به گزارش خبرگزاری بسیج لرستان_ ناحیه عشایری_ شهید محمد ولی پیرداده بیرانوند فرزند شیر محمد مادر زینب سوم فروردین ماه سال یک هزار و سیصد و چهل و دو در ایام عید نوروز در روستای تپه گجی دیده به جهان گشود.
مدرک تحصیلی کلاسیک این شهید دیپلم بود
وی در سنین کودکی مادر مهربان و دلسوزش را از دست داد، در حالی که از غم مادر رنج میبرد، وارد دبستان زادگاهش شد.
سال اول راهنماییاش مصادف بود با پیروزی انقلاب اسلامی و محمد ولی در راهپیمایی های ضد طاغوت حضور داشت و فعالیتهای های زیادی بر ضد رژیم شاهنشاهی انجام داد.
شهید والامقام پس از پیروزی انقلاب با عضویت در انجمن اسلامی دانشآموزی، پیوسته در آگاه نمودن دانشآموزان نسبت به توطئههای ضد انقلاب میپرداخت.
شهید عزیز با شروع جنگ تحمیلی در کنار عدهای از همکلاسیهایش برای رفتن به جبهه از طریق بسیج ثبت نام کردند و پس از گذراندن آموزشهای مقدماتی و یک استراحت چند روزه به مناطق عملیاتی جنوب کشور اعزام می شدند.
در شب عملیات یکی از همرزمان شهید قبل از اینکه عملیات شروع شود خوابی میبینند. البته این خواب برای کسی تعریف نکرده بود ولی به خاطر خوابی که دیده بود اطمینان حاصل پیدا کرده بود که در این عملیات محمد ولی شهید میشوند.
شهید از همه دوستان همرزم خداحافظی کرده بود و حلالیت طلبید. وی همراه یکی از همرزمانش لباسهایشان را میشویند، غسل شهادت میکنند و آماده دستور عملیات میشوند.
اسد اله محمدی مهر، از برادر شهیدش به ما گفت: محصل بودم. چون خیلی به برادرم علاقه داشتم سعی میکردم هر شب در کنار او بخوابم. نصف شبها به هر دلیلی که از خواب بیدار میشدم او را مشغول نماز خواندن میدیدم. او نماز شب میخواند. البته بعد از شهادت او بود که فهمیدم نمازی که میخواند نماز شب است و من نیز راه او را ادامه دادم.
وی افزود: شهید به نماز اول وقت توجه خاصی داشت. در آن زمان گاهی نماز ما قضا میرفت و چون ما، من و برادرانم از او کوچکتر بودیم، چند بار به ما تذکر داد و تهدید کرد که اگر صبح زود برای خواندن نماز بیدار نشوید با آب سرد بیدارتان میکنم. ولی هیچ گاه این کار را نکرد فقط برای بیدار شدن ما این حرف را میزد.
سرانجام محمد ولی در مورخ ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس خرمشهر به فیض شهادت نایل آمد و به خیل یاران شهیدش پیوست و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
در فرازی از وصیت نامه شهید آمده است
"وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ"
با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و درود بر تمامی شهیدان راه خدا که با ایثار جانشان و ریختن خونشان درخت اسلام را آبیاری میکنند و درود بر رزمندگان که جان را بر کف نهادهاند و از تمام مادیات و زن و فرزند و خویشان و خوشیهای زودگذر میگذرند و مابین تمامی آنها الله را برگزیدند و به میدان نبرد آمده و اسلام را زنده کردهاند. اینها همان وارثان حسیناند و اینها همان کسانی هستند که دعوت امامشان را لبیک گفتند.
خدایا تو هم به آرزوی قلبی دیرینه ما جواب مثبت بده و سپاه اسلام را بر این کفار بعثی پیروز نما و اگر لیاقت داریم شهادت را نصیبمان کن. خدایا تو را شکر میکنم که ندای حق را به گوش من رساندی و چشم بصیرت به من دادی تا راهی را انتخاب کنم که رهبران ما برگزیدند. بار الهی تو را شکر میکنم که قلبم را مملو از عشق به شهادت نمودی و مرا در این راه قرار دادی. انشاءالله که در این نبرد حق علیه باطل چنان به دشمن بتازیم که قدرت هرگونه عکس العمل از خود نشان ندهند و ما که خودمان سرباز امام زمان میخوانیم ننگ بر ماست که در بستر بمیریم.
صحبتی با دوستان عزیزم آقایان سلیمان مشهودی و فتح اله فتاحی و رضا طهماسبی و فلاح و برادر سپهوند و محمد بیرانوند دارم و آن این است که به سخنان امام گوش فرا دهند. از طرفی با روحانیت طوری که حالا هستید باشید که الحمدلله هستید. اگر من به شهادت رسیدم، پدر و برادرانم را دلداری دهید و پدرم را یاری کنید و به خانهمان بروید و با اخلاق باشید. دروغ و تهمت و نفاق نکنید. مردم را به اسلام عزیز دعوت و با منافقین با شدت رفتار کنید.
والسلام.
روحشان شاد و راهشان پر رهر
گفتگو: امیر حسین دریکوند
انتهای پیام /