لایحه عفاف و حجاب چه میگوید و چه میخواهد
با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر در نظام ارزشی جامعه اسلامی، مسئله حجاب به عنوان یکی از مطالبات مردمی و نمادی از یک جامعه دینی لباس قانون پوشید و در قانون مجازات اسلامی برای رعایت نکردن حدود پوشش و حجاب، مجازاتهایی تعیین شد. با وجود این از آنجا که مسئله حجاب و بحث پوشش ریشههای فرهنگی دارد و به نظام باورها و جهانبینی افراد بازمیگردد، بدون در نظر گرفتن اقدامات و سازوکارهای در نظر گرفته شده برای تعمیق این باور دینی نمیتوان با صرف اقدامات سلبی مسئله حجاب را در جامعه حلوفصل کرد. بر این مبنا بود که مصوبات ۴۲۷ و ۸۲۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مصوبات به منظور راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب به تصویب رسید. مصوباتی که طبق مصوبه ۴۲۷ برای ۲۶ دستگاه تکالیف ایجابی تعیین میکرد و در مصوبه ۸۲۰ هم برای بقیه دستگاههای کشور مسئولیتهایی را در حوزه فرهنگسازی و راهکارهای ایجابی گسترش حجاب تعیین کرده است. با تمام اینها، اما انگار این مصوبات که یکی در سال ۸۴ و دیگری در سال ۹۸ به تصویب رسیدند از کارایی لازم برخوردار نبودند و به همین خاطر هم لازم بود در قوانین حجاب و عفاف کشور تجدیدنظری صورت گیرد؛ اتفاقی که امسال رخ داد و طرح تازهای برای عفاف و حجاب از سوی قوه قضائیه منتشر شد؛ طرحی که در ابتدای امر مخالفان زیادی را در برابر خود به صف کرد، اما با ورود مجلس و اصطلاحات صورتگرفته حالا لایحه تازهای برای عفاف و حجاب نوشته شده است که به نظر میرسد نقاط قوت قابل تأملی دارد. یکی از جدیترین این نقاط قوت هم جرمانگاری سنگین برای بیحجابی و تشویق به آن برای سلبریتیها و اینفلوئنسرهاست. همچنانکه در طرح جدید عفاف و حجاب دیگر خبری از گشت ارشاد نیست.
ریشههای فرهنگ عفاف و حجاب در کشورمان آنچنان عمیق است که به دوران باستان بازمیگردد. با وجود این تغییرات فرهنگی و تغییر در سبک زندگی که از اواخر دوران قاجار کلید خورد، موجب شد رفتهرفته با تغییر نظام باورها و عادیسازی مسئله حجاب در جامعه ایرانی مواجه شویم؛ فرایندی که در دوران پهلوی اول با فرمان کشف حجاب به شکل جدی دنبال شد و در دوران پهلوی دوم با پدید آمدن رسانهها و باز شدن پای رادیو و تلویزیون به خانهها و برنامهسازی و نفوذ نرم جدیتر از قبل پی گرفته شد و تا حد زیادی به ثمر رسید، به گونهای که در این دوران بخشی از زنان جامعه به خصوص آنهایی که میخواستند در محیطهای اجتماعی حضور داشته باشند، حجاب از سر برداشتند. با تمام اینها ریشههای عمیق مذهبی و باورهای تاریخی و ریشهدار مردم کشورمان در خصوص ارزشگذاری به زن و مسئله حجاب موجب شد تغییرات القاشده برای تغییر سبک زندگی و برداشتن تاج بندگی از سر زنان را برنتابند و به همین خاطر هم مسئله حجاب را میتوان به عنوان یکی از مطالباتی دانست که مردم کشورمان برای به دست آوردن آن قیام کردند و رژیم ستمشاهی را سرنگون ساختند. با تمام اینها از آنجا که حجاب به عنوان نمادی از یک زن مسلمان و باورها و جهانبینی او و بارزترین نشانه یک جامعه دینی و هویت اسلامی آن به شمار میرود، با پیروزی انقلاب این مؤلفه جامعه اسلامی به شکل خاص مورد هجمه معاندان قرار گرفت و این جریان تا به امروز ادامه دارد.
یکی از جدیترین موضوعاتی که باید در خصوص اجرای طرحهای عفاف و حجاب مدنظر قرار گیرد، این است که این طرحها علاوه بر کارایی، تشویق و در شرایط خاص بازدارندگی موجب برداشتهای نادرست و سوءاستفاده معاندان نشوند. لایحه جدید عفاف و حجاب هم به دنبال ترویج فرهنگ حجاب و عفاف با روشن کردن تکالیف دستگاههای دولتی مطابق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است و در عین حال که از ترویج بدپوششی و بیحجابی با مجازاتهای بازدارنده پیشگیری میکند، اما این اقدامات پیشگیرانه به شکلی باشد که اجازه سوءاستفاده دشمن را ندهد.
ویژگیهای یک مجازات بازدارنده و لایحه جدید
تمرکز لایحه بر جرایم نقدی سنگین، اما بدون دستگیری یا حکم جلب است. گشت ارشاد حذف میشود، زندانی کردن سلبریتیها منتفی میشود تا امکان جریانسازیهای رسانهای و سوءاستفاده از این ماجرا از معاندان سلب شود. در این لایحه توقیف خودرو در نظر گرفته نشده، اما توقیف موتورسیکلت به دلیل اینکه ترویج بیحجابی آن پررنگ است، در نظر گرفته شده است. این لایحه به گونهای تنظیم شده که تا حدامکان هیچ فرصتی برای سوءاستفاده داده نشود، اما جریمهها چنان سنگین باشد که متخلف به این جمعبندی برسد، عامدانه مروج بدپوششی و بیحجابی نشود.
مجازاتهای سنگین مالی متناسب با درآمد
تشدید مجازات برای سلبریتیها و اینفلوئنسرها با عنایت به تأثیرگذاری اجتماعی و خطشکنی، یکی از مهمترین نقاط قوت این لایحه است. همچنانکه بارها شاهد بودهایم مردم در جامعه از افراد سلبریتی و اینفلوئنسرها تأثیر میپذیرند و از آنها الگو میگیرند، به همین خاطر هم است که معمولاً در جریانهایی همچون اغتشاشات سال گذشته، این گروه از افراد برای خطشکنی و پروژههای عادیسازی انتخاب میشوند. حالا در این لایحه برای سلبریتیها و مشاغلی که در فضای حقیقی یا فضای مجازی مروج ولنگاری میشوند، مجازاتهای دقیق و سنگین تعیین شده است؛ مجازاتهایی که صرف اعلام آن میتواند خودبهخود بازدارنده باشد. از سوی دیگر مجازاتها برای مروجان ولنگاری به تناسب درآمد متخلف تعیین شده است تا بازدارنده باشد، چون عدد ثابت به ظاهر بالا ممکن است برای برخی کسبوکارها عدد کمی محسوب شود و عددهای خیلی پایین برای یک مغازه رقم بالایی محسوب شود، اما چند ماه سود یک کسبوکار یا ۱۰ درصد دارایی یک سلبریتی برای همه عددی بازدارنده و در عین حال منطقی محسوب میشود.
هدف اصلی لایحه جدید
هر چند در لایحه جدید عفاف و حجاب مجازاتهای سنگینی برای افراد بیحجاب و مروج بیحجابی در نظر گرفته شده است، اما هدف در این لایحه گرفتن جریمه نیست بلکه هدف انجام ندادن تخلف بدپوششی و بیحجابی است، به همین خاطر هم مجازاتهای نقدی در عین حالی که برای بازدارندگی سنگین در نظر گرفته شده است، قاضی با درجههای تخفیفی که در اختیار دارد، میتواند به تناسب فرد و شرایط جرم، انگیزه و میزان پشیمانی در اجرا منعطف عمل کند. این انعطاف برای مجازاتهایی که به حوزه مردم میرسد، بیشتر است تا حدی که گاه امکان بخشیده شدن هم توسط قاضی وجود دارد. این انعطافپذیری اثبات میکند هدف اصلی این لایحه گرفتن جریمه نیست و اصلاح رفتار است.
ضمانت اجرای قانون عفاف و حجاب
یکی از اصلیترین سؤالاتی که درباره لایحه جدید عفاف و حجاب مطرح است، ضمانت اجرایی آن است. در لایحه جدید دستگیری صرفاً برای کسی است که برهنه یا نیمهبرهنه به خیابان میآید که پلیس باید فوراً دستگیر کند، اما با حذف گشت ارشاد و حکم جلب، ضمانت اجرا، برداشت مجازات از حساب بانکی فرد است. طبیعی است که برداشت نقدی یا حتی بسته شدن تمام کارتهای بانکی دردسر بسیار زیادی است که فرد را مجاب میکند از تخلف چشمپوشی کند. هدف در این لایحه گرفتن جریمه نیست بلکه هدف انجام ندادن تخلف بدپوششی و بیحجابی است. علاوه بر این الزامی به حضور در دادگاه نیست و فرد احضارشده اگر حضور پیدا نکند، حکم غیابی صادر میشود. در عین حال میتواند حضور پیدا و از خود دفاع کند.
تذکر لسانی برای شلحجابها
افراد شلحجاب لااقل در بیرونیترین لایه جامعه کم نیستند؛ افرادی که البته رهبر معظم انقلاب بارها تأکید داشتهاند نمیتوان آنها را از دایره انقلابی بودن خارج دانست. همچنانکه در بزنگاههایی همچون راهپیمایی ۲۲ بهمن و همچنین مراسمهای مذهبی همچون شبهای احیا در ماه مبارک رمضان یا مراسم عزاداری ایام ماه محرم و صفر حضوری فعال دارند و با خلوص نیت خاصی در این مراسمها اشک میریزند و دعا میکنند. این افراد انقلابی بودنشان را اثبات کردهاند، اما حکایت شلحجابی بخشی از آنها حکایت کمکاری دستگاههای فرهنگی است که نتوانستهاند با کار فرهنگی درست باورهای این گروه را تعمیق کنند، به همین خاطر در لایحه جدید همانند لایحه قوه قضائیه و لایحه دولت برای بدحجابی و عدمرعایت حجاب شرعی مجازاتی تعیین نشده، اما امربهمعروف و نهیازمنکر لسانی برای رفع آن در نظر گرفته شده است.
حمایت مشروط از آمران به معروف
طی سالهای اخیر در بسیاری موارد آمران به معروف مورد هجمه قرار گرفته و حتی توسط اراذل و اوباش شهید شدهاند. در لایحه جدید عفاف و حجاب از آمران به معروف حمایت شده و برای کسانی که با امربهمعروف برخورد میکنند، جرمانگاری شده است، همچنین استفاده از ظرفیتهای مردمی از جمله بسیج به شرط آموزش دیدن در لایحه مورد توجه قرار گرفته شده است. در عین حال برای امربهمعروف شرایطی در نظر گرفته شده است. طبق تأکید این لایحه امربهمعروف نباید ایجاد کننده تنش باشد. به عبارت دیگر امربهمعروف و نهیازمنکری که موجب تنش و درگیری شود، ممنوع و امربهمعروف با مهربانی و رفق و مدارا ترویج شده است.
در لایحه جدید علاوه بر آن استفاده از ظرفیتهای مردمی و بسیج در قانون مورد توجه قرار گرفته شده است، البته آموزش برای استفاده از این ظرفیتها ضروری تشخیص داده شده است تا تنش بین مردم و سوءاستفاده دشمن صورت نگیرد.
محل هزینهکرد جریمهها در لایحه جدید
مهمترین نکتهای که در این لایحه دیده شده بحث محل هزینهکرد جریمههای دریافتی است که موجب میشود این لایحه را از یک لایحه درآمدزا برای دولت به یک لایحه بازدارنده و قانونی برای اجرای برای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب تبدیل کند. بر این اساس در لایحه برای جلوگیری از سوءاستفاده دشمن و تبلیغات منفی رسانههای معاند، به هیچ وجه نباید درآمدهای ناشی از این قانون، به حساب فراجا واریز گردد، بلکه لازم است این درآمدها برای رفع آسیبهای اجتماعی، فرهنگسازی عفاف و حجاب، ازدواج و مسکن جوانان و اوقات فراغت خانوادهها صرف شود.
موضوعاتی که توجه به آنها و رفع چالشهای موجود در این حوزهها به طور یقین میتواند به بهبود وضعیت حجاب و عفاف در جامعه منتهی شود.