مطرح کردن نام ، تحت عنوان «پیگیری کار مردم »با هزینه های میلیاردی بیت المال؟!!!

بهنام ژاله از خبرنگاران پیشکسوت در یادداشتی نوشته: شنیده شده است در اقدام اخیر مسئول خوش خیال شورای شهر در دیدار مردمی در یکی از مناطق جنوبی تهران، از هزینه هایی که بوی بیت المال را می دهد، تنها پنج نفر استقبال کردند که امیدواریم این خبر اشتباه بوده و تعداد ملاقات شوندگان این عضو جهادی بیشتر از اینها بوده باشد!
کد خبر: ۹۴۸۱۸۹۶
|
۱۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۹

 

حالا یک سوال؟!

اگر X  هزینه چاپ تعداد حداقل ۱۰ بنر اطلاع رسانی ۳×۲ و Y تعداد داربست های مورد نیاز این بنرها باشد، باید چه معادله ای در نظر گرفت که پاسخ با تعداد ۵ نفر ملاقات شونده ای که گفته شد، برابری داشته باشد؟

 

 پاسخ معادله:

 

X+Y= ( 10×(2×3)×500/000)+(10×7/000/000)=(30/000/000)+(70/000/000)=

100/000/000 Rial

 

  نتیجه: ده میلیون تومان برای دیدار فقط پنج نفر در منطقه هفده  !!!

  و اینک یک پیشنهاد:

تهران دارای ۲۲ منطقه است، اگر دیدار مردمی در هرمنطقه حداقل ده میلیون تومان هزینه دربر داشته باشد، با توجه به  اخبار رسیده و مشاهدات میدانی،  حدود ۲۲۰ میلیون تومان هزینه اطلاع رسانی یک عضو شورای اسلامی شهر برای مطرح کردن نام خودش می شود؛ آنهم‌برای رسیدگی به مشکلات پنج نفر!!!!

حال اگر این مبلغ را برای ۲۱ عضو شورای شهر تهران،ری وتجریش در نظر بگیریم، به مبلغ پنج میلیارد تومانی برای فقط یک مورد ملاقات مردمی  می رسیم .

پ ن :

این اقدامات نه تنها امید را در مردم زنده نخواهد کرد بلکه باعث نارضایتی  و دوری بیشتر مردم از مسئولین خواهد شد .

تا کی باید بی تدبیری آقایان خوش خیال شهرت جو ، ضربه بر پیکره پایه های نظام بزند ؟

آیا وقت برخورد نرسیده ؟

گفتنی است چندی پیش نام ری از عنوان «شورای شهرتهران، ری، تجریش و شمیرانات» حذف شده بود اما علی رغم انتشار گزارش های متعدد در رسانه های جمعی و تذکرات عده ای از بزرگان، مسئولان و نخبگان و دلسوزان شهر، هیچ عکس العملی از سوی نمیانده مردم ری در شورای شهر دیده نشد. حتی خبرنگار خبرگزاری بسیج برای پیگیری برخی از موضوعات از جمله ماجرای جفا به مردم ری و حذف نام قبله تهران از شورای شهر تهران با نماینده مردم ری در شورای شهر تماس گرفته و پیامک ارسال کرد اما هیچ پاسخی اجابت نشد؛ همان پاسخی که نماینده ما برای انجام آن تبلیغات و سر و صدای  زیادی در سطح شهر انجام داده است و در نهایت با پیگیری های کسانی که حتی از برخی از آنان انتظار این کار نمی رفت نام ری به جایگاه واقعی آن بازگشت.

در پایان گفته سعدی را هم به خود هم به شما متذکر می شوم که:

  بس بگردید و بگردد روزگار                           دل به دنیا درنبندد هوشیار

ای که دستت می‌رسد کاری بکن                       پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

اینکه در شهنامه‌هاآورده‌اند                                 رستم و رویینه‌تن اسفندیار

تا بدانند این خداوندان ملک                           کز بسی خلقست دنیا یادگار

اینهمه رفتند و مای شوخ چشم                      هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار

ای که وقتی نطفه بودی بی‌خبر                    وقت دیگر طفل بودی شیرخوار

مدتی بالا گرفتی تا بلوغ                            سرو بالایی شدی سیمین عذار

همچنین تا مرد نام‌آور شدی                          فارس میدان و صید و کارزار

آنچه دیدی بر قرار خود نماند                    وینچه بینی هم نماند بر قرار

دیر و زود این شکل و شخص نازنین          خاک خواهد بودن و خاکش غبار

گل بخواهد چید بی‌شک باغبان                  ور نچیند خود فرو ریزد ز بار

اینهمه هیچست چون می‌بگذرد            تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار

نام نیکو گر بماند ز آدمی                به کزو ماند سرای زرنگار

سال دیگر را که می‌داند حساب؟        یا کجا رفت آنکه با ما بود پار؟

خفتگان بیچاره در خاک لحد               خفته اندر کلهٔ سر سوسمار

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست          ای برادر سیرت زیبا بیار

هیچ دانی تا خرد به یا روان          من بگویم گر بداری استوار

آدمی را عقل باید در بدن        ورنه جان در کالبد دارد حمار

پیش از آن کز دست بیرونت برد     گردش گیتی زمام اختیار

گنج خواهی، در طلب رنجی ببر    خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار

چون خداوندت بزرگی داد و حکم   خرده از خردان مسکین درگذار

چون زبردستیت بخشید آسمان     زیردستان را همیشه نیک دار

عذرخواهان را خطاکاری ببخش    زینهاری را به جان ده زینهار

شکر نعمت را نکویی کن که حق   دوست دارد بندگان حقگزار

لطف او لطفیست بیرون از عدد   فضل او فضلیست بیرون از شمار

گر به هر مویی زبانی باشدت     شکر یک نعمت نگویی از هزار

نام نیک رفتگان ضایع مکن      تا بماند نام نیکت پایدار

ملک بانان را نشاید روز و شب   گاهی اندر خمر و گاهی در خمار

کام درویشان و مسکینان بده       تا همه کارت برآرد کردگار

با غریبان لطف بی‌اندازه کن    تا رود نامت به نیک در دیار

زور بازو داری و شمشیر تیز     گر جهان لشکر بگیرد غم مدار

از درون خستگان اندیشه کن      وز دعای مردم پرهیزگار

منجنیق آه مظلومان به صبح    سخت گیرد ظالمان را در حصار

با بدان بد باش و با نیکان نکو     جای گل گل باش و جای خار خار

دیو با مردم نیامیزد مترس         بل بترس از مردمان دیوسار

هر که دد یا مردم بد پرورد      دیر زود از جان برآرندش دمار

با بدان چندانکه نیکویی کنی      قتل مار افسا نباشد جز به مار

ای که داری چشم عقل و گوش هوش    پند من در گوش کن چون گوشوار

نشکند عهد من الا سنگدل        نشنود قول من الا بختیار

سعدیا چندانکه می‌دانی بگوی     حق نباید گفتن الا آشکار

هر کرا خوف و طمع در کار نیست    از ختا باکش نباشد وز تتار

دولت نوئین اعظم شهریار     باد تا باشد بقای روزگار

خسرو عادل امیر نامور     انکیانو سرور عالی تبار

دیگران حلوا به طرغو آورند     من جواهر می‌کنم بر وی نثار

پادشاهان را ثنا گویند و مدح    من دعایی می‌کنم درویش‌وار

یارب الهامش به نیکویی بده      وز بقای عمر برخوردار دار

جاودان از دور گیتی کام دل    در کنارت باد و دشمن بر کنار

 

ارسال نظرات