به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران،صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه تحلیلهای انحرافی و آدرسهای اشتباهی معاندین نظام، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، همواره تأثیرگذارترین رسانه ملی در مقایسه با تمامی رسانههای ملی سایر کشورها محسوب شده و استحکام باورها و انسجام مواضع دو عامل اصلی باورپذیربودن فعالیتهای رسانه ملی در اعماق اندیشههای مخاطبان خود بوده و هست.
البته باید اذعان داشت که رسانه ملی به اعتبار استقرار در زیرمجموعه نهاد رهبری، همواره مورد تهاجم غیرمنصفانه و تخریب گسترده معاندین قرار داشته و تلاش وافری برای جاانداختن ظالمانه پسوند میلی بجای ملی انجام شده که خوشبختانه بصیرت مردم مانع از پذیرش اینگونه اباطیل گردید.
اما آنچه که اینجانب را به تحریر این مطالب مجاب کرد، انفجار حجم تخریب و استمرار زمانی آن و تبدیل پروژه تخریب به پروسه تخریب و فرایندی است که فراتر از موضوع و برهه زمانی خاص و فزایندهتر از حد متعارف انتقادها و مخالفت ها، جنگ ائتلافی بالای ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فارسی زبان اعم از بیگانگان و معاندان علیه رسانه ملی و اولویتهای پردازشی آن رقم زده شده است.
حقیر با بیش از ۱۸ سال سابقه حضور و رشد پلکانی در رسانه ملی و بعنوان دانشیار دانشگاه، در نگاهی کاملاکارشناسی شده و تلفیقی از تئوری علمی و تجارب میدانی در سطوح مدیریتی، فارغ از هرگونه نیاز سازمانی ام به اغراق و یا نگاه آلوده به ارفاق نسبت به مافوق و تیم مدیریتی ایشان، بر خویش فرض میدانم تا با روشنگری و ابهام زدایی از فضای غبارآلود القائی به مخاطبان خاص، نکات مهمی را بر اساس احساس مسئولیت شرعی و نقش آفرینی سازمانی معروض دارم
اولین نکتهای که باید با تقدم به آن بپردازم، مربوط به حقد و کینه و در عین حال استیصال و ناامیدی بیگانگان و معاندان از استقرار تیم مدیریتی ارزشی و آرمانگرا یعنی مشخصا آقای دکتر جبلی و تیمش که با نگاهی به محتوا و رویکرد هوشمندانه سند تحول، کاملا میتوان متوجه حساسیت بالای دشمنان و بدخواهان نظام در تفاوت نگاه و رئوس برنامهها و هدف گذاریهای کنونی نسبت به گذشتهای شد که هم به لحاظ محتوای برنامهها و هم به لحاظ جریان چهره سازی در تمامی شبکه ها، نوعی وادادگی فرهنگی را نهادینه کرده و رسانه ملی در خط مقدم دفاع از اهداف و آرمانهای انقلابی نظام، در مسیر اعوجاجهای فرهنگی، بسترساز میدان داری پیش باخته ها، واداده ها، پشیمان شده ها، نفوذی ها، شکارشده ها، تأثیرپذیرها، تقلیدپذیرها، تلقین پذیرها، تکنوکراتها، پوچ گراها، پوک اندیش ها، تحریف گرها و نیز عدهای توجیه گر و یا حتی منحرف شد.
نکته دوم اینکه رسانه ملی با شیب نرم به قهقرایی میرفت که دستاوردش، استحاله افکار عمومی و سرعت بخشیدن به وداع جامعه با ارزشها، آرمانها و اندیشههای بسیجی و رویکردهای جهادی و انقلابی بود، هرچند حقیر زحمات مدیران گذشته را نادیده نمیگیرم و بی انصافی است اگر قدردان آن مجاهدتهای خاموش نباشیم هم در دوران مدیریت آقایان ضرغامی، سرافراز و علی عسگری، اما در دوره مدیریت جدید سند تحول، عملا مثل فرشته نجات به داد رسانه ملی رسید و سد راه جریانی شد که در آستانه مصادره محتوایی رسانه ملی و فرهنگ دینی عامه مردم قرار داشتند.
فلذا باید تأکید کرد که:
۱-تیم مدیریتی کنونی که اوج غضبناکی غرب را به جان خرید، برای رسانه ملی، اقتدار در عین مظلومیت را محقق کرد و طی آن یک تنه میدان ترکتازی و مانور خبری و روایتگری را با خلاقیتها و شجاعت ورزیها و نیز مهارتهای تخصصی پرورش خبر و ساخت برنامهها و تولید محصولات فاخر و اثرگذار، از انحصار رسانههای فارسی زبان معاندین و بیگانگان خارج کرد و نه تنها ریزش گذشته متوقف شد بلکه در شرایطی متفاوت و رویکردی رویشی، مخاطبان گستردهای را به دامان رسانه ملی برگرداند.
۲-مدیریت اثرگذار و پیش رونده کنونی به اندازهای برجسته و اثربخش بود که امریکا و اذنابش مجبور شدند علاوه بر اعمال محدودیتهای ماهواره ای، پنج بار پیاپی اقدام به تحریم رییس رسانه ملی ومجموعه صدا و سیما هم بعنوان یک تشکل حقوقی و حتی مدیران عالی سازمان را بعنوان نفرات حقیقی تحریم کنند تا علاوه بر جبران خنثی سازیهای بمبهای خبری شان در داخل، توسعه حوزه نفوذ رسانه ملی در حیاط خلوت غرب یعنی مخاطبان مقیم در جغرافیای سیاسی غرب را نیز مهار کند.
در شناسایی دستهای پشت پرده تخریب رسانه ملی، شاهد تحرک و بالفعل سازی همه پتانسیلهای غرب اعم از بیگانگان و مزدوران داخلی شامل طیفهای متعدد قابل تعریف در جبهه ضدانقلاب هستیم.
برخی نکات جالب توجه عبارتند از:
الف-ائتلاف تاکتیکی گرایشهای مختلف علیه نظام و ارگانهای تأثیرگذار نظام مثل رسانه ملی است که جنگ احزاب را تداعی میکند.
ب-دکتر جبلی به سنت ارتجاعی در درون رسانه ملی پایان داد و نگذاشت که مواضع اصیل نظام و ولایتمداران فقط در شبکه افق محدود ومحصور گردد و از این رو همه شبکهها و مراکز استانها را برای بازگشت به اصل خویش و دفاع از ارزشها مبسوط الید کرد.
ج-آستانه تاب آوری رسانه ملی تا به آنجا اعتلاء یافت که نه تنها به گذشته بازنگشت، بلکه مصممتر از همیشه پیوستار ارزشی و ولایی محصولات تولیدی را حفظ کرده و مخاطبان خود را نیز به این اقتدار و پایداری و ایستادگی نایل کرد.
د-شاید بتوان به جرأت ادعا کرد در شرایطی که جو سیاسی جامعه که متأثر از اغتشاشات خیابانی و فشارهای روانی شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی بوده و هست، رسانه ملی فارغ از مصلحت اندیشیهای منفعت طلبانه و خوف بدنامی و جو حساسیت برانگیز، یکی از سختترین مرزبانیها را در خاکریز اول فرهنگی و خط مقدم نبرد رسانهای با موفقیت انجام داد و جبهه دشمن علیرغم اکثریت نمایی و خودی نمایی با مردم، راه بجایی نبرد و نظام جمهوری اسلامی ایران، با پدیدههای اعجازگونه ۱۳ آبان، ۲۲ بهمن، روز قدس و دهها فراخوان خودجوش، شکستهای سریالی سنگینی را به دشمن تحمیل کرد؛ و به ضرس قاطع عرض میکنم که در انتخابات پیش رو نیز برخلاف وعدههایی که اپوزیسیون به خود میدهد و خوش رقصی برخی از طیفهایی که بسیار حیرت انگیز و البته مرموزانه هنوز هم خود را خودی دانسته و خواهان تائید صلاحیت خود جهت راهیابی مجدد به عرصههای قدرت هستند، با درایت رهبری، بصیرت مردم، خلاقیت رسانه ملی و پای کار آمدن جبهه فرهنگی نظام، باز هم شاهد شکست مفتضحانه دشمن خواهیم بود.
ه-تردید نباید کرد که در اوضاع نه چندان مطلوب مراکز فرهنگی و آموزشی اعم از دانشگاهها، مدارس، ارشاد و … رسانه ملی با ظرفیت افزائی و آگاهی بخشی و روایتگری در قالب اخبار، تحلیل، مستندسازی و مناظرههای شورانگیز صاحب نظران در برنامه شیوه و سایر تولیدات همسو و تاثیرگذار مثل توقف ممنوع و غیره، جو سیاسی جامعه را مدیریت و مهار کرد و بعبارتی ابتکار عمل را از دشمن گرفت و کار بجایی رسید که همزمان با فروپاشی ائتلافهای شوم و نامتجانس ضد انقلاب، شاهد عدم همراهی نسلهای نو بخصوص دهه هشتادیها با فراخوانهای آنها بوده و هستیم!
و-رسانه ملی با اجرای پلن B و بکارگیری استعدادهای پشت خط مانده، نه تنها ملتمس بازگشت چهرههای بزک کرده گذشته به شبکهها نشد، بلکه برای همیشه بحث بکارگیری مجدد آنها را از دستور کار خود خارج کرد.
ز-بدون هیچگونه توهم و یا تملق که با توجه علاقه شدیدم به کار تدریس نیازی به چنین مجیزگوئی ندارم، تأکید میکنم که این اقتدار و هوشمندی امروز را هرگز در ذیل مدیریت هیچیک از ادوار مدیریتی گذشته ندیده بودیم.
ح-اگر دلیل اینکه رسانه ملی به رسانه مقتدر امروز نقل مکان کرده و اسیر جوسازیها نشده را بخواهیم ریشه یابی کنیم، در مییابیم که رسانه ملی، علیرغم پیوندهای نیم بند گذشته، کاملا به مردمش پیوسته و آن را با عزت و اتکاء به فرهنگ اسلامی مردمش جابجا کرد.
ط-خیز بلند مدیریت کنونی علاوه بر پیگیری و تحقق گام به گام سند تحول و جدیت در تحقق اهداف و تقویت هویت محوری سازمانی، عدالت محوری را نیز در دستور کار قرار داد و بجای توجه و تمرکز مطلق به اخذ قراردادهای نجومی و چندین میلیاردی با سلیبریتیها که حتی حاضر به حفظ ظاهر دینی برای خود و خانوادههای خود هم نبودند، در اقدامی عدالت منشانه، وضعیت بغرنج بیش از پنج هزار نفر از نیروهای قراردادی را که نزدیک به دو دهه بلاتکلیف بوده اند، سر و سامان داد و بقیه نیز در آستانه تعیین تکلیف اند.
در استمرار همین عدالت محوری بود که نام مراکز صدا و سیما به صدا و سیمای استانها تغییر کرد تا فراتر از مراکز استانها، سایر شهرستانها و شهرها و روستاها نیز امکان دیده شدن و پرداخته شدن در صدا و سیما را یافته و اصطلاحا کسی از قلم نیفتد.
در فراز پایانی حقیر باید صمیمانه به مدیریت جهادی رسانه ملی تبریک و خسته نباشید عرض کنم که بجای اصرار بر تعویض چهرهها و مهره ها، به تغییر سیرهها و شیوهها اصرار ورزیده و با بهترین منش و کمترین تنش، به پالایش سازمان در مسیر کمال و والایش پرداخته و میپردازند.
سرانجام اینکه رسانه ملی جای آنانی است که بجای بیگانه نوازی، به ملت خویش و آرمانهایش عشق ورزیده و به راه و رسم شهدایشان وفادار بمانند.
فلذا اگر طراحان سند تحول، مورد خشم بیگانگان، معاندان، مفسدان، منفعت طلبان، جاسوسان، بدخواهان و آشوب طلبانی که حداقل در جریان اغتشاشات پائیز گذشته تیرشان به سنگ خورده، واقع نشوند، جای تعجب داشته و دارد و طبعا این تهاجمات و تحریمها و تخریبها و تهمت ها، تاوان درستکاری و هوشمندی مدیریتی همین عزیزانی است که در دفاع از اسلام و نظام و ولایت، سنگ تمام گذاشته، بدون کمترین کم فروشی، حتی بدنامیها را هم بجان خریدند و قطعا” عزت و ذلت با خداست و کسانی که با خدا معامله میکنند، یقینا پیروز و با صدیقین، صالحین و شهدا محشور خواهند شد.
فراموش نکنیم طبق آموزههای قران کریم، محرومیت و سرنوشت شوم کفار و فتنه گران نتیجه تقصیرات خودشان است، ملتها و تمدنها مانند افراد دارای مرگ و حیات هستند وقتی حکم مرگشان به جهت فساد و دشمنی با حق وعدالت صادر میشود حتی یکساعت هم نمیتوانند پایههای لرزان حکومت خود را نگه دارند.
دکتر هادی ابراهیمی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه