به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، سراج کارشناس مسائل سیاسی، در یادداشتی آورده است:
حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در سوریه حاوی پیامهای مهمی است که باید مورد توجه مسئولین سیاسی و نظامی در نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار گیرد.
این حمله، در واقع حمله مستقیم به خاک جمهوری اسلامی است و این اقدام رژیم غاصب اعلان جنگ مستقیم به ایران است و نشان دهنده تغییر اهداف این رژیم از موضع صرف نظامی به سمت حمله به نمادها و حاکمیت جمهوری اسلامی است که این راهبرد، بسیار خطرناک و باید در اسرع وقت منجر به شکست شود.
نیروهای مورد هدف توسط رژیم صهیونیستی کاملا هدفمند انتخاب شده که عملاً شاهد تحقق این امر هستیم که رژیم صهیونسیتی در حال حمله به اتاق فکر، محیطهای طرحریزی و عملیاتی، محور مقاومت میباشد که در یک پروسه زمانی مشخص شده در حال انجام است. این قبیل اقدامات در واقع برای ایجاد خلأهای جدی در عرصه فرماندهی در میدان جنگ صورت میگیرد و رژیم صهیونسیتی تلاش میکند به خیال خام خود، وضعیت را در میدان با حذف فرماندهان اصلی محور مقاومت به نفع خود تغییردهد. این در حالیست که در جنگ با داعش، فرماندهان جوان محور مقاومت در شکست سازمان داعش نقش اصلی را ایفا کردند.
نکته قابل تأمل، دقت حمله رژیم صهیونیستی است که در اکثر این حملات، اهداف اصلی شان که فرماندهان کارآزموده محور مقاومت هستند، مورد اصابت قرار میگیرند و تلفات افراد عادی و غیر نظامی در کمترین تعداد ممکن قرار دارد. این اشراف اطلاعاتی اسرائیل قابل بررسی و تأمل است که متکی بر سه ابزار فناوریهای بروز موجود در عرصه اطلاعاتی، جذب افراد مطلع و کسب اطلاعات دقیق از موقعیت افراد نشان شده و اشراف تقریباً کامل بر اماکن و محیطهای مورد بهره برداری سران محور مقاومت میباشد و به موازات آن ضعف اطلاعاتی محور مقاومت است که این رژیم را در دسترسی به اهدافش یاری میدهد که ضرورت دارد با توجه به فاز جدید عملیاتی رژیم صهیونیستی، مورد ترمیم قرار گیرد.
با توجه به تداوم حملات هدفدار رژیم صهیونسیتی علیه مواضع جمهوری اسلامی، به نظر میرسد که اقدامات بازدارنده باید وارد مراحل جدیدتری شود تا ریسک حملات این رژیم علیه ایران به بالاترین حد ممکن خود برسد؛ لذا محور مقاومت کاملا قابلیت اقدامات واکنشی بزرگ علیه اهداف مختلف و در دسترس رژیم صهیونسیتی را دارد که نیازمند عزم جدی سران تصمیم گیری در رأس محور مقاومت است.
امنیت ملی، خط قرمز جمهوری اسلامی است که نباید تعرض به آن به یک عادت برای دشمنان نظام اسلامی تبدیل شود؛ لذا راهبرد و عملیات میدانی مقابله با متعرضان به امنیت کم نظیر ایران اسلامی باید هدفمند، دقیق و هزینه زا برای دشمنان باشد. این هنر جمهوری اسلامی که در گذشته در جبهههای مختلف نشان داده شده است.
انتقام بسیار حیاتی است، هم مردم در ایران و هممحور مقاومت برای ادامه این راه خطیر مبارزه با استکبار و رژیم صهیونیستی نیاز به امید دارند و اقدامات تقابلی باید امیدزا باشد. در همین راستا طراحیها برای پاسخ به این حملات باید به قدری دقیق باشد که اسرائیل هزینه بسیار بزرگتر از هزینهای که به جمهوری اسلامی تحمیل کرده، بپردازد.
برای افکار عمومی قابل قبول نیست که سرمایههای انسانی این کشور توسط رژیم اسرائیل، براحتی حذف شوند و حضور این نیروهای مخلص است که موجب شده، مردم در بهترین شرایط امنیتی در کشور زندگی نمایند.
اقدامات بازدارنده و واکنش میدانی و سیاسی قدرتمند که در شأن نظام ضد استکباری جمهوری اسلامی ایران است علیه بزرگترین دشمن شان یعنی رژیم صهیونیستی مورد انتظار مردم بوده و منتظر آن هستند.
شهادت عزیزان سپاهی و سرداران بزرگ سپاه اسلام به کرار توسط این رژیم انجام شده و این زیبنده نیست. میدان جنگ با این رژیم در مقطع بسیار حساس قرار دارد، جنگ غزه باب میل سران آمریکا و اسرائیل پیش نرفته است و اقدامات تروریستی علیه ایران برای ضریب دادن به جایگاه نظامی اسرائیل و تزریق امید به نیروهای عمل کننده و حامیان مالی و لجستیکی این رژیم در حال انجام است.
این یک هشدار به محورمقاومت است که ضمن اینکه از دستاوردهای بینظیر طوفانالاقصی و ضربات غیرقابل ترمیمی را که به هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی وارد کرده بهره لازم را گرفته است، لکن نباید در نخوت این پیروزی بماند و با اتخاذ تاکتیکهای بدیع و نو دشمن را در راهبردش متحمل شکست کند و قطعا این توانمندی در بین فرماندهان و جوانان مستعد محور مقاومت وجود دارد، شاید یکی از دلایل جسارت روزافزون این رژیم در حملات تصاعدی به اهداف جدید، شیب نزولی اقدامات بازدارنده مقاومت بعد از عملیات ۷ اکتبر باشد؛ لذا واکنش حساب شده و دردناک جمهوری اسلامی و محور مقاومت به این اقدامات، باید در عمل موجب شکست رژیم صهیونسیتی در چند جبهه بشود و مسیر را برای توفیقات بیشتر محور مقاومت در غزه فراهمتر کند.