کودکان اینفلوئنسر، کودکی نمیکنند / بحران هویت در کودکان کار مجازی
به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، کامران شیوندی استادیار روانشناسی تربیتی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در مصاحبهای با خبرنگار سرویس اساتید به موضوع کودکان کار مجازی پرداخته است.
لطفا تعریف خود را از کودک بفرمایید؟
کودک به یک انسان کوچک یا خردسال اطلاق می شود که این کوچکی موجب سادگی و بی آلایشی کودک است. در تعریف جهانی کودک به افراد زیر 18 سال کودک گفته می شود. بنابراین این تعریف در واقع شامل خردسالان تا دوره نوجوانی می شود. به طور کلی دوره کودکی بعد از سنین نوزادی انسان شروع می شود و تا رسیدن فرد به سن قانونی که تعرف جهانی آن 18 سال می باشد، است. در فقه اسلام به دوران قبل از بلوغ کودکی اتلاق می گردد.
نظرات مختلفی در مورد طبقه بندی دوران کودکی وجود دارد که برایند آنها به شکل زیر است:
1- دوران نوزادی (بدو تولد تا دو سال)
2- دوران کودکی اولیه ( 2 تا 6 سال) سن بازی
3- دوران کودکی ثانویه (6 تا 11 سال)
4- دوران نوجوانی (12 تا 18 یا 21 سال) آستانه بلوغ
نشر اطلاعات شخصی کودک در فضای مجازی چه تاثیری در شکلگیری شخصیت وی در آینده دارد؟
اعتماد به نفس طیفی گسترده دارد که از خجالتی بودن تا خود شیفتگی و غرور ادامه میابد. حد مطلوب اعتماد به نفس منجر به سازگاری بهتر کودک با محیط می شود اما اعتماد به نفس کاذب و غرور نیز آفتهای زیادی برای شخصیت کودک به همراه دارد. از تاثیرات منفی نشر اطلاعات شخصی کودک در فضای مجازی، افزایش اعتماد به نفس کاذب و غرور میتوان نام برد. به طور معمول، کودکانی که بیش از حد مورد تمجیدهای دوستان، خانواده و همسالان قرار میگیرند، دچار غرور و تکبر شده و تمایلی به پذیرش عیوب و نقایص خود ندارند. حال اگر افرادی نقاط ضعف و مشکلات آنها را بیان کند، به شدت با آنها برخورد میکنند. در واقع، ایجاد چنین اعتماد به نفسی منجر بدین میشود تا از پذیرش اشتباهات و خطاهای خود امتناع کرده و درک درستی از میزان تواناییها و ضعفهای خود نداشته باشند.به طور کلی، فرزند سالاری و توجه بیش از حد به خواستههای کودک فشارهای مالی و روانی والدین را افزایش داده، موجب ایجاد فاصله بین طرفین شده و در نهایت منجر به ایجاد اعتماد به نفس بیش از حد در کودکان میشود. در واقع، چنانچه والدین تمامی خواستهها و نیازهای کودک را برآورده کنند، او به نوعی به احساس رضایت درونی رسیده و برای خواستههای خود تلاشی نمیکند. در نتیجه، نوعی اعتماد به نفس کاذب در کودک شکل گرفته و او را به سمت رفتارهایی از روی تکبر سوق میدهد. از سوی دیگر، اگر چنین فردی در شرایطی قرار گیرد که خواستهها و نیازهایش برآورده نشوند، دچار خشم و اضطراب شده و احساس ناتوانی و ضعف نسبت به تواناییهای خود خواهد داشت.
اعتماد به نفس بیش از حد معمولاً منجر بدین میشود تا به صورت مداوم تواناییهای خود را به رخ اطرافیان بکشند. همچنین در برخی مواقع همواره سعی دارند تا مرکز توجه دیگران قرار گیرند. از سوی دیگر، چنین عاملی موجب میشود تا به ناتوانیها و نقاط ضعف دوستان و اطرافیان خود بخندند.
از طرف دیگر کودک در سنی نیست که در مورد حقوق خود اطلاعات کافی داشته باشد و نشر اطلاعات شخصی او در فضای مجازی کاری غیراخلاقی نیز به شمار میرود چرا که این کار بدون اجازه عقلانی او صورت میگیرد.
بنابراین برخی که با اشتراکگذاری تصویر کودکان شروع به درآمد زایی و کسب سود میکنند؛ و نسلی جدید از اینفلوئنسرها به اسم «کودکان اینستگرامی» پدید آورده اند، به نحوی از طرف والدین خود به استثمار گرفتهشده اند و تبدیل به افرادی شدند که فضای مجازی جزو لاینفک زندگی آنها شد. شاید تصور افراد از کودکان کار، بچههای خردسالی باشند که با ظاهری کثیف و زشت پشت چراغ قرمزهای ایستادهاند، ولی این تصویر، تعریف سنتی از کودکان کار است. امروزه با رشد شبکههای اجتماعی کودکان اینفلوئنسر هم کودکان کار محسوب میشوند چراکه بچهها در این فضا از شیطنتها و بازیهای کودکانه خود فاصله میگیرند و نیازهای خانواده ی خود را تامین می کنند و در مقابل خدماتی که به خانواده خود ارائه می دهند، هیچ پولی دریافت نمی کنند.
کودکانی که در اینستگرام نمایش داده میشوند، قرار است در مقابل این همه چشم بزرگ شود که او را میبینند و هویتی که میتواند برای خود ایجاد کنند را کاملا سلب میکنند. در این مورد خانواده ها برای کودکان خود هویت انتخاب می کنند، یعنی چه کلاس هنری شرکت کنند و چه کلاس ورزشی نروند، به عبارتی والدین بر اساس خواسته خود هویت کودک را انتخاب میکنند هویت کودکان اینستگرامی به یک هویت نمایشی تبدیل میشود، یعنی هویت آنها به جز چیزی که نمایش میدهد نیست و همین امر موجب میشود که کودک در سنین نوجوانی با یک چالش بزرگ در باب هویت خود روبه رو شوند، چرا که عدم شکلگیری هویت درست باعث عدم شکوفایی فرد میشود که مشکلات زیادی را در پی دارد.
استفاده از کودکان در تبلیغات مجازی چه تاثیری بر سایر کودکان میگذارد؟ ( از جهت مقایسه شدن و اعتماد به نفس).
کودکانی که در فضای مجازی به عنوان اینفلوئنسر، مجری تبلیغات میشوند، از آنجا که مورد توجه جامعه قرار گرفتهاند، به احتمال زیاد، توجه کودکان را نیز برمیانگیزند. آنها به شهرت دست یافته اند و کودکان سعی میکنند دلیل شهرت آنها را کشف کرده و ارزشهای خود را به سمتی تغییر دهند که به آن شهرت نزدیک شوند. توجه بیش از حد ارزشهایی ظاهری و توخالی (ظاهر، امکانات و خودرو لوکس و...) و بی توجهی به ارزشهای واقعی مانند تحصیل و تلاش. بنابراین اولین تاثیر کودکان اینفلوئنسر بر سایر کودکان، تغییر ارزشهای آنان است.
دومین تاثیر، که از همان تغییر ارزشها سرچشمه میگیرد، «خودکم بینی» و کاهش اعتماد به نفس است. کودک وقتی خود را از لحاظ ظاهری بسیار دور تر از اینفلوئنسرها میبیند، احساس اعتماد به نفسش به شدت پایین میآ
ید. او تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته و ارزشهای خود را بر مبنی آن در ذهن خود مجسم کرده است و وقتی رسیدن به آن ارزشها برایش نامحتمل میشود، دچار خودکم بینی و افسردگی میشود.
استفاده از کودکان به مثابهی یک عنصر نمایش در فضای مجازی چه تاثیری در تعاملات کودکان در دوره بزرگسالی خواهد داشت؟
یکی از آسیبهای مهم که والدین فراموش میکنند، پاک نشدن فیلمها از حافظه اینترنت و تصویری است که والدین از کودک خود در حافظه افراد باقی میگذارند ، برای مثال پدر و مادر فیلمی از فرزندان خود به اشتراک میگذارد که از نظرشان بانمک است و فیلم به سرعت پخش میشود به گونه ای که از دست پدر و مادر خارج شده و نمیتوانند جلوی انتشار آن فیلم را بگیرند و بسیاری از افراد آن فیلم را دیدهاند و شروع به مسخرهکردن کودک میکنند، در حالی که قصد پدر و مادر چیز دیگهای بوده از پخش آن فیلم ولی نگرش قسمتی زیادی از افراد جامعه، دوستان و آشنایان از آن کودک خردسال همان فیلم به نظر بانمک است، این کار احتمال منجر به منزویشدن و دوریکردن از جامعه باشد؛ همچنین پدر و مادر که چنین بلایی سر کودک خود آورده پشیمان که برای جذب فالوور دست به چه کاریزده و کل آینده فرزند خود را با دستان خود تباه کردهاند؛ این روایت چندان دور از انتظار نیست، شاهد مثال این موضوع پسر بچهی شمالی بود که زمان درس جواب دادن چند بار کلمه شیب و بام را با حالت و چهره ای خاص تکرار میکند و معلم هم از این ناتوانی در پاسخگویی فیلم میگیرد و شروع به بلوتوث کردن میکند و به سرعت سر از تلفنهای همراه افراد پیدا میکند، در نهایت این موضوع باعث شد که این پسر بچه ترک تحصیلکرده و منزوی شود.
همچنین گفتیم که والدین بر اساس خواسته خود هویت کودک را انتخاب میکنند هویت کودکان اینستگرامی به یک هویت نمایشی تبدیل میشود، یعنی هویت آنها به جز چیزی که نمایش میدهد نیست و همین امر موجب میشود که کودک در سنین نوجوانی با یک چالش بزرگ در باب هویت خود روبه رو شوند، چرا که عدم شکلگیری هویت درست باعث عدم شکوفایی فرد میشود که مشکلات زیادی را در پی دارد. فضای مجازی صحنهای فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیتهای متنوع و نقشهای گوناگون میبینند، بنابراین زمینهای برای آسیبپذیری شخصیت کودک فراهم شده و نتیجهای جز چند شخصیتی را در پی ندارد.
نظر شما در رابطه با هویتی که به دلیل برندسازی توسط والدین به کودکان کار مجازی داده میشود چیست؟
کودکان امروزی بر خلاف گذشته در دنیایی به دنیا آمدهاند که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی رشد زیادی کردهاند و جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بشر شده است که افراد به طور مستقیم و غیرمستقیم با آن در ارتباط هستند. کودکان اینستگرامی به طور مستقیم با فضای مجازی در ارتباط هستند، از آنجایی که کودکان به رشد کامل شناختی نرسیدهاند و تمایز بین خوب و بد را تشخیص نمیدهند زود تر از بقیه افراد جامعه در مقابل رسانه ها سر خم میکنند و از آن ها تاثیر میپذیرند، تاثیراتی زیانباری که گاهی قابل جبران نیستند و بر روان و روح آن کودک باقی میماند و مشکلات روانی را ایجاد میکنند؛ این موضوع تنها مشکل از بُعد فردی بود و در بُعد اجتماعی، نسلی از کودکان پا به جامعه میگذارند که مشکلات روانی و هویتی زیادی را پشت سر گذاشتهاند و حال قرار است که این کودکان جامعه را بسازند، ولی جامعه سالم زمانی به وجود میآید که افراد شخصیتهای خوبی داشته باشند. نهادهای قانونگذار هم که هنوز این گروه به وجود آمده را به طور رسمی قبول نکرده و همین عدم پذیرش آنان و این موضوع که هنوز وارد فضای گفتمان قانونی نشدهاند، باعث میشود که هیچ نظارتی صورت نگیرد و کودکان قربانی همین نبود قانون شوند. در این فضا کودکان دائما در حال ارزیابی و مقایسه با بقیه همکاران خود در این حوزه میشود و وارد دنیای رقابتی میشود که هیچ دخالتی در آن ندارند و فقط مانند عروسکی خیمه شب بازی عمل میکنند؛ عروسک خیمه شب بازیای که هیچ ارادهای از خود ندارد و احساسات و عواطف کودکانه آنها از طریق والدین سوءاستفاده می شود، و تصویری که از والدین خود خواهدداشت به مثابه افرادی که از او در جهت منافع خود استفاده میکردند در یادشان خواهد ماند. حریم شخصیاش نیز لحظه به لحظه نقص میشود و او فقط میتواند هویتی که مادرش در صفحه مجازی برایش ساخته را قبول کند. کودکان اینفلوئنسر بر خلاف چیزی که دیده میشوند کودکی نمیکند و این انحراف از رشد طبیعی است و نقض حقوق طبیعی آنان است.
انتهای پیام/