خبرگزاری بسیج: یكی از ویژگیهای امام خمینی كه به شدت بر محبوبیت ایشان افزود، دنیاگریزی و سادهزیستی بود. زندگی ساده و بدون تشریفات امام هر بینندهای را تحت تأثیر قرار میداد. خبرنگار روزنامه لوموند، لوسین ژرژ كه برای یك مصاحبه اختصاصی راهی نجف شد، وقتی خانه ساده امام خمینی را دید به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و در ششم مه 1978 (1357/2/16) در لوموند نوشت: «در حال حاضر در ایران به نام همین پارسای زاهد 76 ساله است كه قیامهای متعدد به وقوع میپیوندد... در پیچ یكی از كوچههای تنگ نجف... مسكن محقر آیتالله خمینی قرار دارد. این خانه نظیر مسكن فقیرترین افراد نجف است. در سه اتاق این خانه، حداكثر دوازده تن از نزدیكان وی حضور دارند، در این مسكن محقر از قدرت رؤسای شورش یا رؤسای جبهه مخالف كه در تبعید به سر میبرند هیچ نشان و علامتی دیده نمیشود».
با اینكه امام صدها مرید داشت كه اصرار میكردند برای ایشان در نجف یك اتومبیل شخصی اهدا كنند، امام از پذیرش آن خودداری میكردند و پیوسته راه منزل تا حرم و مدرسه را پیاده طی مینمودند و گاه برای مسافتهای طولانی به دلیل ارزانتر بودن از درشكه كرایهای استفاده میكردند. امام خمینی حتی در آن هوای گرم طاقتفرسای نجف اجازه تهیه كولر ندادند و فرمودند «هرگاه همه طلبهها كولر داشتند من هم تهیه میكنم.»
در نجف اشرف، محل پذیرایی مراجعین كاملاً مفروش نشده بود، حجتالاسلام قرهی از امام خواستند كه اجازه دهند یك قطعه فرش خریداری شود. امام فرمودند: یك گلیم داریم. قرهی گفت: گلیم مناسب نیست. حضرت امام فرمودند: «مگر منزل صدراعظم است؟» قرهی مجدداً پاسخ داد اینجا «فوق منزل صدراعظم است، منزل امام زمان(عج) است». امام در پاسخ فرمودند: «امام زمان هم خودش معلوم نیست در منزلش چی افتاده است.»
زندگی و خوراك ایشان در نجف «در سطح یك طلبه معمولی مقتصد و حتی پایینتر بود». حضرت امام در پانزده سال تبعید در نجف، هوای گرم آنجا را بدون هیچ وسیله خنككنندهای تحمل كردند، بارها به ایشان اصرار شد لااقل چند روزی را در كوفه سپری كنند. امام این درخواست را ردّ میكردند و یك بار در مقابل اصرارها فرمودند: «من چگونه به هوای مطبوع و ییلاقی كوفه پناه ببرم و در فكر آسایش و راحتی خودم باشم در حالی كه برادران و یاران مبارز و انقلابی من در مناطق گرم و بد آب و هوا مثل بندرعباس و زاهدان تبعید هستند و یا در زندانهای رژیم، سختترین شكنجهها را تحمل میكنند؟»
امام خمینی در نجف حتی از داشتن یك یخچال خودداری میكردند و حاج آقا مصطفی را نیز از داشتن یخچال پرهیز میدادند. آیتالله غیوری در نجف خدمت امام رسیدند و چون مورد ملاطفت ایشان قرار گرفتند، حاج آقا مصطفی از وی خواست تا به امام خمینی بقبولاند كه یك یخچال تهیه نمایند. آقا مصطفی توضیح داده بود كه اگر امام خرید یخچال را بپذیرد راه برای خرید یخچال برای من هم فراهم میشود؛ امّا امام درخواست آیتالله غیوری را به دلیل اینكه همه طلبهها صاحب یخچال نیستند ردّ كردند.
مردم ایران وقتی به زندگی پرزرق و برق و تجملی شاه نگاه میكردند كه دهها كاخ در ایران و خارج برای ایام مختلف ساخته و از هیچ ولخرجی دریغ نمیكند و آن را با زندگی سادهی امام خمینی قیاس میكردند، سخت شیفته شخصیت امام میشدند. این موضوع حتی از دید افرادی چون احسان نراقی دور نمانده و به شاه متذكر میشود كه «مردم فكر میكنند كه با پیروی از آیتالله خمینی به سمت جامعهای با تساوی بیشتر خواهند رفت و در شیوههای زندگی، تفاوتهای چندانی نخواهد بود. آنها به زندگی رهبران مذهبی نگاه میكنند و سادگی و بیتكلفی زندگی آنها را با زندگی طبقه غربزده، ولخرج و پرتكبر مقایسه میكنند.»
اگر فرهنگ شیعی مردم ایران را كه سالیان متمادی از سادگی زندگی پیشوایان دینی شنیدهاند و آموزههای دینیشان در مورد لزوم زهد و سادگی رهبران جامعه را در نظر بگیریم، كاملاً تأثیر زندگی ساده امام خمینی بر مقبولیت ایشان نزد مردم ایران روشن میشود.