به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج شهرستان ایذه: سردار شهید حاج علی نوری ممبینی، اول مهرماه سال ۱۳۳۷ در روستای دشت انار میداوود شهرستان باغملک دیده به جهان گشود، هشت ساله بود که مصیبت از دست دادن مادر، کوهی از غم و اندوه بر دل او نشاند. پس از گذراندن دوران ابتدایی، برای ادامه تحصیل به شهر رامهرمز مهاجرت کرد. هنوز دوره دبیرستان را به پایان نرسانده بود که در دانشکده ی پرستاری پذیرفته شد، اما به دلیل وضعیت موجود در دانشکده، انصراف داد و پس از شرکت مجدد در کنکور، در دانشسرای تربیت معلم شهرستان مسجدسلیمان، مشغول به تحصیل شد.
سال های ۱۳۵۴و ۵۵ بود که امام خمینی(ره) فرزندانش را از سراسر کشور فراخواند تا قیام خود را آغاز کند. علی هم باتوجه به سخنان حق طلب رهبرش وارد عرصه سیاست و مبارزه شد و به پخش اعلامیه و نوارهای صوتی حضرت امام رحمت الله علیه اقدام کرد.
پس از اتمام دوران دانشسرا، در یکی از روستاهای اطراف باغملک به عنوان معلم مشغول به خدمت شد، پس پیروزی انقلاب اسلامی و با آغازجنگ تحمیلی، فعالیت هایش را در دو سنگر علم و جهاد ادامه داد و در عملیات های بیت المقدس، والفجر ۸، و کربلای ۵ شرکت کرد.
در زمان حضور در جبهه چندین بار مجروح شد و در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفت.
مسئول بسیج عشایری سپاه ایذه، رئیس ستاد وجانشین گردان حضرت رسول صل الله علیه وآله ، فرمانده سپاه ایذه رئیس ستاد تیپ دوم لشکر۷ولی عصرعجل الله تعالی فرجه، از جمله مسئولیت های شهیدعلی نوری ممبینی در دفاع مقدس و بعد از آن بود.
در مدتی که او فرماندهی سپاه ایذه را عهده دار بود ، آن زمان که ایذه و باغملک یک شهرستان بودند، بالاترین آمار اعزام نیرو را به جبهه داشت.
شهید نوری ممبینی دیدار با خانواده معظم شهداء را از وظایف اصلی خود می دانست و تا آخر عمر هیچگاه آنرا فراموش نکرد و در همین راستا یکبار نیز هنگام عبور از مسیر صعب العبور کوهستانی پرت شد و به شدت مجروح گردید.
سردار شهید علی نوری ممبینی نه تنها طالب دنیا نبود بلکه دنیا را خوار می شمرد و همانند مولایش علی علیه السلام دنیا را سه طلاقه کرده بود. هرگز پست و مقام او را تحت تاثیر خود قرار نداد، زیرا او مسئولیت را برای رضای خدا و انجام تکلیف و وظیفه می پذیرفت.
شهید نوری ممبینی را همه دوست داشتند در برخورد با دیگران همیشه خندان و صمیمی بود. آنقدر متین و باوقار بود که هر کس فقط یک بار با او برخورد می کرد، شیفته اخلاق او می شد. بیانی دلنشین و گرم داشت به شیوایی سخنرانی می کرد، گویی هنوز صدای گرم او در مساجد و دبیرستانهای ایذه طنین انداز می شود، بسیار با جذبه و شور سخن می گفت.
سرانجام آن معلم سبزپوش پس از سال ها تحمل جراحات شیمیایی، ۱۸خرداد ماه ۱۳۷۳ در سن۳۶سالگی به فیض عظیم شهادت نائل آمد، وپیکرمطهرش در گلزار شهدای میداوود زیارتگاه عاشقان ایثار و شهادت است.