به گزارش خبرنگار بسیج،مدرسه تابستانه داستان کانون ادبی بانوی فرهنگ با حضور اعضای اصلی و فعال این کانون و جمعی از نویسندگان در تالار مرحومه صفارزاده افتتاح و آغاز به کار کرد.
این مدرسه تابستانه چهاربخش دارد که در دو روز ۹ و ۱۰ شهریور ماه برگزار شد.
اولین کلاس این مدرسه تابستانه، "طرحواره در داستان" که موضوع جدید و سرفصل نویی در حوزه آموزش داستان نویسی است و توسط کانون ادبی بانوی فرهنگ ابداع شده است با تدریس خانم دکتر ذکی پور متخصص روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه و تسهیل گری معصومه امیرزاده با هدف قوام بخشیدن به داستان، آغاز شد.
معصومه امیرزاده نویسنده، مسئول آموزش کانون بانوی فرهنگ و تسهیل گر کلاس طرحواره در داستان با بیان اینکه طرحوارهها محصول آموزههای سالهای اولیه زندگی هستند و شکل میگیرند، به حرکت خود ادامه میدهند و خود را بر تجربیات بعدی زندگی تحمیل میکنند، گفت: طرحوارهها دانش ما از خود و جهان هستند و به ما میگویند در جهان چگونه هستیم و جهان چگونه است.
وی افزود: در کلاس طرحواره در داستان، خودِ ما موضوع طرحواره نیستیم، بلکه شخصیتِ داستانی موضوعِ طرحواره ما میباشد و قصد داریم در خَلق شخصیت در داستان از این طرحوارهها استفاده کنیم.
امیرزاده به روابط علی و معلولی در داستان
اشاره کرد و گفت: طرحوارهها به ما کمک میکنند تا روابط علی و معلولی منطقی تری در داستان بچینیم.
چیستی داستان دینی با تدریس احمد شاکری، نویسنده، منتقد ادبی و سردبیر فصلنامه قلم دومین کلاس از این مدرسه تابستانه بود.
شاکری با بیان اینکه مرجع بسیاری از جریان بندیها و تقسیم بندیها به داستان دینی باز میگردد، روی آوردن نویسندگان به این نوع داستان را از نتایج پیروزی انقلاب اسلامی دانست و گفت: مقصود از داستان دینی، مطلق داستان دینی، داستانهای منتسب یا هم سو و هم جهت با هر دینی نیست.
این منتقد ادبی، فاعل (نویسنده) را از معیارهای ادبیات داستانی دینی خواند و افزود: نویسنده دینی قبل از آنکه نویسنده باشد در مراتبی اعم از تجربه، اندیشه، عاطفه و اخلاقیات دین دار و دادای تجربه دینی است.
به گفته وی، نویسنده ادبیات داستان دینی، متعبد، انقلابی و تحول خواه، دارای درک زیبایی شناسانه دینی و واجد معرفت دینی است.
شاکری با اشاره به تنوع مسئلهمندان به داستان دینی بیان کرد: نویسندگان، منتقدان، مدرسان داستان، پژوهش گران، ناشران، مدیران و موزعین از مسئلهمندان به داستان دینی میباشند.
وی در پایان این کلاس علت فاعلی، علت مادی، علت غایی و علت صوری را علل اربعه در ماهیت داستان دینی دانست و گفت: کمیت و کیفیت مولفهها و ارکان دینی در یک داستان میتواند مراتب متعددی را برای داستانها رقم بزند.
مسئلهای که در میان نویسندگان مذهبی کمتر شناخته شده است این است که فرم در داستان یعنی چه؟ آیا فرم و محتوا میتوانند در تزاحم باشند و چگونه اجزای داستان میتوانند در کنار هم باشند تا جذابیت داستان را بیشتر کند.
سومین کلاس این مدرسه تابستانه با موضوع" داستان در نسبت فرم" با تدریس حجت الاسلام محمد رضا جوان آراسته پیش رفت.
جوان آراسته با بیان اینکه محتوا بدون فرم وجود ندارد و باید نسبت به فرم متعهد باشیم، گفت: برای دادن محتوا به مخاطب به قالب و فرم نیاز داریم.
وی ادامه داد: در همه گونههای هنری مجموعهای از تکنیکها در کنار هم فرم را میسازند. اگر تکنیکها بد کنار هم چیده شوند اثر ضعیف و خوب کنار هم چیده شوند اثر قوی است.
وی با بیان اینکه نویسندهها نسبت به فرم سه دسته هستند، افزود: گروه اول با بی تعهدی به فرم مینویسند و وقتی نقدشان میکنیم، میگویند به فروش میرود و مخاطب دارد. کسانیکه بدون فرم مینویسند در واقع به مخاطب دروغ میگویند.
جوان آراسته اضافه کرد: دسته دوم قدرت فرم را میفهمند و محتوا برایشان مهم است و از قدرت فرم برای خدمت به فرم استفاده میکنند.
وی به دسته سوم اشاره کرد و گفت: این دسته در کاربرد تکنیک ها، تکنیک را نمیبینند بلکه ماجرا را میبینند و تعریف میکنند.
در پایان این کلاس جوان آراسته با بیان اینکه نویسندهها روانشناسان دانشگاه نرفته اند، مطرح کرد: نویسنده نسبت به جهان اطراف درک بهتری دارد. مصادیقی را که در جهان اطراف میبیند به خوبی درک میکند. به واسطه همین درکی که از جهان دارند، به واسطه مصادیقی که دیده اند، ابزارهایی که دارند یک جهان خَلق میکنند.
" نقش کهن الگوها در تولید شخصیت" با تدریس معصومه امیرزاده چهارمین و آخرین کلاس مدرسه تابستانه بانوی فرهنگ بود.
معصومه امیرزاده در کلاس نقش کهن الگوها در تولید شخصیت، با بیان اینکه کارل گوستاو یونگ، فیلسوف و روانپزشک اهل سوئیس معتقد است انسان دارای ناهشیار شخصی و ناهشیار جمعی است، گفت: ناهشیار شخصی با هدایت کردن افکار و رفتار به شیوههای مختلف، تعیین میکند فرد چگونه دنیا را درک کند و ناهشیار جمعی مخزن قدرتمند و کنترل کننده تجربیات نیاکانی است.
وی با بیان اینکه کهن الگوها با تکرار در زندگی نسلهای پی در پی بر روان ما نقش بسته اند، ادامه داد: کهن الگوها تجربیات باستانی موجود در ناهشیار جمعی هستند که به وسیله موضوعات و الگوهای تکرار شوندهای تکرار میشوند.
وی افزود: قهرمان، مادر، کودک، مرگ، قدرت، پیرفرزانه، سایه، پرسونا، خود، آنیما و آنیموس کهن الگوهایی میباشند که یونگ معرفی کرده است.
معصومه امیرزاده گفت: کهن الگوها شناسنامه شخصیتی را به نویسندگان ارائه میدهند تا هر شخصیت داستانی را به این کهن الگوها ارتباط بدهند و شخصیتهای قوام یافتهای را دریافت کنند.
در ادامه اختتامیه مدرسه تابستانه بانوی فرهنگ با ویژه برنامه"عصری با زنان نویسنده" با حضور منیژه آرمین هنرمند و نویسنده ایرانی، زهرا زواریان نویسنده و منتقد ادبی و نیلوفر مالک نویسنده نوجوان برگزار شد.
منیژه آرمین با بیان اینکه این روزها هر جا میرویم حضور زنان کمرنگ است، گفت: خوشحالم چهرههای جوان و چشمهای مشتاق داستان نویسان خانم را در بانوی فرهنگ میبینم.
وی ادامه داد: مهمترین اثر بانوی فرهنگ آدمهایی است که به عرصه فرهنگ تحویل میدهد، این جمعی که اندیشه در آن وجود دارد جمع مقدسی است و خلاقیت در این جمعها مطرح میشود.
آرمین با اشاره اینکه نویسندگی را از ۱۰ سالگی با نوشتن یک نمایش نامه در مدرسه شروع کردم، بیان کرد: هیچ وقت بدون کتاب و مطالعه نبودم. چیزی که باعث شد داستان نویسی را جدی بگیرم اقبال و حساسیتی بود بود که خوانندهها نشان میدادند.
وی خاطر نشان کرد: نویسنده وامدار مردم است و نباید خود را برتر از مردم ببیند.
به گفته وی، در داستان نویسی بیشتر از هر کار پژوهشی ای، پژوهش لازم است. نویسنده باید شخصیت ها، تکنیک ها، مکان و زمان را بشناسد.
این هنرمند و نویسنده معاصر گفت: دنیای داستان، دنیای ژرفی است. نویسنده مثل غواصی میماند که از سطح شروع میکند و به عمق میرسد.
در پایان زهرا زواریان تصریح کرد: طی این سی و اندی سال اینقدر مشتاق خانم به داستان نویسی ندیده بودم، نویسندههای کمی در داستان داشتیم، اما در بانوی فرهنگ چنین نیست. به خانم سارا عرفانی دبیر و موسس کانون ادبی بانوی فرهنگ تبریک میگویم که توانسته است این جمع را تشکیل بدهد و متوقف نشود.