انحراف احمدینژاد دستاویز حمله دستیار روحانی به شعارهای انقلاب
ظرفیتهایی که اگرچه در غبار برخی تفکرات استعماری و استکباری به محاق رفته و نادیده انگاشته می شد اما توان بلقوهای بودند که قابلیت شدن داشتند و بر اساس واقعیت جامعه و ظرفیتهای ایران اسلامی شکل گرفته بودند اما اینکه چقدر این ظرفیتها تا به امروز بالفعل شده است و به وقوع پیوسته را برخی به گردن ناسازگار بودن این آرمانها با واقعیتها میاندازند، درحالی که بیشتر از همه این موارد کم کاری و قصور و حتی انحراف افراد در عمل به این آرمانها بوده است که بعضا باعث ناکام ماندن چنین ظرفیتهایی شده است. متاسفانه بعضا صداهایی شنیده می شود که شائبه عدم برابری ظرفیتهای کشور در مقابل آرمانگرایی را ترویج می کنند.
چندی پیش روزنامه دولتی ایران در ویژه نامهای با عنوان «از تولد تا توافق» مصاحبهای را با علی یونسی دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی انجام داد که وی در سخنانی شعارهای احمدینژاد را منتسب به شعارهای مذهبیونی دانست که خارج از ظرفیت نظام جمهوری اسلامی است.
یونسی در این گفتوگو در پاسخ به این سئوال که «انتخابات احمدی نژاد پاسخ به چه انتظاراتی بود؟» گفت: «انتخاب آقای احمدینژاد پاسخ به مطالبات عمیق تاریخی بود. شعارهایی که
از سوی ایشان مطرح شد، برای یک بار هم که شده باید عملی شده و به منصه ظهور میرسید.
یعنی باید در زمان و دورهای، به مطالباتی که با شعارهای ظاهرا مذهبی گره خورده پاسخ
داده میشد. اگر به این مطالبات پاسخ داده نمی شد، طوفانی به پا و همه چیز را نابود
میکرد.
بر این اساس، به نظر من، آنچه آقای احمدی نژاد میگفت، تنها زبان آقای احمدینژاد نبود، بلکه زبان بسیاری از افراد منتسب به مذهبیها بود و باید نشان داده میشد که چقدر آن شعارها عملی است. شعارهای احمدینژاد خارج از ظرفیت کشور و نظام جمهوری اسلامی بود.»
اما چند نکته در مورد اظهار نظر یونسی در مورد شعارهای احمدینژاد و انتساب آن به مذهبیون و خارج بودن ظرفیت کشور در برابر بالفعل شدن چنین مباحثی مترتب است که در ادامه بدان میپردازیم.
1- علی یونسی در ابتدا بیان میکند که انتخاب محمود احمدینژاد پاسخ به مطالبات عمیق تاریخی بود و در ادامه این مطالبات را به شعارهای افراد ظاهرا مذهبی گره میزند.
2- وی در همین سخنان بیان می دارد اگر به این مطالبات پاسخ داده نمیشد طوفانی به پا می شد و همه چیز را نابود می کرد! (وی در این زمینه پاسخ نداده است که مذهبیون تا به امروز به غیر از وقوع انقلاب اسلامی ایران و رخدادهای رو به جلو پس از انقلاب چه طوفانی به پا کرده و تفکراتی ارائه دادهاند که خطر نابودی را هشدار داده است؟ به نظر میرسد، یونسی هیچ توجهی به فتنه 88 و 78 که هر ده سال یکبار به دست حامیان آمریکا و لیبرالها ایجاد شده است، توجهی نداشته و ندارد.)
3- یونسی این شعارها را که از زبان محمود احمدی نژاد خارج شده و مطالبات افراد نسبتا مذهبی است را خارج از ظرفیت کشور و نظام جمهوری اسلامی دانسته است و بنابر این موضوع استدلال کرده است عملکرد محمود احمدینژاد نشان داد که چنین ظرفیتی در کشور وجود ندارد.
به هر حال شبهاتی که یونسی
بیان می کند هر کدام باید به طور خاص مورد بازبینی و پاسخ داده شود، اما محوری ترین
موضوع در این سخنان این بود که محمود احمدینژاد با سر دادن شعاری انقلابی
و پرداختن به ظرفیتهایی که در انقلاب اسلامی همواره جزو آرمانهای انقلابیون بود و
با وعده اینکه دولت به مسیر اصلی انقلاب می گذارد، پای به رقابتهای انتخاباتی
گذاشت و مورد اقبال قرار گرفت اما اینکه وی نتوانست به این شعارها جامع عمل
بپوشاند و ظرفیتهای شعارهای انقلابی را به منصه ظهور برساند و در برخی از موارد
این عملکرد دچار انحرافاتی شد، نبایستی آنرا خارج از ظرفیتهای کشور و نظام جمهوری
اسلامی ایران دانست.
اگرچه
احمدینژاد در چهارسال دولت اول خود تا حدی توانست بر اساس شعارهای انقلاب
اسلامی و وزرای انقلابی و جهادی، به بعضی از شعارهای انقلاب نزدیک شود ولی
چهار سال دوم رییس جمهور سابق در کنار جریان انحرافی، سببساز حاشیههای
بسیاری برای دولت دهم شد و احمدی نژاد از حالت رییس جمهور برای اجرای مسایل
جاری کشور، تبدیل به عاملی در جهت اختلاف افکنی در کشور شد و در این
مسئله، جریان انحرافی و اطرافیانش از هیچ تلاشی در جهت افزایش اختلافات،
دریغ نورزیدند.
درواقع به نظر میرسد مغلطهای در این زمینه رخ داده که سعی دارد پایه مبانی و شعارهای انقلابی و مذهبی را سست کند؛ اینکه این شعارها توان عملیاتی تا به امروز نداشته به علت این است که هیچ دولتی تا به امروز ظرفیت وجودیش در تراز انقلاب اسلامی ایران نبوده و اکثریت دولتها راه و روش خودشان را رفتهاند و اگرچه محمود احمدینژاد به طور شاخص از این شعارها بهره برد، اما دولت وی نیز راه خود را در پیش گرفت و هر جا که در غیر از این شعارها عمل کرد به ناکامی رسید.
از سوی دیگر همه روشنفکران، آگاهان سیاسی و فعالان رسانهها و همه آحاد مردم باید به این نکته توجه کنند که هیچ گاه نمیتوان به خاطر برخی واقعیتهای وارونه شده از آرمانها دست کشید.
رهبر فرزانه انقلاب نیز در بخشی از سخنان خود به همین نکته اشاره میکنند و میفرمایند: «یک حرفى را سر زبانها انداختند، دربارهاش نوشتند و گفتند؛ الان هم انسان در گوشه و کنار میشنود که ملاحظه واقعیتهاى جامعه و جهان، با آرمانگرایى نمیسازد. آرمانگرایى را اشتباه کردند با رؤیاگرایى. آنچه که ما میخواهیم دنبال کنیم و اصرار بر آن داریم، این است که واقعبینى، مشاهده واقعیات جامعه و جهان، با آرمانگرایى و تعقیب آرمانها و آرزوهاى بزرگ ملت ایران هیچگونه تنافى و تعارضى ندارد.»
آرمانهای انقلاب همانطور که رهبر معظم
انقلاب فرمودند واقعی است و این واقعیت همان استقلال، عزت و پیشرفت کشور است. این
آرمان انقلاب اسلامی است و هر واقعیتی که این واقعیتها را به گونه دیگری نشان دهد،
اشتباه است. برخی از افراد واقعیت جهانها را طوری ترسیم
می کنند که بیشتر واقعیتنمایی است و واقعیت حقیقی نیست. از این رو نگرشی شکل
گرفته است که رو به سوی وابستگی به تفکرات غربی از جمله لیبرالیسم دارد که این
مساله خطرناک است و باعث نابودی آرمانها میشود که خطر اساسی همین موضوع است که
دشمنان نیز برای استحاله و نابودی آن همواره تلاش می کنند.
از سوی دیگر، رهبر انقلاب 24 مهرماه سال 90 در دیدار با دانشجویان کرمانشاه درباره مراحل پنچ گانه ایجاد تمدن بزرگ اسلامی، مرحله اول، «انقلاب اسلامی» و مرحله
دوم نیز «تشکیل نظام اسلامی» است. لذا انقلاب اسلامی، هم اکنون از این دو
مرحله عبور کردهاست. ایشان مرحله سوم تحقق اهداف انقلاب را «تشکیل دولت اسلامی»
میدانند و انقلاب اسلامی هم اینک در این گام قرار دارد. لذا علاوه بر تشریح و
تبین مرحله سوم، تکالیف مردم و مسئولین در این مرحله را نیز برشماری نموده اند.
رهبر معظم انقلاب درباره دولت اسلامی فرمودند: منظور از دولت اسلامی این است که بر اساس آنچه که در دورهی تعیین نظام اسلامی به وجود آمد، یک قانون اساسی درست شد؛ نهادها و بنیانهای ادارهی کشور و مدیریت کشور معین شد. این مجموعهی نهادهای مدیریتی، دولت اسلامی است. در اینجا منظور از دولت، فقط قوهی مجریه نیست؛ یعنی مجموع دستگاههای مدیریتی کشور که ادارهی یک کشور را برعهده دارند؛ نظامات گوناگون اداره کنندهی کشور. بخش بعد از آن، جامعهی اسلامی است؛ که این، آن بخش بسیار مهم و اساسی است. بعد از آنکه دولت اسلامی تشکیل شد، مسئولیت و تعهد این دولت اسلامی این است که جامعهی اسلامی را تحقق ببخشد.