به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و گفتمان سازی سازمان بسیج اساتید کشور در یادداشتی تحلیل به موضوع تحولات اوکراین پرداخته است.
در بخشی از این یادداشت آمده است:
حدود یک ماه است که از آغاز دور جدید تنشها در روابط روسیه و اوکراین میگذرد؛ تنشی که پس از به رسمیت شناخته شدن استقلال دو جمهوری دونتسک و لوهانسک از سوی روسیه، هماکنون منجر به حمله نظامی روسیه به اوکراین شده است. با این حال، اگرچه بهانه تنش موجود در روابط روسیه و اوکراین به تلاش اوکراین برای عضویت در ناتو برمیگردد، اما بعد از حمله روسیه به اوکراین، شاهد بیعملی طرفهای اروپایی و غربی در قبال حمله روسیه به اوکراین هستیم. براین اساس، تمایل روسیه به قدرتنمایی بیشتر در برابر غرب و ناتو، علاوه بر پیامدهای اقتصادی و ژئوپلیتکی، از نقطهنظر تأثیر بر نظم و نظام بینالمللی، حائز اهمیت است.
از این نظر، تحولات کنونی اوکراین، علاوه بر پیامدهای متعدد، حاوی درسها و عبرتهایی است که توجه به آنها میتواند در تأمین هر چه بهتر منافع و امنیت ملی کشورمان تأثیرگذار باشد؛ بویژه از آن روی که میان تحولات کنونی اوکراین با سمت و سوی برخی تحولات، دیدگاها و مطالبات در داخل کشورمان، نوعی همسویی، از نقطهنظر نگرش به غرب و اعتماد به آن، وجود دارد.
نکته دیگر اینکه، به سبب ارتباط این موضوع با منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی، ایران در چارچوب اصول سیاست خارجی خود به تحولات اوکراین واکنش نشان داد که البته همچون سایر پروندهها و موضوعها، با جنجالآفرینی بخشی از اصلاحطلبان، سلبریتیها و ضدانقلاب مواجه شد.
از اینرو، در متن حاضر تلاش میشود تا ضمن واکاوی ابعاد مختلف تحولات اوکراین، سیاست و نگاه جمهوری اسلامی ایران به این تحولات واکاوی شده و درسها و عبرتهای آن برای ایران امروز نیز مورد مداقه قرار گیرد.
تبعات جنگ روسیه با اوکراین
1. تأثیر سوء بر امنیت غذایی جهان با توجه به نقش اوکراین در این زمینه
2. شکلگیری بحران آوارگان با توجه به کوچ تعداد زیادی از شهروندان اوکراین به سمت غرب اوکراین که هماکنون با شروع جنگ، احتمالاً به سمت اروپا خواهند رفت.
3. اولویتبخشی به امنیت اروپا در نگاه فراآتلانتیکی: روسها در سه دهه بعد از فروپاشی تلاش داشتند تا حلقه بین آتلانتیک؛ یعنی بین آمریکا و کانادا را تضعیف کنند، اما این حلقه تضعیف نشد. بنابراین، در این فضا، باید منتظر ترتیبات امنیتی اروپایی – اوراسیایی باشیم؛ یعنی خروجی بحران اوکراین، تعربف و تثبیت خطوط قرمز امنیتی روسیه برای غرب است.
4. ورود چین به صحنه منازعات بینالمللی باتوجه به اعلام حمایت تلویحی چین از روسیه
5. ضرب شست مسکو به همه کشورهای شرق اروپا که حدود ۳۰ سال پیش در جبهه شوروی سابق و روسیه فعلی تعریف میشدند.این اقدام قاطع پوتین این کشورها را وادار به تعدیل مواضع به نفع مسکو می کند و سبب تجدید نظر آنان در روابط نظامی با ناتو میشود.
6. اثبات ناتوانی ناتو در کمک به اوکراین، این سازمان نظامی را محتاطتر میکند و منافع امنیتی و اقتصادی روسیه در شرق اروپا را به رسمیتی اعلام نشده خواهد شناخت.
7. حوادث اخیر در شرق اروپا، شکاف کنونی اتحادیه اروپا و ناتو را تشدید میکند.
8. از این پس، روسیه سیاست بازگرداندن کشورهای عضو سابق شوروی را با قدرت پیگیری خواهد کرد. البته هدف روسیه احیای اتحاد شوروی نخواهد بود، بلکه تلاش میکند تا کشورهای مذکور را در جبهه خود قرار دهد.
9. افزایش قیمت گاز باتوجه به وابستگی گازی اروپا به روسیه
10. افزایش قیمت نفت خام که هماکنون مرز 100 دلاری را رد کرده است.
جمهوری اسلامی ایران و بحران اوکراین
با توجه به مواضع مقامات مختلف کشورمان درباره بحران اوکراین، به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران ضمن درک نگرانیهای امنیتی و سیاسی مسکو، سیاست «بیطرفی فعال» اتخاذ کرده است؛ بدین معنا که ضمن اینکه له یا علیه هیچیک از طرفین موضعگیری نکرده ، اما مایل به نقشآفرینی فعال در جهت حل و فصل سیاسی و دیپلماتیک بحران است. با این حال، به سبب دشمنی آمریکا و ناتو با جمهوری اسلامی ایران، جمهوری اسلامی در متوقف کردن توسعهطلبی ناتو در شرق که میتواند امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران را نیز مورد تهدید قرار دهد، با روسیه اشتراک منافع دارد و اگر جمهوری اسلامی به طور صریح و مشخص، حمله روسیه به اوکراین را محکوم نمیکند، به این مهم برمیگردد.
با این حال درباره تأثیر بحران اوکراین بر جمهوری اسلامی ایران باید به چند مورد اشاره کرد:
1- 75 درصد تأمین دانههای روغنی و روغن خام ایران از روسیه و اوکراین وارد میشود که ادامه درگیری روسیه و اوکراین میتواند باعث خلل در واردات این دو کالا به ایران شود.
2- روسیه بزرگترین صادرکننده گندم به ایران است(حدود 7/3 میلیون تن) که تداوم جنگ میتواند در ادامه صادرات گندم از روسیه به ایران اختلالاتی ایجاد کند.
3- باتوجه به افزایش جهانی قیمت نفت، جنگ روسیه با اوکراین از این نظر فرصت خوبی برای ایران فراهم کرد تا کمبود درآمدهای ارزی خود را تا حدودی جبران کند. البته این جنگ، گران شدن حمل و نقل دریایی را هم در پی دارد که از این جهت، برای ایران هزینهزا خواهد بود.
4- باتوجه به درگیری غیرمستقیم روسیه با غرب در این بحران، به احتمال زیاد، روسیه بیشتر ترغیب خواهد شد تا در دور زدن تحریمهای ضدایرانی به ایران کمک کند.
5- درمورد تأثیر بحران اوکراین بر مذاکرات وین و احتمال بده بستان غرب و روسیه در مذاکرات وین باتوجه به این بحران هم باید گفت که شاید در سابق این امر امکانپذیر بود، اما تحولات نظام بینالملل به گونهای است که روسیه هم نگاه جامعتری نسبت به گذشته در پیش گرفته و هم تمایل بیشتری برای متوقف کردن توسعهطلبی غربیها پیدا کرده است. بنابراین، بعید به نظر میرسد که اتفاقاتی مانند حمایت روسیه از قطعنامههای ضدایرانی، مجدد تکرار شود. با این حال به نظر میرسد که بحران اوکراین، به نتیجه رسیدن مذاکرات وین را به تأخیر خواهد انداخت؛ زیرا به احتمال زیاد، آمریکاییها ترجیح خواهند داد که بعد از خاتمه بحران اوکراین با ایران به توافق برسند. درواقع، چون آنها اکنون در موقعیتی نیستند که بتوانند توافق مطلوب خود را منعقد کنند، احتمالاً سرنوشت مذاکرات با ایران را به بعد از بحران اوکراین موکول کنند.
درسها و عبرتهای بحران اوکراین
بحران اوکراین حاوی درسها و عبرتهای فراوانی است که در راستای جهاد تبیین، توجه به آنها ضروری است. مهمترین این درسها و عبرتها عبارتاند از:
1. دنیا، دنیای موشک است: شاید مهمترین درس بحران اوکراین برای ما، این است که در نظام آنارشیک بینالملل، هنوز نه تنها از اهمیت قدرت سختافزاری کاسته نشده است، بلکه هنوز این حوزه قدرت، اهمیت خود را حفظ کرده است.
2. قوی شدن را باید مشق کرد: تحولات اوکراین نشان میدهد که ثبات، امنیت و استقلال کالاهایی عاریتی نیستند که بتوان با اعتماد به دیگران آنها را تأمین کرد، بلکه کشوری میتواند در شرایط پیچیده کنونی ثبات، امنیت و استقلال خود را حفظ کند که تواناییهایش متکی به درون باشد. براین اساس، اکنون بیش از پیش منطق قوی نظام جمهوری اسلامی در تقویت توان دفاعی و تأکید بر قوی شدن در سایر حوزهها درک میشود.
3. بنبست اعتماد به غرب: همانگونه که به صورت تلویحی در بالا اشاره شد، اوکراین فاقد قدرت بازدارندگی بود؛ زیرا تأمین امنیت خود را به غرب گره زده بود، اما اکنون که قلب پایتخت این کشور مورد اصابت قرار میگیرد، هیچیک از 27 کشور اروپایی و آمریکا کوچکترین حمایتی از اوکراین نکردند. این رسم غرب است که همواره در لحظههای حساس متحدین خود را تنها میگذارد. بنابراین، اعتماد به غرب همواره سرابی بیش نیست. جالب آنکه هماکنون آمریکا پیشنهاد ترک کییف به رئیسجمهور اوکراین داده که زلنسکی در جواب آمریکا گفته که پیشنهاد ترک نمی خواهم، سلاح میخواهم. این آمریکایی است که تمام شاخ و شانه کشیدنهای اوکراین در برابر روسیه به پشتوانه او انجام میشد، اما میبینیم که چگونه ناتوان از واکنش در برابر روسیه است.
4. پی بردن به تفاوت استقلالطلبی جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها: تمام دعوا در اوکراین بر سر این است که این کشور جزو کشورهای متمایل به غرب باشد یا متمایل به روسیه. چرخش اوکراین از سال 2004 میلادی به سمت غرب سبب شده تا از آن برهه تاکنون، اوکراین به صحنه درگیری و کشمکش تبدیل شود و هماکنون نیز با حمله روسیه مواجه شود. این مهم یک درس و پیام مهم برای ما دارد که در ورای آن میتوان به عظمت انقلاب و نظام اسلامی پی برد؛ بدین معنا که آنچه اکنون نخبگان اوکراین تلاش میکنند آن را تثبیت کنند، نوعی استقلالخواهی است؛ شعاری که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، در قالب راهبرد «نه شرقی نه غربی» در دستورکار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته، اما نه تنها منجر به ایجاد آسیب و تهدید برای ایران نشده، بلکه سبب تقویت ضریب قدرت و استحکام نظام و کشور شده است. در راستای جهاد تبیین باید بر این نکته تأکید کرد که این انقلاب اسلامی بود که با ترسیم این راه و تقویت مؤلفههای قدرت ایران، استقلال ایران را در برابر شرق و غرب تثبیت کرد وگرنه پیش از انقلاب دیدیم که چگونه ادعای استقلالخواهی مصدق با هجوم قدرتهای استکباری پایمال شد.
5. بنبست هژمونی و نظمبینالمللی غربمحور: از نگاه سیستمی و معطوف به نظام بینالملل، تحولات اوکراین صحنه به تصویر کشیدن پایان هژمونی آمریکا و غرب در نظام بینالملل و برآمدن آفتاب شرق است. هرچند که پیش از این نیز در صحنه تحولات 2015 شبهجزیره کریمه، بحران سوریه و...، قدرتهای شرقی نشان داده بودند که عصر یکجانبهگرایی غرب به پایان رسیده است، اما بیعملی و استیصال غرب در برابر روسیه و حمایت تلویحی چین از این اقدام روسیه، نشان میدهد که افول هژمونی آمریکا هماکنون به مرحله تعیینکنندهای رسیده است. دقت در این موضوع که در تحولات پیشین مانند بحران سوریه، ناتو، آمریکا و غرب از بازیگران نیابتی استفاده میکردند، بنابراین، شکست بازیگران نیابتی، شکست مستقیم آنها نبود، اما در بحران اوکراین، به نوعی ناتو، اتحادیه اروپا و آمریکا طرف اصلی منازعه هستند.
انتهای پیام/