روایت خاطرات شهید محمدرضا موذنی در بهم ریختن جشن شاهنشاهی در مدرسه محل تحصیل
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج در شوشتر در ادامه معرفی شهدای کهن شهر شوشتر ، مروری خواهیم داشت برخاطرات شهید محمود مختاربند از همکلاسی خود شهید محمدرضا موذنی.
شهید محمدرضاموذنی از دوران تحصیل علاقه زیادی به فعالیتهای فرهنگی ومذهبی داشت وبه کمک دوستان خود اقدام به تشکیل گروه های نمایش وسرود می نمود ونمایش میثم تمار وحجربن عدی ونمایش های طنز را کارگردانی واجرا می کرده است.
بعداز تبدیل تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی در رژیم پهلوی ،جشن های تحت عنوان ۲هزار و۵۰۰ ساله شاهنشاهی توسط آن رژیم برگزار می شد که در شوشتر این جشن ها در میدان ورزشی پشت دبیرستان فردوسی اجرا می گردید.
مدرسه ای که شهید موذنی در آن درس میخواند، قصد شرکت دراین جشن را داشت وباتوجه به این که وی استعداد وافری در زمینه هنر وتئاتر داشت،ازاو برای همکاری دعوت شده بود وآن شهید شجاع نیز حاضر به قبول این موضوع نشده وآن را رد کرده بود.
اما سرانجام بااسرار وتهدید به اخراج از مدرسه ومردوی به اجبار نقش کوچکی را پذیرفت وچند جلسه نیز تمرین رفت، روز جشن برنامه های متنوعی اجرا شد ،تا این که نوبت به گروهی رسید که در صفوف منظم لباس های یک رنگ ومتحد الشکل به صورت ویژه وهماهنگ با طبل ونواختن شیپور وارد میدان شد.
درحالی که هر کدام یک تابلو بزرگ در دست داشتند که یک طرف آبی وطرف دیگر قرمز بود ، به کمک این تابلو وهماهنگ با طبل حرکات موزون ونمایشینیز اجرا می کردند، گروه وسط میدان مستقر شده وباصدای طبل تابلوهارو بالای سر گرفتند ، باضربه طبل همه تابلو ها به رنگ آبی درآمدند،در آن میان یک تابلو هماهنگ نبود ، بلکه یک تابلو قرمز رنگ تو چشم می زد ونظم برنامه را به هم ریخت ، مربی گروه سریع اقدام کرد وتذکر داد ،این بارتابلوها قرمز شدند وآن وسط یکی آبی شد وبازهم هماهنگ این قضیه تکرارشد وبا تمسخر تماشاچیان همراه بود.
مربی دیگر بی طاقت شد وفرد خاطی را مورد ضرب وشتم قرار داد واز گروه اخراج کرد ،وقتی به تماشاچیان نزدیک شد ،اورا شناختم ،شهید محمدرضا موذنی بود وقتی به من رسی لبخند زد وگفت: من که بهشان گفتم بلد نیستم ، لباسهایش را پوشید ورفت ودرآن سن وسال کم حق وباطل را تشخیص داد وبه اندازه شرکت در یک نمایش نیز حاضر نبود در ظلم به اسلام شریک باشد.
شهید محمدرضا موذنی اولین شهید خانواده موذنی بود ،خاطرات بسیاری از او در دوران دفاع مقدس به جا مانده است.پس از وی دو برادرش به نام های محمد حسین ومحمدطاهر نیز را وی راادامه دادند.
شهید محمدرضا موذنی در سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی به فیض شهادت نائل آمد.