به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، کربلا، تنها یک نام نیست، اگر چنین بود در همان محرم ۶۱ داستان آن بهرغم همه غصهها به انتها میرسید، اگر مانده است و مسلمانان را به ماندن در عرصه درس عاشورا میخواند، یعنی اراده خداوند بر آن است تا انسان همواره در این مدار در حرکت باشد.
در حقیقت امام حسین (ع) با عاشورا به دنبال نجات انسان از رکود و درجازدن بود، واقعیت همان حقیقت حسینی است، در اصل ما با عاشورا زندهایم و با محرم، حرکتها را جهت میدهیم و با همین یک دهه اول محرم، طوری یک سالمان را غنیسازی میکنیم که دشمنان با همه توانشان نمیتوانند انرژی متراکم شده ما را خنثی کنند.
عاشورا در دل زمان جاری است و کربلا به وسعت جهان دامن میگستراند، این که میخواهیم محرم را دریابیم و ظرفیتهایش را از حالت بالقوه به فعلیت درآوریم، در این راستا است که انسان در حیات جاری خویش نیز به این قدرت غنی شده نیازمند است، بنابراین استفاده از این قدرت هم فقط خاص مبارزه و درافتادن با طاغوتهای قدرت یافته در بیرون نیست، لذا طاغوت، قارون، فرعون و یزید درون را هم باید به مدد سبک زندگی حسینی درهم شکست.
درسهایی که امام حسین (ع) در دشت کربلا و روز عاشورا به جهانیان داد، بسیار مهم است، امام حسین (ع) به بشریت آموخت که سر به نیزه بدهند، اما به نزد ظالم سر خم نکنند، امام حسین (ع) به مسلمانان آموخت که محاصره اقتصادی و حتی نداشتن آب برای طفل شیرخوار بهمراتب برتر از بیعت با یزید است، امام حسین (ع) به مردم، شجاعت و معرفت داد.
شهادت امام حسین (ع) با انتخاب، عشق، اخلاص و با هدفی مقدس بود، اشک و عزاداری برای امام حسین (ع) نشانه قدردانی از شهید، معرفت و مودت اهلبیت (ع)، تهدید ستمگران و مظلومیابی و بصیرت است، امام حسین (ع) با قیام کربلا ثابت کرد که حفظ اسلام و مقاومت در برابر طاغوت آنقدر ارزش دارد که اگر همه هستی انسان فدا شود، جا دارد، حرکت و قیام امام حسین (ع) یک انرژی هستهای بود که افکار سست را متلاشی و معرفت و عشق را زنده کرد، اهمیت فوقالعاده نماز در نزد امام حسین (ع)، در واقع هدف امام از این جنگ نابرابر، برپاداشتن نماز و دین اسلام بود.
واقعه کربلا در حقیقت یک دانشگاه است، دانشگاهی که درس شهادت، شهامت، آزادگی، عدالت و عدم تسلیم در برابر ظلم و زور را میآموزد و بر در و دیوارش «هیهات منّا الذلّه» نقش بسته است.
یادداشت از مرتضی جباری
انتهای خبر/