به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج باغملک: شهید مرتضی حشمان در تاریخ ۱۳۶۵/۱۲/۲۰چشم به جهان گشود ، با رسیدن زمان قانونی به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۱۱در منطقه بین اهواز- ملاثانی بر اثر اصابت تیر افراد ناشناس در حین تعقیب و گریز به شهادت رسید.
بخشی از خاطرات
سن و سالی نداشت ولی سعی می کرد روی پای خودش بایستد ، در همان آغاز نوجوانی خواست که برایش گاری بخریم و با آن کار کند ، مدتی بعد رفت سراغ مغازه جوشکاری محله مان و شاگردی کرد ، این اواخر هم در نانوایی کار می کرد تا اینکه به سن قانونی رسید و رفت سربازی ، هیچ وقت اهل ولخرجی نبود ، بر خلاف همدوره ای هایش حقوق ناچیز سربازی را خرج نمی کرد و در اولین فرصت برای ثبت نام گوشی تلفن همراه اقدام کرد و بدون اینکه یک ریال از پدرم پول بگیرد ماشینی خرید و در اوقات فراغت با آن کار می کرد و قسط های آن را می داد ، برای من و مادرش احترام خاصی قائل بود ، یک شب که خوابیده بودم گرمای ملایمی را روی دست راستم حس کردم ، گرمای نفس مرتضی بود ، آهسته دستم را بوسید و بعد هم صورتم را …
قد بلند و ورزیده بود به همین خاطر در سربازی کارهای عملیاتی را به او سپرده بودند ، در آنجا هم مرتضی نشان داده بود که سر نترسی دارد و با شجاعت خاص خودش با مجرمان رودر رو می شد ، یک بار به تنهایی وارد خانه قاتلی فراری شده و او را دستگیر کرده بود ، فرمانده اش که مرا دید با افتخار گفت: «من فرمانده مرتضی نیستم ، او فرمانده من است»