به گزارش خبرگزاری بسیج، یکی از نگرانی های مراجع در دوران پهلوی، نگرانی از به خطر افتادن استقلال کشور و حاکم شدن سلطه بیگانه بود. آنان در سخنان، پیامها و اعلامیههای خود نسبت به این خطر هشدار داده بودند. امام خمینی چندین بار پیامدهای دخالت امریکا در کشور را تذکر داده بودند. هرچند رژیم شاه و امریکاییان سعی میکردند با پنهانکاری احساسات نیروهای مذهبی را برنینگیزند؛ اما در جریان تصویب لایحهی مصونیت مستشاران امریکایی (کاپیتولاسیون) در مجلس شورای ملی، نقشهها و روند سلطه، عریان شد و پردهها کنار رفت. امام خمینی با یک موضعگیری به موقع و قاطع با تمام وجود در مقابل امریکا ایستاد و مبارزهای را که علیه استبداد شاه و دخالت بیگانه آغاز کرده بود، به مبارزهای بیامان و انقلابی علیه استبداد و استعمار عریان جهت داد تا جایی که نهضت اسلامی مردم ایران را به یک انقلاب علیه رژیم شاهنشاهی و منافع یک سویهی امریکایی تبدیل کرد.
امام خمینی با یک موضعگیری به موقع و قاطع با تمام وجود در مقابل امریکا ایستاد و مبارزهای را که علیه استبداد شاه و دخالت بیگانه آغاز کرده بود، به مبارزهای بیامان و انقلابی علیه استبداد و استعمار عریان جهت داد
حجتالاسلام شریفی گرگانی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است در رابطه با لایحه کاپیتولاسیون میگوید: جريان كاپيتولاسيون يك برنامه مخفى بود که رژیم تصویب آن را يكى از افتخارات خود می دانست. درحالیکه در زمان رضاشاه كاپيتولاسيونِ روسیه لغو شد؛ اما همین رژیم چند سال بعد این امتیاز را به آمريكايىها داد. جريان اين مسائل سیاسی بود اما در جريان كاپيتولاسيون همه مخالف بودند. در مجلس شورا بحثها و مخالفتهایی صورت گرفت، ولی در نهایت تصويب شد. در مجلس سنا كه هيچ مخالفتى نشد و تا حدودى جريان تثبيت و تمام شد. يكى از كسانى كه متن مصوبه كاپيتولاسيون را آورد مهندس ناصر بهبودى - پسر سلیمان بهبودى - معاون وزير دربار بود، شاه زمانی كه متوجه شد اين از مخالفين هست پدرش را فوراً بازنشسته كرد. خلاصه امام خواست كه متن مصوبه را براى او بياورند كه با كمک آقایان فلسفى و جعفر بهبهانى، اصل متن مصوبه را به حضرت امام رساندند. آقاى محلاتى هم از طريق بعضى از كاركنان مجلس شوراى ملى، آن متن را گرفت و براى حضرت امام آورد.
جلسه علما درباره لایحه غیرقانونی
امام وقتى متن را ديد، چون هميشه برنامهشان اين بود كه كارها را جمعی انجام بدهند يک جلسهاى با علماى قم تشكيل داد. امام نامهاى هم به علماى تمام شهرستانها نوشتند و اطلاع دادند كه رژیم چنين برنامهاى دارد تا يک آمادگى اولیه در آنها ایجاد کرده باشد. رژیم مى خواست كاپيتولاسيون مخفى بماند. ولی امام آن را کاملاً افشا و آشکار كرد. لذا مؤمنین به همه شهرستانها اطلاع دادند كه امام چهارم آبان سال 43 روز تولد حضرت زهرا (س) برنامه سخنرانى دارد. اين سخنرانى هم در منزل خودش بود.
هشدار رژیم: علیه آمریکایی ها حرفی نزنید!
لذا آنها خيلى ناراحت بودند و افرادى را می فرستادند تا امام را از اين کار منصرف كنند كه حضرت امام آنان را به حضور نپذیرفت. ولى رژیم پیغام داد اگر امام در سخنرانى خود علیه شاه مطلبی گفت ایراد ندارد، اما علیه آمریکاییها مطلبی نگوید، چون آنان مبالغ هنگفتی به دولت ایران پرداخت میکنند. اما امام اعتنایی به آنها نکرد. لذا چهارم آبان كه مصادف بود با بیستم جمادیالثانی- تولد حضرت زهرا (س)- بر اساس جلساتى كه با آقايان گذاشته بود و بر اساس دعوتهایی كه از علماى شهرستانها كرده بودند بنا شد كه آن سخنرانى معروفشان را ایراد بفرمايند.
منزل ما به منزل امام خيلى نزديک بود، زود خودمان را رسانديم. وقتى كه انسان داخل جمعيت هست نمی فهمد جمعيت چقدر است، باغ و كوچهها پُر بودند. پشتبامها نیز مملو از جمعیتی بود که براى استماع سخنرانى حضرت امام آمده بودند.
آنجا كه ما بوديم باغ بود، فاصله خانه امام تا ديوار باغ چهار متر بود، كوچه امام هم چهار متر بود. همه با ضبطصوتهای ترانزيستورى آمده بودند تا سخنرانی امام را ضبط کنند كه اگر مثل روز عاشورای سال 42 برق را قطع كردند، مشکلی برای ضبط سخنرانی امام پیش نیاید. چون عاشورای سال 42 همه ضبطصوتها از كار افتاد، فقط يک ضبط ترانزيستورى متعلق به يک اصفهانى بود كه آن سخنرانى حضرت امام را ضبط کرد و من خودم در مدرسه فيضيه حاضر و شاهد بودم.
حالات امام در سخنرانی تاریخی
خلاصه حضرت امام ساعت 8:30 بود كه ظاهر شد و سخنرانى معروفشان را انجام داد. امام وقتى مى خواست وارد بشوند با يک حالت شكسته آمدند که من هیچوقت اين حالت را در امام ندیده بودم. بهمجرد ورود حضرت امام و ديدن ایشان صداى ضجَّه و ناله مردم بلند شد. این نشانه آمادگی مردم بود. وقتی امام را همه با اين حالت ديدند، دیگر خيلى گريه كردند. بهطوریکه وقتی سكوت میشد، امام نمىتوانست
رژیم مى خواست كاپيتولاسيون مخفى بماند. ولی امام آن را کاملاً افشا و آشکار كرد. لذا مؤمنین به همه شهرستانها اطلاع دادند كه امام چهارم آبان سال 43 روز تولد حضرت زهرا(س) برنامه سخنرانى دارد.
سخنرانیشان را ادامه دهند. البته بعضى سخنرانیها مثل همین سخنرانی امام، كلمه به كلمه و نكته به نكته آن پيام دارد. حضرت امام در جايگاه قرار گرفتند، آن صحنهاى كه من ناظرش بودم اقرار مىكنم که نمىتوانم اصل مطلب را منعكس كنم و قدرت توصیف آن صحنه را ندارم، آن حالت شكسته امام بود که وقتى در جايگاه نشست كلمه استرجاع را گفتند: «انا لله و انا اليه راجعون»، چون امام میدانست چه خيانتى به مملكت شده است. استرجاع را هنگام مصيبت سخت بیان میکنند. وقتی مردم آن حالت شكستگى امام را دیدند و كلمه استرجاع را گفت غوغا شد. صداى ضجّه و گريه مردم بلند شد. امام دیگر نمىتوانست ادامه بدهد، بعدش حضرت امام فرمود من نمى توانم تأثرات خودم را پنهان كنم- اين سخن كلمه به کلمهاش پيام دارد - بعد باز دومرتبه صداى ضجّه مردم و كلمه استرجاع، بعد فرمود از اخبار جديدى كه راجع به ايران به من رسيده قلب من در فشار است، خوابم كم شده - باز سخنرانى قطع شد و مردم مدتى گريه كردند - تا اينجا که فرمودند من منتظر هستم خداوند مرگم را برساند. معلوم است که مردم با شنيدن اين كلمه چه حالى پیدا میکنند. من واقعاً نمى توانم این صحنهها را توصیف كنم، واقعاً عاجز هستم.
باز فرمود "براى ملت ايران عيد نگذاشتند، عيد ما را عزا كردند دستهجمعی رقصيدند" - مردم گريه مى كردند- فرمودند: "ما را فروختند، كشور ما را فروختند و بعد چراغانى كردند. من اگر بهجای اینها بودم، عوض اين چراغانیها روى بام سربازخانهها و خانهها بيرق سياه مىزدم." اين يک فصل از سخنرانى حضرت امام هست، سخنرانى را در حدود دوازده فصل انجام دادند، سرفصل دیگر را بگويم و بگذرم. ايشان توضيح مى دهند، اگر در وسط اين مملكت يک آشپز آمريكايى بخواهد مرجع تقليد شما را ترور كند پليس ايران حق ندارند كه متعرّض او شود و دادگاه ايران حق ندارد او را محاکمه کند.
يک فصل ديگر راجع به اينكه ما را از سگها پست تر كردند، اگر يك سگ آمريكايى شاه مملكت را در اينجا زير بگيرد كسى حق ندارد معترض او شود، ولى اگر شاه ايران بخواهد يك آشپز آمريكايى را زير بگيرد او را بازخواست مى كنند. چون مى خواستند از آمریکا وام دويست ميليونى بگيرند. ما فريادمان را كجا بزنيم؟ به چه كسى پناه ببريم؟ به چه كسى بگوييم؟ مردم دنيا خيال مى كنند ما خود را پَست کردهایم، نمى دانند كه اين مجلس هست كه اینقدر پست هست نه ملت ايران، اين مجلس مجلسِ مردم نيست، اين مجلس سرنيزه هست، بسيارى از آقايان فتوا به تحريم آن دادند.
سیاسیترین سخنرانى امام
اگر ما اين سخنرانى حضرت امام را ازنظر سياسى بررسی كنيم، به نظر من مهمترین و سیاسیترین سخنرانى است. آن موقع رژيم شاه در حمله به انقلاب همیشه اين را بهانه مى كرد كه انقلابيون كسانى هستند كه توسط شوروى و كمونيستها حمایت میشوند؛ با اين حساب امام نبايد به شوروى مىتوپيد، ولى امام فرمود: شوروى از هر دو بدتر است. اصلاً از اين دايره جدا شدن قابل تصور در دنياى آن روز نبود. کاری که امام کرد بر هم زدن معادلات دنياست كه با انقلابش همه اين معادلات را به هم ریخت و این ابتكار شخص ایشان بود. باز اينجا مىگويد ما هرچه مىكِشيم از دست آمريكاست، از دست اسرائيل مىكشيم و اسرائيل هم از آمريكاست، اين وکیلها هم از آمريكا هستند، اين وزيرها هم از آمريكا هستند.
آخرين فصل سخنرانی امام این بود كه گفتند: اینها به ما خيانت كردند و علما وظیفه دارند مردم را آگاه كنند، مردم وظیفه دارند كه بايستند، حركت كنند و نگذارند و تظاهرات كنند و به هم بزنند. آنهایی که در اين مجلس به کاپیتولاسیون رأی دادند به ما خيانت كردند و چون خيانت كردند خودبهخود ساقط هستند و اگر ساقط نبودند من همه آنها را عزل كردم. بر اساس همان اصل دوم متمم قانون اساسى که میگوید همه قوانين مشروطه بايد به نظر فقها برسد.
با افشاگری امام، رژیم ديگر مفتضح شد، چون موجى كه سخنرانى حضرت امام در میان مردم به وجود آورد براى آنها خيلى مشكل ایجاد کرد. ضمن اینکه يک اعلاميهاى هم امام علیه کاپیتولاسیون دادند و در میان مردم پخش شد.