اسماعیل امینی: از سرباز تا سردار حوزه شعر همه دور یک سفره مینشینند
به گزارش خبرگزاری بسیج، عصر دیروز سهشنبه 13 مرداد، نشست افتتاحیه چهارمین اردوی آموزشی شاعران جوان انقلاب اسلامی (آفتابگردانها) در محل آمفیتئاتر پارک وحدت شهر مقدس مشهد با حضور اسماعیل امینی و جمعی دیگر از شاعران جوان برگزار شد.
اسماعیل امینی در این نشست گفت: برخی به شکلی شعر میگویند که آثارشان وزنهای یکسانی دارند. همیشه این نکته را در نظر بگیرید که شعر شما لالایی است یا شعر بیداری. البته فقط بیداری فرهنگی و سیاسی منظور نیست.
وی افزود: هر شعری برای آن نیست که یک بار خوانده شود اگر شعری با یک بار خواندن همه چیز خود را نشان دهد شعر خوبی نیست. ما اکنون در روزگاری هستیم که غالبا شعر را یک بار میخوانند و ما با این شرایط مواجهیم.
این شاعر با اشاره به اینکه عنوان شاعری برای همه کسانی که کوچکترین شعر را گفتهاند هم تلقی میشود، گفت: عنوان شاعری مانند مسائل دیگر نیست که رتبه داشته باشد از سرباز تا سردار حوزه شعر همه بر روی یک سفره مینشینند. نکته دیگر آن است که کسانی که شعر میگویند لازم است خودشان را مدام ارتقا دهند. شعر واقعی ایستایی ندارد. جایی که شعر تثبیت شد یعنی شعر مرده است شعر جای تثبیت ندارد.
امینی با اشاره به اینکه اگر شعری را گفتم شعر بعدی من باید در عالم دیگری باشد، ادامه داد: بعضی از کسانی که در صفحههای اینترنتی شعر میگویند تعداد کسانی که آنها را دنبال میکنند را معیار حقانیت قرار میدهند. تعداد دنبال کننده در مسائل اقتصادی و تجاری معیار است اما در مسائل هنری تعداد بازنشرها هیچ معیاری نیست بخصوص در این دوران که امکانات جدید شعر را دم دست کرده و شاعر خود را بینیاز از پیشرفت میداند.
این شاعر ادامه داد: جریان دست زدن، هورا کشیدن و لایک زدن هیچ کمکی به شعر نمیکند. هنر شاعری هنری است که حق را دنبال میکند و شاعر خوب آن کسی است که واقعیتها را به تصورات جامعه ترجیح میدهد. وقتی که انسان شعر میگوید مخاطب فرضی و پسند او در شعر گفتن تأثیر میگذارد مثلا وقتی قیصر، صائب و اوستا بودند بر روی شعرهایی که میگفتم تاثیر داشتند. وقتی که شعر هر چقدر سستتر باشد و مضمون نامناسبتری داشته باشد و یا حتی شیطنت جوانی هم در آن وجود داشته باشد مخاطبان برای آن بیشتر دست میزنند و متاسفانه مخاطب فرعی کمکم و ناخودآگاه درونی شده و پسند آنها جلوی چشم میآید.
امینی تصریح کرد: در این روزگار، مخاطب فرعی ما غالبا کسانی هستند که توجه به شعر ندارند. بچههایی که پیش از این شعرهای خوبی میگفتند ذائقه مخاطب آنها را به انحراف برده است. مسئله دیگر آن است که مضمونبازی جذابیت بسیاری دارد و سکه رایج شعر امروز ما شده است. بازی با مضامین شعر نیست و در اصل ابزار شعر است. مثلا بچهها فکر میکنند اگر پیراهن بازیکن مطرح فوتبال را بپوشند یک فوتبالیست میشوند.
این منتقد ادبیات ادامه داد: هراز گاهی موضوعی باب میشود برای مثال در سالهای گذشته شعر ضد عشق و بازی با اساطیر سکه رایج، مد و باب شده است. این بازی با مضامین جایگزین کشفهای شاعرانه شده است البته بازی با مضامین برای طنز خوب است اما بسیاری عمر خود را وقت این کارها کردند و شعر آنها هم با استقبال بسیاری مواجه شده است و حتی مخاطبان آنها میگویند که او شعری فلسفی گفته است.
وی در ادامه این جلسه گفت: شعر مانند حرف زدن اختصاصی است و هیچ اصل کلی غیر از زیبایی نداشته و آن زیبایی هم معیار یکسانی ندارد. هرکه بخواهد شعر را یونیفرم بدهد شعر را خراب میکند. اگر در شعر به تکنیکی رسیدیم که با آن میتوان 20 شعر گفت دیگر به آن شعر نمیگویند. تکنیک، شاعرانه نیست. با تکنیک شعر گفتن، سخت نیست. مثال بدتر آن رباعیهای سطحی امروز است که حتی برخی از کودکان هم اشکالات آن را متوجه میشوند. حتی اگر منتقدان اشکالات آن را گوشزد نکنند، بعد از مدتی همه میفهمند که کار شاعر شعبدهبازی بوده و هر بار همان خرگوش قبلی از کلاه بیرون میآید.
امینی تصریح کرد: شعر تازه یعنی یک کشف تازه و جدید و دوره انحطاط شعر زمانی است که شاعر کشف را کنار بگذارد. بعضی از بچهها فکر میکنند آنقدر شعر گفتهاند که آثارشان در پایه صائب است. اگر کسی در پایه سعدی شعر گفت هم وجود مکرر است، چه برسد به قلههای کوتاه دوران امروز ما. برای مثال صفحه ایسناگرم امیر تتلو اینچنین دنبالکنندههایی را دارد و وقتی او کلامی مانند بغبغو را گفت جمع کثیری آن را تکرار کردند. آدم درجه یک ما هم به این فضا رسیده است و شعر را خراب کرده است در حالی که مهمترین معیار ارزیابی شعر آن است که شعر خلاقانه بدیع و تازه باشد.
همچنین پس از این نشست، کارگاه نقد شعر و پس از برگزاری نماز مغرب و عشا شب شعر شاعران جوان انقلاب اسلامی برگزار شدند. تصاویر این نشست را در ادامه مشاهده میکنید.