پشت پرده «مسئلهسازی حجاب» چیست؟ «مسئلهسازی حجاب» چالشی تحمیلی برای چپاول هستی ایران
پروژههای مرتبط با حجاب موضوعاتی است که به شکلی هدایتشده از خارج از کشور تحمیل میشود. هر چند برخی افراد و جریانات داخلی نیز به شکلی خواسته یا ناخواسته با این ماجرا همراهی دارند، اما اصل ماجرا برنامهریزیهایی است که با دخالت بیگانگان برای مسئلهسازی حجاب شکل گرفته است
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان؛ خبرگزاری بسیج -با نگاهی به نقوش نقشبسته بر آثار باستانی و سنگنوشتههای تاریخی بازمانده از دوران ساسانیان و هخامنشیان میتوان دریافت در طول تاریخ ایرانزمین «حجاب» همواره انتخاب زن عفیف و اصیل ایرانی بوده است. در تاریخ معاصر این سرزمین هم یکی از انگیزههای انقلاب اسلامی بازگشت به اصول و ارزشهای اسلامی از جمله حجاب بود و بعد از انقلاب با مطالبات مردمی بود که حجاب لباس قانون پوشید و در کنار تأکید شرع بر مسئله حجاب، این موضوع به یک الزام قانونی هم تبدیل شد. همه اینها در کنار یکدیگر نشان میدهد حجاب برای جامعه ایرانی و به خصوص زن عفیف ایرانی هیچ گاه یک مسئله نبوده بلکه یک انتخاب و یک الزام قانونی و روانی بوده و زنان محجبه کشورمان در قلعه حجاب علاوه بر مصون ماندن از نگاه نامحرم، توانستهاند با آرامش وارد محیطهای اجتماعی شوند و در نقشهای اجتماعی خود هم مانند نقشهای خانگی و خانوادگی بدرخشند. در چنین شرایطی بدیهی است نخستین اقدام برای دورکردن بانوی اصیل و نجیب ایرانی از حجاب به عنوان نخستین و اساسیترین گام در راستای بههمزدن نظم نظام اسلامی، تبدیل موضوع حجاب به یک مسئله است! آن هم در شرایطی که نص صریح دین و قانون ایران بر موضوع حجاب تأکید دارد و از همه مهمتر حتی بانوانی که خودشان کمحجاب یا شل حجاب هستند هم همچنان حجاب را یک ارزش میدانند و محجبهبودن برایشان قابل احترام است، کما اینکه همین افراد برای ورود به محیطهای مذهبی یا فضاهای رسمی، خود را ملتزم به رعایت بهتر حجاب میدانند، پس حجاب چرا و چگونه به یک مسئله تبدیل شد؟ این سؤالی است که پاسخ به آن میتواند گرهگشای مواجهه درست با پدیده بیحجابی یا کمحجابی در جامعه باشد.
حجاب نمادیترین بخش از اسلام به شمار میرود. در واقع شما با ورود به یک جامعه وقتی با زنان محجبه مواجه میشوید، بدون آنکه هیچ اطلاع دیگری داشته باشید، دستتان میآید این جامعه، مذهبی و مقید است و جهانبینی اسلام در ذهن، افکار و در نتیجه رفتار اعضای آن حاکمیت دارد. بر این مبنا شاید نخستین گام برای تغییرات عمیق اجتماعی، تغییر در باورهای زنان و مردان جوامع اسلامی نسبت به موضوع حجاب و مسئلهسازی آن باشد. همچنانکه رهبر معظم انقلاب هم در دیدار اخیرشان با مسئولان نظام با تأکید بر اینکه مسئله «حجاب» در کشور چالشی تحمیلی است، تأکید کردند: «کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند.»
تلاش برای مسئلهسازی حجاب
تلاش برای مسئلهسازی حجاب به سالها قبل و برنامهریزیهای غرب در پروژه جهانیسازی ایران به منظور تغییر ساختار و فراهمشدن فضای لازم برای چپاول بیشتر کشورمان بازمیگردد. بر این اساس بود که در دوره رضاخانی «حجاب» به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای جامعه اسلامی مورد توجه و برداشتن آن به عنوان مهمترین گام به سمت جامعهای لیبرال در دستور کار قرار گرفت، بنابراین رضاخان در اجرای این سیاست دستور کشف حجاب را در کشور اجرایی کرد. عمق باورهای این مردم و ریشههای عمیق باور به حجاب و حیا در میان زنان و مردان کشورمان آنچنان بود که برای مقابله با این بدعتگذاری مبارزهای جدی شکل گرفت و نخستین بنیانهای مقابله با نظام سطلنتی و تقابل جدی میان تفکر لیبرالی و تفکر اسلامی گذاشته شد.
این پروژه سالهای سال ادامه یافت و در کنار تغییر دیگر مؤلفههای اجتماعی و باز شدن پای رادیو و تلویزیون به جامعه و برنامهریزی رسانهای برای تغییرات عمیق اجتماعی، رفتهرفته بخشی از جامعه تحت تأثیر قرار گرفتند و در دوره پهلوی دوم با پدیده بیحجابی در جامعه مواجه بودیم. با وجود این، اما زنان بیحجاب جامعهای اقلیتی بودند و اکثریت جامعه زنان و مردان ایرانی به باورهای مذهبی قید و بندی جدی داشتند و دارند و همین قید و بندها هم موجب شد جامعه ایرانی به دنبال اجرای قوانین اسلامی در جامعه باشد و بخشی از انگیزههای قیام علیه رژیم ستمشاهی قیود اسلامی از جمله حجاب بود، به همین خاطر هم بعد از انقلاب، حجاب به عنوان مطالبهای مردمی لباس قانون پوشید و به بیرونیترین نماد جامعه اسلامی ایران تبدیل شد.
پشت پردههای مسئلهسازی حجاب،
اما بعد از انقلاب حجاب به دال اصلی گفتمان ضدانقلاب علیه نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد چراکه از یک سو میتوانستند به این بهانه در امور داخلی کشور دخالت کنند و از سوی دیگر با خطشکنی و حرمتشکنی در حوزه حجاب به عنوان یکی از اصلیترین نمادهای دینداری، میتوان از سایر مسائل و مؤلفههای جامعه اسلامی هم به سادگی عبور کرد و فضای جامعه ایرانی با چنین تغییراتی بهتر و راحتتر قابل مدیریت است، به همین خاطر هم با تلاشی سازمانیافته برای خطشکنی در حوزه حجاب مواجهیم تا جایی که برخی از افراد در فضای حقیقی و فضای مجازی استخدام میشوند تا با عبور از خط قرمزهای شرعی و قانونی حرمت حجاب را بشکنند و بدحجابی و حتی بیحجابی را در جامعه عادیسازی کنند.
قدر مسلم اینکه پروژههای مرتبط با حجاب موضوعاتی است که به شکلی هدایتشده از خارج از کشور تحمیل میشود. هر چند برخی افراد و جریانات داخلی نیز به شکلی خواسته یا ناخواسته با این ماجرا همراهی دارند، اما اصل ماجرا برنامهریزیهایی است که با دخالت بیگانگان برای مسئلهسازی حجاب شکل گرفته است. موضوع مهم در این میان هم اهداف پشت پرده این مسئلهسازی از حجاب و این تلاش سازمانیافته برای حرمتشکنی در حوزه حجاب است. در واقع برداشتن حجاب و حرمتشکنی در این حوزه گام نخستی است که انتهایش به تغییر مؤلفههای جامعه اسلامی به سمت و سوی جامعهای بیقید و بند و رهاست چراکه تسلط بر چنین جامعهای بسیار آسانتر و پیادهسازی اهداف غرب در بهرهکشی از این جامعه و چپاول ثروتهای آن بسیار سادهتر خواهد بود.
نمای نزدیک
«حجاب» مسئولیتی اجتماعی- سیاسی
مسئله حجاب موضوعی اجتماعی است و در واقع تدبیر دین مبین اسلام برای حضور اجتماعی زنان در جامعهای امن و آرام است. بدیهی است حجاب در محیط خانه و خانواده موضوعیتی ندارد و غرض اصلی اسلام از طرح مسئله حجاب ایمنی و آرامش زنان برای حضور در جامعه و فعالیتهای اجتماعی است. بر همین اساس هم در دوران بعد از انقلاب، زنان از خانهنشینی درآمدند و توانستند به برکت همین حجاب در جامعه حضوری مؤثر داشته باشند. فضای اجتماعی ناامن و نامناسب دوران قبل از انقلاب، به گونهای بود که بسیاری از خانوادهها ترجیح میدادند، حتی دخترانشان را برای ادامه تحصیل به دانشگاه یا دبیرستان هم نفرستند! چه رسد به اینکه بخواهند دخترانشان در فضاهای اجتماعی و هنری فعالیت داشته باشند و در این زمینه رشد کنند، پس در عمل میتوان یکی از مهمترین موانع رشد و حضور اجتماعی زنان در دوران قبل از انقلاب را همین مسئله حجاب و تقید به آن دانست که موجب میشد در فضای آن دوران کمتر زنی مجال رشد و تعالی پیدا کند، اما در دوران بعد از انقلاب با قانونیشدن حجاب و تقید خود مردم به این مسئله، فضای اجتماعی امنی برای حضور زنان در محیطهای علمی، تحصیلی، اجتماعی، اقتصادی و حتی هنری و رسانهای فراهم شد. خانوادههایی که تا پیش از این تحت هیچ شرایطی نمیتوانستند حضور دخترانشان را به عنوان بازیگر یا هنرمند در عرصههای فرهنگی- هنری بپذیرند، حالا اطمینان داشتند در فضای اجتماعی ایجادشده در کشور به برکت اجرای قوانین و حدود اسلامی، آرامش فرزندانشان در محیطی امن فراهم میشود و همین مسئله هم موجب رشد و تعالی زنان در دوران بعد از انقلاب شد، به گونهای که کارنامه فعالیتها و موفقیتهای زنان در همه حوزهها اعم از حوزههای فرهنگی، اجتماعی، علمی، ورزشی و حتی سیاسی و بینالمللی نسبت به دوران قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست.
بر همین اساس هم حتی زنان و دخترانی که به دلایل مختلف اعم از میل به زیبایی و خودنمایی یا تحت تأثیر تبلیغات رسانهای قرارگرفتن قید و بندشان نسبت به مسئله حجاب کمی سست شده است نیز به خوبی واقفند، آرامش، امنیت و فعالیتهای گوناگون و ارتقای فردی و اجتماعیشان در سایه همین ساختار و نظام اسلامی شکل گرفته و به همین خاطر هم به رغم ظاهر متفاوتشان، دل در گرو نظام جمهوری اسلامی دارند و در تمامی بزنگاههای مهم همچون تشییع پیکر شهدا، انتخاباتها یا راهپیماییهای ۲۲ بهمن، شاهد حضور این گروه از خانمهای کشورمان هستیم تا اثبات کنند به رغم تفاوت ظاهری دلشان با سایر اعضای جامعه یکی است.
با تمام اینها، اما فارغ از وظایف دولت، قوه قضائیه و نهادهای مجری قانون در حوزه عفاف و حجاب، وظیفه خود خانمهای جامعه در این حوزه از همه پررنگتر و مهم است چراکه تقید آنها به موضوع حجاب نه فقط رعایت یک واجب شرعی و به جاآوردن بخشی از دینداری است بلکه این تقید به حجاب مسئولیتی اجتماعی و سیاسی هم به شمار میرود و پاسخی کوبنده به دشمنانی است که میخواهند جامعه ایرانی را از قید و بندهای خود خارج کنند و بر آن تسلط یابند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار