به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، سلام بر ابراهیم زمانه جمهوری اسلامی ایران که توانست با دستان خالی، ولی با اتکا بر تقوای اللهی، تبری از جنس ایمان و صداقت بر دست گیرد و آنچنان بر بت بزرگ تکبر و غرور ریاستجمهوری بکوبد که امروز دیگر اثر از آن وجود ندارد.
بهجرئت میتوان گفت که پس از دوران ریاستجمهوری شهید رجایی و پس از آن آیتالله خامنه ای، این اسب سرکش و زیبای ریاستجمهوری آنچنان رشد کرد و بزرگ شد که به یک بت تبدیل شد و فاصله خود را با ملت هر روز افزایش میداد.
منطقه ریاستجمهور آن قدر در دوران مرحوم هاشمی، احمدینژاد و روحانی اوج گرفت که ملت برای نگاهکردن به آن باید به آسمان خیره میشدند تا شاید شعاع دیدشان به خط آن نزدیک شود.
بت بزرگی که از ریاستجمهوری در سه دوره قبل ساخته و زیبا شده بود و برای هر کسی جذاب و دلفریب بود، هر ساله بر تعداد نامزدهای آن افزوده میشد و حتی دیگر به سنوسال خودشان هم نگاه نمیکردند. این اسب پر قدرت و وسوسهانگیز بهقدری سفتوسخت شده بود که صدای لهشدن مردم و اقشار کمدرآمد جامعه در آن شنیده نمیشد و اگر کارگرانی هم به تعطیلی کارخانه اعتراض میکردند، با برخورد قضایی روبهرو میشدند.
سلام بر ابراهیم، سلام بر آن بتشکن ایران اسلامی که توانست، این بت بزرگ و دلفریب را به زیر کشاند و آنچنان در نزد مستضعفین جامعه خرد و ذلیل کند که امروز دیگر مرد میدان میخواهد که کسی برای ریاست آن نامزد شود.
با شهادت بزرگمردی روبهرو شدیم که نشان داد برای سواری نیامده بلکه آمده تا در کنار مردم و برای مردم باشد، نشان داد که این بت ریاستجمهوری که ساخته افرادی سست عصر بود را در هم شکند و همچون حضرت ابراهیم، خلیلالله، مردم را با حکومت اصل الهی آشنا کند.
در این راه که بسیار پر خطر بود و آبروی او نیز در خطر جدی قرار داشت، این پرورشیافته مکتب شهیدان رجایی، بهشتی و سلیمانی، از جانودل مایه گذاشت و در کمتر از سه سال مدیریت آن، بیش از ۳۰ سال کشور را به جلو برد و آرزوهای بسیاری از کارگران و روستاییان ناامید را به عمل تحقق بخشید.
روز که در این کشور در دوران ۲۴ سال ریاستجمهورهای اصولگرا و اصلاحطلب، قدمی برای یک پروژه راه روستایی برداشته نشده بود و یا مردمی بعد از ۴۰ سال هنوز شخص رئیسجمهور را از نزدیک زیارت نکرده بود.
بهراستی که بتشکن تاریخ جمهوری اسلامی ایران بهدرستی انتخاب شد و با تمام توان و علمی که بر کارها داشت، توانست این سد راه ارتباطی با مردم را با زحمت و تلاش شبانهروزی از میان بردارد و امروز مردم، رئیسجمهور را از خود میدانند.
آن روزی که مردم چنین رئیسجمهوری را باور نداشتند و کارهای او را تبلیغاتی و شعاری عنوان میکردند، امروز را به چشم خود دیدند که او توانست و باید بعد از او نیز بتوانند که همین راه را ادامه دهند.
دولتی که برگرفته از مکتب اهلبیت و پرورشیافته اسلام بود، بهدرستی و کامل توانست بدهی چند هزار همتی دولتهای مدعی گفتمان با دنیا را پرداخت کند، پولهای بلوکه شده خارجی را یکی پس از دیگری به کشور بازگرداند، تلاطمهای شدید بازار را که بر اساس اخبار رسانههای دشمن منتشر میشد را کنترل کند و زندگی مردم را رونقی دوباره بخشید.
بهراستی که سید ابراهیم رئیسی، چه زود شهید شد و چه زود جای خالی آن برای کودکان و مردمان نیازمند، بهشدت احساس میشود، حتی افرادی که مخالف او بودند هم به خیابان آمدند و برای نبودن او اشک ماتم ریختند.
امروز جایگاه و مقام رئیسجمهور کشور ایران اسلامی به یک صندلی ساده خدمتگزاری تبدیل شده است و مدعی میخواهد که این مقام و جایگاه را حفظ کند، خواسته عامه مردمی که این انتظار را دارند و در انتخاب آینده خود، چنین معیاری را بیش از گذشته موردتوجه قرار میدهند.
ابراهیم زمانه جمهوری اسلامی ایران اگرچه به آنچه که لایق او بود و برای رسیدن به آن در تلاش بود، رسید و امروز دیگر در میان ما نیست، ولی بدون شک خون پاک او در جامعه امروز ایران طوفانی به پا کرده است که آینده کشور را به سمت آرامش و اقتدار جهانی میرساند.
امروز دیگر نوجوان و جوان ایرانی فهمیده است که ما میتوانیم؛ یعنی چه و الگوی ارزشمند جمهوری اسلامی چگونه میتواند در دنیا محبوب و قابلاحترام باشد. به امید ایرانی سربلند و آگاه، انتخابات نزدیک تیرماه پیش روی، مرد میدان شهید رئیسی، منتخب ملت خواهد بود.
انتهای خبر/