مروز میطلبد تا جوانان دانشبنیان، به سبک «حسن طهرانیمقدم» قیام کنند و همچون او موشک انرژی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را در راس اهداف خود قرار دهند.
به گزارش خبرگزاری بسیج از رشت، محدثه فردی در یادداشتی نوشت: این روزها همگان از مشکلات پیش آمده و گلهمندیهای به حق مردم خوزستان، خون به دل شدند و وضعیت نامبارک زیست محیطی خوزستان، بغض در گلوی هر ایران دوستی شده است.
امروز همه مردم در صفحات مجازی خود از تشنگی مردم شریف خوزستان سخن میگویند و صفحات مجازی پر شده از گله مندیها، استوری کردنها و هشتگ سازیها تا که بگویند خوزستان تنها نیست. اما آیا این کافیاست؟
باید از امروز برای جلوگیری از خوزستان شدن دیگراستانها تلاش کرد و جریان مطالبهگری را پیش از واقعه به راه انداخت، نه اینکه بمانیم «درد به استخوان برسد» و تازه مسیر علاج درد، آن هم در حد تسکین در پیش گرفته شود.
بعد از شنیدن اعتراضات مردم در پی بیتدبیریهای مسؤولینی که باید خوش میدرخشیدند، گروههای مختلف جهادی سپاه و ارتش و سازمانهای حاکمیتی از جمله ستاد اجرایی فرمان امام (ره) در استان خوزستان پیشگام شده و کم کاری دولت را به دوش گرفته و به صورت جهادی در قالب طرحهای برکت و طرحهای مختلف جانفشانی میکنند، آنچه که مردم خوزستان را آزرده خاطر کرده تشنگی احشام و خشکی زمینهای کشاورزی است، درد آنها خشکی بزرگترین جلگه ایران بوده که در پی ناکارآمدی مسئولین دورههای مختلف به چنین سرنوشت تلخی دچار شده، هرچند خشکسالی بیسابقه ۵۰ سال اخیر نیز این مشکل را دو چندان کرده است.
آنچه در جغرافیای جهان مشاهده میشود تغییر رفتار آب و هوا و محیط زیست است که شاید نامهربانیهای سالهای طولانی بشر را به یکباره میخواهد جبران کند، میطلبد جریانهای مطالبهگری، «علاج پیش از واقعه» کنند و مسیر مشکلات را پیش از موعد بربندند، باید مراقب بود که سرنوشت کرخه، کارون و هورالعظیم به سپیدرود، زرجوب و گوهررود و تالابهای استان گیلان سرایت نکند، این انتظار زیادی نیست.
هرچند گوهر رود و زرجوب که روزی شفافیت و سلامت آب آن، زینت بخش سفرههای مردم بوده امروز به دلیل آلودگی ورود فاضلابهای خانگی و بیمارستانی نهتنها سلامت خود را از دست داده بلکه حیات زیستی آن نیز با آسیب فراوانی مواجه شده است، اما نباید دست روی دست گذاشت و صرفا نظارهگر بود.
حالا دیگر زنگ هشدار به صدا درآمده، مسئولین استانی و نمایندگان مردم گیلان باید با عزمی جدی و تلاشی مضاعف جلوی خوزستان شدن گیلان را بگیرند و از الان چارهای بیندیشند و نگذارند که «نوش دارو پس از مرگ سهراب» هشتگهای فردای گیلان عزیزمان شود.
یکی از ظرفیتهای مهم استان، ستاد اجرای فرمان امام است که در موقعهای مختلف در بحرانهایی که دولت از پس وظایف خود بر نیامده پای کار بوده و به یاری مردم پرداخته، سوال اینجاست چرا باید بمانیم تا گیلان، خوزستانی دیگر شود و آنگاه از ستاد اجرای فرمان امام درخواست ترمیم زیرساختهای آبی و انرژی درگیلان کنیم؟! استانی که انرژی بادی آن میتواند حجم عظیمی از تولید برق را تامین کند و یا با تخصیص پنلهای خورشیدی به عنوان جایگزین تولید برقآبی، مانع هدر رفت آب در این تغییر رفتار آب و هوایی شود.
مطالبه از نهادها و سازمانهایی مانند پارک علم و فناوری برای ایجاد بستر دانش بنیان و همچنین فراهم کردن زیر ساخت انرژی بادی و حتی پنلهای خورشیدی در بخشهایی که شرایط آن ممکن باشد باید در رأس مطالبات اهالی رسانه بوده تا خواست امروزشان آرامشخاطر فردای گیلان را رقم بزند.
امروز رسانهها مکلف به مطالبهگری پیش از وقوع حادثه، هستند تا تکرار قطعیهای آزار دهنده برق؛ خشکی سیستان وخوزستان، بار دیگر تکرار نشده، تا علاوه بر رفاه مردم عزیز، آب به آسیاب دشمن، تابن دندان مسلح به سلاح رسانه، ریخته نشود.
امروز میطلبد تا جوانان دانشبنیان، به سبک «حسن طهرانیمقدم» قیام کنند و همچون او موشک انرژی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را در راس اهداف خود قرار دهند، موشکهایی که دنیای علم را به سخره درآورد چرا که جوانان ایران قوی، با دستان خالی به سبک «طهرانی مقدم» کاری میکنند کارستان. اگرچه تمثیل موشک در این عبارت برای تاکید به خودکفایی و اعتماد به توان داخلی قید شده، اما باید الگویی باشد برای همه موانع و ارادهای باشد بر همه تردیدها.
حال رودخانهها و تالابهای گیلان خوب نیست و تغییر کاربریها نیز نقش زیست محیطی گیلان را تغییر داده است، دست روی دست گذاشتن ونظاره کردن خلاف وطن دوستی ماست و امروز همگان باید برای این درد، مطالبهگری همراه با راهکار داشته باشیم.
این روزها به نقش ستاد اجرای فرمان امام (ره) در خوزستان بنگریم که چگونه جان برکفانه در کنار نیروهای جهادی ارتش و سپاه همچون «محمد جهان آرا» جانفشانی میکنند، باید از حالا درخواست کنیم تا پیش از خوزستان شدن گیلان، ستاد اجرایی فرمان امام و نخبگان دانشگاهی سپاه و ارتش و دانش بنیانیها آستین همت را بالا بزنند و پیشگیری را به جای درمان محور قرار دهند.
امروز به جای همدردی در صفحات مجازی باید اقدام و تلاش مضاعف کرد تا با پیشگیری بهموقع نیازی به درمان دیرهنگام نباشد، حال گیلان عزیز ما خوب نیست و نیازمند اتحاد و همکاری رسانههای مطالبه گر، دستگاههای حاکمیتی و سازمانهای دولتی بوده تا شاهد خوزستانی دیگر در گیلان نباشیم.
انتهای پیام/
امروز همه مردم در صفحات مجازی خود از تشنگی مردم شریف خوزستان سخن میگویند و صفحات مجازی پر شده از گله مندیها، استوری کردنها و هشتگ سازیها تا که بگویند خوزستان تنها نیست. اما آیا این کافیاست؟
باید از امروز برای جلوگیری از خوزستان شدن دیگراستانها تلاش کرد و جریان مطالبهگری را پیش از واقعه به راه انداخت، نه اینکه بمانیم «درد به استخوان برسد» و تازه مسیر علاج درد، آن هم در حد تسکین در پیش گرفته شود.
بعد از شنیدن اعتراضات مردم در پی بیتدبیریهای مسؤولینی که باید خوش میدرخشیدند، گروههای مختلف جهادی سپاه و ارتش و سازمانهای حاکمیتی از جمله ستاد اجرایی فرمان امام (ره) در استان خوزستان پیشگام شده و کم کاری دولت را به دوش گرفته و به صورت جهادی در قالب طرحهای برکت و طرحهای مختلف جانفشانی میکنند، آنچه که مردم خوزستان را آزرده خاطر کرده تشنگی احشام و خشکی زمینهای کشاورزی است، درد آنها خشکی بزرگترین جلگه ایران بوده که در پی ناکارآمدی مسئولین دورههای مختلف به چنین سرنوشت تلخی دچار شده، هرچند خشکسالی بیسابقه ۵۰ سال اخیر نیز این مشکل را دو چندان کرده است.
آنچه در جغرافیای جهان مشاهده میشود تغییر رفتار آب و هوا و محیط زیست است که شاید نامهربانیهای سالهای طولانی بشر را به یکباره میخواهد جبران کند، میطلبد جریانهای مطالبهگری، «علاج پیش از واقعه» کنند و مسیر مشکلات را پیش از موعد بربندند، باید مراقب بود که سرنوشت کرخه، کارون و هورالعظیم به سپیدرود، زرجوب و گوهررود و تالابهای استان گیلان سرایت نکند، این انتظار زیادی نیست.
هرچند گوهر رود و زرجوب که روزی شفافیت و سلامت آب آن، زینت بخش سفرههای مردم بوده امروز به دلیل آلودگی ورود فاضلابهای خانگی و بیمارستانی نهتنها سلامت خود را از دست داده بلکه حیات زیستی آن نیز با آسیب فراوانی مواجه شده است، اما نباید دست روی دست گذاشت و صرفا نظارهگر بود.
حالا دیگر زنگ هشدار به صدا درآمده، مسئولین استانی و نمایندگان مردم گیلان باید با عزمی جدی و تلاشی مضاعف جلوی خوزستان شدن گیلان را بگیرند و از الان چارهای بیندیشند و نگذارند که «نوش دارو پس از مرگ سهراب» هشتگهای فردای گیلان عزیزمان شود.
یکی از ظرفیتهای مهم استان، ستاد اجرای فرمان امام است که در موقعهای مختلف در بحرانهایی که دولت از پس وظایف خود بر نیامده پای کار بوده و به یاری مردم پرداخته، سوال اینجاست چرا باید بمانیم تا گیلان، خوزستانی دیگر شود و آنگاه از ستاد اجرای فرمان امام درخواست ترمیم زیرساختهای آبی و انرژی درگیلان کنیم؟! استانی که انرژی بادی آن میتواند حجم عظیمی از تولید برق را تامین کند و یا با تخصیص پنلهای خورشیدی به عنوان جایگزین تولید برقآبی، مانع هدر رفت آب در این تغییر رفتار آب و هوایی شود.
مطالبه از نهادها و سازمانهایی مانند پارک علم و فناوری برای ایجاد بستر دانش بنیان و همچنین فراهم کردن زیر ساخت انرژی بادی و حتی پنلهای خورشیدی در بخشهایی که شرایط آن ممکن باشد باید در رأس مطالبات اهالی رسانه بوده تا خواست امروزشان آرامشخاطر فردای گیلان را رقم بزند.
امروز رسانهها مکلف به مطالبهگری پیش از وقوع حادثه، هستند تا تکرار قطعیهای آزار دهنده برق؛ خشکی سیستان وخوزستان، بار دیگر تکرار نشده، تا علاوه بر رفاه مردم عزیز، آب به آسیاب دشمن، تابن دندان مسلح به سلاح رسانه، ریخته نشود.
امروز میطلبد تا جوانان دانشبنیان، به سبک «حسن طهرانیمقدم» قیام کنند و همچون او موشک انرژی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را در راس اهداف خود قرار دهند، موشکهایی که دنیای علم را به سخره درآورد چرا که جوانان ایران قوی، با دستان خالی به سبک «طهرانی مقدم» کاری میکنند کارستان. اگرچه تمثیل موشک در این عبارت برای تاکید به خودکفایی و اعتماد به توان داخلی قید شده، اما باید الگویی باشد برای همه موانع و ارادهای باشد بر همه تردیدها.
حال رودخانهها و تالابهای گیلان خوب نیست و تغییر کاربریها نیز نقش زیست محیطی گیلان را تغییر داده است، دست روی دست گذاشتن ونظاره کردن خلاف وطن دوستی ماست و امروز همگان باید برای این درد، مطالبهگری همراه با راهکار داشته باشیم.
این روزها به نقش ستاد اجرای فرمان امام (ره) در خوزستان بنگریم که چگونه جان برکفانه در کنار نیروهای جهادی ارتش و سپاه همچون «محمد جهان آرا» جانفشانی میکنند، باید از حالا درخواست کنیم تا پیش از خوزستان شدن گیلان، ستاد اجرایی فرمان امام و نخبگان دانشگاهی سپاه و ارتش و دانش بنیانیها آستین همت را بالا بزنند و پیشگیری را به جای درمان محور قرار دهند.
امروز به جای همدردی در صفحات مجازی باید اقدام و تلاش مضاعف کرد تا با پیشگیری بهموقع نیازی به درمان دیرهنگام نباشد، حال گیلان عزیز ما خوب نیست و نیازمند اتحاد و همکاری رسانههای مطالبه گر، دستگاههای حاکمیتی و سازمانهای دولتی بوده تا شاهد خوزستانی دیگر در گیلان نباشیم.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار