به گزارش خبرگزاری بسیج، حمید رسایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود یادداشتی با عنوان «نامگذاریی برای میز مذاکرات» منتشر کرده است.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
در حقیقت امام خامنهای با تدبیر نامگذاری امسال جلوی این آفت که دولتمردان از ترس ریزش بدنه اجتماعی خود تن به هر توافقی بدهند را گرفتند و شرایط را برای رسیدن به توافق خوب که منافع ملت بزرگ ایران را تأمین کند، فراهم کردند.
سنت نامگذاری هر سال را باید از پیام نوروزی سال 73 مقام معظم رهبری دنبال کرد. البته پیش از آن نیز اگر چه نام مشخصی از سوی ایشان برای هر سال قرار داده نشده اما موضوعات مهمی در پیامهای نوروزی مطرح شده است. امام خامنهای در راستای این سنت حسنه، امسال را سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامیدهاند. به نظرم در خصوص نامگذاری امسال نکات ذیل قابل تأمل است:
یکم_ با بررسی در نامگذاری سالهای گذشته درمییابیم که برخی از عناوین انتخاب شده سالانه، با هدف تعظیم و تجلیل موضوع و دسته دیگری از آنها با هدف ترمیم و اصلاح موضوع، نامگذاری شده است.
عناوینی مثل سال رسولاعظم (ص) سال امامعلی (ع) و سال امامخمینی (ره) از جمله مواردی هستند که برای تعظیم و تکریم موضوع نامگذاری شدهاند و مواردی مانند سال مبارزه با اسراف، سال صرفهجویی، سال پاسخگویی سه قوه، سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، سال جهاد اقتصادی و ... در حقیقت با هدف توجه بیشتر و پر کردن خلأیی که از سوی مقام معظم رهبری احساس شده برای سالهای مختلف انتخاب شدهاند.
دوم _ با این نگاه، نامگذاری امسال به عنوان سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» قطعاً از جمله موارد مرتبط با تجلیل و تعظیم موضوع نیست بلکه این نامگذاری نیز مانند برخی از موارد سالهای گذشته به منظور ترمیم و اصلاح یک خلأ انتخاب شده است. از نگاه مقام معظم رهبری دولت مستقر در جمهوری اسلامی، دولت یک حزب و جریان خاص نیست هر چند این دولت از یک سلیقه سیاسی خاص برخوردار باشد.
سیاست راهبردی رهبر انقلاب در تمام دورههای گذشته بر تقویت دولت مستقر بنیان نهاده شده است. از نگاه ایشان دولت ضعیف، قبل از اینکه به یک جریان سیاسی لطمه وارد کند به اساس جمهوری اسلامی لطمه میزند.
سوم _ نامگذاری امسال نشان میدهد که میان مطالبات دولت و ملت فاصلهای وجود دارد که اگر ترمیم نشود، میتواند فرصتهای پیش رو را به تهدید تبدیل کند. این نامگذاری هر چند در ظاهر رویکردی حمایتی دارد اما در دل آن انتقادی صریح از عملکرد دولت یازدهم نهفته است، انتقاد از عدم همزبانی و همدلی دولت و ملت و لزوم اصلاح آن. طبعاً اگر زبان این دو عنصر یکی بود یا دچار لکنت و عدم تطابق نبود، ضرورتی برای چنین نامگذاری وجود نداشت بویژه که در تمام سالهای گذشته، همواره سطح نامگذاریهای سالانه از سوی مقام معظم رهبری فراقوهای بوده است و این برای اولین بار است که نامگذاری یک سال از سوی ایشان در سطح توجه نسبت به یک قوه تقلیل یافته است.
چهارم _ اینکه کدام یک از این دو باید زبان و دل خود را با دیگری تطبیق دهد نیز در بیانات رهبری به صراحت بیان شده آنجا که ایشان در پیام نوروزی فرمودند: «دولت کارگزار ملت، و ملت کارفرمای دولت است، و هر چه همکاری دولت و ملت بیشتر باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت، بنابراین هم دولت باید واقعاً ملت را قبول داشته باشد و ارزش، اهمیت و تواناییهای مردم را به درستی بپذیرد، و هم ملت باید به معنای واقعی کلمه به دولت اعتماد کند.»
آنچه رهبر معظم انقلاب از ملت خواستهاند، اعتماد به دولت و صبر بیشتر در برابر اقدامات دولت برای تحقق وعدههاست با این قید که رهبر تیزبین انقلاب هم در حال رصد کردن اوضاع است و چک سفید امضا به کسی نداده است. دولت اما از آن رو که کارگزار این کارفرماست، وظیفه دارد جهتگیری خود در سطح ملی و بینالمللی را با توجه به مطالبات مردم تنظیم کند.
پنجم _ آنچه مسلم است اینکه ملت به عنوان کارفرما تاکنون با دولت یازدهم همزبانی و همدلی کرده است. 50.7 درصد از شرکتکنندگان در انتخابات یازدهم با رأی خود به آقای روحانی همزبانیشان را با وعدهها و شعارهای آقای روحانی نشان دادهاند.
آقای روحانی از چرخیدن همزمان چرخ سانترفیوژها و کارخانهها، از استمرار و تکمیل مسکن مهر، از ادامه سیاست هدفمندی یارانهها و پرداخت یارانهها، از عزت بخشی به پاسپورت ایرانی، از توجه به تولید ملی و ساماندهی اقتصاد، از سرمایهگذاری در بازار سرمایه و بورس و ... سخن گفتند و نیمی از جامعه رأیدهندگان با ایشان همزمان شدند و پذیرفتند اما 49.3 درصد دیگر از این کارفرمایان برای تحقق این وعدهها به ایشان اعتماد نکردند و به دیگر کاندیداها رأی دادند، اما با مشخص شدن نتیجه انتخابات به دور از هر حرکت ساختارشکنانهای، آن را پذیرفتند و ضمن تبریک به فرد منتخب، بنای خود را بر حمایت از تصمیماتی که این وعدهها را محقق میکند، قرار دادند و در طول یک سال و نیم گذشته نیز به تصمیمات دولت _ هر چند به آن رأی نداده بودند _ تن دادند و در حقیقت همدلی کردند.
اکنون نوبت دولت است تا با تحقق وعدههای داده شده، با ملت ایران همزبانی و همدلی کند. بر این اساس، طرح موضوعات حاشیهای مانند مزخرف خواندن مسکن مهر یا کوتاه آمدن در سیاست خارجی یا رها کردن بازار سرمایه و عدم تحقق وعدههای داده شده برای تزریق سرمایه به بورس یا پذیرفتن آنچه غربیها در مذاکرات دیکته میکنند بر خلاف همزبانی و از سوی دیگر تحقیر و توهین نسبت به منتقدان بر خلاف همدلی از سوی دولت محترم است.
ششم _ امسال به دلیل برگزاری انتخابات خبرگان رهبری و مجلس دهم، پایان پر جنب و جوشی را به دنبال خواهد داشت. دولت آقای روحانی فرصت یک سال و نیم گذشته را بدون هیچ تغییر جدی و ملموسی پشت سر گذاشته است. متأسفانه مهمترین اقدام دولت تا امروز مذاکرات هستهای بوده است و تمام امید دولت آقای روحانی به نتیجه مذاکرات است، امیدی که هر روز به دلیل ماهیت استکباری طرف مقابل رو به افول میرود.
این نه ادعای نویسنده این سطور که ادعای مهمترین حامی دولت یازدهم یعنی هاشمیرفسنجانی است که در گفتوگوی انتهای سال خود به آن تصریح کرد و گفت: مذاکرات مهمترین اقدام دولت است که برخی نمیخواهند به نتیجه برسد.
این جهتگیری غلط باعث افزایش انتقادات به دولت یازدهم شده به طوری که در طول چند ماه گذشته اصلاحطلبان حامی روحانی در حال جدا کردن صف خود از این دولت هستند. همین استراتژی غلط و عدم توجه به توان و ظرفیت داخلی و بیبرنامگی دولت و عدم تحقق وعدهها سبب شده تا اکثریت مدافع مجلس نهم (ترکیب فراکسیون رهروان و اصلاحطلبان مجلس) خیلی زود به منتقدان آن تبدیل شوند.
این روند قطعاً تا انتخابات مجلس آینده بیشتر خواهد شد و کاندیداهای مجلس آینده وقتی در برابر مشکلات موجود در حوزه انتخابیهشان و وعدههای محقق نشده دولت قرار بگیرند به جای حمایت از روند حاکم، ترجیح میدهند تا منتقد وضع موجود باشند و با این ترفند سبد آرای خود را پر کنند.
این وضعیت قطعاً دولت را در ضعف بیشتری قرار خواهد داد و حکمت نامگذاری رهبر معظم انقلاب برای تقویت دولت مستقر و حاکم کردن اعتدال سیاسی بیشتر نمایان میشود.
هفتم _ به عقیده نویسنده این سطور یکی از دلایل نامگذاری امسال را باید در ارتباط با مذاکرات هستهای دید. متأسفانه همانطور که ذکر شد، مهمترین اقدام دولت برای بهبود وضعیت اقتصاد و امور داخلی، سرمایهگذاری بر مذاکرات هستهای با کشورهای استکباری بوده است.
این تصمیم غلط آقای روحانی در پیوند اقتصاد کشور به مذاکرات هستهای تا همین امروز هم تبعات پر هزینهای برای اقتصاد کشور ما داشته است که نمونهای از آن در سقوط بازار بورس و ارزش سهام و سرمایه مردم نمایان شد.
بر این اساس چنانچه مذاکرات هستهای به نتایج وعده داده شده دولت نرسد _ که این احتمال با توجه به بدبینی مقام معظم رهبری نسبت به نتایج مذاکرات و خوی استکباری طرف مقابل بعید نیست _ فشار از دو جهت به دولت آقای روحانی افزایش خواهد یافت.
از یک سو منتقدانی که همواره در طول یک سال و نیم گذشته ضمن حمایت از «اصل مذاکره» به «چگونگی مذاکره» دولت یازدهم و امتیازهای نابرابری که طرف ایرانی داده، انتقاد داشتند و همواره مورد تحقیر و توهین دولتیها قرار گرفتند و از سوی دیگر بخشی از جامعه که به امید وعدههای دولت تا امروز خود را قانع کرده بودند، اما میبینند که مهمترین پروژه دولت به نتیجه نرسید.
در صورت تحقق این فرض و به نتیجه نرسیدن مذاکرات مطابق آنچه زیادهخواهیهای طرف مقابل میطلبد _ که قابل پیشبینی است _ این رهنمود مقام معظم رهبری در نامگذاری سال 94 به مدد دولت مستقر خواهد آمد و جامعه را به آرامش دعوت میکند.
هشتم _ یکی دیگر از وجوه ارتباط نامگذاری امسال با مذاکرات مهم هستهای، ایجاد یک قوت قلب در دولت یازدهم و تیم مذاکرهکننده هستهای است. مقام معظم رهبری با این نامگذاری، تکیهگاه دولتمردان را از روی میز مذاکره و نتایج آن که مهمترین ترفند طرف مقابل مذاکره است به درون کشور و به اعتماد دولت به ملت ایران و تواناییهای آن سوق دادند.
با فضایی که رهبری انقلاب فراهم کردهاند تیم مذاکرهکننده نگران تبعات عدم توافق نخواهد بود چرا که در این صورت هر چند منتقدان حرفشان به کرسی نشسته اما با آغوش باز از دولتی که در برابر زورگوییهای مستکبرین مقاومت کرده، پذیرایی خواهند کرد.
با این اقدام رهبری، دولت یازدهم میتواند بدون توجه به باجخواهیهای طرف آمریکایی، فقط در صورتی پای میز مذاکره بماند که شرایط و نتایج مذاکره برای ملت ایران بُرد باشد و این تنها در صورتی محقق میشود که اولاً پیشرفت دانش بومی و استراتژیک هستهای ما استمرار داشته و در مواردی که این دانش تقلیل مییابد، قابل بازگشت باشد و ثانیاً باید از دل مذاکرات هستهای لغو همه تحریمها به دست بیاید.
در حقیقت امام خامنهای با تدبیر نامگذاری امسال جلوی این آفت که دولتمردان از ترس ریزش بدنه اجتماعی خود تن به هر توافقی بدهند را گرفتند و شرایط را برای رسیدن به توافق خوب که منافع ملت بزرگ ایران را تأمین کند، فراهم کردند.
نهم _ تاکنون در هیچ دولتی به اندازه این دوره، منتقدان از سوی رهبری معظم انقلاب مورد حمایت و توجه قرار نگرفتهاند. اینکه امام خامنهای خود در روزهای پایانی سال 93 در دیدار با خبرگان ملت با اشاره به مذاکرات هستهای، اعلام میکنند که «من نگرانم» و در اولین روز سال 94 در خصوص نحوه برخورد مسئولان با منتقدین میفرمایند: «آنها را تحقیر نکنند، به آنها اهانت نکنند؛ تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است. من مردم عزیزمان را به بیتفاوتی دعوت نمیکنم، به نظارت نکردن دعوت نمیکنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسی کشور دعوت میکنم؛ امّا اصرار میکنم که برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولین و نه از سوی مسئولین نسبت به منتقدین، تخریبی نباید باشد؛ نه تحقیر باشد، نه اهانت باشد. ممکن است در یک قضیّهای، یک عدّهای دغدغه داشته باشند؛ دغدغه داشتن جرم نیست؛ دلواپس بودن جرم نیست. میتوانند کسانی حقیقتاً نسبت به یک مسئله مهم و حسّاس کشور، احساس دلواپسی و دغدغهمندی کنند.»
پیش از این نیز چند بار رهبر انقلاب از ادبیات توهینآمیز دولت نسبت به منتقدان خود، گلایه کردهاند و در دیدار هفته دولت، رئیس دولت را به صبوری در برابر منتقدان دعوت کردند. نامگذاری امسال و تأکید رهبری انقلاب بر این نکته که «تذکر دادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی طوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار کنند.» در حقیقت با این هدف صورت میگیرد تا منتقدان از جاده انصاف خارج نشوند و همواره در طریق اصلاح باقی بمانند.
دهم _ مدتی است که یک جریانی در درون دولت به دنبال القای شعار «نگذاشتند ما کار کنیم» است. مصاحبه هاشمی رفسنجانی در روزهای پایانی سال گذشته و تأکید بر اینکه روحانی بیش از توان اجرایی به مردم وعده داد و یا طرح این نکته که نگذاشتند روابط با عربستان را درست کنم، نمونههایی از این دست مواضع علنی است. حتی این جریان که در دولت گذشته مشکل اصلی کشور را نبود مدیریت عنوان میکرد در حال حاضر به دنبال القای تأثیر تحریمها در مشکلات کشور است.
نامگذاری امسال مقام معظم رهبری جلوی رشد القای این نگاه غلط را خواهد گرفت و حجت را بر دولتمردان تمام کرد.
مقام معظم رهبری در سخنان روز نخست سال 94 به وجود دو تفکر و دو جریان در درون کشور اشاره کردند: «دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین کنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایه خود و مادّه خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد... نگاه دوّم به اقتصاد کشور با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند.»
قاعدتاً جریان دوم در بدنه تصمیمگیری کشور وجود دارد که رهبری انقلاب از آن سخن میگوید. جریانی که برای به کرسی نشاندن حرف خود به دنبال بزرگنمایی تحریمهاست. این جریان که میخواهد به جامعه القا کند که نمیگذارند دولت روحانی از راه دیپلماسی تحریمها را بردارد، ناخواسته با غربیها همدلی و همزبانی پیدا کرده است.
در حالی که رهبر انقلاب به صراحت در پاسخ به القای رئیس دولت آمریکا در این باره فرمودند: «رئیس دولت آمریکا میگوید در ایران کسانی هستند که نمیخواهند مسئله هستهای با مذاکرات دیپلماسی حل و فصل بشود؛ این دروغ است؛ در ایران هیچ کس نیست که نخواهد مسئله هستهای با مذاکرات حل بشود. آنچه ملّت ایران نمیخواهند عبارت است از قبول تحمیلها و زورگوییهای آمریکا؛ ملت ما این را نمیخواهد. آنچه ملّت ایران در مقابل آن مقاومت میکند قبول زورگوییهای طرف مقابل است. طرف مقابل میگوید بیایید مذاکره کنیم و شما حرفهای ما را مو به مو قبول کنید؛ این را میگوید. ملّت ایران در مقابل این ایستاده است و یقیناً نه مسئولین ما، نه هیئت مذاکرهکننده و پشت سرِ آنها ملّت ایران، مطلقاً این را قبول نخواهد کرد.»
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
در حقیقت امام خامنهای با تدبیر نامگذاری امسال جلوی این آفت که دولتمردان از ترس ریزش بدنه اجتماعی خود تن به هر توافقی بدهند را گرفتند و شرایط را برای رسیدن به توافق خوب که منافع ملت بزرگ ایران را تأمین کند، فراهم کردند.
سنت نامگذاری هر سال را باید از پیام نوروزی سال 73 مقام معظم رهبری دنبال کرد. البته پیش از آن نیز اگر چه نام مشخصی از سوی ایشان برای هر سال قرار داده نشده اما موضوعات مهمی در پیامهای نوروزی مطرح شده است. امام خامنهای در راستای این سنت حسنه، امسال را سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامیدهاند. به نظرم در خصوص نامگذاری امسال نکات ذیل قابل تأمل است:
یکم_ با بررسی در نامگذاری سالهای گذشته درمییابیم که برخی از عناوین انتخاب شده سالانه، با هدف تعظیم و تجلیل موضوع و دسته دیگری از آنها با هدف ترمیم و اصلاح موضوع، نامگذاری شده است.
عناوینی مثل سال رسولاعظم (ص) سال امامعلی (ع) و سال امامخمینی (ره) از جمله مواردی هستند که برای تعظیم و تکریم موضوع نامگذاری شدهاند و مواردی مانند سال مبارزه با اسراف، سال صرفهجویی، سال پاسخگویی سه قوه، سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، سال جهاد اقتصادی و ... در حقیقت با هدف توجه بیشتر و پر کردن خلأیی که از سوی مقام معظم رهبری احساس شده برای سالهای مختلف انتخاب شدهاند.
دوم _ با این نگاه، نامگذاری امسال به عنوان سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» قطعاً از جمله موارد مرتبط با تجلیل و تعظیم موضوع نیست بلکه این نامگذاری نیز مانند برخی از موارد سالهای گذشته به منظور ترمیم و اصلاح یک خلأ انتخاب شده است. از نگاه مقام معظم رهبری دولت مستقر در جمهوری اسلامی، دولت یک حزب و جریان خاص نیست هر چند این دولت از یک سلیقه سیاسی خاص برخوردار باشد.
سیاست راهبردی رهبر انقلاب در تمام دورههای گذشته بر تقویت دولت مستقر بنیان نهاده شده است. از نگاه ایشان دولت ضعیف، قبل از اینکه به یک جریان سیاسی لطمه وارد کند به اساس جمهوری اسلامی لطمه میزند.
سوم _ نامگذاری امسال نشان میدهد که میان مطالبات دولت و ملت فاصلهای وجود دارد که اگر ترمیم نشود، میتواند فرصتهای پیش رو را به تهدید تبدیل کند. این نامگذاری هر چند در ظاهر رویکردی حمایتی دارد اما در دل آن انتقادی صریح از عملکرد دولت یازدهم نهفته است، انتقاد از عدم همزبانی و همدلی دولت و ملت و لزوم اصلاح آن. طبعاً اگر زبان این دو عنصر یکی بود یا دچار لکنت و عدم تطابق نبود، ضرورتی برای چنین نامگذاری وجود نداشت بویژه که در تمام سالهای گذشته، همواره سطح نامگذاریهای سالانه از سوی مقام معظم رهبری فراقوهای بوده است و این برای اولین بار است که نامگذاری یک سال از سوی ایشان در سطح توجه نسبت به یک قوه تقلیل یافته است.
چهارم _ اینکه کدام یک از این دو باید زبان و دل خود را با دیگری تطبیق دهد نیز در بیانات رهبری به صراحت بیان شده آنجا که ایشان در پیام نوروزی فرمودند: «دولت کارگزار ملت، و ملت کارفرمای دولت است، و هر چه همکاری دولت و ملت بیشتر باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت، بنابراین هم دولت باید واقعاً ملت را قبول داشته باشد و ارزش، اهمیت و تواناییهای مردم را به درستی بپذیرد، و هم ملت باید به معنای واقعی کلمه به دولت اعتماد کند.»
آنچه رهبر معظم انقلاب از ملت خواستهاند، اعتماد به دولت و صبر بیشتر در برابر اقدامات دولت برای تحقق وعدههاست با این قید که رهبر تیزبین انقلاب هم در حال رصد کردن اوضاع است و چک سفید امضا به کسی نداده است. دولت اما از آن رو که کارگزار این کارفرماست، وظیفه دارد جهتگیری خود در سطح ملی و بینالمللی را با توجه به مطالبات مردم تنظیم کند.
پنجم _ آنچه مسلم است اینکه ملت به عنوان کارفرما تاکنون با دولت یازدهم همزبانی و همدلی کرده است. 50.7 درصد از شرکتکنندگان در انتخابات یازدهم با رأی خود به آقای روحانی همزبانیشان را با وعدهها و شعارهای آقای روحانی نشان دادهاند.
آقای روحانی از چرخیدن همزمان چرخ سانترفیوژها و کارخانهها، از استمرار و تکمیل مسکن مهر، از ادامه سیاست هدفمندی یارانهها و پرداخت یارانهها، از عزت بخشی به پاسپورت ایرانی، از توجه به تولید ملی و ساماندهی اقتصاد، از سرمایهگذاری در بازار سرمایه و بورس و ... سخن گفتند و نیمی از جامعه رأیدهندگان با ایشان همزمان شدند و پذیرفتند اما 49.3 درصد دیگر از این کارفرمایان برای تحقق این وعدهها به ایشان اعتماد نکردند و به دیگر کاندیداها رأی دادند، اما با مشخص شدن نتیجه انتخابات به دور از هر حرکت ساختارشکنانهای، آن را پذیرفتند و ضمن تبریک به فرد منتخب، بنای خود را بر حمایت از تصمیماتی که این وعدهها را محقق میکند، قرار دادند و در طول یک سال و نیم گذشته نیز به تصمیمات دولت _ هر چند به آن رأی نداده بودند _ تن دادند و در حقیقت همدلی کردند.
اکنون نوبت دولت است تا با تحقق وعدههای داده شده، با ملت ایران همزبانی و همدلی کند. بر این اساس، طرح موضوعات حاشیهای مانند مزخرف خواندن مسکن مهر یا کوتاه آمدن در سیاست خارجی یا رها کردن بازار سرمایه و عدم تحقق وعدههای داده شده برای تزریق سرمایه به بورس یا پذیرفتن آنچه غربیها در مذاکرات دیکته میکنند بر خلاف همزبانی و از سوی دیگر تحقیر و توهین نسبت به منتقدان بر خلاف همدلی از سوی دولت محترم است.
ششم _ امسال به دلیل برگزاری انتخابات خبرگان رهبری و مجلس دهم، پایان پر جنب و جوشی را به دنبال خواهد داشت. دولت آقای روحانی فرصت یک سال و نیم گذشته را بدون هیچ تغییر جدی و ملموسی پشت سر گذاشته است. متأسفانه مهمترین اقدام دولت تا امروز مذاکرات هستهای بوده است و تمام امید دولت آقای روحانی به نتیجه مذاکرات است، امیدی که هر روز به دلیل ماهیت استکباری طرف مقابل رو به افول میرود.
این نه ادعای نویسنده این سطور که ادعای مهمترین حامی دولت یازدهم یعنی هاشمیرفسنجانی است که در گفتوگوی انتهای سال خود به آن تصریح کرد و گفت: مذاکرات مهمترین اقدام دولت است که برخی نمیخواهند به نتیجه برسد.
این جهتگیری غلط باعث افزایش انتقادات به دولت یازدهم شده به طوری که در طول چند ماه گذشته اصلاحطلبان حامی روحانی در حال جدا کردن صف خود از این دولت هستند. همین استراتژی غلط و عدم توجه به توان و ظرفیت داخلی و بیبرنامگی دولت و عدم تحقق وعدهها سبب شده تا اکثریت مدافع مجلس نهم (ترکیب فراکسیون رهروان و اصلاحطلبان مجلس) خیلی زود به منتقدان آن تبدیل شوند.
این روند قطعاً تا انتخابات مجلس آینده بیشتر خواهد شد و کاندیداهای مجلس آینده وقتی در برابر مشکلات موجود در حوزه انتخابیهشان و وعدههای محقق نشده دولت قرار بگیرند به جای حمایت از روند حاکم، ترجیح میدهند تا منتقد وضع موجود باشند و با این ترفند سبد آرای خود را پر کنند.
این وضعیت قطعاً دولت را در ضعف بیشتری قرار خواهد داد و حکمت نامگذاری رهبر معظم انقلاب برای تقویت دولت مستقر و حاکم کردن اعتدال سیاسی بیشتر نمایان میشود.
هفتم _ به عقیده نویسنده این سطور یکی از دلایل نامگذاری امسال را باید در ارتباط با مذاکرات هستهای دید. متأسفانه همانطور که ذکر شد، مهمترین اقدام دولت برای بهبود وضعیت اقتصاد و امور داخلی، سرمایهگذاری بر مذاکرات هستهای با کشورهای استکباری بوده است.
این تصمیم غلط آقای روحانی در پیوند اقتصاد کشور به مذاکرات هستهای تا همین امروز هم تبعات پر هزینهای برای اقتصاد کشور ما داشته است که نمونهای از آن در سقوط بازار بورس و ارزش سهام و سرمایه مردم نمایان شد.
بر این اساس چنانچه مذاکرات هستهای به نتایج وعده داده شده دولت نرسد _ که این احتمال با توجه به بدبینی مقام معظم رهبری نسبت به نتایج مذاکرات و خوی استکباری طرف مقابل بعید نیست _ فشار از دو جهت به دولت آقای روحانی افزایش خواهد یافت.
از یک سو منتقدانی که همواره در طول یک سال و نیم گذشته ضمن حمایت از «اصل مذاکره» به «چگونگی مذاکره» دولت یازدهم و امتیازهای نابرابری که طرف ایرانی داده، انتقاد داشتند و همواره مورد تحقیر و توهین دولتیها قرار گرفتند و از سوی دیگر بخشی از جامعه که به امید وعدههای دولت تا امروز خود را قانع کرده بودند، اما میبینند که مهمترین پروژه دولت به نتیجه نرسید.
در صورت تحقق این فرض و به نتیجه نرسیدن مذاکرات مطابق آنچه زیادهخواهیهای طرف مقابل میطلبد _ که قابل پیشبینی است _ این رهنمود مقام معظم رهبری در نامگذاری سال 94 به مدد دولت مستقر خواهد آمد و جامعه را به آرامش دعوت میکند.
هشتم _ یکی دیگر از وجوه ارتباط نامگذاری امسال با مذاکرات مهم هستهای، ایجاد یک قوت قلب در دولت یازدهم و تیم مذاکرهکننده هستهای است. مقام معظم رهبری با این نامگذاری، تکیهگاه دولتمردان را از روی میز مذاکره و نتایج آن که مهمترین ترفند طرف مقابل مذاکره است به درون کشور و به اعتماد دولت به ملت ایران و تواناییهای آن سوق دادند.
با فضایی که رهبری انقلاب فراهم کردهاند تیم مذاکرهکننده نگران تبعات عدم توافق نخواهد بود چرا که در این صورت هر چند منتقدان حرفشان به کرسی نشسته اما با آغوش باز از دولتی که در برابر زورگوییهای مستکبرین مقاومت کرده، پذیرایی خواهند کرد.
با این اقدام رهبری، دولت یازدهم میتواند بدون توجه به باجخواهیهای طرف آمریکایی، فقط در صورتی پای میز مذاکره بماند که شرایط و نتایج مذاکره برای ملت ایران بُرد باشد و این تنها در صورتی محقق میشود که اولاً پیشرفت دانش بومی و استراتژیک هستهای ما استمرار داشته و در مواردی که این دانش تقلیل مییابد، قابل بازگشت باشد و ثانیاً باید از دل مذاکرات هستهای لغو همه تحریمها به دست بیاید.
در حقیقت امام خامنهای با تدبیر نامگذاری امسال جلوی این آفت که دولتمردان از ترس ریزش بدنه اجتماعی خود تن به هر توافقی بدهند را گرفتند و شرایط را برای رسیدن به توافق خوب که منافع ملت بزرگ ایران را تأمین کند، فراهم کردند.
نهم _ تاکنون در هیچ دولتی به اندازه این دوره، منتقدان از سوی رهبری معظم انقلاب مورد حمایت و توجه قرار نگرفتهاند. اینکه امام خامنهای خود در روزهای پایانی سال 93 در دیدار با خبرگان ملت با اشاره به مذاکرات هستهای، اعلام میکنند که «من نگرانم» و در اولین روز سال 94 در خصوص نحوه برخورد مسئولان با منتقدین میفرمایند: «آنها را تحقیر نکنند، به آنها اهانت نکنند؛ تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است. من مردم عزیزمان را به بیتفاوتی دعوت نمیکنم، به نظارت نکردن دعوت نمیکنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسی کشور دعوت میکنم؛ امّا اصرار میکنم که برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولین و نه از سوی مسئولین نسبت به منتقدین، تخریبی نباید باشد؛ نه تحقیر باشد، نه اهانت باشد. ممکن است در یک قضیّهای، یک عدّهای دغدغه داشته باشند؛ دغدغه داشتن جرم نیست؛ دلواپس بودن جرم نیست. میتوانند کسانی حقیقتاً نسبت به یک مسئله مهم و حسّاس کشور، احساس دلواپسی و دغدغهمندی کنند.»
پیش از این نیز چند بار رهبر انقلاب از ادبیات توهینآمیز دولت نسبت به منتقدان خود، گلایه کردهاند و در دیدار هفته دولت، رئیس دولت را به صبوری در برابر منتقدان دعوت کردند. نامگذاری امسال و تأکید رهبری انقلاب بر این نکته که «تذکر دادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی طوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار کنند.» در حقیقت با این هدف صورت میگیرد تا منتقدان از جاده انصاف خارج نشوند و همواره در طریق اصلاح باقی بمانند.
دهم _ مدتی است که یک جریانی در درون دولت به دنبال القای شعار «نگذاشتند ما کار کنیم» است. مصاحبه هاشمی رفسنجانی در روزهای پایانی سال گذشته و تأکید بر اینکه روحانی بیش از توان اجرایی به مردم وعده داد و یا طرح این نکته که نگذاشتند روابط با عربستان را درست کنم، نمونههایی از این دست مواضع علنی است. حتی این جریان که در دولت گذشته مشکل اصلی کشور را نبود مدیریت عنوان میکرد در حال حاضر به دنبال القای تأثیر تحریمها در مشکلات کشور است.
نامگذاری امسال مقام معظم رهبری جلوی رشد القای این نگاه غلط را خواهد گرفت و حجت را بر دولتمردان تمام کرد.
مقام معظم رهبری در سخنان روز نخست سال 94 به وجود دو تفکر و دو جریان در درون کشور اشاره کردند: «دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین کنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایه خود و مادّه خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد... نگاه دوّم به اقتصاد کشور با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند.»
قاعدتاً جریان دوم در بدنه تصمیمگیری کشور وجود دارد که رهبری انقلاب از آن سخن میگوید. جریانی که برای به کرسی نشاندن حرف خود به دنبال بزرگنمایی تحریمهاست. این جریان که میخواهد به جامعه القا کند که نمیگذارند دولت روحانی از راه دیپلماسی تحریمها را بردارد، ناخواسته با غربیها همدلی و همزبانی پیدا کرده است.
در حالی که رهبر انقلاب به صراحت در پاسخ به القای رئیس دولت آمریکا در این باره فرمودند: «رئیس دولت آمریکا میگوید در ایران کسانی هستند که نمیخواهند مسئله هستهای با مذاکرات دیپلماسی حل و فصل بشود؛ این دروغ است؛ در ایران هیچ کس نیست که نخواهد مسئله هستهای با مذاکرات حل بشود. آنچه ملّت ایران نمیخواهند عبارت است از قبول تحمیلها و زورگوییهای آمریکا؛ ملت ما این را نمیخواهد. آنچه ملّت ایران در مقابل آن مقاومت میکند قبول زورگوییهای طرف مقابل است. طرف مقابل میگوید بیایید مذاکره کنیم و شما حرفهای ما را مو به مو قبول کنید؛ این را میگوید. ملّت ایران در مقابل این ایستاده است و یقیناً نه مسئولین ما، نه هیئت مذاکرهکننده و پشت سرِ آنها ملّت ایران، مطلقاً این را قبول نخواهد کرد.»
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار