مسئولان از ظرفیتهای شهری و شهرستانی در فعالیتها و اقدامات بهرهمند شوند
به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر ولادت امام محمدتقی جوادالائمه (ع)، ولادت امام علی (ع) و روز پدر، آغاز ایامالبیض (اعتکاف)، وفات حضرت زینب (س)، شهادت نواب صفوی، طهماسبی، برادران واحدی و ذوالقدر از فدائیان اسلام و مسائل شهری، به شرح زیر است:
در هفته گذشته عرض شد لازم است، به یکی از عناصر مهم در حوزه تربیت فرزند توجه شود و آن عنصر دعا کردن برای فرزندان است که روایتی پیرامون آن تقدیم شد و بیان شد که مکاتب غربی در حوزه روانشناسی نمیتوانند در حوزه تربیت انسان عملکرد خوبی از خودشان نشان دهند و علت آن را هم بیان کردیم در فراز بعدی امام سجاد علیه السلام میفرماید: إِلَهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ، وَ قَوِّ لِی ضَعِیفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ فِی جَوَارِحِهِمْ وَ فِی کُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یَدِی أَرْزَاقَهُمْ.
خدایا! عمر آنان را به سود من طولانی کن و مدّت زندگی آنها به خاطر من بیفزا و خردسالشان را به نفع من تربیت کن و ناتوانشان را برای من نیرومند ساز و بدنها و آیینها و اخلاقشان را برایم به سلامت دار و به آنها در جان و اعضا و هر کارشان که به آن اهتمام دارم، سلامت همه جانبه عنایت کن؛ و برای من و به دست من، روزی آنان را فراوان فرما.
در دستگاه آفرینش، خداوند به ساختمان آدم توجه و دقت بسیار نموده است، به ویژه این که خداوند همه نیازها و تناسبها را در وجود او برقرارساخته و فرموده:لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ، تقویم به معنى ساختن چیزى به صورت مناسب و معتدل و کیفیت شایسته است.
احسن تقویم یعنى به بهترین نظام و شکلى که ممکن بوده؛ در ترکیب آدم منظور شده است.
در جاى دیگر مىفرماید:الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ * فِی أَیِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ، همان کسى که تو را آفرید و اندامت را درست و نیکو ساخت و متعادل و متناسب قرار داد، * و تو را در هر نقش و صورتى که خواست ترکیب کرد و بعد تاج کرامت و مقام اشرف مخلوقات و برترى بر همه موجودات و کاینات را بر او لطف کرد و او را با بسیارى از نعمتها و ارزاق گراميداشت.
وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ، خدای منان او را کرامت بخشید و بزرگداشت، هم از منظر جسمی و مادی و هم از منظر روحی و عقلی تمام ابزار تربیت را دراختیار انسان قرار داد تا از فرش بوسیله تربیت به عرش برسد البته گاهی از این نعماتی که خدای متعال در اختیار انسان قرار میدهد، انسان استفاده نمیکند، در مسیری که خدای متعال تعیین کرد و میشود انسانی که از حیوانات هم پستتر شد، اولئک کالانعام بل هم أضل.
تربیت انسان از مهمترین اهداف آفرینش هستى و فرستادن پیامبران براى بشر بوده است و ارتباط با خدا و نیایش و استفاده از ابزار خودسازى و رشد فکرى و کسب کمالات، به انسان کمک مىکند که در بندگى و عزت نفس و کرامت انسانى به توفیقهاى زیادى دست پیدا کند. حضرت على (علیه السلام) در سفارشهاى خویش به کمیل فرمود: یا کُمَیْلُ! إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله علیه و آله) ادَّبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ ادَّبَنى وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنینَ وَ أُوَرِّثُ الأَدَبَ الْمُکَرَّمِینَ، «اى کمیل! همانا پیامبر خدا را خداوند تربیت کرد و او مرا تربیت نمود و من مؤمنان را تربیت مىکنم و براى بزرگواران ادب به ارث مىگذارم.» خانواده، نخستین کانون تربیت فرزند و معمار اول شخصیت اوست، در همین مدرسه بزرگ یعنی خانواده، پرورشى است که فرزندان به تدریج از رفتارهاى پدر و مادر الگوبردارى مىکنند. کودکان تا سنین قبل از آموزش رسمى مدرسه، مقلد پدر و مادرند و مطابق اصل همانند سازى رفتار و گفتار و افکار، خود را شبیه پدر و مادر میکنند.
از آن جا که کودکان مطابق فطرت الهى، خداپرست و درست کردار به دنیا آمدهاند؛ اگر در محیط زندگى هم پاک و شایسته تربیت شوند، به درجههاى سعادت و نیک سرانجامى خواهند رسید.
توجّه والدین به کودکان از جهت محبت و دوست داشتن، وفاى به عهد، رعایت حق و عدالت، احترام به شخصیت، مشاوره و همزبانى، بازى و همراهى و دعا در حق فرزندان، موجب رشد و شادابى و صلاح آنان مىشود و آنان را از دامهایى که شیاطین در پیش رویشان گستردهاند، نجات مىدهد و اگر در محیط خدای نکرده آلوده باشد، به تباهی میکشاند فرزند را، رها شدگی فرزند در مسئله تربیت او را به قهقرا میبرد، برخی اوقات شنیده میشود در برخی مدارس اولیاء انتقاد میکنند که چرا فلان برنامه تربیتی و قرآنی را در مدرسه گذاشتید؟! جای تعجب دارد از یک فرد مسلمان این حرف را زدن! یک اصل باید حل شود و آن این ست که با دین میشود بهترین زندگی را داشت، من تجربه نکردم، من دنبال هوا و هوس خودم بودم کاری به دین و احکام دین نداشتم، طعم شیرین دینداری را نچشیدم، حالا اصل را زیر سوال میبرم! اگر میخواهی فرزند به گونهای تربیت شود که مایه افتخار باشد و ادب و فضائل انسانی و اخلاقی را دارا باشد، در سایه تربیت دینی رخ میدهد و لا غیر، اگر شبکه ماهوراهای تبلیغ برخی فسق و فجورها میکند و برخی نرم افزارهای تعاملی و اشتراکی مانند اینستاگرام و ...، زمینهی تبرج و خودنمایی انسان را فراهم میکنند و انحرافات را ترویج میکنند، میخواهند انسان هوس گرا تربیت کنند، نه خدا گرا، این تقابل و مصاف شیطان با جنودش با خدا و جنودش است، انسان هوس گرا مادر و تکریم مادر نمیفهمد تا جایی او را میخواهد که تامین کننده نیاز او باشد و اگر نتوانست مانند یک دستمال او را کنار میاندازد، مگر در همین شبکههای ماهوارهای میز گفتگویی قرار ندادند و گفتند مادر هیچ ارزشی ندارد و روز مادر گرفتن بی معناست.
این تربیت هوس گرای شیطان وقتی میدان داری کند، همین میشود، در مقابل تربیت خداگرا باید میدان داری کند و خانواده اگر میخواهد پدرو مادر و اصول انسانیت در اوج باشد فقط ذیل تربیت دینی و اسلامی اتفاق میافتد.
یکی از زیباترین احادیث نبوی (ص) که از وجود نورانی حضرت صدیقه طاهره (س) در سلسله سندی نورانی نقل شده است، این فرمایش است: "عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عن فاطمة الصغرى عن الإمام الحسین علیه السلام عن اُمّه فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیهما و آلهما: أنَّ السَّعیدَ حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیا فی حَیاتِهِ وبَعدَ مَوتِهِ، و أنَّ الشَّقِی کُلَّ الشَّقِی مَن أبغَضَ عَلِیا فی حَیاتِهِ وبَعدَ مَوتِهِ»، رسول خدا (صَلی الله علیه و آله) در جمعی از یاران خود نشسته بود که جنازه غلام سیاهی را که در جامهای پیچیده شده بود، چهار غلام سیاه دیگری حمل میکردند تا به خاک بسپارند.
حضرت فرمود: جنازه آن غلام را نزد من آورید! وقتی او را در مقابل آن حضرت بر زمین گذاشتند؛ حضرت پارچه صورت وی را کنار زدند و از حضرت علی (علیه السلام) پرسیدند: علی جان، این رباح غلام آل نجّار است! مولا گفتند: یا رسول الله! به خدا سوگند این شخص هر وقت مرا میدید، آنقدر خوشحال میشد که از شادمانی به هوا میپرید و میگفت: یا علی، من تو را دوست میدارم (وَ اللَّهِ مَا رَآنِی قَطُّ إِلَّا وَ حُجِلَ فِی قُیُودِهِ وَ قَالَ یَا عَلِیُّ إِنِّی أُحِبُّکَ، پیامبر (ص) امر فرمودند: او را غسل دهند و با پیراهنی از پیراهنهای خود آن حضرت کفن کنند و بر او نماز خواند و به همراه مسلمانان تا قبر مشایعت نموددر این هنگام مردم صدای شدیدی را شنیدند که در آسمان پیچید (وَ سَمِعَ النَّاسُ دَوِیّاً شَدِیداً فِی السَّمَاءِ)، پیامبر (ص) فرمود: او را هفتاد هزار قبیله از فرشتگان تشییع نمودند که هر قبیله مشتمل بر هفتاد هزار فرشته استعلی جان! به خدا سوگند رباح این درجه و مقام را تنها با دوست داشتن تو به دست آورده است (وَ اللَّهِ مَا نَالَ ذَلِکَ إِلَّا بِحُبِّکَ یَا عَلِیُّ).
از برجستهترین صفات امیرالمؤمنین على (ع) چشمپوشى از خود و خودى و قربانىکردن هواى نفس و خودیها در مقابل تکلیف الهى است. تمام ماجراهاى بزرگ زندگى امیرالمؤمنین (ع) حول این محور قرار گرفته است.
ایمان به پیغمبر (ص) در آن وقتى که در زیر آسمان غیر از او و خدیجهى کبرى (س) هیچکس به این دعوت و این مکتب ایمان و عقیده نداشت، در حقیقت، ایمان به مکتبى بود که قبول آن به معناى اعلان جنگ با همهى قدرتهاى ظالم در آن روزگار و نیز به معناى مبارزه با نظام اجتماعى حاکم بر جامعهى قبایلى مکّه و جزیرة العرب بود، و این جرأت زیادى میخواست که انسان بر روى همهى آرزوها، خواهشها، راحتیها و رفاههاى زندگى خود پا بگذارد و این دعوت و مبارزه را قبول کند. امیرالمؤمنین (ع) این دعوت را قبول کرد و پاى آن ایستاد و همهى مشکلات را در این راه به جان خرید.
این جمله را از خود على (ع) بشنوید: «یک ساعت از قبول و اجابت و لبّیک در مقابل پیغمبر عقب نماندم». بدون تردید، شجاعت امیرالمؤمنین (ع) در میدان زندگى، از شجاعت او در میدان جنگ بالاتر بود! ماجراى سبقت به اسلام در نوجوانى، یکى از مصادیق این شجاعت است.
حضرت، آن روزى قبول اسلام کرد که همه به این دعوت پشت کرده بودند و کسى جرأت نمیکرد آن را بپذیرد. پیغمبر اکرم (ص) پیامى را در جامعهاى عرضه میکند که در این جامعه، همهى عوامل، ضدّ آن پیام هستند.
جهالت مردم در مقابل آن پیام است؛ نخوت مردم، اشرافیت اشرافِ مسلّط بر مردم، و منافع مادّى و طبقاتىشان در مقابل آن پیام است.
امیرالمؤمنین آن مؤمنى است که در طول مدّت سیزده سال بعثت، هرگز ایمانش مخفى نبود، جز همان چند روز اوّل. مسلمانها چند سال ایمان مخفى داشتند، امّا همه میدانستند که امیرالمؤمنین از اوّل ایمان آورده است، و ایمان او مخفى نبود.
درخشش امیرالمؤمنین (ع) در دوران جوانى، همان الگوى ماندگارى است که همهى جوانان میتوانند آن الگو را سرمشق خودشان قرار دهند. در دورهى جوانى، در مکّه بهعنوان یک عنصر فداکار، باهوش، یک جوان فعّال، پیشرو و پیشگام؛ در همهى میدانها، مانعهاى بزرگ را از سر راه دعوت پیغمبر برطرف میکند. در میدانهاى خطر سینه سپر میکند، سختترین کارها را بر عهده میگیرد. با فداکارى خود، امکان هجرت پیغمبر به مدینه را فراهم میکند، و بعد در دوران مدینه، فرماندهى سپاه، فرماندهى دستههاى فعّال، عالم، هوشمند، جوانمرد، بخشنده؛ در میدان جنگ، سرباز شجاع و فرماندهى پیشرو؛ در صحنهى عرصهى حکومت، یک فرد کارآمد؛ در زمینهى مسائل اجتماعى هم یک جوان پیشرفتهى به تمام معنا میشود.
وقتی اینگونه کسی شیفتهی امیرالمومنین علی علیه السلام شد، در هر عصر و زمانی علی وار وارد میدان میشود مانند شهید عزیز نواب صفوی در تاریخ معاصر ایران، کمتر جریانی یافت میشود که برای اجرای اهداف اسلامی خود، ساختار همآهنگی همچون فداییان اسلام تشکیل دهند. شهید نواب با قدرت فوق العاده ایمانی و اعتقادی خود در مدت ده سال، رهبری و هدایت سازمانی را بر عهده داشت که در تحولهای سیاسی اجتماعی زمان خود، وزنه مهمی بهشمار میآمد، شهید نواب کسی است که صریحا اساسنامه و قانون اساسی حکومت اسلامی را در کتابی بهنام «راهنمای حقایق» در سال ۱۳۲۹ نوشت و ایده تشکیل حکومت اسلامی را مطرح ساخت و این موضوع، در روحیه و اندیشه انقلابیون تأثیر داشت و بعدها با هدایت حضرت امام (قدس سره) بهکمال نهایی رسید. فهم درست، اقدام به موقع همراه با شجاعت و حرکت در راه خدا که از مولایش آموخته و عمل کرده بود، این مسیر، پیش روی ماهم است، او در آن زمان یک نفر بود و در ادامه امام راحل، کار او را تکمیل کرد وحالا شدیم یک کشور، اگر همان راه را با همان ویژگی طی کردیم، پیروزهستیم، خالصانه تکی آمد خدا کمکش کرد و نتیجه شد انقلاب اسلامی پر افتخار، حالا همه کشور خالصانه وارد میدان شوند و با بصیرت و شجاعت میدان داری کند، همان خدای ناصر نواب، ناصر این ملت هم است.
هر چند دشمن تلاش میکند، با اقدامات نرم افزاری در عرصههای مختلف، اما ما باید هوشیار باشیم و مطیع ولایت، وقتی او میفرماید باید آقایی دلار در اقتصاد شکسته شود، خب بشکنید نه اینکه او را هی آقاتر کنید و موثر تر؟! دست از نسخههای غربی بردارید! در ابتدای این دولت حضرت آقا فرمودند: مراقب باشید افرادی به عنوان کارشناس نسخههای منسوخ شده غربی را برای شما نیاورند. معیشت مردم دستخوش اقدامات نمایشی و سیاسی نباید شود، این یک مطلب اساسی است، از ظرفیت نیروهای مومن انقلابی بهره ببرید، مومن انقلابی یک جناح سیاسی نیست که وقتی مطرح میشود، برداشت فلان جناح سیاسی میکنند، مومن انقلابی ممکن است در هر سلیقه سیاسی پیدا شود، از اونها استفاده کنید نه آن کسی که ذیل شعار انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است، شعار داده، محکوم هم شده حالا این مملکت که به برکت شهدای امنیت و سایر شهدا حفظ شده، او پست و مسئولیت بگیرد فقط ذیل عنوان وفاق که تعریف درستی هم ارائه نکردند و هرکسی هر کاری میکند در انتصابات، این یک گله است از روی دلسوزی که، دردمند و دلسوز واقعی این مردم را در سرکار بیاورید نه کسی که دلسوز فلان جناح سیاسی است.
۲ نکته پایانی هم عرض کنم؛
۱. به مجموعههای اداری شهرستانی و استانی، اگر میخواهید برنامهای بگیرید، از ظرفیت شهرستان و استان باید بهره بگیرید و شهرها هم از آن ظرفیت بهرهمند شوند نه اینکه شما در شهرستان یا استان برنامهای دارید از شهرها میخواهید تأمین مالی کنند برنامه شما را، این رسم اشتباه را از بین ببرید، خود شهرها در حوزههایی دچار اشکال است، چرا به این بهانهها اعتبار شهری را کم میکنید، ما در شهرها منتظریم که شما بودجهها را سرازیر کنید و مردم شهرها بهره ببرند، اما نمیدانم چرا آب دارد سربالایی میرود. یک رسم بدی شده است که همه ارگانها یاد گرفتند، به درآمدهای شهر اگر اضافه نمیکنید لااقل کم نکنید.
۲. در این شهر سلایق و ظرفیتهای مختلفی وجود دارد که در همهی زمینهها صاحب نظر هستند و میتوانند کمک بکنند به شهرشان و ما هم در دفتر این ظرفیت را ایجاد کردیم که این بهره برداری به نفع شهر و مردم بشود، با حس تعلق بیشتر به موضوعات شهر توجه شود و عدهای یا گروهی گفتمان غالب را به سمت سهم خواهی و برداشتهای شخصی و گروهی نبرند، گفتمان غالب باید خدمت باشد در راستای توسعه و پیشرفت شهر در همه زمینهها و همه نخبگان و فرهیختگان و موثرین شهر وظیفه دارند در جلسات و برنامه ریزیها جهت گیری شان این باشد، هر جا دیدند کسی یا شخصی حرف از منافع جریانی یا گروهی و ...، زد یا از مباحث بوی این مطلب به مشام رسید با شجاعت آن مسیر را کنار بگذارد به نفع مردم. باید این تفکر در اقلیت قرار گیرد و تفکر غالب و اکثریت باید خدمت به همه مردم باشد و توسعه و پیشرفت همه جانبه شهر ان شاءالله، آیندهای بهتر از گذشته در پیش روی همهی مردم شریف این شهر باشد.