. آمارهای رسمی از کاهش ۴۰ درصدی ازدواج در یک دهه اخیر حکایت دارند و در این بین وضعیت ازدواج دختران قابل تأملتر است، چراکه به رغم میل ۹۶ درصد از آنان به ازدواج و تشکیل خانواده، در دهه ۹۰ آمار ازدواج دختران ۳۰ درصد کاهش داشته است. با عنایت به نقش محوری زنان در افزایش جمعیت و فرزندآوری، افزایش سن ازدواج دختران و رسیدن آنها به تجرد قطعی علاوه بر تبعات فردی و خانوادگی میتواند بحران جمعیت را در کشور تعمیق کند. در این میان قانون تسهیل ازدواج جوانان از سال ۸۴ خاک میخورد و حالا از یکسو جوانان مجرد و از سوی دیگر فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی منتظرند ببینند دولت سیزدهم و رئیسجمهور منتخب برای حل معضل ازدواج جوانان و در نتیجه حل و فصل بخش مهمی از بحران جمعیت چه برنامهای دارد.
هر از چندگاه آمارهای متعددی از وضعیت ازدواج جوانان دم بخت و دختران و پسرانی که از سن مناسب ازدواج عبور کردهاند منتشر میشود. آمارهایی که با عنایت به بازههای سنی گوناگون آمار جوانان دم بخت را از ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر برآورد میکنند. همه این آمارها، اما یک نقطه اشتراک دارند و آن چیزی نیست جز اینکه روند ازدواج و سر و سامان گرفتن جوانان کند شده و آمارهای کلی ازدواج در کشورمان کاهشی است.
کاهش ۳۰ درصدی آمار ازدواج دختران در دهه ۹۰
کاهش ۴۰ درصدی ازدواج در یک دهه اخیر موضوعی است که از سوی معاون بهداشتی وزیر بهداشت رسانهای شد. در این میان وضعیت دختران مجرد قابل تأملتر است. حدود ۵/۴ الی ۵ میلیون دختر مجرد در سن ازدواج داریم که سالانه تنها ۵۳۰ هزار مورد از آنها ازدواج میکنند.
آنطور که بهزاد خلیلی، پژوهشگر حوزه خانواده میگوید: «بر اساس سنجش نگرش جوانان به ازدواج که اخیراً توسط وزارت ورزش و جوانان انجام شد تنها ۳/۵ درصد از دختران مجرد اعلام کردند علاقهای به ازدواج ندارند. با این وجود 96/5 درصد از دختران کشور اعلام کردند که روزی ازدواج خواهند کرد یا در ازدواج تردید دارند. در این میان نیز ۷۰ درصد معتقد بودند قطعاً تمایل به ازدواج دارند.
بر اساس همین گزارش از میان کسانی که اعلام کردند قصد ازدواج نداشته یا در انجام آن تردید دارند از هر ۱۰ دختر، هفت نفر معتقد بودند در صورت رفع مشکلات اقتصادی ازدواج خواهند کرد.»
خلیلی با بیان اینکه این آمار نشان میدهد یکی از موانع جدی بر سر مسیر ازدواج جوانان و دختران، مسائل اقتصادی است میافزاید: «بر اساس آمارها میانگین سن ازدواج دختران کشور 23/4 سال است. از سوی دیگر تعداد ازدواجهای دختران ایرانی نیز کاهش یافته و از سال ۹۲ تا ۹۸ بیش از ۳۰ درصد از ازدواجهای دختران آمار کاهشی داشته و تعداد این ازدواجها به ۵۳۰ هزار مورد در سال رسیده است.
در حال حاضر حدود 4/5 الی ۵ میلیون دختر مجرد در سن ازدواج داریم که سالانه تنها ۵۳۰ هزار مورد از آنها ازدواج میکنند و این نسبت مناسب نیست.»
به گفته این پژوهشگر حوزه خانواده، بیش از یک سوم ازدواجهای ایران برای دختران زیر سن ۱۹ سال انجام میشود و عملاً پیک ازدواج دختران تا سن ۲۵ سالگی است.
بیمیلی ۳۳ درصد از جوانان به ازدواج با وجود مهیا بودن شرایط
برخی دیگر از آمارها، اما از کاهش تمایل جوانان به ازدواج حکایت دارد. مطابق یک نظرسنجی که اوایل امسال توسط وزارت بهداشت انجام شده است ۳۷ درصد جوانان کشور گفته بودند انگیزه تشکیل خانواده را ندارند و انجام عمل ازدواج جزء لزومات زندگی آنها نیست.
اعظم کریمی، مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان ایران هم از نتایج نظرسنجی این معاونت خبر میدهد و میگوید: «براساس نظرسنجیهای انجام شده روی جوانان در آستانه ازدواج، ۳۳ درصد جوانان حتی با وجود پیدا شدن فرد مناسب و فراهم بودن شرایط اقتصادی تمایلی به ازدواج ندارند.»
ریشههای اقتصادی بیمیلی جوانان به ازدواج.
اما وقتی به ریز موارد مطرح شده و مسبب کاهش تمایل جوانان به ازدواج نگاه میکنیم درمییابیم این بیمیلی به ازدواج در عمل ریشههای اقتصادی دارد. به گفته کریمی 34/9 درصد از جوانان بالا بودن هزینههای ازدواج، ۳۰ درصد جوانان نداشتن شغل و 26/3درصد جوانان نیز ترس از ازدواج ناموفق را از دلایل تأخیر در ازدواج عنوان کردهاند.
وی «نداشتن شغل» را از دلایل تأخیر در ازدواج ۳۰ درصد از جوانان ایرانی معرفی میکند و میافزاید: «یکی از علل کاهش ازدواج نیز افزایش آمار طلاق است که این افزایش آمار باعث میشود جوانان از ترس طلاق برای ازدواج اقدام نکنند.»
افزایش ۵ درصدی آمار ازدواج در سال کرونایی گواهی است بر اینکه اصلیترین مانع ازدواج جوانان مسائل اقتصادی و برخی سنتهای اشتباهی همچون اصرار خانوادهها بر مراسمهای پر زرق و برق برای ازدواج است. این موانع آنقدر بزرگ شده که در نهایت تمایل جوانان را به ازدواج کاهش داده است.
مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان ایران هم با بیان اینکه کاهش هزینه مراسم ازدواج در دوره شیوع کرونا باعث افزایش ۵ درصدی نرخ ازدواج در ایران شده است، میگوید: «در سال ۹۸ تعداد ۵۳۳ هزار و ۱۶۵ مورد ازدواج در کشور ثبت شده که در سال ۹۹ این رقم به ۵۵۶ هزار و ۶۹۹ مورد افزایش یافته که این افزایش ۵ درصدی به دلیل کرونا و حذف مراسمها و کم شدن هزینههای ازدواج رقم خورده است.»
تفاوت سن ازدواج در استانهای مختلف
اگر به دور و بر خودمان نگاهی بیندازیم کم نیستند دختران بالای ۳۰ سالهای که ازدواج نکردهاند. در عین حال بسیاری از دختران بالای ۳۰ هنوز شانس ازدواج دارند و حتی شاهد ازدواج دختران مجرد نزدیک به ۴۰ سالگی و بالاتر از ۴۰ سالگی هم هستیم و این نشان میدهد در کنار بالا رفتن سن ازدواج سن تجرد قطعی هم بالا رفته و بالا رفتن سن ازدواج به معنای این نیست که این افراد برای همیشه شانس ازدواج را از دست دادهاند. اما با بالا رفتن سن ازدواج شانس فرزندآوری به مراتب پایینتر میآید و قدرت باروری زنان بالای ۳۵ سال کاهش مییابد. از این گذشته با فرض سلامت باروری با ازدواج سنین بالا فرصت باروری و فرزندآوری کاهش مییابد و زنانی که در سنین بالای ۳۵ سالگی ازدواج کنند عملاً امکان داشتن بیش از یک یا دو فرزند را ندارند. با تمام اینها سن ازدواج تابع فرهنگ و موقعیت اجتماعی هم است به گونهای که متوسط سن ازدواج در استانهای مختلف کشور متفاوت است.
طبق آمار سازمان ثبت احوال در سال ۹۸ به ترتیب پنج استان تهران (۳۲ سال)، البرز31/5 سال)، مازندران (30/9سال)، مرکزی (30/8سال) و فارس (30/8 سال) دارای بالاترین میانگین سن ازدواج در مردان بودهاند. در زنان هم به ترتیب پنج استان کشور از جمله کرمانشاه (30/1سال)، تهــران (۲۸ سال)، البــرز (27/3 سال)، گــیلان (26/4 سال) و مازندران (26/2 سال) دارای بالاترین میانگین سن ازدواج در زنان بودهاند. به همین تناسب نمیتوان دختر ۳۵ سالهای که در استان تهران زندگی میکند را در معرض تجرد قطعی به شمار آورد. هر چند بعد از ۳۰ سالگی زمینههای ازدواج دختران کاهش مییابد و شاید بعد از ۴۰ سال دختران مجرد در صورت تمایل به ازدواج ناگزیر شوند مردان دارای سابقه ازدواج قبلی را هم در میان خواستگارانشان بپذیرند. از سوی دیگر شانس باروری زنان به تناسب افزایش سن ازدواج کاهش مییابد و همین افزایش سن ازدواج هم یکی از عوامل اصلی کاهش جمعیت و ابر بحران شدن
این ماجراست.
دولت باید از دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند حمایت کند
افزایش سن ازدواج هم برای پسران و هم برای دختران اتفاق افتاده است، اما میتوانیم بگوییم که افزایش سن ازدواج برای دخترها چشمگیرتر و معنادارتر از افزایش سن ازدواج برای پسران است و از طرفی تبعات و آثار اجتماعی که به بار میآورد در مورد دختران خیلی بیشتر و
قابل تأملتر است.
علتهای مختلفی را میتوان برای بالا رفتن سن ازدواج دختران برشمرد، اما مهمترین دلایل آن این است که این اتفاق برای دختران اختیاری نیست، این اتفاق به صورتهای مختلف تحلیل شده است. در برخی تحلیلها گفته شده به دلیل اینکه دختران تحصیلات عالیه پیدا کرده و ازدواجشان را به تأخیر انداختهاند این امر اتفاق افتاده، اما ممکن است اینها دلیل اصلی نباشد و حتی میشود اینطور تحلیل کرد که دختران به دنبال تحصیلات عالی هستند که بتوانند شانس ازدواج خودشان را بهتر کنند.
باید شرایطی برای ازدواج آسان فراهم شود، اما باید در مورد دخترانی که به تجرد قطعی رسیدهاند حمایتهای خاصی لحاظ شود و دولت برای زنان محروم از ازدواج حمایتهای خاصی را در نظر بگیرد. به این دلیل که یکی از حمایتهای اقتصادی که از زنان صورت میگیرد بخشی از طریق خانواده مبدأ یعنی پدر و مادران و بخشی از طریق همسر است، در صورتی که دخترانی که دچار مضیقه ازدواج هستند از حمایتهای همسر برخوردار نیستند و حمایتهای خانواده خودشان هم از آنها گرفته و روز به روز تضعیف میشود. به نظر میرسد در قالب تبعیض مثبت، دولت و سیاستگذاران باید حمایتهایی را وضع کنند که در راستای حمایت از دختران محروم از ازدواج باشد.
سمیه حاجی اسماعیلی
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده
سن تجرد قطعی هم مانند سن ازدواج افزایش داشته و برخی آمارها دقیق و علمی نیست
تجرد قطعی به مفهوم سنی است که خانم و آقا در آن سن خیلی به ندرت ازدواج میکنند، اما در حال حاضر به دلیل بالا آمدن سن ازدواج به همان نسبت ما شاهد بالا آمدن سن تجرد قطعی هستیم. بنابراین آمارهایی که بعضاً درباره تجرد قطعی در جامعه گفته میشود، چندان آمار درست و علمی نیست.
در حال حاضر ما شاهد آن هستیم که خانمهای زیر سن ۴۰ سال همچنان ازدواج میکنند و حتی شاهد ازدواج خانمهای بالای ۴۰ سال هستیم. بنابراین سن تجرد قطعی هم در ایران و هم در تمام نقاط دنیا تغییر کرده است.
در عین حال برای متولدین دهه ۶۰ با مضیقه ازدواج برای دختران مجرد مواجهیم، به گونهای که دختران بالای ۳۵ سال مجرد تعدادشان نسبت به پسران مجرد بیشتر است. مگر اینکه بخواهند با همسن خود ازدواج کنند. اگر ازدواج همسالان اتفاق بیفتد تعداد دختران و پسران مجرد این دهه مساوی است.
ما باید برای دهه شصتیها فکری جدی کنیم و طرحی برای آنها داشته باشیم، اما توصیه ما به دختران بالای ۳۰ سال این است که اصرار نداشته باشند با پسری که قبلاً ازدواج نکرده ازدواج کنند. من به عنوان کارشناس این حوزه معتقدم مردانی که قبلاً ازدواج کردهاند یا همسرشان را از دست داده و طلاق گرفتهاند به مراتب نرمالتر از مردانی هستند که تا سنین بالا ازدواج نکردهاند و دلایل گوناگونی هم برای این مسئله دارم. بنابراین توصیه من به این خانمها این است که شرط نداشتن تجربه ازدواج و حتی فرزند را در شرایطتان نگذارید، چراکه این خودش یک محدودیت ایجاد
خواهد کرد.
دکتر امیرحسین بانکیپورفرد
رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده مجلس شورای اسلامی